امام جمعه قزوین در جلسه هفتگی تفسیر قرآن کریم اظهار کرد: قرآن هدایتکنندهای که هیچگاه گمراه نمیکند.
آیتالله عبدالکریم عابدینی در جلسه تفسیر قرآن کریم که در روز یکشنبه، ۱۱ دیماه ۱۴۰۱ برگزار شد، اظهار کرد: پیامبر (ص) فرمودند برای خانههایتان بهرهای از قرآن قرار دهید، خانههایتان باید قرآنی باشد، خانهای که قرآن در آن مطرح باشد این خانه با اهلش مأنوس و همراه میشود، این را زمانی میفهمیم که میبینیم خدا در قرآن فرموده شما در این عالم چیزی را پیدا نمیکنید جز اینکه مشغول تسبیح پروردگار است اما شما این تسبیحها را نمیفهمید.
پپیامبر (ص) در ادامه این حدیث فرمود چنین خانهای سرشار از برکت و خیر میشود، قرآن هم کتاب مبارک است، وقتی این ذکر و کتاب مبارک در زندگی آدم باشد، این زندگی بابرکت میشود.
آن حضرت در ادامه فرمودند اگر خانهای با قرآن کاری نداشته باشد و فضای خانه نسبت به قرآن غریبه باشد، همه چیز نسبت به اهل آن نامأنوس است، ممکن است همه چیز برای اهل آن خانه آسیب و خطر باشد.
دغدغه ما که فقط خانه فیزیکی نیست، خانه دل هم هست، اگر خانه دل را هم با قرآن روشن کنیم، معدن شرّ و لانه فساد نمیشود، دلی که به زبانش اجازه دروغگویی میدهد لانه شرّ است، آن دلی که اجازه ظلم میدهد لانه شرّ و فساد است، آن دلی که کینه در او انباشت میشود، تاریک بوده و خانه شرّ و فساد است.
اگر بخواهیم اینها در دل ما نباشند باید نور در دل ما باشد، قرآن دل را روشن میکند و مانع میشود که معدن شرّ و لانه فساد شود، پس ما دل قرآنی لازم داریم، لازمه دل قرآنی این است که با آیات قرآن انس بگیریم.
با هر آیه از قرآن که مأنوس و رفیق شویم، هر آیه مانند چراغی میشود که بخشی از دل را روشن نگاه میدارد، بنابراین دل نیاز به قرآن دارد، خانه نیز بهشدّت نیازمند قرآنی بودن است، خانواده و جمیع اهالی باید قرآنی باشند تا کینه، عداوت، اختلاف، طلاق و بداخلاقی از خانواده رخت بربندد.
وقتی خانهها قرآنی شدند جامعه قرآنی میشود، ما الان چقدر گرفتاریها را در جامعه میبینیم، هر بدی، ظلم، فساد، بیعدالتی و حرامخواری به این خاطر است که جامعه از قرآن فاصله دارد، در مقابل آن نیز هر خوبی، خیر و برکت در جامعه میبینیم، برخاسته از انسانهایی است که پرورشیافته مکتب قرآن هستند.
رسول گرامی اسلام (ص) فرمودند ای جماعتی که اهل قرآن هستید، تقوای خدا را رعایت کنید، و به آنچه از کتاب برای شما آمده و از آن استفاده میکنید دقت کنید، من مسئول هستم، هر یک از شما نیز مسئول هستید، مسئولیت من این بود که رسالتم را برای شما تبلیغ کنم، و وظیفه شماست که آنچه از آیات قرآن فرا میگیرید پاسخگوی آن باشید و به آن عمل کنید.
برای مثال اگر آیهای در مورد ربا بود، ببینید آیا جامعهتان را از ربا پاک کردهاید؟ اگر آیهای که شما را از غیبت بر حذر داشت، آیا از غیبت بر حذر ماندید؟ اگر آیهای در مورد بدی ظلم و شرک بود، آیا خودتان را از ظلم بر حذر داشتید؟ اگر آیهای در مورد احسان و نیکی به والدین بود، آیا وظیفه خود را نسبت به والدینتان انجام دادید؟ اگر آیهای راجع به اهمیت نماز جمعه بود، آیا به آن عمل میکنید و در نماز جمعه شرکت میکنید؟
خطبه 176 نهجالبلاغه مرکز فرمایشات امیرالمؤمنین (ع) راجع به قرآن است، حضرت در این خطبه میفرمایند قرآن نصیحت کنندهای است که غشّی در کارش نیست.
ما اگر بخواهیم همدیگر را نصیحت کنیم آنقدر مصلحتاندیشی میکنیم و حرف را میپیچانیم که خاصیت آن حرف اصلی و اثرش از بین میرود اما قرآن به صراحت افراد را نصیحت میکند.
خداوند در قرآن به زنان پیامبر (ص) فرمود موقعی که با نامحرم صحبت میکنید با ناز و کرشمه صحبت نکنید، دلربا حرف نزنید، جدی صحبت کنید، اگر با کرشمه صحبت کنید آن کسی که در دلش مرض اخلاقی است، او نسبت به شما طمع میکند، خدا این گونه بیپرده و صریح صحبت میکند.
قرآن هدایتکنندهای که هیچگاه گمراه نمیکند
قرآن هدایتکنندهای است که هیچگاه گمراه نمیکند، اگر کسی پیرو قرآن شد، هدایت قرآن بدون ضلالت است.
قرآن حقایقی را بیان میکند بدون اینکه کذب در کارش باشد، هیچکس با قرآن هم جلسه نشد مگر اینکه وقتی از جلسه بیرون آمد یک چیزی بر او افزوده شد، آن چیزی که زیاد میشود هدایت است، هر وقت با قرآن هم جلسه شویم و با صداقت کنار قرآن بنشینیم حتماً هدایت و نورانیت بر ما اضافه میشود.
همچنین هر کس با قرآن هم جلسه شود، گمراهی و جهالت از او کم میشود، چون قرآن انسان را به سوی نور میبرد.
امیرالمؤمنین (ع) در خطبه 176 نهجالبلاغه میفرماید هر کس قرآن داشت چه ندارد؟ یعنی اگر کسی قرآن داشت همه چیز دارد، بدون قرآن سرتاپای وجود انسان نیازمندی و احتیاج است، وقتی به سراغ قرآن رفتیم، قرآن همه احتیاجات ما را برآورده میکند، قرآن روح را اینگونه تربیت میکند که آدم هیچ متاع دنیوی را به قرآن ترجیح نمیدهد.
حضرت در ادامه فرمودند گرفتاریهایتان را با دواهای قرآنی شفا ببخشید و برای رفع مشکلات، گرفتاریها و بنبستها از قرآن استعانت بجویید.
برای مثال اگر به قرآن بگوییم ما گرفتار ظلم و فشار نظامی آمریکا و صهیونیستها هستیم، به داد ما برس، قرآن آیه 60 سوره انفال را به ما معرفی میکند، خداوند در آیه میفرماید «و اعدوا لهم مااستطعتم من قوه».
ما برای همین آیه چقدر مدیون رهبر فرزانه انقلاب هستیم، برخیها میگفتند ما به سلاح نیازی نداریم، مقام معظم رهبری روی این معنا تکیه کردند، الان همه میفهمند ما چه شرایطی داریم، چقدر باید شاکر این شرایط باشیم.
امیرالمؤمنین (ع) در ادامه فرمودند قرآن بزرگترین دردها را درمان میکند و شفا میبخشد، بزرگترین دردها کفر و نفاق است، گویا هر آیه قرآن دارو و مواد آرامشبخشی به انسان تزریق میکند که آدم از کفر و نفاق فاصله میگیرد.
خداوند در آیه یک سوره منافقون میفرماید ای پیامبر (ص) وقتی منافقین نزد تو میآیند دسته جمعی رسالت تو را شهادت میدهند، همین به معنای دروغگو بودن منافقین است، چون شهادت بهصورت دستهجمعی نمیشود.
شهادت گفتن واقعی در زندگی انسان تأثیر میگذارد، اگر تکیه و طمع ما به دیگران بود یا از آدمها ترسیدیم معلوم میشود شهادت گفتن ما واقعی نیست.
امیرالمؤمنین (ع) فرمودند این قرآن است که آدمها را از گمراهی و سرگردانی نجات میدهد، ما دو بخش اعم از یک بخش شناختی و یک بخش عملیاتی داریم، یعنی یک بخش عقل و یک بخش عمل داریم، یک بخش حکمت نظری و یک بخش حکمت نظری داریم، امیرالمؤمنین (ع) میفرماید در بعد شناختی، قرآن شما را از کفر و نفاق نجات میدهد و در بعد عملیاتی، قرآن شما را از سرگردانی نجات میدهد.
اگر قرآن را بشناسیم از خدا درخواستهای پیشپاافتاده نمیکنیم، اگر سراغ قرآن برویم، قرآن به ما میگوید چه چیزی مهم است، قرآن به ما میگوید که نجات از کفر و نفاق حائز اهمیت است، اگر به یقین رسیدید مهم است.
قرآن شفیعی که شفاعتش رد نمیشود
امیرالمؤمنین (ع) در ادامه میفرمایند وقتی میخواهید با خدا صحبت کنید، با محبت قرآن رو به خدا بیاورید، قرآن را وسیله قرار ندهید تا از مخلوقات درخواست کنید، قرآن شفیعی است که شفاعت آن رد نمیشود.
خداوند در آیه 10 سوره انبیاء فرمود ما این قرآن را فرستادیم که انسان تنها نباشد، یعنی آدم شدن انسانها به قرآن بستگی دارد، به شرط اینکه با او باشند، خدا در ادامه فرمود قرآن شفیع مشفّع است، شفاعتش رد نمیشود، یعنی اگر با او رفیق بودید، این رفاقت شما را به سرمنزل مقصود میرساند.
قرآن قائلی که قولش را تصدیق میکند
خداوند در ادامه فرمود قرآن قائلی است که قولش را تصدیق میکند، اگر قرآن در قیامت از کسی شکایت کند این شکایت علیه آن انسان را تصدیق میکند.
یکی از چیزهایی که در قیامت خیلی مهم است، منادی است، منادی مثل کسی است که اطلاعیهها را پشت سر هم میخواند، در قیامت منادی ندا میدهد هر کس در دنیا و در دوران زندگیاش برای هر کس کار کرده برود ثوابش را از همان کس بگیرد.
فقط در شرایطی میتوانیم دنبال ثواب باشیم که برای رضای خدا کار کرده باشیم، هر کشت کنندهای در قیامت گرفتار آن چیزهایی است که کشت کرده است، هر کس غیبت کرد و لقمه حرام کاشت، گرفتار کشتهای خودش میشود، یعنی عاقبت عملش را میبیند.
سرزمین قلب ما برای کاشته شدن نهالهای قرآنی است، اگر بتوانیم هر آیهای را در دلمان بکاریم، این دل در ابتدا تبدیل به باغ میشود، سپس تبدیل به باغها و جنّت میشود، یعنی هر طرف را نگاه کنی درخت میبینی.
امیرالمؤمنین (ع) در ادامه فرمودند از قرآن برای جانتان نصیحت بجویید، یعنی نصیحتهای قرآنی را برای جانتان جذب کنید، خودتان را اصلاح کنید و قرآن را جای عقاید شخصی خودتان بنشانید، هواهای نفسانی خود را تحت تأثیر قرآن قرار دهید.
قرآن ریسمان ناگسستنی خدا
امیرالمؤمنین (ع) فرمودند قرآن ریسمان ناگسستنی خداست، قرآن امین است، یعنی به هر نکته قرآنی تکیه کنید زمین نمیخورید، چون قرآن قابل اطمینان است، قرآن بهار دل است، اگر قرآن در دل کسی نبود دل او کویر است، مرده است، قرآن چشمههای جوشان دل است، غیر از قرآن چیزی نمیتواند دل را جلا بدهد، برخی وقتها آنقدر زنگزدگی دلها طولانیمدت و عمیق میشود که چیزی از آن نمیماند.
امیرالمؤمنین (ع) در خطبه 222 نهجالبلاغه فرمودند خداوند ذکر را قرار داد تا دلها را جلا بدهد، مطابق خطبه پیشین و این خطبه مشخص میشود ذکر چیزی جز قرآن نیست.