نماینده ولیفقیه در استان قزوین در جلسه تفسیر قرآن کریم گفت: وقتی امام زمان (عج) ظهور کند آن موقع کافران میبینند که چه کسی نیرو و طرفدار دارد، چه کسی قدرت دارد و چه کسی ضعیف است، البته همین الان هم عدد کافران قلیل است، اما آن موقع این برای همه آشکار میشود.
آیتالله عبدالکریم عابدینی در جلسه تفسیر قرآن کریم که در تاریخ ۲۱ اسفند ماه ۱۴۰۱ برگزار شد، در تفسیر سوره جن، اظهار کرد: خداوند در آیه 23 سوره جن به پیامبر میفرماید که بگو «إِلَّا بَلَاغًا مِنَ اللَّهِ وَرِسَالَاتِهِ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا» یعنی (وظيفه من تنها ابلاغى از خدا و رساندن پيامهاى اوست و هر كس خدا و پيامبرش را نافرمانى كند قطعاً آتش دوزخ براى اوست و جاودانه در آن خواهند ماند).
در این آیه کلمات بلاغ و رسالات کلیدواژههای مهمی هستند، خداوند به پیامبر (ص) فرمود تو رسولی و رسالتهای خدا بر عهده توست، آن مأموریت مهم را ابلاغ کن، اگر در رسالتهای رسول گرامی اسلام جستوجو کنیم و سپس نتیجه جستوجو را اولویتبندی کنیم، مهمترین رسالتی که حضرت اعمال کردند ابلاغ ولایت امیرالمؤمنین (ع) بود.
البته این رسالت، رسالات دیگر را نفی نمیکند، اما در اولویتبندی بیتردید اولین و مهمترین رسالت پیامبر (ص) همان ابلاغ ولایت امیرالمؤمنین (ع) بود، هر کس نخواهد این رسالت را درک کند و بخواهد با آن مخالفت کند آتش دوزخ برای اوست.
تعبیرهایی که در روایات از آیات قرآن میبینیم، تأویل هستند، تفسیر و معنا نیستند، به این معنا که یک مصداق از مصادیق آیات هستند و منافات با مصادیق دیگر ندارد.
آن کسی که از رسالتهای پیامبر (ص) که مهمترین آنها ابلاغ ولایت امیرالمؤمنین (ع) است نافرمانی کند، آتش دوزخ برای اوست.
خداوند در آیه 24 سوره جن میفرماید «حَتَّى إِذَا رَأَوْا مَا يُوعَدُونَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ نَاصِرًا وَأَقَلُّ عَدَدًا» یعنی (پس تا آنچه را وعده داده مىشوند ببينند آنگاه دريابند كه ياور چه كسى ضعيفتر و كدام يك شمارهاش كمتر است).
معاندین و کفار دائم به پیامبر (ص) میگفتند نیرو و نفر ما خیلی بیشتر از توست، پول و قدرت در دستان ماست، پیشینیان آنها نیز نظیر فرعون ادعای خدایی میکردند، اکنون نیز کسانی هستند که چنین ادبیاتی دارند.
خدای متعال فرمود اینها با همین وهمیات و ذهنیات زندگی میکنند تا وعدهای که داده شده محقق شود، وقتی آن وعده محقق شد آن موقع میفهمند قدرت دست کیست و دلهای مردم متوجه کجاست.
در عمق آیه 24 سوره جن بشارت وجود دارد و نشان میدهد که همیشه زمانه این چنین نمیماند، این نگاه و این آیه با آیه 5 سوره قصص میتواند همراه باشد و از وقوع اتفاقی خبر میدهد که خداوند فرموده زمین را مستضعفین به ارث میبرند؛ بحث رجعت و بحث ظهور منجی عالم بشریت را در این آیات میتوان دید.
کفار همیشه به جمعیت زیاد خود میبالیدند و همیشه رسول گرامی اسلام و یاران ایشان را کم میدیدند و هر حیلهای را به کار میبردند و اکنون هم به کار میبرند تا یاران رسول خدا را تقلیل بدهند، یعنی آرزو دارند پیغمبر یار و یاوری نداشته باشد.
همین مبارزه ناجوانمردانهای که به انحای مختلف با جمعیت کردند نمونه بارز آن است، انگلیس قریب 100 سال پیش آن هجمه ناجوانمردانه را به جمعیت ایران وارد کردند و آن زمان میلیونها نفر را با گرسنگی و وبا قتلعام کردند، همچنین نقشههایی که اکنون برای جهان اسلام در حال اجراست و میخواهند تا جایی که ممکن است نسل مسلمانان تقلیل پیدا کند، همیشه این جنگ جمعیتی بین مؤمنین و دشمنان خدا در کار بوده است.
در آیات 35 و 36 سوره مبارکه سبأ خداوند فرموده میخواهند همه اموال، منابع، ذخایر و ثروتهای دنیا در اختیار آنها باشد، وقتی صحبت از کم و زیاد میشود و در طول تاریخ نگاه میکنیم میبینیم که در برخی برههها ازدحام جمعیت به دور رسول اکرم (ص) و ازدحام جمعیت برای ارزشهای دینی دیده شده است.
خیلی وقتها بندگان خوب خدا در زندان بودند، مصیبتها و مرارتهایی که انبیاء و ائمه (ع) کشیدند، یا در زمان غیبت علمای بزرگی که سختیهای زیادی کشیدند تا دین پا بر جا بماند، چه تهمتها و مضیقههایی برای آنان ایجاد شد، اما آنها همیشه این را میدیدند که امیرالمؤمنین (ع) فرمودند در راه هدایت و درستی وقتی جمعیتتان کم شد نگران نشوید، وقتی خدا همراه شماست پس شما کم نیستید، کم آنهایی هستند که به دنیا بستهاند، برای اینکه کل دنیا و اهل آن قلیل و حقیر هستند، آن کسی که به حکمت وصل است کم نمیشود.
خداوند فقط برای حضرت فاطمه (ص) زمانی که به دنیا آمده بود، فرمود این خیر کثیر است، همه عالم متاع قلیل است، یعنی اگر اینها را در ترازو بگذارند وجود حضرت فاطمه (ع)، قرآن و حکمت خیر کثیر خواهد بود و همه دنیا متاع قلیل هستند.
امیرالمؤمنین (ع) در ادامه فرمود مردم گاهی بر سر سفرهای مینشینند و بهخاطر طمع دور هم جمع میشوند، سیری این سفره کوتاهمدت است، اما گرسنگی بعد از این دنیاطلبی و حرامخواری خیلی طولانی است، آن رشتهای که مردم را به هم وصل میکند رضایت و غصب است، گاهی مردم ندانسته سیاهیلشگر یک کسانی و یک چیزهایی میشوند که عملاً به بدی دیگران رضایت میدهند و در بدی آنها شریک هستند یا در خیر و خوبی آنهایی که در مسیر خیر قدم بر میدارند شریکند.
امیرالمؤمنین (ع) درباره اینکه رضا و خشم آدمها را جبههبندی و طیفبندی میکند فرمودند یک نفر پای شتر را قطع کرد، اما چون همه قوم راضی به آن معنا بودند، خدای متعال فرمود عذاب آن دامن همه آنهایی که به این بدی رضایت دادند را گرفت.
اینکه میگویند وقتی جنگل آتش بگیرد تر و خشک میسوزند، در جامعه هم وقتی منکرات پیدا میشود، همه کسانی که به منکرات رضایت میدهند، در مجازات منکر شریک هستند، جمهوری اسلامی حرمت دارد و ولیّ ما حجت بر ما تمام میکند، در چنین شرایطی اگر ما با همه این چراغها بیاییم به راه دیگری برویم، مجازاتمان سنگین خواهد بود.
اگر خلافی اتفاق بیفتد نباید قلباً رضایت بدهیم، همراهی کنیم یا سکوت کنیم، در جمهوری اسلامی باید حرمت خون شهیدان، حرمت ولایت و امامت، حرمت مؤمنینی که همواره برای استقرار ارزشهای ایمانی خون دل میخورند جدی گرفته شود.
بیانات تفسیر قمی بوی روایات را میدهد، در این تفسیر به نقل از جلد 53 بحارالانوار چاپ بیروت آمده است وقتی امام زمان (عج) ظهور میکند، امیرالمؤمنین (ع) بر میگردد، آن موقع کافران میبینند که چه کسی نیرو و طرفدار دارد، چه کسی قدرت دارد و چه کسی ضعیف است، البته همین الان هم عدد کافران قلیل است، اما آن موقع این برای همه آشکار میشود.
در ادامه آمده امیرالمؤمنین (ع) به صهاک میفرماید رمز و رموزی هست که ما نمیتوانیم برای شما شرح دهیم، اگر من عهد و پیمانی نداشتم و مجاز بودم اسرار را آشکار کنم نشان میدادم چه کسی ضعیف، چه کسی قوی، چه کسی کم و چه کسی زیاد است.
سپس حضرت میفرمایند من نمیدانم آیا آنچه وعده داده شده نزدیک است یا اینکه پروردگار من برای بخش آخرالزمان زمان درازی را قرار داده است، خدا عالم به غیب است، هیچکس را کمک نمیکند که او غیب را متوجه شود، مگر آن کسانی که آنها را پسندیده و انتخاب کرده و رضایت میدهد و رسول او هستند، اینها به غیب واقف هستند.
در سورههای آلعمران و یوسف خدا به پیامبر (ص) میگوید تو که علم غیب نداشتی، ما بودیم که به تو داستان انبیای گذشته و داستان مریم (س) و عیسی (ع) را گفتیم، پس خدا خبرهای گذشته را به پیامبر (ص) میگوید، خبرهای آینده را هم میگوید، یعنی خدا رجعت، ظهور امام زمان (عج) و قیامت را به پیامبر (ص) میگوید، اینها اتفاقاتی است که رخ نداده اما خدا رسولش را از این جریانات مطلع کرده است.
گاهی در بیانات رسول خدا (ص) میبینیم نسبت به آینده مطالبی است، برای مثال حضرت راجع به شهادت امیرالمؤمنین (ع) خبر میدهد، بنابراین معلوم میشود یک منبعی حضرت را مطلع کرده است، مطابق این روایات میبینیم که آن منبع خدای متعال است.
در کتاب شریف کافی هم آمده که از امام کاظم (ع) سؤال کردند منظور از «یریدون لیطفوا نور الله بافواههم و الله متم نوره» که در سوره صف آمده، چیست؟ حضرت فرمود منظور از نور، امیرالمؤمنین (ع) است، البته این مصداق است، در ادامه پرسیدند منظور از آیه 24 سوره جن چیست؟
امام کاظم (ع) فرمودند این به معنای حضرت حجت (عج) و انصار آن حضرت است، امام زمان (عج) و یارانشان قوی هستند، در روایات داریم که وقتی یاران امام را وصف میکنند میگویند اینها از نظر عقل، فهم و معرفت چنان هستند که زمان غیبت را مثل زمان حضور و شهود میبینند.
مگر حاج قاسم اینگونه نبود؟ برای حاج قاسم چه فرقی میکرد که مستقیماً در رکاب امیرالمؤمنین (ع) باشد یا در زمان غیبت با نایب امام همراه شود، حضرت همان اعتقاد و اعتماد عمیق را همه جا از خودشان بروز و ظهور دادند، انصار امام اینگونه هستند.
در بحث جمعیت که مقام معظم رهبری اینقدر اصرار دارند این نگاهها را داشته باشیم، یعنی برویم قرآن را مطالعه کنیم ببینیم دشمنان چقدر به جمعیت خودشان اهمیت میدهند، آن را به رخ ما میکشند، از جمعیت زیاد ما ناخوشایند هستند و دلشان میخواهد ما کم باشیم، اینکه رهبر فرزانه انقلاب اصرار دارند همه ملت، هر کس به هر نحوی که میتواند زمینه ازدواج جوانان را فراهم کند و آنان را با فرهنگ فرزندآوری و اهمیت فرزند آشنا کند یا از نظر مالی در این عرصه خیراتی قرار دهد که دیگران تشویق به ازدواج و فرزندآوری شوند، اینها همه نشان از اهمیت جمعیت است.
مرحوم شیخ طوسی در مصباحالمتهجد و سلاحالمتعبد از زبان حال منتظرین امام زمان (عج) آوردهاند خدایا ما از اینکه در زمان اماممان نیستیم شکوه داریم، و اینکه زمانه برای ما سختیهای را پدید میآورد، مسلمانان در مضیقه هستند، و فتنههایی که اتفاق میافتد، خدایا ما اینها را که میبینیم در پیشگاه تو شکایت میکنیم و به تو پناه میبریم.
مرحوم شیخ طوسی در ادامه گفته دشمنان با هم اتفاق و اتحاد برقرار میکنند و رسانههایشان را بسیج میکنند، آنها خود را زیاد و ما را کم میپندارند، ما از کم بودنمان نزد تو شکایت میبریم؛ معلوم میشود موضوع خیلی جدی است، ما نباید به کم بودن جمعیت رضایت بدهیم، در چین سالها پیش موضوع تقلیل جمعیت را شروع کردند و اکنون بهشدت در این زمینه مشکل دارند و بسیاری از افراد به معنای واقعی بیکس و کار هستند.
در روایت آمده آنهایی که در فضای خویشاوندی و فامیلی زندگی میکنند طول عمر پیدا میکنند، رمز این طول عمر همنفس شدن با خویشاوندان است، از سوی دیگر صله رحم هم طول عمر میآورد، دانشمندان هم میگویند اینها در مقابل ویروسها و میکروبها مقاومت بیشتری دارند نسبت به کسانی که کس و کار ندارند.
شیخ طوسی در ادامه گفته خدایا هفتاد بار توبه میکنیم اگر جمعیتمان کم شد و بلا بر سرمان آمد و قدر امام را نشناختیم، چرا که مقصر بودیم، توبه کنیم که خدایا ما چه کار غلطی کردیم که شرایطمان این گونه شد.
خداوند در آیه 25 سوره جن میفرماید «قُلْ إِنْ أَدْرِي أَقَرِيبٌ مَا تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَدًا»یعنی (بگو نمى دانم آنچه را كه وعده داده شدهايد نزديك است يا پروردگارم براى آن زمانى نهاده است).
پیغمبر با تمام صداقت میفرماید من نمیدانم آن چیزی که خدا وعده داده نزدیک است یا اینکه زمان طولانی دارد، یعنی پیامبر (ص) میفرماید من منتظر وحی هستم، هر چه خدا بگوید را میگویم، اینجا هنوز خدا من را در جریان قرار نداده که آن اتفاق رجعت و ظهور امام زمان (عج) چه زمانی رخ خواهد داد.
اینها در حالی است که دشمنان خدا با این لحن صحبت نمیکنند و ندانستههایشان را هم به خورد ما میدهند، فرعون میگفت من معبود شما هستم، اگر غیر از من معبودی را برگزینید شما را زندانی خواهم کرد، یعنی خود را در جایگاه دروغین قرار میداد، در حالی که پیامبر (ص) میفرماید من نمیدانم و منتظر وحی هستم تا خدا به من بگوید چه خواهد شد.
این معانی را میتوان در آیه 24 سوره نازعات، آیه 29 سوره شعرا و آیات 51 و 51 سوره زخرف مشاهده کرد؛ فرعون میگفت آیا شما نمیبینید من بهتر از موسی و هارون که سر تا پای آنها فقر و نداری است بهتر هستم.
حضرت موسی (ع) وقتی به دختران شعیب کمک کرد تا به گله گوسفندشان آب بدهند، سپس زیر درختی نشست و گفت خدایا من نیازمند و گرسنه هستم؛ فرعون اینها را به رخ موسی میکشید و میگفت موسی حتی نمیتواند شکم خود را سیر کند یا حرفش را به جایی برساند.
این نحوه صحبت کردن فرعون است، اما نحوه صحبت پیامبر (ص) و شاگردان او را هم میبینیم، برای مثال امام (ره) میفرمود اگر به من بگویید خادم مردم، بهتر است از اینکه به من رهبر بگویید. رسول گرامی اسلام فرمود خزائن الهی دست من نیست، من علم غیب را نمیدانم، من هر چیزی را به من وحی شود را میگویم.
در مورد آینده دین و جمعیتها برای دین سوره نصر را میبینیم، خداوند در این سوره فرموده چون پیروزی فرا رسد و ببینی همه مردم فوج فوج به سمت دین خدا میآیند، به ستایش پروردگارت باش و از او آمرزش بخواه که وی توبهپذیر است.
این چه گناهی است که خدا به پیغمبر میفرماید وقتی پیروز شدی آن گناه از تو دور میشود؟ شاید پاسخ این باشد که اگر پیغمبر (ص) شکست میخورد، همه کسانی که مجروح شده بودند یا به شهادت رسیده بودند، خانوادههایشان طلبکار بودند و پیغمبر (ص) را گنهکار میپنداشتند و میگفتند تو باعث شدی فرزندان ما کشته شدند.
در عصر حاضر نیز در جنگ تحمیلی اگر ما شکست میخوردیم و شهرهایمان به دست بعثیها میافتاد، مردم ممکن بود نسبت به رهبر ما قضاوتهایی کنند، حتی ممکن بود گناه کمکاری خودمان و عدم حضورمان را به گردن رهبر میانداختیم، اما خداوند به پیامبر (ص) میفرماید وقتی تو پیروز میشوی، آن چیزی که مردم راجع به تو گناه میپندارند جور دیگری میشود، همان کسی که فرزندش در راه خدا به شهادت رسیده، میآید از تو تشکر میکند که فرزندش را در این مسیر هدایت کردی.
خداوند در آیه 26 سوره مبارکه جن میفرماید «عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا» یعنی (داناى نهان است و كسى را بر غيب خود آگاه نمىكند)؛ در این آیه آمده خدا عالم به غیب است و هیچ کس جز رسول خود را پشتیبانی نمیکند که غیب را بداند.
میشود از آیه 34 سوره لقمان هم استفاده کرد برای اینکه بدانیم خدا علم غیب دارد، مصداق از ساعت در این آیه قیامت است و در روایات نیز مصداق آن حضرت حجت (ع) است، در این آیه آمده چه کسی میداند فردا برای او چه پیش میآید، چه کسی چه میداند کجا از دنیا خواهد رفت.
خداوند در آیه 59 سوره مبارکه انعام میفرماید در این عالم چقدر درخت است، قابل تصور نیست، هر دانهای که از درختی ساقط میشود به اراده خداست، این دانههایی که سر از خاک بیرون میآورند را هیچ کس جز خدا نمیداند.
بخشی از دعای شریف ندبه اینگونه است که اگر میگوییم فقط خدا میداند، همان خدا این علم را به رسولش نیز داده است، خداوند پیغمبر(ص) را با وحشتی که در دل دشمنانش میانداخت کمک میکرد، پیغمبر (ص) یار و سلاحی نداشت، اقتصاد و معیشت رزمندگانش دارای مشکل بود، در چنین شرایطی بود، اما خدا چنان وحشتی در دل احزابی که از همه جا جمع شده بود ریخت که بدون اینکه پیامبر (ص) به آنها حمله کند، خودشان فرار کردند.
به پیغمبر وعده داده شده که دین رسول خدا بر همه موجودیت دین مسلط شود، امنیت جهانی مربوط به وقتی است که همه به دور کعبه جمع شوند، وقتی امام امنیت جهانی تکیه بر دیوار کعبه فریاد بر آورد که من امام شما هستم، آن موقع همه چیز سر جای خود قرار خواهد گرفت.
خداوند در آیه 33 سوره احزاب فرموده خداوند میخواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و شما را پاک گرداند؛ میگویند زمانی که این آیه بر پیامبر (ص) نازل شد، آن حضرت در منزل امسلمه بودند.
وقتی آیه نازل میشود پیامبر(ص) اهلبیت یعنی امیرالمؤمنین (ع)، حضرت زهرا (س)، امام حسن (ع) و امام حسین (ع) را صدا کرد، امسلمه وقتی این صحنه را دید از پیامبر (ص) پرسید آیا من نیز جزو اهلبیت (ع) هستم؟ حضرت فرمودند تو در خیر خوبی هستی، اما این آیه شامل تو نمیشود.
ما پذیرفته ایم که صراط همینها هستند، اگر بخواهیم عاقبتبخیر شویم باید راه خویش را درست انتخاب کنیم و در مسیر اهل بیت (ع) قرار بگیریم.