امروز :
Skip to main content

امام جمعه قزوین در جلسۀ پانزدهم تفسیر قرآن کریم گفت: انسان با استقامت در طریقت صاحب نعمت‌های فراوان می‌شود.

آیت‌الله عبدالکریم عابدینی در جلسه تفسیر قرآن کریم (سوره جن) که در تاریخ ۳۰ بهمن‌ماه ۱۴۰۱ برگزار شد، اظهار کرد: خداوند در آیات 16 و 17 سوره جن می‌فرماید کسانی که ایستادگی و مقاومت می‌کنند را آزمایش می‌کنیم و کسانی که از ذکر پروردگار روی برمی‌گردانند، عذاب دردناک می‌چشانیم.

یعنی اگر در راه خدا استقامت کردید خدا شما را سیراب کرده و به شما ماء غدق می‌نوشاند و اگر به کفران نعمت و کفر نسبت به آئین خدا آوردید خدا به شما عذاب دردناک می‌چشاند.

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید ماء غدق به معنای آب بسیار است و بعید نیست از سیاق آیه استفاده شود که بخواهد توسعه رزق را برساند زیرا حیات و برکت از آب است، وقتی خدا می‌فرماید ما به شما آب بسیار می‌دهیم، یعنی شما را از برکات بسیار و رزق‌های فراوان برخوردار می‌کنیم.

خداوند با رزق و روزی بندگان را آزمایش می‌کند

اینکه خدا در این آیه فرموده تا شما را بیازماییم، این احتمال را تأیید می‌کند که منظور از آب غدق رزق فراوان بوده است، چرا که خدای متعال غالباً با توسعه رزق بندگانش را امتحان می‌کند، ما اگر فقیر هستیم با فقر امتحان می‌شویم و اگر ثروتمند هستیم با ثروت امتحان می‌شویم، هر دو امتحان است زیرا هر چه شر و خیر اگر برای ما پیش آمد در امتحان هستیم.

انسان با استقامت در طریقت صاحب نعمت‌های فراوان می‌شود

این آیات به ما می‌گوید اگر در طریقت استقامت کنید خدا نعمت‌های فراوان به شما عنایت می‌کند، اینکه خداوند از استقامت‌کنندگان سخن گفته است، استقامت به چه معناست؟

خداوند فرموده در آیه 30 سوره فصلت از استقامت‌کنندگان در راه خود سخن گفته و فرموده آن‌هایی که گفتند پروردگار ما خداست و بر این ایمان پایدار ماندند، مطابق این آیه مشخص می‌شود استقامت مربوط به زمانی است که ما صحبت از خدا می‌کنیم و روی حرف خود می‌ایستیم.

خدا به ما نمی‌گوید نماز را بخوانید بلکه می‌فرماید نماز را اقامه کنید، حال اگر ما در اقامه نماز استقامت کردیم، آن وقت رزق‌های خدا به سمت ما می‌آید، خدا از روزه، حج، پرهیز از حرام، توجه به فقرا، صله‌رحم، جهاد، تقوا و تلاوت قرآن سخن گفته است، اگر ما در هر یک از این مقولات ایستادگی کردیم، در این صورت جزو استقامت‌کنندگان خواهیم بود.

خیلی وقت‌ها ما یک روز مؤمن می‌شویم، روز بعد خسته می‌شویم اما اگر در طریقت ایستادگی کنیم، جزو استقامت‌کنندگان هستیم، امیرالمؤمنین (ع) طریقت است، اگر بر اساس سنت و سیره آن حضرت و بر اساس سیره رسول اکرم (ص) و ائمه (ع) رفتار کنیم جزو استقامت‌کنندگان هستیم.

قرآن طریقت است، اگر ما سبک زندگی خود را بر اساس آیات قرآن تنظیم کنیم، جزو استقامت‌کنندگان خواهیم بود، استقامت‌کنندگان همان‌هایی هستند که خدای متعال در آیه 30 سوره فصلت درباره آن‌ها فرموده فرشتگان رحمت بر آن‌ها نازل می‌شوند و می‌گویند ترس و نگرانی نداشته باشید، شما را به بهشت وعده می‌دهیم.

خدای متعال آسایش، آرامش و امنیت را بر اساس استقامت به انسان‌ها عنایت می‌کند، اکنون چقدر دنیای ما از دلشوره، استرس، ناامیدی و یأس رنج می‌برد، در مقابل آن نیز در دنیا چقدر آدم‌هایی هستند که با خیال راحت زندگی می‌کنند، ناامیدی در زندگی‌شان نیست، ترس از زندگی‌شان دور شده است، آرامش و طمأنینه در زندگی‌شان حاکم است، قرآن فرمود استقامت‌کنندگان در راه خدا خوف، اندوه و نگرانی ندارند.

خداوند می‌فرماید وقتی رزق زیاد می‌شود، پرونده امتحانات باز می‌شود، در بخش نخست آیه 16 سوره جن می‌فرماید در راه پروردگار استقامت بورزید، در آیه 17 این سوره نیز می‌فرماید آن‌هایی که نسبت به ذکر پروردگار اعراض می‌کنند محروم می‌مانند.

خداوند فرمود اگر بر ذکر پروردگار استقامت ورزیدید، نتیجه این می‌شود که با ذکر خدا دل شما آرامش می‌گیرد، اگر از ذکر اعراض کردید مطابق آیه 124 سوره طه دائم در ترس، وحشت و ناامیدی زندگی خواهید کردید و در زندگی هیچ دلخوشی ندارید، همچنین عذاب رو به صعود و فزونی نصیب چنین کسانی خواهد شد.

امام باقر (ع) فرموده هیچ بنده‌ای نیست که چهل شبانه‌روز خود را برای خدا خالص کند مگر اینکه خدا او را نسبت به دنیا زاهد قرار می‌دهد، یعنی چهل شبانه‌روز مراقب لقمه‌ای که می‌خورد باشد، مراقب نگاهش، قضاوت‌هایش نسبت به دیگران، خیالات و اوهامات، عبادت و بندگی و استمرار یاد خدا باشد و در راه خدا استقامت کند، در این صورت خدا رغبت دنیا را از او می‌گیرد، دیگر جلوه‌های دنیایی برای او جاذبه‌ای ندارند.

چه زمانی این اتفاق می‌افتد؟ آن موقعی که جلوه‌های ملکوتی در مقابل جلوه‌های مادی و دنیایی خود را نشان می‌دهند، اما اگر جلوه‌های معنوی پنهان باشند و خبری از جلوه‌های معنوی نباشد، اگر ره‌آوردهای انبیای الهی جاذبه‌ای برای ما نداشته باشد، ما به جاذبه‌های دنیایی دل خوش می‌کنیم.

اگر جاذبه‌های معنوی رخ نشان بدهند، دیگر همه مسائل دنیایی از چشم آدم می‌افتد، برای همین است که امیرالمؤمنین (ع) در مورد آن‌هایی که استقامت کردند و به تقوا رسیدند می‌فرماید خالق و خدای عالم در وجود اهل تقوا تجلی می‌کند و غیر خدا از چشم‌شان می‌افتد؛ تقوا هم با استقامت، مقاومت، پشتکار و تحمل رنج‌ها پیدا می‌شود.

خدا وقتی راجع به دنیا صحبت می‌کند دو واژه را به کار می‌برد، یک واژه مطاع است، خدا راجع به دنیا از واژه مطاع استفاده کرده است، مطاع به معنای چیز کوچکی است اما خدا به این اکتفا نمی‌کند و از کلمه قلیل هم استفاده می‌کند، یعنی دنیا را مطاع قلیل معرفی می‌کند.

اگر کسی چهل شبانه‌روز خود را برای خدا خالص کرد دنیا را همان طوری که هست می‌بیند، یعنی دیدگاه او راجع به دنیا مانند دیدگاه امیرالمؤمنین (ع) می‌شود، در روایات آمده آن حضرت مشغول وصله زدن کفش خود بودند، ابن‌عباس با نگاهی سرشار از تعجب به حضرت نشان داد که این کفش ارزش وصله زدن ندارد، تو فرمانده هستی و باید بهترین کفش را بپوشی.

در ادامه آمده حضرت زمانی که نگاه ابن‌عباس را دید، فرمود ابن‌عباس این کفش‌ها چقدر می‌ارزند؟ او جواب داد قیمتی ندارند، حضرت فرمود حکومت بر مردم اگر حقی را احیا نکند و باطلی را نمیراند به اندازه همین کفش هم نمی‌ارزد.

نگاه امیرالمؤمنین (ع) این گونه بود، چون زاهد نسبت به دنیا بود، دنیا همانی است که حضرت می‌فرماید اما ما دنیا را مبالغه و بزرگ‌نمایی می‌کنیم، امیرالمؤمنین (ع) در ادامه حدیث فوق فرمودند اگر کسی چهل شبانه‌روز خود را برای خدا خالص کند، خدای متعال چشم بصیرت انسان را نسبت به دردها و درمان‌های دنیا باز می‌کند، در این صورت حکمت را در قلبش ثابت نگه می‌دارد.

خداوند از دنیا تحت‌عنوان مطاع قلیل و از حکمت تحت عنوان خیر کثیر یاد کرده است، یعنی آن کسی که دنیا را هیچ نمی‌بیند حکمت را خیر کثیر می‌بیند، خداوند راجع به فاطمه (س) می‌فرماید پیغمبر ما به تو کوثر و خیر کثیر دادیم.

از پیامبر (ص) نقل شده که حضرت فرمودند هیچ بنده‌ای نیست که چهل شبانه‌روز اعمال خود را برای خدا خالص قرار دهد، مگر اینکه چشمه‌های حکمت در قلب او جوشان و بر زبان او جاری شود.

در روایات آمده ابی‌بصیر می‌گوید از امام باقر (ع) پرسیدم اینکه خداوند در آیه 30 فصلت از استقامت‌کنندگان در راه خود سخن می‌گوید، منظورش چه کسانی هستند؟ امام (ع) فرمود این همین ولایت‌مداری است و دین و آئینی که شما به‌دنبال آن هستید.

یعنی کسانی که پیغمبر (ص) را قبول کردند و پای کار او ایستادند، امیرالمؤمنین (ع) را پذیرفتند و پای کار آن حضرت ایستادند، قرآن را قبول کردند و پای آن ایستادگی داشتند.

امام باقر (ع) در ادامه آیه 30 سوره فصلت را در کنار آیه 16 سوره جن گذاشت و این‌ها را با هم تطبیق داد، خداوند در آیه 30 سوره فصلت می‌فرماید فرشتگان بر استقامت‌کنندگان در راه خدا نازل می‌شوند و به آن‌ها می‌گویند نترسید و محزون نباشید، بشارت باد بر شما آن بهشتی که به شما وعده داده شده است.

انتظار فقط مختص ظهور نیست، انتظار برای نماز هم هست، یعنی ملاقات با خدا آنقدر برای ما زیبا باشد که انتظار بکشیم که وقت نماز فرا برسد، انتظار بکشیم که توفیق ارتباط با قرآن و قرائت قرآن پیدا کنیم، انتظار زیارت حج و پابوسی ائمه اطهار (ع) را بکشیم، از جمله چیزهایی که باید انتظار بکشیم، انتظار کشیدن برای وعده‌های الهی است.

امام باقر (ع) فرمودند موقع مرگ که یکی از حساس‌ترین مراحل ما انسان‌هاست، آنجا فرشتگان نازل می‌شوند و می‌گویند نترسید و نگران نباشید، اگر همه عمر را تلاش کنیم تا در لحظه مرگ چنین اتفاقی برای ما بیفتد ارزش دارد و اگر همه عمر تلاش کنیم اما این را نداشته باشیم هیچ نمی‌ارزد.

آدم‌هایی که اهل استقامت در راه خدا هستند، در زندگی دنیایشان نیز همیشه راحت هستند، یعنی آن فشارهای روحی و روانی، استرس‌ها، یأس و ناامیدی‌ها به عنوان یک تهدید زندگی‌شان را تلخ نمی‌کند.

خدای متعال فرموده با ذکر به آرامش می‌رسید و اگر از ذکر روی برگردان باشید دائم در استرس و ناامیدی هستید، خدای متعال محترمانه‌ترین خطاب را برای آنانی قرار داده که با ذکر به طمأنینه رسیده‌اند.

خدا با تعابیر گوناگونی انسان‌ها را مورد خطاب قرار می‌دهد، یک جا می‌گوید یا ایهاالناس، این تعبیر شامل همه انسان‌ها می‌شود، یک جا از لفظ بشر سخن می‌گوید که این فرق انسان و حیوان‌هاست، یک جا از بنی آدم سخن می‌گوید، یعنی کسی که استعدادهای بندگی را دارد، یک جا هم از لفظ انسان استفاده می‌کند، انسان از انس می‌آید، وقتی انسان ایمان آورد خدا او را با عنوان جدیدی خطاب می‌کند و می‌فرماید یا ایهاالذین آمنوا.

خدا می‌فرماید ای کسانی که ایمان آورده‌اید زیاد ذکر خدا را بگویید، تمام شب و روز باید سرشار از ذکر خدا باشد، ساده‌ترین مصداق اهل ذکر بودن این است که اهل نماز و قرآن باشیم، نباید با قرآن بیگانه باشیم.

خداوند همواره کسانی که ایمان آورده‌اند را مورد خطاب قرار می‌دهد اما هرگز کفار را مورد خطاب قرار نمی‌دهد، در قرآن فقط یک جا یا ایهاالذین کفروا آمده است، آن هم در دنیا و از سوی خدا نیست، بلکه مربوط به قیامت است که فرشتگان عذاب الهی کفار را مورد خطاب قرار می‌دهد و می‌گویند الان دیگر عذر و بهانه نیاورید.

خداوند در رابطه با کفار می‌فرماید صم بکم عمی فهم لایعقلون، یعنی اگر با آن‌ها حرف بزنی جوابی ندارند که بدهند، این‌ها شایستگی این را ندارند که خدا آن‌ها را خطاب قرار دهد اما وقتی ایمان آمد و انسان اهل ذکر شد، به طمأنینه می‌رسد و خدا راجع به او می‌فرماید یا ایتها النفس المطمئنه.

در حدیث آمده که سماعه می‌گوید شنیدم امام صادق (ع) در رابطه با آیه 16 سوره جن فرمود این آیه در مورد آن‌هایی است که عهد ازل را پاس داشتند، عهد ازل گنج نامه‌ای است که اگر باز شود فقط شامل ربوبیت نمی‌شود، بلکه اگر این ربوبیت را باز کنیم اسماءالله در این ربوبیت است، اگر این ربوبیت را باز کنیم انبیای الهی در آن هستند، اگر به عمق این ربوبیت بیندیشیم امامت و ولایت اهل بیت (ع) در آن وجود دارد.

اگر کسی در این راه استقامت بورزد، خدا فرمود ما به او آب گوارا و ماء فرات می‌دهیم، در روایات تأکید شده منظور از ماء فرات ولایت امیرالمؤمنین (ع) و اولاد آن حضرت هستند، البته این معنا مصداق است و می‌تواند مصادیق متعدد دیگر را نیز شامل شود.

برای مثال مصداق اعلای نعمت، ولایت است اما آیا آب، اکسیژن و چیزهای دیگر نعمت نیستند؟ همه این‌ها نعمت هستند اما این‌ها پایین‌ترین درجات نعمت هستند و ولایت عالی‌ترین درجات نعمت است.

در حدیث دیگری شخصی به نام برید عجلی می‌گوید از امام صادق (ع) پرسیدم منظور از آیه 16 سوره جن چیست؟ امام (ع) فرمود طریقت همان ولایت است، آن‌هایی که اهل ولایت می‌شوند خدا به آن‌ها علم فراوان عنایت می‌کند، نه اینکه لفظی از ولایت سخن بگویند، آن‌ها این علم را از ائمه (ع) یاد می‌گیرند، یعنی لیاقت و شایستگی دارند که متعلم باشد.

ائمه علوم بسیاری در اختیار ما قرار دادند اما ممکن است ما از کنار علوم ائمه اطهار (ع) رد شویم و گوش ما لیاقت شنیدن کلام امیرالمؤمنین (ع) را نداشته باشد و چشم ما شایسته دیدن آن کلمات نباشد.

زمانی که امیرالمؤمنین (ع) خطبه متقین را گفت، چندین نفر پای صحبت آن حضرت بودند، یکی از آن‌ها از شدت زبانه کشیدن شعله‌های عشق و محبت در درونش و از شدت اثرگذاری کلام مولا جان به جان آفرین تسلیم کرد، یک نفر دیگر که در آن جمع بود به امیرالمؤمنین (ع) گفت تو که اینقدر کلامت اثرگذار است چرا برای خودت اتفاقی نیفتاد؟ او این فهم را نداشت که ظرفیت افراد متفاوت بوده و ظرفیت شخصیت امیرالمؤمنین (ع) بیکران است.

امام صادق (ع) در ادامه حدیث فوق فرمودند اینکه خدا در آیه 17 سوره جن فرموده شما را مورد امتحان قرار می‌دهیم، منظورش این است که منافقین در امتحان‌ها مشخص می‌شوند، خیلی‌ها در زمان امیرالمؤمنین (ع) از امتحان سربلند بیرون نیامدند، خیلی‌ها در زمان پیامبر (ص) به آن حضرت می‌گفتند تو هذیان می‌گویی.

در حدیثی از ثمالی آمده است که خانمی به امام باقر (ع) عرض کرد در عهد الست شما بودید؟ امام (ع) فرمود قبل از اینکه خدا موجودات را خلق کند ما در پیشگاه خدا نور بودیم، وقتی خدا موجودات را آفرید ما خدا را تسبیح گفتیم، همه عالم نیز همراه ما به تسبیح پروردگار پرداختند، پیشوای این تسبیح ائمه (ع) هستند، ما تسبیح گفتیم و عالم به فریاد در آمد، ما لااله الاالله گفتیم و همه عالم نیز به تأسی از ما این کلمات را بر زبان جاری کردند، ما الله اکبر گفتیم و همه عالم نیز طنین صدای ما را داشتند.

حضرت افزودند طریقت حب علی‌بن‌ابیطالب (ع) است، ماء غدق آب گوارا است، این آب فرات و گوارا ولایت پیامبر (ص) و آل آن حضرت است.

ابن‌عباس گفته اینکه خداوند فرموده هر کس از ذکر پروردگار روی‌گردان شود گرفتار عذاب سخت می‌شود، ذکر پروردگار همان ولایت امیرالمؤمنین (ع) و اولاد آن حضرت است، برای این روی امیرالمؤمنین (ع) تأکید می‌شود که آن حضرت ابوالائمه هستند، البته در اینجا ذکر مصداق امیرالمؤمنین (ع) است و می‌تواند مصادیق دیگری هم داشته باشد.