امروز :
Skip to main content

 

 

متن کامل خطبه‌های نماز جمعه قزوین به امامت آیت‌الله عابدینی، نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه قزوین

 

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و الصلاة و السلام علی سیّد انبیاء و المرسلین ابی القاسم المصطفی محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین و اللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین، ربّ اشرح لی صدری و یسّر لی أمری و احلل عقدة من لسانی یفقهوا قولی.

قال الله الحکیم فی کتابه الکریم، یا أیها الذین آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین، این ایمان آورده ها، ای کسانی که به شرف ایمان مشرف شده اید و به مقام ایمان راه یافته اید، گامی دیگر بردارید تقوا پیشه کنید و گام دیگری بردارید با صادقین همراه شوید، صادقین یعنی انبیاء الهی، صادقین یعنی امامان معصومین علیهم السلام اینها صادقین هستند، با آنها همراه شوید با آنها هم نوا شوید، اخلاق شما مثل آنها بشود، سیاست شما رفاقت های شما دوستی های شما دشمنی های شما سبک زندگی شما افکار و اندیشه شما، اینها شباهت پیدا کند به صادقین، ائمه هدی علیهم السلام، از انجا که در آستانه میلاد حضرت امام حسن مجتبی کریم اهل بیت علیه السلام هستیم در این خطبه باید عرض عبادت و انجام وظیفه درون ساحت مقدس آن حضرت داشته باشیم خطبه اول را به فرمایشات و کلمات و رهنمودهای این امام صادق این امام هدایتگر این امام مظلوم این کریم اهل بیت یعنی حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام اختصاص می دهیم، در بیانات حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام رهنمودهای بسیاری برای زندگی ما وجود دارد و ما به یکایک آنها محتاج هستیم، حالا در این فرصت بنده چندتا نمونه از آن رهنمودها را عرض می کنم، فقط چند نمونه کوتاه، یکی از چیزهایی که امام حسن مجتبی علیه السلام ما را به آن سفارش فرموده است در چندین حدیث، سفارش به تقوا است، فرمودند در حدیثی که التقوا باب کل توبة، چه موقع آدم موفق می شود توبه کند، خودش را طلبکار نداند بدهکار بداند، بداند که برای آخرت خودش باید یک قدم جدی بردارد، خیلی به خودش حسن ظن نسبته به خودش نداشته باشد، جای حسن ظن ها را باید عوض کرد، به دیگران تا می توانیم حسن ظن داشته باشیم این مثبت است خیلی خوب است نسبت به دیگران سوء ظن خوب نیست، بدبینی آفت است، اما نسبت به خودمان یک مقدار سوء ظن داشته باشیم خیلی از خودمان خوشمان نیاید اگر به اینجا برسیم درِ توبه را می بینیم و حتی درِ توبه به روی ما باز می شود، زندگی ما تحول پیدا می کند اخلاق ما عوض می شود این یک راهنمائی است که تقوا درِ هر توبه ای هست، انسان متقی خودش را آنگونه که هست می بینید خودش را بزرگتر از آن که هست نمی بیند، خودش را بهتر از آن که هست خیال نمی کند، این باعث می شود که تا زنده است کاری برای خودش بکند، اولین کار هم توبه است، یعنی خدایا من برگشتم به دامن مهر تو، مرا بپذیر، گناهان من را بیامرز، در ادامه این حدیث فرمود و رأس کلّ حکمة، توبه مرکز و فرماندهی، یا مرکز جوشش هر حکمتی است، دلی که از حکمت بهره نبرد کویر است، دل خشک است دل مرده است، حکمت دل را نورانی می کند حکمت سخن را نورانی می­کند، حکمت رفتار انسان را انسانی می کند الهی می کند، قرآن سراسر حکمت است، اگر دل از حکمت بیگانه باشد آیه قرآن در دل اثر نمی کند، انسان با قرآن احساس غریبی می کند احساس دوستی نمی کند، انس و الفت و محبت قرآن به دل آدم نمی افتد، تازه اگر بخواهیم قرآنی بشویم باید دل ما لیاقت قرآن پیدا کند، دلی که گناه می کند دلی که کینه توز است، دلی که برای دیگران زحمت درست می کند دلی که دلهای دیگر را می شکند، دلی که آبرو می برد، دلی که امر به معروف نمی کند، در مقابل معروف حساسیتی ندارد، دلی که نهی از منکر نمی­کند دلی که حریم الهی را می شکند، این دل چطور می تواند با قرآن مأنوس بشود، این دل چه موقع می­تواند ربنا بگوید این دل چه موقع می تواند إیاک نعبد و إیاک نستعین از آن صادر بشود، این دل چه موقع می تواند یک سجده واقعی بجا بیاورد، چه موقع می تواند تعظیم درپیشگاه خدا و رکوع بکند، این دل نمی تواند با خدا رفاقت کند ارتباط برقرار کند انس بگیرد، اگر بخواهد خدائی بشود باید اهل تقوا باشد، تقوا رأس هر حکمتی است آدم را زیرورو می کند، واقعا زمینه های زمستانی و پائیزی دل آدم را بهاری می کند حکمت، و شرف کلّ عمل فی التقوا، شرافت هر عملی به تقوا است، آقا چقدر به این و آن کمک کردی، این چقدر آن مهم نیست، اینکه با تقوا وارد این میدان شدی مهم است، اگر یک نفر مبلغ هنگفتی بدون تقوا قدم بردارد، یک نفر یک کمی با تقوا قدم بدارد این باتقواست قیمت آن بالاست، حالا البته آن کسی هم که قدم بزرگ برمی دارد، چقدر خوشحال کننده است دعا می کنیم برای آنها عزیزانی که در آزادی زندانیان مبالغی، چند نفر را گفتند مبلغ سیصد میلیون تومان صد میلیون تومان کمک کردند، بعد هم ممنوع کردند که کسی از آنها اسم ببرد، ضمنا ما راضی نیستیم اسم ما گفته بشود، اما گفتند که این مبلغ کسانی پیدا شدند کمک کردند، خب همین نشان می دهد که براساس تقوا این کار صورت گرفته، برای هیچ منظور دیگری نبوده، شرف هر عملی به تقوا است برای این که خدای متعال فرمود إنّما یتقّبل الله من المتقین، خدا عمل متقین را قبول می کند اگر تقوا با عملی همراه نباشد این عمل ارزش ندارد پیش خدا پذیرفته نمی شود، فاز من فاز من المتقین، این جمله را اگر بخواهیم راحت تر آن را معنا کنیم باید بگوییم که هرکس به هرجا رسید از تقوا رسید، به هرجا، شما بگو آقا من یک نفر را می دانم اصلا کاری به تقوا ندارد آدم بی تقوائی است آدم ظالمی است آدم زورگویی است آدم حرام خوری است اما در عین حال به خیلی جاها رسیده این را چه می گویید شما، من به شما عرض می کنم آن کسی که رسیده کسی با این چیزها اگر به جائی رسیده تو خیال می کنی به جائی رسیده آنجا جا نیست که، او جهنم برای خودش تدارک دیده، او خودش را رسوا کرده، منتها این رسوائی چه موقع معلوم می شود آن موقعی که یوم تبلی السرائر پرده­ها کنار برود قیامت بپا شده پرده­ها کنار رفته، آن موقع می شود معلوم می شود که جای هرکسی کجاست، اگر آن موقع او یک جای آبرومندانه ای داشت باید خوشحال باشد، اما با دزدی با ظلم با ستم با دروغ با نفاق اینهایی که ضد تقوا هستند هیچکس به هیچ جا نمی رسد، فقط با تقوا می توان به جایی رسید، این یک حدیث از احادیث نورانی حضرت امام مجتبی علیه السلام، در حدیث دیگری اهمیت تفکر و اندیشدن را حضرت مطرح می کند باز هم با تقوا شروع می کند، اوصیکم بتقوالله مردم من شما را به تقوای الهی سفارش می کنم، و ادامة التفکر، این که همواره اهل فکر باشید، یکوقت می بینی که آدم گوش او مستقیما با زبان او ارتباط دارد همین می­شنود و می گوید، می شنود و امضاء می کند، می شنود و تصمیم می گیرد، در حالی که نه باید آنچه که وارد گوش می شود برود در کارخانه بزرگ نعمت الهی فکر و اندیشه آنجا تجزیه بشود تحلیل بشود سندیابی بشود، آثار و نتائج آن مطالعه بشود، آنوقت عقل، عقلِ روشن یک مؤمن، فهمی که به یک نتیجه ای رسید آن نتیجه را بعدا احساس کند که این را حالا باید بگویم یا نباید بگویم، حالا باید امضاء بکنم یا نباید امضاء بکنم، حالا باید تصمیم بگیرم یا نباید تصمیم بگیرم، اما وای به حال ما اگر این مسیر را میانبر کنیم، یعنی هرچه به گوش ما رسید به زبان ما جاری بشود، هرچه به گوش ما رسید در دل ما جا بگیرد، تا گفتند فلانی اینجوری است فورا به او خوش بین می­شویم تا گفتند آنطوری است فورا به او بدبین می شویم، دیگر سنگ روی سنگ بند نمی­شود دیگر آبروی نمی ماند، دیگر اعتمادها بهم می ریزد، حضرت فرمودند که تقوا داشته باشد و اهل تفکر باشد، فإنّ التفکر این که آدم فکر کند و زندگی کند با فکر زندگی کند، أبو کل خیر و امّه، پدر هر خیری و مادر هر خیری است، بگو این که پدر و مادر هر خیری این است که انسان اهل فکر باشد، اگر اهل فکر بودیم مواد مخدر چکاره بود در کشور ما که بیاید هزاران نفر را تحت تأثیر قرار بدهد و میلیون ها نفر را گرفتار کند، هر یک نفر که گرفتار مواد مخدر می شود همراه خودش یک ایل و تباری را به نابودی می کشاند، ابو کل خیر و امّه، اگر اهل تفکر، اهل تفکر که خودش را اینطور ضایع نمی کند که دیگران را به نابودی نمی کشاند که، اگر ما اهل تفکر باشیم وابسته به این و آن نمی شویم که، تفکر ما ما را و زندگی ما را و جامعه مارا اقتصاد مارا معیشت ما را کارخانه ما را کشاورزی ما را مدیریت می کنید، پس اگر اهل تفکر بودیم، اگر اهل تفکر بودیم متفکران در جامعه ما جایگاه پیدا می کنند، می بینیم هر مسئولی و همینطور هم هست، بسیاری از مسئولین را ما همینطور فکر می کنیم، هرکسی متفکر تر است در جامعه جایگاه بهتری پیدا می کند، چون قیمت تفکر بالاست، امام مجتبی علیه السلام مقامی و جایگاهی را برای تفکر معنا می کند که همه جامعه به متفکران روی بیاورند، این جمله امام به دانشگاه های ما به حوزه های علمیه ما آبرو می دهد، جامعه ما را به طرف علم و دانش و خلاقیت پیش می­برد، جامعه را از سطحی نگری از قضاوت­های عجولانه، از جهل و نادانی و بی­سوادی و کم­سوادی به علم و دانش و سواد و اندیشه ارتقاع می بخشد، این هم یک جمله از جملات امام حسن مجتبی علیه السلام، ما باید از هر امام ما چندین نکته ناب همیشه سر زبان خودمان داشته باشیم، نگوییم که حالا بروم ببینم در دفتر خودم چی نوشتم، نقد باید داشته باشیم، یک کاری کنیم اینها نقد بشود در فکر ما، همیشه در هر منبری در هر مسجدی در هر کتابی که مطالعه می کنیم این مسائل نقدی را نگهداریم در ذهن خودمان، سومین نکته ای که از امام حسن مجتبی علیه السلام در این فرصت عرض می کنم، پرهیز از مفاسد فرهنگی است، این معنا در آیات در روایات فروان است که ما همیشه باید از مفاسد فرهنگی فرار کنیم، به زیبائی­های فرهنگی و ارزش­های روی خوش نشان دهیم، خادم ارزش های فرهنگی باشیم و دشمن مفاسد فرهنگی، این ایده یک مسلمان است یک روزه دار یک نماز خوان مسجدی یک مؤمن باید طریقه او این طریقه باشد و الحمدلله همین طور هم هست، حساسیت هایی که مردم ما نسبت به مفاسد اخلاقی نشان می دهند مفاسد فرهنگی نشان می دهند انتقاداتی که دارند ما هم زیاد می شنویم این حساسیت ها را، این یعنی همین واقعا مردم ما آماده هستند برای مبارزه با مفاسد فرهنگی، وقتی که مبارزه با مفاسد فرهنگی شد یکی از آن می­شود مواد مخدر، یکی از آن می­شود مفاسد اخلاقی، یکی از آن می شود مفاسد اقتصادی اینها همه ریشه در آن نگاه های فرهنگی ما دارد، باید آنجا را اصلاح کنیم، امام حسن عسکری علیه السلام در یک حدیثی فرمودند عجبتُ لمن یفکّر فی مأکوله کیف لایفکّر فی معقوله، من تعجب می کنم چطور آدم هایی هستند که نسبت به مأکولات خودشان خیلی حساسیت دارند، آقا این غذایی که من می خورم این شیر این ماست این پنیر این نمی دانم هرچی، تاریخ مصرف آن گذشته یا نگذشته، از مواد سالم تهیه شده یا نه، بسته آن استاندارد لازم را دارد یا ندارد، حالا کم کم اینها الان برای ما جدی شده باید هم بشود این ها هم مهم است منتها امام می فرماید شما اینها را توجه می کنید چرا درباره آن معقولات این حساسیت نمی گویید، چرا نمی گویید اگر یک کنسرت مستهجنی برگزار شد زن و مرد قاطی شدند محرم و نامحرم اهمیت داده نشد، لغو و لعب و لهو بدی آنجا رواج پیدا کرد، بعد خروجی آن هم شد فلان پارتی و رسوائی برای یک مملکت برای یک شهر برای یک مردمی که به ایمان و عقیده مفتخر هستند، چرا برای اینها شما حساسیت قائل نیستید، همانطوری که برای مأکول یعنی خوردنی ها باید حساسیت داشته باشیم امام حسن مجتبی علیه السلام ما را راهنمائی می کند برای معقولات خودمان هم باید حساس بشویم، این فیلمی که می بینیم، این برنامه کودکی که این طفل معصوم هی دارد با تمام علاقه جذب می کند، این بازی­های رایانه­ای که در اختیار ریزترین اطفال ما متأسفانه روان روان قرار می گیرد و ما اصلا نگاه نمی کنیم این چه خوراکی است، این کتابی که خوانده می شود این سایت های جورواجور و گوناگون و رنگارنگ و جذابی که هر خوراک مسمومی را به اطفال معصوم ما القاء می کنند امام عسکری علیه السلام می فرمایند که، امام حسن مجتبی علیه السلام، همه آنها نور واحد هستند، می فرماید که همانطوری که به مأکول خودتان فکر می کنید باید به معقول خودتان هم فکر کنید، فلینظر الانسان إلی طعامه خدا فرمود، انسان باید ببیند این غذایی که می­خورد چی می­خورد حلال بودن آن حرام بودن آن پاک بودن آن نجس بودن آن، سالم و ناسالم بودن آن اینها را باید دقت کند، بعد در روایت داریم که فرمودند علمه الذین یأخذه عمّن یأخذه، علم و دانشی هم که می گیرد باید بفهمد که این را از چه کسی دریافت می کند، پس این هم برای مبارزه با مفاسد فرهنگی از فرمایش امام حسن مجتبی علیه السلام، آمیختگی دنیا و آخرت، امام علیه السلام راهنمائی می کنند امام حسن عسکری علیه السلام که هم به فکر دنیای خودت باش و هم به فکر آخرت خودت، اعمل لدنیاک کأنّک تعیش أبداً برای دنیای خودت جوری زندگی کن مثل این که همیشه زنده ای، این خانه ای که می سازی نگو ای حالا من معلوم نیست چهار سال دیگر ده سال دیگر زنده باشم، نه یک جور محکم خانه بساز که، ببینید این مسجد را چندسال است که ساختند، چندصد سال است که ساختند، ببینید الان ما داریم استفاده می کنیم، خدا رحمت کند همه کسانی که این بناها را گذاشتند برای رضای خدا و همه کسانی که این زحمت را کشیدند و همه کسانی که در طول سالیان سال اینجا عبادت کردند نماز خواندند بندگی کردند و خدا عاقبت ما را هم با خیر و خوبی و ایمان و ولایت و امامت، قرآن و دین ختم کند که داریم از این فضاها برای رضای خدا ان شاء الله استفاده می کنیم، حضرت فرمودند برای دنیای خودت جوری کار بکن که انگار همیشه زنده ای منتها برای آخرت خودت هم به گونه ای باش که فردا می خواهی بمیری، حالا حضرت که فردا گفتند کلی به ما ارفاق کردند وگرنه من الان چه می دانم که تا فردا هستم، واقعا چه کسی می داند تا فردا هست، حضرت اینطوری به ما یاد دادند، حالا اگر کسی اینگونه زندگی کند خیلی خوب پیش می­رود امور و آخرین نکته از نکات امام علیه السلام که چندتای آن را من می­خواستم خدمت شما بگویم این است که، أکیس الکیس التقی، خیلی وقت ها می گویند آقا فلانی آدم زرنگی است خیلی زرنگ است خیلی پیچیده است دیدید فلان جا چطور کرد بالاخره به آن نتیجه ای که می خواست رسید، می گویند زرنگ، فلانی ساده است ساده لوح است، زرنگ است، البته انسان نباید ساده لوح باشد و انسان هم نباید متخلف باشد به نام زرنگی، ببینید چی باشیم که امام حسن علیه السلام امضا کند زرنگی ما، فرمودند أکیس الکیس التقی، زرنگ ترین زرنگی ها، کیّس بودن و باهوش بودن در اعلی مرتبه آن این است که انسان اهل تقوا باشد، اهل تقوا یعنی زرنگ یعنی باهوش یعنی عالم یعنی اندیشمند، یعنی موفق، این زرنگی را امام امضاء می کند، أکیس الکیس التقی و أحمق الحمق الفجور، حماقت مند ترین آدم ها آنهایی هستند که به گناه و فسق و فجور و ظلم و دروغ و نفاق روی می آورند خیال می کنند زرنگ هستند، امام مجتبی علیه السلام آن را زرندگی نمی داند حماقت می داند و زرندگی را در ایمان و تقوا به ما معرفی می کند، امیدواریم که همه ما لیاقت پیروی از ائمه هدی صادقینی که قرآن به ما معرفی فرموده است انبیاء عظام را قرآن را دین را داشته باشیم و لباس تقوا برازنده ما باشد.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

إنّا أنزلناه فی لیلة القدر* و ما أدرئک ما لیلة القدر* لیلة القدر خیر من ألف شهر* تنزّل الملائکة و الروح فیها بإذن ربّهم من کل أمر* سلام هی حتی مطلع الفجر.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و الصلاة و السلام علی سیّد الانبیاء و المرسلین و أشرف رسل الله محمد و و علی علی امیرالمؤمنین و علی فاطمة الزهرا سیدة نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سیّدَی شباب اهل الجنة و علی علی بن الحسین و علی محمد بن علی و علی جعفر بن محمد و علی موسی بن جعفر و علی علی بن موسی و علی محمد بن علی و علی علی بن محمد و علی الحسن بن علی و علی الحجة القائم المنتظر المهدی صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین و عجّل الله تعالی فرجه الشریف.

اوصیکم عباد الله و نفسی بتقوا الله و نظم امرکم، در این ماه برکت ماه قرآن، ماه تقوا، ماه راز و نیاز و عبادت، ماه شرافت و فضیلت و کرامت، ماه خدا، یکدیگر را به تقوا سفارش می کنیم، از فرصت های ماه رمضان برای این که در مسیر تقوا سرعت و سبقت بگیریم ان شاء الله بهره ببریم خدا هم عنایت می کند دست ما را می گیرد توبه ما را می پذیرد، راههایی که باید برویم را به ما نشان می دهد، اینها وعده خداست، والذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا، آنهایی که ؟؟ در راه خدا حرکت کنند خدا هم راه را برای آنها هموار می کند راه را به آنها نشان می دهد و لذا انسان در مسیر دین هر قدمی که برمی دارد برای قدم بعدی شوق پیدا می کند، انگیزه پیدا می کند علاقه پیدا می کند، ان شاء الله که این انگیزه ها و علاقه های ایمانی و تقوائی به برکت عبادت و بندگی روزه و نماز، ولایت و امامت، نبوت و رسالت هر روز در ما بیشتر بشود، مناسبت هایی که بایستی توجه کنیم و واقعا مهم هستند هر مناسبتی که اهمیت نداشته باشد ولو در تقویم ها هم آن مناسبت را نوشته باشند لازم نیست حتما ما اینجا بیان کنیم، ما در میان مناسبت ها باید به مناسبت هایی توجه کنیم که در زندگی ما مؤثر هستند و اگر بی­توجهی کنیم تبدیل به تهدید و خطر می شوند، اگر توجه کنیم فرصتی برای ما به حساب می آیند، یکی از آن مناسبت ها بحث بیابان زدائی است، الان بیابان زدائی دیگر دغدغه یک قوم و قبیله یک استان و کشور نیست، دغدغه جهانی است، یعنی همه مردم دنیا راجع به مسئله ریزگردها و بیابانی شدن جاهایی که قبلا مرتع بوده قبلا جنگل بوده قبلا سبزه زار بوده، حالا دیگر کم کم تبدیل شده به بیابان، اوایل که تبدیل شده بود به بیابان نمی­دانستیم که عوارض آن چیست، ولی الان وقتی که سرمان را بلند می کنیم می بینیم که روز روشن خورشید را نمی توانیم ببینیم بخاطر این ریزگردهایی که بین ما و تابش خورشید فاصله است، تنفس نمی توانیم بکنیم، به بیماران قلبی و غیره می گویند آقا نیایید بیرون از خانه، حالا شما هم از خانه بیرون نیایید همین ریزگردها در خانه هم به سراغ شما می آیند، این یعنی خطر، استان ما که نباید کار آن به اینجا می کشیده متأسفانه شده از استان هایی که هی دارد بیابان های آن افزایش پیدا می کند البته خوشبختانه ما، مسئولین مربوط به بیابان زدائی داریم که خودشان هم موضوع را خوب می فهمند و هم دغدغه کافی دارند، می خواهند کاری کنند منتها از دست مسئولین هم به تنهائی کاری ساخته نیست باید همه به میدان این قضایا بیاییم، باید کاشتن درخت، باید یکدانه درخت را پرورش دادن فرهنگ ما باشد، همه ما ذهن ما به این معانی درگیر باشد، باید ببینیم که اگر در فلان بیابان یک گله بیاید آنجا چرا بکند این اندازه لبنیات و ماست و شیر برای ما می آورد ولی کاری می کند که دیگر سال دیگر خود آن گله هم نتواند آنجا برای چرا حاضر بشود آنجا می شود بیابان، باید بگوییم آقا ما از خیر این لبنیات هم گذشتیم نگذارید آنجا بیابان بشود، اگر خطر را حفظ کنیم به این نتیجه خواهیم رسید، بهرحال این بیابان زدائی را، الان هنوز ما در مرحله بیابان زائی هستیم، یعنی داریم بیابان ها را اضافه می کنیم، بیاییم متوقف کنیم این روند منفی را و کاری کنیم که بیابان های ما تبدیل بشود به جاهایی که بوته زار است جاهایی که جنگل است جاهایی که درخت است و اینها همه شدنی است فقط همت می خواهد، ما هم از بیکاری می نالیم و هم از ریزگرد و بیابان می نالیم، اگر همین جماعت بروند جلوی آن بیابان ها را بگیرند هم شغل ایجاد می شود هم آن آفت برطرف می شود خیلی مشکلات دیگر ما هم حل می شود، منتها باید مدیریت کرد، صرفه جوئی در مصرف آب بسیار مهم است، چطور می شود یک مسلمان راضی بشود که چندبرابر یک مصرف آب را هدر بدهد یک مسلمان دیگر آب خوردن نداشته باشد آب برای وضو و غسل و گیر او نیاید، برای حداقل آب درمانده بشود، این مسلمانی نیست، حالا من نمی گویم تقوا، نمی گویم مقامات بالای ایمان، اصلا مسلمانی انسانیت هم این را اقتضا نمی کند، انسانیت می گوید باید به فکر همه باشیم، حالا شیر خانه ما را باز کردیم آب فراوان آمد آن بنده خدایی که در یک گوشه دیگر شهر در یک گوشه دیگر استان این مملکت زندگی می کند آب نمی رسد به او، خب من باید یک کاری کنم سهم او را از بین نبرم، عقل انسان، وجدان انسان، انسانیت انسان، ایمان انسانی اقتضا می کند که حقوق دیگران را رعایت کنیم، در آب در برق درگاز در بنزین در همه چیزهایی که در زندگی ما مطرح است صرفه جوئی داشته باشیم، ما یک ذره صرفه جوئی کنیم کلی چیزهایی که از خارج می خواهیم بیاوریم وابسته به اجانب باشیم جلوی آن گرفته می شود از این جهت هم این هم تقوا حساب می­شود باید در این عرصه­ها تقوای الهی را از خود نشان بدهیم، نکته سوم یک جمله­ای را آقا فرمودند، فرمودند که به این مضمون فرمودند من بیشتر از آن آدمی آن جوانی که با دست خالی می­رود خانه و چیزی در اختیار ندارد که خرید کند برای خانواده خودش و از روی زن و بچه خودش شرمنده می شود آقا فرمودند که من بیشتر از او از زن و بچه او هم احساس شرمندگی می کنم به این مضمون، این یک واقعیتی است که همه ما داریم از آن رنج می بریم، رنج بیکاری و عدم اشتغال فقط برای آن آدمی نیست که بیکار است، انسان انسان باشد نمی تواند در قبال این مسئله بی تفاوت باشد، بویی از انسانیت برده باشد، دیگر حالا مسلمان و مؤمن که خدا وجود آن را پر از انسانیت کرده چطور می تواند در این مسئله بی تفاوت باشد، واقعا دولت هم این دغدغه را دارد مسئولان هم دارند، همه ما مردم این دغدغه راداریم، اما گاهی راهکار را نمی دانیم، راه را اشتباه می رویم، اولا یک آفت، نگاه به آفت های بیکاری داشته باشیم باید بگوییم وقتی که بیکاری آمد دزدی هم می آید، وقتی که بیکاری آمد سروکله اعتیاد هم پیدا می شود، وقتی که بیکاری آمد اختلافات در مردم زیاد می شود وقتی که بیکاری آمد اختلافات خانوادگی و طلاق و اینها هم متأسفانه تشدید خواهد شد، بیکاری باعث ناامنی می شود، ناامنی اقتصادی ناامنی جانی، باعث بیماری می شود، بیکاری مریضی و بیماری را هم با خودش خواهد داشت، عوارض و آفات بسیاری دارد، این بیکاری، اما این که ما چه بکنیم برای مبارزه با بیکاری، یکی از آنها همت بلند است، ببینید یک خانم سرپرست خانواری را کمیته امداد تحت پوشش قرار می­دهد البته کمیته امداد هم عاقلانه و حکیمانه رفتار می کند، چندی نمی گذرد این خانم تحت پوشش کمیته امداد با راهنمائی و حمایت کمیته امداد می شود کارآفرین، یک فضایی را ایجاد می کند تعدادی شاید ده نفر بیست نفر را تحت شغل قرار می دهد، کاملا اینها دارند زندگی خودشان را می کنند، همین خانمی که تا دیروز کمیته امداد اورا کمک می کرد حالا می تواند خیلی ها را کمک کند غیر از این که چندین شغل هم ایجاد کند، این یعنی تفکر، همان فرمایشی که امام حسن مجتبی علیه السلام، این یعنی با فکر زندگی کردن، ما باید به این نکته توجه کنیم همت بلند آریم، حالا یک جوانی دائم فقط به فکر این باشد که یک نفر باید برای من یک کاری بکند، خودت هم بیا همت کن البته اگر دولت ها هرکاری کنند ما همت نکنیم جوان های ما همت نکنند به نتیجه نمی رسیم جوان های ما هم همت بکنند اما مسئولان و دولتمردان دست این جوان ها را نگیرند به کمک آنها نیایند زمینه را برای آنها فراهم نکنند ممکن است این همت هم همه جا نتواند کاری انجام بدهد به جایی برسد، پس باید دولتی ها هم بیایند ملت هم باید همت کنند، وقتی که بحث دولت مطرح می شود یعنی باید روی توانمندی مردم حساب باز کند دولت، همان هزینه ای که بعدا می خواهی برای بیمارستان و ریزگردها و بیماری­های ناشی از آن و خسارت های اقتصادی آن بپردازی همان را یک کاری کن که این جوان ها بیایند برای مبارزه با آن بیابان و آن بیابان را تبدیل کنند به مزرعه، آن بیابان را تبدیل کنند به فضای سبز، همان ؟؟ منتها بیشتر که رفتیم سراغ این فرصت هم این جوان را شاغل کردیم هم جلوی آن خسارت ها را گرفتیم و آن تهدیدها را تبدیل به فرصت کردیم، نکته دیگری که باز مناسبت هم باید عرض کنم شکر نعمت باران و محصولاتی که خدای متعال به ما ارزانی داشت، مخصوصا استان ما هم از استان هایی بوده که نسبت به سنوات قبل بارش رحمت خدا به موقع مفید جدی بوده و محصولات زراعی را افزایش بسیار بالا و چشمگیر داده، لإن شکرتُم لأزیدنّکم اگر شکر نعمت خدا را به جای آورید خدا نعمت خودش را فراوان تر می کند، ما بیاییم در این ماه تقوا کشاورزهای ما، همه کسانی که باغ دارهای ما، خدا به آنها عنایت کرده محصولات فراوان در اختیار آنها قرار داده ما هم بیاییم شکر نعمت را بجا بیاوریم فکر فقرا باشیم، فکر مساکین باشیم، به زکات اهمیت بدهیم، به وجوهات شرعی اهمیت بدهیم، باور کنیم اگر آمدیم خمس خودمان را دادیم یقین بدانیم خدا قول داده چیزی از ما کم نمی شود، مال ما پاک می شود، چقدر آدم ها تجربه کردند و این را در زندگی خودشان دیدند، دیدند اصلا بساط زندگی آنها زیرورو شده وقتی که رفتند حساب سال باز کردند اموال خودشان را رسیدگی کردند، حالا این که خدا عنایت کرده ما هم قدر نعمت های خدا را در فضای هم خمس هم زکوات و هم انفاقات مستحبه توجه جدی داشته باشیم، این را هم باید تذکر بدهیم و توجه بکنیم، مبارزه با تبعیض و توجه به قسط و عدل اینها تقوا محسوب می شود، ما خدمت می­کشیم از این معنا، ما والله خجالت هم می­کشیم وقتی که می­شنویم یک کسی یک مسئولی مثلا ده­ها میلیون یک ماه حقوق او بوده، ده­ها میلیون، صدها میلیون هم شاید یکجا بشود گفت، حالا نمی خواهم بگویم شیوع دارد ولی بوده متأسفانه، اینها خجالت است برای جامعه ای که امامی مثل امیرالمؤمنین دارد، رهبری مثل بنیانگذار انقلاب اسلامی داشته، رهبر عظیم الشأنی دارد که خودش در زهد و تقوا زندگی می کند این خجالت است برای این جامعه، ما باید یاد بگیریم قسط را عدل را، چطور این لقمه از گلوی آدمی که آن حجم از بیت المال را فرو می بلعد چطور از گلوی او پایین می رود درحالی که آدم هایی هستند که والله گفتن آن هم خجالت دارد، برای پانصد هزار تومان وام اقدام می کنند، پانصد هزار تومان تازه می­خواهد وام بگیرد، می بیند که همان را هم می خواهد بپردازد نمی داند که از کدام منبع باید بپردازد، اینها خشم خدا را باعث می شود، شاید منشأ ریزگرد و منشأ تورّم و منشأ بیکاری و منشأ خیلی چیزهای دیگری بشوند اینها، بلا می آید، پس باید مفاسد اقتصادی را با آنها مبارزه کرد، تبعیض را مبارزه کرد، برادری و همدلی یک جوری که مردم بالاخره بتوانند در یک سطح متعارفی از اقتصاد باهم زندگی کنند، نکته دیگر هم این که برجام و وعده های برجامی نه برای ما شغل می شود نه شده نه می­شود، نه برای ما نان می­شود نه برای ما آب می شود، نه برای ما آجیل مشکل گشا است، هیچکدام اینها نیست، برجامی که آن طرف قصه، عرض کردیم خدمت شما این ریسمان برجام یک سر آن دست شیطان است، بعد ما می خواهیم این ریسمان را بگیریم و با خیال راحت هرجایی برویم، این ریسمان غیر قابل اعتماد است، خود آنها هروقتی می گویند ما چنین می کنیم چنان می کنیم، ظاهرا هیچ غلطی نکردند در وعده های پسابرجامی که بگوییم فلان کار مهمی را انجام دادند، چرا غلط هایی کردند، یکبار دو میلیارد دلار از سرمایه های ملت ما را به غارت بردند، آن هم با همین بهانه ها، یکبار دیگر باز هم شانزده هفده میلیون دلار را اخیرا، یعنی معلوم شد یک راهی را پیدا کردند که از این طریق هم حالا دیگر یک غارت سرمایه های ملی ما را داشته باشند، اینها این است کار آنها، به خاطر همین هم رهبر عظیم الشأن و مقتدر و عزتمند ما فرمودند که آنها می گویند ما برجام را پاره می کنیم، اگر آنها برجام را پاره کردند ما برجام را به آتش می کشیم و رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی نکته بسیار مهم دیگری را فرمودند که حالا بعضی ها در مملکت ما گمان می کنند که باید مرز دشمنی بین ما و دشمنان ما برداشته بشود، آقا فرمودند این توهم است این خیالات است، ببینید مثلا ما یک گرگی را گمان کنیم که اگر ما آمدیم با او رفتار خودمان را جور دیگری کردیم یک دستی به سر او کشیدیم این ذات گرگ بودن او عوض می شود، از فردا دیگر می شود آهو می شود کبک می شود بره، گرگ گرگ است، هرکسی خیال کند که دشمنان ما با رفتار ما رفتار خودشان را تغییر می دهند این در توهم تکیه می کند، می دانید که آدم به هر سمتی که تکیه می کند از همان سمت می افتد زمین، الا این که تکیه او به خدا باشد به خدا که تکیه کردی خدا چون نگه می دارد و بالا می برد و من یتوکّل علی الله فهو حسبه، تکیه ما به خداست، به دشمنان خدا هم هیچگاه روی خوش نشان نمی­دهیم، رأی مجلس بر عدم کفایت بنی صدر هم این ایام ایام آن بود که باید خدا شاکر باشیم که دشمنی ها را از سر انقلاب ما برداشت و ان شاء الله همواره هم برخواهد داشت، شهادت سرباز رشید و شهید اسلام شهید چمران و هم درگذشت شاعر انقلاب که هفته پیش هم اشاره کردیم اما گویا درد جانکاهی است که ما را رها نمی کند این مرد بزرگی که با شعرد انقلابی و سروده های انقلابی خودش جبهه ای فرهنگی در مقابل دشمنان گشوده بود، امیدواریم خدا روح آن شاعر بزرگوار و شهید چمران را با ارواح انبیاء و اولیاء محشور فرماید.

پروردگارا برعزت بر اقتدار عظمت اسلام و اسلامیان بیفزای، ارواح گذشتگان و اموات همه مؤمنین و مؤمنات نمازگزاران جمعه با ارواح انبیاء و اولیاء محشور بفرما، پروردگارا ما شاهد حضور گسترده ترمردم در ماه مبارک رمضان در صفوف نماز جمعه هستیم، اولا خوش آمد می گوییم به عزیزانی که تشریف آوردند البته همین در طول سال هم می آیند منتها ماه رمضان مرتب می آیند این است که جمعیت زیاد می شود والا اینها همه همانهایی هستند که همه هفته ها می آیند، در عین حال ما دعا می کنیم از خدا می خواهیم خدایا توفیق شرکت در نماز جمعه را هر هفته به ما عنایت بفرما، توفیق شرکت در نمازهای جماعت مساجد محلات ما هرکجا که هستیم هر روز هر وعده به ما عنایت بفرما، پروردگارا دلهای ما را هر روز نسبت به یکدیگر مهربان تر قرار بده، کینه و عداوت و اختلاف و دودستگی و بدی را از مردم ما از جامعه ایمانی ما دور بدار، پروردگارا حکومت اسلامی ما به حکومت جهانی صاحب اصلی آن مولای و صاحب ما متصل بفرما، مریض های اسلام شفای عجل عنایت بفرما، به زودی زود شر اشرار داعشی و گروه های مسلح ضد اسلام مورد حمایت یهودی های سعودی صهیونیست ها انگلیسی ها آمریکایی ها را از سر مسلمانان عراق سوریه لبنان فلسطین یمن بحرین و هرجای دیگر شرّ اینها را کم و کوتاه بفرما، شر دشمنان به خودشان برگردان، چشمان ما را به جمال نورانی امام زمان ما نورانی و منور بفرما، توفی بهرمندی از لحظات ماه مبارک رمضان بیش از پیش به ما عنایت بفرما.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

إذا جاء و نصرالله و الفتح * و رأیت الناس فی دین الله افواجاً * فسبّح بحمد ربک و استغفره * إنّه کان توّاباً.

و السلام علیکم و رحمة الله.