نماینده ولیفقیه در استان قزوین در جلسه تفسیر قرآن کریم گفت: حقالناس گناهی نابخشودنی است.
آیتالله عبدالکریم عابدینی در جلسه چهارم (۶ آذر ۱۴۰۱) تفسیر قرآن کریم که روزهای یکشنبه در دفتر نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه قزوین برگزار میشود، اظهار کرد: اگر آیه آخر سوره نوح را مورد توجه قرار دهیم، در بخش اول از این آیه بشارت، رحمت و دعای خیر برای مؤمنین و بندگان است و بخش دیگر نیز نفرین نسبت به کافرین، ظالمان و آنهایی که در مقابل خدا قرار گرفتهاند، میباشد.
این آیه از سوره نوح به آیه «اشداء علی الکفار رحماء بینهم» ارتباط دارد، همچنین خداوند در سوره اسراء میفرماید «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا»، مفهوم این آیات یکی است، این آیات نشان میدهند که غفران و رحمت خدا برای مؤمنین و مؤمنات است.
در سوره مبارک بقره آمده خدایا چیزهایی که سختی و مشقّت است روی دوش ما قرار نده، برای برخی اقوام تکالیفی قرار دادی که نتوانستند از عهده آنها بر بیایند، چیزهایی را که ما طاقتش را نداریم بر ما تحمیل نکن، خدایا با نظر رحمت به من نگاه کن و چیزی را بر من تحمیل نکن که تحملش را نداشته باشم.
هر گناهی که میکنیم «ظلمت نفسی» است اما باز هم رو به سوی خدا بر میگردانیم، فقط منافقین هستند که از خدا روی برمیگردانند اما مؤمنین از خدا روی بر نمیگردانند و میگویند خدایا اگر گناه کردهام باز هم بنده تو هستم، حالا که گناه کردهام بیشتر از گذشته نیازمند تو هستم.
غفران به معنای جبران است، یعنی خدا میآید ما را درست میکند و آن ضربه، زخم، ظلم و آسیبی که بر اثر گناه بر خود وارد کردهایم را از بین میبرد، البته اصلاح به همت خودمان هم بستگی دارد.
گناه مثل زخمی است که آبروی انسان را میبرد، کرامت انسان را ضایع میکند، روح انسان را مکدر نگاه میدارد اما وقتی استغفار میآید خداوند زخم گناه را از بین میبرد، آن را ترمیم میکند و به جای آن عزت و اقتدار به مؤمن عنایت میکند.
چه کسی غیر از خدا میتواند از عهده درست کردن گناهان ما بر بیاید؟ هیچ کس نمیتواند برای گناهکار کاری کند؛ آن کسی که اهل استغفار است، پاداش او مغفرتی است که از ناحیه پروردگار نصیب او میشود.
استغفار راه نجات از گرفتاریها
رسول گرامی اسلام فرمودند هر کس زیاد اهل استغفار باشد خدا از هر غم و غصهای برای او گشایش قرار میدهد و از هر تنگنا و هر درب بسته نجاتش میدهد، بنابراین راه نجات از گرفتاریها زیاد استغفار کردن است.
خدا میتواند هر قفل بستهای را بشکند و هر درب بستهای را باز کند و هر امید بر باد رفتهای را احیا کند، هر دل مرده و افسردهای را زنده کند، شرط آن زیاد استغفار کردن است، وقتی زیاد استغفار میکنیم با آگاهی باشد و ملتمسانه از خدا طلب مغفرت کنیم.
استغفار هر غمی را پایان میدهد، هر درب بستهای را باز میکند، آدم را از هر بنبستی نجات میدهد، راههایی را برای رزق و روزی را باز میکند که فکرش را هم نمیتوانیم بکنیم.
رزق فقط نان و آب نیست، علم رزق است، آبرو رزق است، کرامت انسانی رزق است، همه خوبیهایی که در جان آدمی تجلی پیدا میکنند رزق هستند.
پیامبر (ص) در حدیث دیگری فرمودند درهای بلاها را به وسیله استغفار ببندید، بلاها را با استغفار دفع کنید، با استغفار نگذارید بلاها به شما هجوم بیاورند.
در روایات آمده یک شخصی شکایت فرزند نداشتن خود را نزد امام صادق (ع) میبرد و میگوید چیزی در این خصوص به من یاد بده، حضرت فرمودند هر روز و هر شبی صد بار استغفار کن، خداوند فرموده استغفار کنید من غفار هستم، از آسمان فراوان نعمتها بر شما میبارد.
نقل است امیرالمؤمنین (ع) در کوفه بر منبر رفتند، حمد و ثنای خدای متعال را بر زبان آورده و فرمودند گناهان سه جور هستند، برخی گناهان مغفور هستند، برخی گناهان غیر مغفور هستند که کار میبرد تا مغفور شوند، برخی گناهان نیز گناهانی هستند که ما نسبت به گناهکاری که آن گناهان را انجام داده هم امید داریم و هم نگرانیم.
حضرت در ادامه فرمودند گناهانی هستند که در همین دنیا مورد غفران قرار میگیرد، گناهانی هستند که بهخاطر آنها خدا در همین دنیا بلایی بر سر آن گناهکار میآورد، چون خدا حلیمتر و کریمتر است از اینکه یک کسی را دو بار بخاطر گناهانش عقوبت کند، یعنی در دنیا عقوبت میکند و تمام میشود.
حقالناس گناهی نابخشودنی
در ادامه حدیث آمده آن گناهی که بخشیده نمیشود حقالناس است، خداوند حقالناس را تحمل نمیکند و نمیبخشد.
امیرالمؤمنین (ع) در مورد دسته سوم گناهان فرمود اینها گناهانی است که حقالناس نیست، بلکه گناهی بین خدا و بنده است، خدا این را از بندگان دیگر پوشیده نگه داشته است و به بنده رزق توبه را عنایت کرده است، او باید توبه کند تا خدا از گناهش بگذرد.
حضرت فرمود این آدم بخاطر ترس و گناهش نگران است و ترس دارد، از سوی دیگر هم به رحمت خدا نگاه میکند و امیدوار است، این همان است که میگویند مؤمن هر چقدر گناهش یا ثوابش زیاد باشد باید همواره بین خوف و رجا باشد، یعنی نباید صرفاً به ثوابهایش تکیه کند یا از گناهانش ناامید شود.
امیرالمؤمنین (ع) میفرماید ما هم مثل خودش هم برای او نگرانیم و هم برای او امیدواریم، یعنی همانطور که خودش وظیفه دارد توبه و استغفار کند، ما هم برای او استغفار میکنیم، همانطور که رسول گرامی هم برای مؤمنین استغفار میکردند و وقتی از این دنیا میرفتند فرمودند که شما دو امان داشتید، یکی من بودم و دیگری استغفار.
حضرت در ادامه فرمود این امان بزرگ که من هستم میروم اما امان دیگر یعنی استغفار در اختیار شما هست، از این فرصت استفاده کنید.
زمانی هر چه دعا میکنیم نتیجه نمیگیریم، اینجا حتماً مانعی بر سر راه است، آن مانع گناه است.
ما وقتی عملی را مرتکب میشویم، این عمل با جان ما یکی میشود، اگر نماز خواندیم و عبادت کردیم تقوا و کرامت است، اگر گناه و معصیت کردیم، در قیامت رذالت گناه و معصیت در جان ما تجسم میکند.
برخی گناهان باعث نزول بلا میشود، خداوند در آیه 16 سوره اسراء فرمود اگر ما بخواهیم بلا نازل کنیم و یک شهر و مملکتی را نابود کنیم به حرامخوارها و زیادهخواران آن جامعه میگوییم فسق و فجور کنند، بعد آن وعدههای عذابی که دادیم محقق میشود، سپس ما آن جامعه را بلند کرده و با صورت به زمین میکوبیم و با غضب هلاکشان میکنیم.
این گونه نیست که وقتی بلایی نازل شود فقط ظلمکنندگان آسیب ببینند، بلکه آنهایی که دهانهایشان را بستند و امر به معروف نکردند، آنهایی که تبلیغ نکردند، آنهایی که جوانمردانه برای اصلاح امور نکردند، عذاب دامن آنها را هم میگیرد.
استغفار حقیقی آن است که انسان نگران است، حقیقی به میدان میآید و از خدا التماس میکند که کمکش کند، خودش هم هر کاری از دستش بر میآید برای جبران انجام میدهد، فقط خداست که غفران دست اوست.
حضرت علیبنموسیالرضا (ع) فرمودند اگر کسی کندی رزق و معیشت را میبیند، استغفار کند، البته این رزق فقط مربوط به مسائل مالی نیست، برای مثال کسی دانشجوست و درسهایش را یاد نمیگیرد، کسی طلبه است نشاط علمی ندارد، قرآن میخواند چیزی گیرش نمیآید و شیرینی ذکر خدا در دلش نمینشیند.
امیرالمؤمنین (ع) هم فرمودند استغفار افزایش رزق را به همراه دارد.
امیرالمؤمنین (ع) در خطبه 222 نهجالبلاغه فرمودند خدا ذکر را قرار داده تا دلها جلا پیدا کند، دل آیینه تمامنمای معرفت حق است، حقایق و معارف باید توسط دل نشان داده شوند، مغز انبار معلومات است اما دل آیینه حقیقتنماست، دل باید صیقل زده باشد، نباید زنگار گرفته باشد.
گناهان، معاصی، اوهامات، خیالات، دنیاپرستی و هواپرستی دل را کدر میکنند و آن شفافیت و آیینه بودن دل را از بین میبرند، امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند ذکر برای جلای قلوب است، یکی از این ذکرها استغفار است.
حضرت در ادامه فرمودند بعد از اینکه کسی اهل ذکر شد، گوشش شنوا میشود، بعد از اینکه بر اثر کدورتها گوشش سنگین شد، به وسیله ذکر شنوایی خود را پیدا میکند، چشم گاهی نابینایی پیدا میکند اما به وسیله ذکر بصیرتش را باز مییابد.
حضرت در ادامه فرمودند بعد از اینکه دل به حالت عناد، لجاجت، سرکشی و تکبر درآمد یعنی مرده است، حضرت فرمود به وسیله ذکر این دل مطیع و بنده میشود و از این اطاعت و بندگی لذت میبرد، با استغفار دل را جلا دهید.
امیرالمؤمنین (ع) فرمودند خود را با استغفار معطر کنید تا بوی بد گناهان آبروی شما را نبرد، یعنی نزد انبیای الهی، ائمه (ع)، اولیای خدا و فرشتگان الهی واقعیت ما دیده میشود، اگر زیاد استغفار کنیم بوی بد گناهان را از بین میبرد.
دو چیز دهان را معطر میکند، یکی استغفار است، استغفار باعث میشود بدیهای گناه از جان انسان دور شود، وقتی بدیهای گناه از جان ما محو شد، همه چیز معطر میشود، یک چیز دیگر هم وجود انسان را معطر میکند و آن صلوات بر پیغمبر (ص) است.