امروز :
Skip to main content

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین در جمع روحانیون عقیدتی و سیاسی آجا گفت: اگر اهل تقوا باشیم خدا به ما قدرت تشخیص می‌دهد، بین حق و باطل بر سر دو راهی نمی‌مانیم و می‌فهمیم حق و باطل چیست.

آیت‌الله عبدالکریم عابدینی در جمع روحانیون عقیدتی و سیاسی آجا در استان‌های قزوین، زنجان و همدان، اظهار کرد: شما تجارب گوناگونی در تعلیم و تربیت افراد داشته و دارید، هر کدام از شما در بیان اخلاق روش و سلیقه‌ای دارید، می‌گویند اگر خواستید یک نفر را از گرسنگی نجات دهید، به او ماهی بدهید اما اگر خواستید کسی را یک عمر از گرسنگی نجات دهید، ماهیگیری به او بیاموزید که همیشه بتواند خود را سیر کند.

وی ادامه داد: بیان اخلاق با استفاده از مبانی و اصول، مانند آموزش ماهیگیری است و اثرگذاری ماندگاری خواهد داشت، حال ببینیم ریشه‌ها و مبانی اخلاق کجاست؟ اگر بخواهیم کار اساسی و ماندگار در زمینه اخلاق انجام دهیم، باید تلاش کنیم افراد عقیده محکمی داشته باشند.

امام جمعه قزوین عنوان کرد: اگر بخواهیم به صورت ماندگار، ریشه‌ای و اساسی، اخلاق دینی را به دیگران یاد بدهیم و آن‌ها را در آن مسیر به حرکت در آوریم، اول باید به سراغ عقیده افراد برویم، ببینیم افراد نسبت به خدا، قیامت، وحی، نبوت، رسالت، کتاب، ولایت و امامت در چه نقطه‌ای قرار دارند؟ این‌ها عقاید افراد را تشکیل می‌دهند، باید ببینیم چقدر از عقاید افراد یقینی است؟

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین بیان کرد: اینکه ما هر روز در نمازهایمان شهادت به یگانگی خدا و رسالت پیامبر (ص) می‌دهیم خیلی مهم است، مطابق سوره منافقون، منافقین نزد رسول خدا (ص) آمدند و گفتند ما شهادت می‌دهیم تو رسول خدا هستی، خداوند خطاب به پیامبر (ص) فرمود خدا می‌داند تو رسول او هستی و شهادت می‌دهد که منافقین دروغ می‌گویند.

وی خاطرنشان کرد: اینکه ما در هر نماز شهادت به یگانگی خدا و رسالت پیامبر (ص) می‌دهیم، آیا راست می‌گوییم؟ هر چقدر اعتقادات ما ریشه‌دار شد، حیات داشت، زنده، جدی و حقیقی بود، به همان اندازه ما اهل عبادت می‌شویم، یعنی عقیده ما به عبادت ما کیفیت می‌بخشد.

آیت‌الله عابدینی تأکید کرد: خدای متعال در سوره حمد ابتدا برای ما عقیده درست می‌کند و عقاید ما را مقابل چشمان‌مان قرار می‌دهد، از «بسم الله الرحمن الرحیم» تا «الرحمن الرحیم» آکنده از عقیده است، با کلمات آن می‌توان رساله‌ها و مقالات عقیدتی نوشت، «مالک یوم الدین» مبدأ و معاد و هر چه لازم داریم در این آیه آمده است، به قول علامه مطهری پاسخ اساسی‌ترین سؤالات بشری دنیا در سوره حمد آمده است.

امام جمعه قزوین تصریح کرد: وقتی جواب سؤالات اساسی بشریت را در سوره حمد می‌گیریم و عقایدمان را در این سوره مرور می‌کنیم، فوراً وجدان ما بیدار شده و هیجانات ما برانگیخته می‌شود، آگاهانه و عالمانه اعتقادات خود را بیان کرده و «ایاک نعبد و ایاک نستعین» را می‌گوییم.

وی یادآور شد: چرا ما این آیه را می‌گوییم؟ برای اینکه مبدأ و معاد را فهمیدیم، راه را شناختیم، به خالق عالم پی بردیم، جایگاه انسان را درک کردیم، بنابراین این آیه را می‌خوانیم، یعنی این حقیقتی است که از درون آدم می‌جوشد و باید از روی فکر باشد، اگر تفکر و عبادت توأم شوند نتیجه آن بی‌نظیر خواهد بود.

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین اظهار کرد: خداوند در آیه 14 سوره طه به حضرت موسی (ع) می‌فرماید من خدا هستم، خالقی غیر از خدا نداریم، مبادا کسی دیگران را جای من بنشاند، سپس فوراً می‌فرماید مرا پرستش کن و نماز را به یاد من اقامه کن.

آیت‌الله عابدینی عنوان کرد: نتیجه این است که اگر ما عقیده نداشته باشیم، عبادت نداریم، در این صورت ممکن است بتوانیم ادای عبادت را در بیاوریم اما نمی‌شود عبد بود، اگر بخواهیم عبودیت داشته باشیم باید عقیده باشد.

وی بیان کرد: هر چقدر در عقیده قوی و مستحکم باشیم، همان قدر در عبادت جدی خواهیم بود، البته این دو خدمات متقابل دارند، به این معنا که عقیده با عبادت ارتقا و تعالی پیدا می‌کند و عبادت نیز از عقیده مایه می‌گیرد، خداوند در آیه 99 سوره حجر می‌فرماید (پروردگارت را عبادت کن تا یقین (مرگ) فرا رسد).

امام جمعه قزوین خاطرنشان کرد: در معنای ظاهری برای یقین در این آیه، گفته می‌شود تا به مرگ نرسیده‌ای عبادت کن، یعنی عبادتت را آنقدر ادامه بده تا مرگت فرا برسد، در یک معنا هم این آیه یعنی آنقدر عبادت کن تا یقینت با عبادت آشکار شود و جانت به یقین برسد، البته این دو معنا منافاتی با هم ندارند.

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین تأکید کرد: بنابراین هر چقدر اعتقادات ما مستحکم و ریشه‌دار بود، به همان اندازه عبادت ما عبادت واقعی می‌شود، ما اگر واقعاً یقین داریم که مرگ حق است، حبّ خدا در جان ما جا می‌گیرد، خدای متعال در آیه 2 سوره انفال می‌فرماید مؤمنین واقعی آن قدر به خدا علاقه دارند و با خدا انس و الفت دارند که وقتی نام خدا می‌آید دل‌هایشان می‌لرزد، کیفیت عبادت چنین افرادی متفاوت خواهد بود.

وی تصریح کرد: بنابراین عقیده زیرساخت عبادت است، عبادت زیرساخت چیست؟ عبادت زیرساخت تقواست، خدای متعال در آیه 21 سوره بقره می‌فرماید (ای مردم پروردگارتان را که شما و کسانی را که پیش از شما بوده‌اند آفریده است، پرستش کنید، باشد که به تقوا گرایید)، مطابق این آیه مشخص می‌شود با عبادت باید به تقوا رسید.

آیت‌الله عابدینی یادآور شد: روزه از مصادیق بارز عبادت است، عبادت عام برای عموم یعنی ناس مطرح شده اما روزه برای خواص یعنی مؤمنین مطرح شده است، خدای متعال در آیه 183 سوره بقره می‌فرماید (ای کسانی که ایمان آورده‌اید، روزه بر شما مقرر شده است، همان طور که بر کسانی که پیش از شما بودند مقرر شده بود، باشد که پرهیزکاری کنید).

امام جمعه قزوین اظهار کرد: عبادت خاص کارش به تقوا می‌کشد و هدفش تقواست، عبادت زیرساخت تقواست، حج نیز یک عبادت پیچیده و ترکیبی است که انواع عبادات در آن قرار دارند، خداوند در آیه 197 سوره بقره می‌فرماید (حج در ماه‌های معینی است، پس هر کس در این ماه‌ها حج را بر خود واجب گرداند، بداند که در اثنای حج همبستری، گناه و جدال روا نیست، هر کار نیکی انجام می‌دهید خدا آن را می‌داند و برای خود توشه برگیرید که در حقیقت بهترین توشه پرهیزکاری است و ای خردمندان از من پروا کنید).

وی عنوان کرد: خداوند در این آیه می‌فرماید همه مراسم حج برای این است که تقوا تحصیل کنید، البته مطابق همین آیه معلوم می‌شود هر کسی این توان را دارد که بتواند از حج تقوا تحصیل کند، خداوند می‌فرماید ای کسانی که خردمند ویژه و اولوالالباب هستید، توشه برگیرید.

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین بیان کرد: یکی از بزنگاه‌های مهم حج، قربانی کردن است، تا قربانی نشود حج کامل نمی‌شود، خدای متعال در آیه 37 سوره حج می‌فرماید (هرگز نه گوشت‌های آن‌ها و نه خون‌هایشان به خدا نخواهد رسید، ولی این تقوای شماست که به او می‌رسد، این گونه خداوند آن‌ها را برای شما رام کرد تا خدا را به پاس آنکه شما را هدایت نموده به بزرگی یاد کنید و نیکوکاران را مژده ده).

آیت‌الله عابدینی خاطرنشان کرد: خداوند در این آیه می‌فرماید خون و گوشت قربانی شما به کار خدا نمی‌آید، نتیجه این قربانی باید تقوا باشد و همه عبادات باید ما را به سمت تقوا ببرند.

وی تأکید کرد: بنابراین عقیده زیرساخت عبادت است، عبادت نیز زیرساخت تقواست، تقوا چیست؟ تقوا همیشه به معنای پرهیزکاری نیست، تقوا در بیشتر مصادیق قرآنی به معنای ترسیدن نیست، البته برخی جاها می‌تواند معنای ترس و پرهیز داشته باشد اما اغلب اوقات چنین معنایی ندارد، حتی برخی جاها اگر تقوا را پرهیز و ترس معنا کنیم کارمان گیر می‌کند.

امام جمعه قزوین تصریح کرد: خداوند وقتی راجع به تقوا توضیح می‌دهد و در آیه 56 سوره مدثر می‌فرماید من اهل تقوا و آمرزش هستم؛ تقوا به معنای خود نگهداری است، آیا هر چه هستیم خودمان را باید آنجا نگه داریم یا یک جایی مشخص شده و باید خودمان را در آنجا نگه داریم؟ قطعاً مورد دوم صحیح است.

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین یادآور شد: خدای متعال در آیه 172 سوره اعراف می‌فرماید (هنگامی که پروردگارت از پشت فرزندان آدم ذریه آنان را برگرفت و ایشان را بر خودشان گواه ساخت که آیا پروردگار شما نیستم، گفتند چرا گاهی دادیم تا مبادا روز قیامت بگویید ما از این امر غافل بودیم)، این آیه اعتقادی است.

وی اظهار کرد: مطابق این آیه خداوند از همه انسان‌ها پیمان گرفته و فرموده آیا من پروردگار شما نیستم؟ همه ما هم اعتراف کرده‌ایم که بله، همین طور است، بنابراین ما باید خودمان را در این عهده و پیمان با خدا نگه داریم، خودنگهداری یعنی مبادا سراغ معبود دیگری برویم و این عهد را بشکنیم.

آیت‌الله عابدینی عنوان کرد: خداوند در آیه 60 سوره یس می‌فرماید (ای فرزندان آدم مگر با شما عهده نکرده بودم که شیطان را مپرستید، زیرا وی دشمن آشکار شماست).

امام جمعه قزوین بیان کرد: این آیه عبادی است، خداوند می‌فرماید مبادا شیطان را عبادت کنید، باید فقط مرا عبادت کنید، این راه درست است، باید معاهده و پیمان با خدا حفظ شود، نباید در پیمان با خدا غایب شویم و جای دیگری برویم.

وی خاطرنشان کرد: بنابراین ما از لحاظ اعتقادی باید خودمان را با خدا تنظیم کنیم، به لحاظ عبادی نیز باید با خدا همراه باشیم، به لحاظ اخلاقی نیز همین طور است، خدای متعال در آیات 7 و 8 سوره شمس می‌فرماید (سوگند به نفس و آن کس که آن را درست کرد، سپس پلیدی و پرهیزکاری‌اش را به آن الهام کرد).

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین تأکید کرد: خداوند در این آیات می‌فرماید ای آدم‌ها، من شما را آفریده‌ام و در خمیرمایه وجودتان فجور و تقوا را الهام کرده‌ام، یعنی هر کس با هر دینی همه بدی‌ها و خوبی‌ها را می‌داند.

آیت‌الله عابدینی تصریح کرد: بنابراین هم در عرصه عقیده، هم در عرصه عبادت و هم در عرصه اخلاق خدای متعال از ما عهد و پیمان گرفته است، حال تقوا یعنی چه؟ تقوا یعنی در این سه عرصه خدا را رها نکنیم، مبانی را کنار نگذاریم و خودمان را در این مبانی نگه داریم، اگر ما آثار تقوا را بشماریم شاید تقوا بیش از 30 اثر در زندگی ما داشته باشد.

وی یادآور شد: یکی از آثاری که تقوا برای ما به ارمغان می‌آورد، یقین است، امام رضا (ع) فرمود درجه بالای اسلام، ایمان است، درجه بالای ایمان، تقواست، درجه بالای تقوا نیز یقین است، بنابراین یکی از آثار تقوای حقیقی یقین نسبت به مبانی دینی است.

امام جمعه قزوین اظهار کرد: یکی دیگر از آثار مهم تقوا درک، شناخت، بینایی و بینش است، خدای متعال در آیه 29 سوره انفال فرمود (ای اهل ایمان، اگر خداترس و پرهیزکار شدید، خدا به شما فرقان بخشد، یعنی دیده بصیرت دهد تا به نور باطن حق را از باطل فرق گذارید و گناهان شما را بپوشاند و شما را بیاموزد که خدا دارای فضل و رحمت بزرگ است).

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین عنوان کرد: خداوند در این آیه می‌فرماید اگر اهل تقوا باشید خدا به شما قدرت تشخیص می‌دهد، بین حق و باطل بر دو راهی نمی‌مانید و می‌فهمید حق و باطل چیست، همچنین خدای متعال در آیه 201 سوره اعراف می‌فرماید (مسلماً کسانی که نسبت به گناهان، معاصی و آلودگی‌های ظاهری و باطنی تقوا ورزیده‌اند، هر گاه وسوسه‌هایی از سوی شیطان به آنان رسد خدا و قیامت را یاد کنند، پس بی‌درنگ بینا شوند و از دام وسوسه‌هایش نجات یابند).

وی بیان کرد: ما عقل و اراده داریم، اراده محتاج توانایی است، عقل نیز محتاج دانایی است، تقوا عقل را دانا کرده و اراده را توانا می‌کند، انسانی که عقل دانا و اراده توانا دارد چیزی کم ندارد.

آیت‌الله عابدینی خاطرنشان کرد: ما باید در بخش اندیشه دانا باشیم و در بخش اجرا نیز توانا باشیم، این دانایی و توانایی از محصولات مهم تقوای الهی است.

امام جمعه قزوین تأکید کرد: بنابراین تقوا سومین مبنا و زیرساخت مسائل اخلاقی است، خروجی تقوا چیست؟ اساسی‌ترین خروجی تقوا، کرامت است، خدای متعال در آیه 13 سوره حجرات می‌فرماید (بی‌گمان گرامی‌ترین شما در نزد خدا پرهیزکارترین شماست)، خداوند در این آیه می‌فرماید متعالی‌ترین و اخلاقی‌ترین شما آن کسی است که تقوای مستحکم‌تری داشته باشد.

وی تصریح کرد: امیرالمؤمنین (ع) در خطبه متقین فرمود اهل تقوا اهل فضائل هستند، تقوا کرامت می‌آورد و کرامت ام‌الفضائل اخلاقی است، یعنی شما به دنبال هر خلق زیبایی باشید، باید آن را از کرامت بگیرید، از انسان کریم فضیلت مشاهده می‌شود، حضرت ابوالفضل (ع)، ابوالفضائل بود.

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین یادآور شد: ابوالفضائل چطور به این درجه می‌رسد؟ با استفاده از کلید اساسی به نام کرامت به این مرتبه می‌رسد، کرامتشان از تقواست و تقوایشان از عبادت است، عبادتشان هم از عقیده است.

آیت‌الله عابدینی اظهار کرد: یک فرد از شام به مدینه آمده بود، جوانی را دید که با شکوه و جذبه سوار بر اسب است، از دیگران سؤال کرد که این فرد کیست؟ گفتند او حسن‌بن‌علی (ع) است، آنقدر در بلاد شامات معاویه‌ای‌ها از امام حسن (ع) و امیرالمؤمنین (ع) بد گفته بودند که او نسبت به امام (ع) سوءظن داشت و شروع به فحاشی کرد.

وی عنوان کرد: امام (ع) فرمود معلوم می‌شود تو غریبه هستی، اگر گرسنه‌ای به تو غذا بدهیم، اگر خسته‌ای می‌توانیم مکانی را برای استراحت در اختیار تو قرار دهیم، اگر درمانده هستی ما می‌توانیم خرج راه تو را بدهیم، این فرد که این حجم از عظمت را می‌بیند می‌گوید من وقتی وارد مدینه شدم دلم مالامال از کینه و عداوت نسبت به علی (ع) و اولاد او بود اما وقتی از این شهر خارج شدم دلم مالامال از محبت به علی (ع) و اولاد او بود، این کاری که امام حسن (ع) انجام داد، کار یک انسان کریم و با کرامت است، هر کسی نمی‌تواند این گونه باشد.

امام جمعه قزوین بیان کرد: یکی از درجه‌داران عائله‌مند نزد شهید بابایی آمد و گفت من عائله‌مند هستم و منزلمان کوچک است، شهید بابایی فوراً آدرسی را روی کاغذی نوشت و گفت فردا وسایل منزلت را به این آدرس ببر، بعداً معلوم شد آدرسی که شهید بابایی به این درجه‌دار داده، آدرس منزل خودش بوده است، یعنی شهید منزلش را که بزرگ بوده با منزل کوچک این درجه‌دار جابجا کرده است.

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین خاطرنشان کرد: اگر زیرساخت‌های تقوایی و کرامت نباشد، آیا انسان می‌تواند این کار را انجام دهد؟ این کار از کرامت برمی‌خیزد.

وی تأکید کرد: شجاعت یکی از ثمرات کرامت است، آدمی که شجاعت دارد به شهادت فکر می‌کند، آدمی که کرامت دارد می‌تواند سخاوت داشته باشد، آدم اگر در هر زمینه‌ای بخواهد خلقیات معنوی‌اش ریشه و اصالت داشته باشد، این‌‌ از کرامت ناشی می‌شود.

امام جمعه قزوین تصریح کرد: بنابراین همه فضائل اخلاقی به کرامت انسانی بر می‌گردد، این مهندسی نگاه به اخلاق است، خدای متعال در آیه 124 سوره طه می‌فرماید (هر کس از یاد من دل بگرداند در حقیقت زندگی تنگ و سختی خواهد داشت و روز رستاخیز او را نابینا محشور می‌کنیم)، مصداق اولیه و برجسته ذکر، قرآن است، همه اذکار برخواسته از قرآن هستند.

آیت‌الله عابدینی یادآور شد: انسان از ذکر اعراض کند، آشفتگی، استرس، اضطراب، ناامیدی و پراکندگی فکر در او به وجود می‌آید، خدای متعال در آیه 28 سوره رعد می‌فرماید (همان کسانی که ایمان آورده‌اند و دل‌هایشان به یاد خدا آرام می‌گیرد، آگاه باش که با یاد خدا دل‌ها آرامش می‌یابد)، اگر این آرامش را کنار آن مهندسی اخلاقی قرار بدهیم، یک منظومه جذاب از نگاه ایمانی-اسلامی به اخلاق ایجاد می‌شود.