امروز :
Skip to main content

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین در جلسه هفتم تفسیر قرآن کریم در ماه مبارک رمضان، منابع هدایت خداوند را تشریح کرد.

آیت‌الله عبدالکریم عابدینی در جلسه هفتم تفسیر قرآن کریم در ماه مبارک رمضان (۹ فروردین ۱۴۰۲) که در مسجد شیخ‌الاسلام برگزار شد، اظهار کرد: اولین منبع هدایت، قرآن کریم است، قرآن عین هدایت برای متقین است، زمانی که وارد قرآن می‌شویم گمان نکنیم فقط آیاتی که دارای کلمه هدایت هستند برای هدایت انسان‌ها نازل شده‌اند، بلکه همه آیات قرآن کریم بار هدایتی برای انسان دارند و این کتاب به‌صورت یکپارچه هدایتی است که شک و تردیدی در رهنمودهای آن نیست.

کتاب خدا انسان‌ها را به محکم‌ترین و ماندگارترین مبانی هدایت می‌کند، یعنی هدایتش به گونه‌ای نیست که پس از چند سال دیگر به درد ما نخورد و چیز دیگری جایگزین آن شود، با قوام‌تر، پایدارتر، مستحکم‌تر و ماندگارتر از هدایت‌های قرآنی پیدا نمی‌شود.

البته پشت صحنه همه هدایت‌های قرآن کریم و رسول اکرم (ص)، خود خداست، خداوند به پیامبر (ص) فرمود این گونه نیست که تو هر کس را بخواهی هدایت کنی بلکه هر کسی را خدا بخواهد هدایت می‌شود، قرآن ابزار و رسول خدا (ص) وسیله است، اصل و مرکز هدایت در نگاه توحیدی به خدای متعال برمی‌گردد.

دومین منبع هدایت نیز رسول اکرم (ص) است، خدا پیغمبرش را برای هدایت فرستاده است، معلوم می‌شود که همه هدایت‌ها از ذات مقدس خدا می‌جوشد اما یک وقت به‌صورت قرآن، یک وقت به‌صورت رسول اکرم (ص) و یک وقت به‌صورت ائمه (ع) تجلی پیدا می‌کند.

امیرالمؤمنین (ع) فرمودند خدا به وسیله پیغمبر (ص) مردم را هدایت کرد یعنی پیامبر (ص) را وسیله هدایت مردمانی قرار داد که بت می‌پرستیدند، به کرامت هم اعتنا و احترامی نداشتند، حلال و حرام یا پاک و نجس نمی‌فهمیدند، با عدالت بیگانه بودند، این‌ها به وسیله پیغمبر (ص) پایه‌گذار تمدن معنوی، انسانی و جهانی شدند، افکار و اندیشه‌های مردم به‌خاطر جایگاه پیغمبر (ص) از جهالت، نادانی، سرگشتگی و حیرت نجات پیدا کرد و راه خود را یافتند.

سومین منبع هدایت ما انسان‌ها، پیشوایان معصوم (ع) هستند یعنی همان خدایی که فرمود پیامبر (ص) را برای هدایت فرستاده‌ایم، با همین جمله آدرس خیابان بعدی هدایت را برای ما نوشت.

خداوند به پیغمبر فرمود حال که تو می‌خواهی رسالتت را اعمال کنی، دین، آئین و کتاب تو که فقط مربوط به همان 23 سال حضور فعالانه تو نیست، تو گفتی ای مردم من برای هدایت همه مردم تا قیامت مبعوث شده‌ام، پس تکلیف پس از خودت را هم روشن کن.

خداوند در آیه 67 سوره مائده فرمود «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ»، یعنی (اى پيامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ كن و اگر نكنى پيامش را نرسانده‏‌اى و خدا تو را از گزند مردم نگاه مى‌دارد، آرى خدا گروه كافران را هدايت نمى‌‏كند).

این آیه در آخرین سال عمر پیامبر (ص) و در حجه‌الوداع آن حضرت نازل شد، یعنی در زمانی نازل شده که پیامبر (ص) دیگر هر چه داشته برای خدا و دین گذاشته، هر زحمتی را کشیده و در هر جنگی رفته، محاصره اقتصادی شده، مجروح شده، سختی‌های زیادی را تحمل کرده، منافقین هر اسائه‌ای را به حضرت داشته‌اند، این آیه پس از همه این‌ها نازل شده است.

ما صحنه غدیرخم را به‌عنوان مراسم معارفه امیرالمؤمنین (ع) توسط رسول خدا (ص) می‌دانیم اما تودیع هم بوده است، حجه‌الوداع حج تودیع و خداحافظی پیامبر (ص) بوده است، موقع خداحافظی باید خداقوت گفت اما خدا به پیامبر (ص) گفت اگر این مأموریت مهم را انجام ندهی گویا هیچ کاری نکرده‌ای.

این یعنی باز هم آن رشته هدایت رسول خدا (ص) به بعد از حضرت متصل می‌شود و استمرار پیدا می‌کند، بنابراین نبوت و رسالت به معنای هدایت است، امامت و ولایت نیز همین معنا را دارد، غدیر خم این ولایت و امامت را به آن نبوت و رسالت وصل می‌کند و هدایت از این طریق جریان پیدا می‌کند.

بنابراین نور هدایت فقط مختص خداست، خدای متعال این چراغ هدایت را به منابعی می‌تاباند که آن‌ها این نور را به ما برسانند، خداوند در آیه 35 سوره نور می‌فرماید «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» یعنی (خدا نور آسمان ها و زمین است)، سپس در آیه 36 این سوره پای پیغمبر (ص) و اهل بیت (ع) را به میان آورد و فرمود «فِي بُيُوت أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ»، یعنی (در خانه‌هايى كه خدا رخصت داده كه قدر و منزلت آن‌ها رفعت‏ يابد و نامش در آن‌ها ياد شود، در آن خانه‌ها هر بامداد و شامگاه او را نيايش مى‌كنند).

در آیه 37 سوره نور نیز آمده است « رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ »، یعنی (مردانى كه نه تجارت و نه داد و ستدى آنان را از ياد خدا و برپا داشتن نماز و دادن زكات به خود مشغول نمى‌دارد)، منظور از رجال در این آیه چه کسانی هستند؟ فاطمه زهرا (س) خانم است اما رجال است، امیرالمؤمنین (ع) و حسنین رجال هستند.

یک دسته دیگر از آدم‌ها نیز مطابق آیات 1 و 2 سوره تکاثر « أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ، حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ» بودند، یعنی (تفاخر به بيشتر داشتن شما را غافل داشت، تا كارتان و پايتان به گورستان رسيد)، این دسته آنقدر دنبال زیاده‌خواهی و زیاده‌نمایی بودند تا از دنیا رفتند، وقتی یک نفر می‌میرد مردم می‌گویند این فرد چه چیزی از خود به جای گذاشته است اما فرشتگان می‌گویند این چه چیزی برای آخرت خود فرستاده است؟ یعنی نگاه‌ها این گونه متفاوت است.

ائمه اطهار (ع) و پیشوایان دینی هم منبع دیگری از منابع هدایت الهی هستند، سند این موضوع در آیه 67 سوره مائده است، به این ترتیب که پیامبر (ص) فرمود تاکنون من شما را هدایت می‌کردم، هدایت من توسط علی (ع) و اولاد او ادامه پیدا می‌کند.

در جلد یک کتاب شریف اصول کافی آمده که امام صادق (ع) فرموده در کتاب خدا ما دو جور امام اعم از امام نار و امام نور داریم، یعنی امام ضلالت و گمراهی که در مقابل آن امام هدایت و صراط مستقیم وجود دارد، خداوند می‌فرماید ما یک کسانی را امام و پیشوا قرار دادیم که کار این‌ها این است که مردم را به امر ما هدایت می‌کنند، این‌ها امامان نور هستند، نور خدا در این‌ها برای هدایت و کمال انسان‌ها تجلی می‌کند، این‌ها به دهان مردم نگاه نمی‌کنند و زیاده‌خواهی‌های مردم برای آن‌ها اهمیتی ندارد، این‌ها مطابق آیه 73 سوره انبیاء «أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا» هستند و فقط امر خدا برایشان مهم است و دنبال حرف این و آن نیستند، همیشه فرمان خدا را بر فرمان هر کسی مقدم می‌شمارند.

وای به حال کسانی که امروزه از این کارها می‌کنند و اگر یک اختیار و نفوذی پیدا کردند به‌دنبال این هستند که جیب خود را پر کنند.

امام صادق (ع) در ادامه فرمودند گروه دوم امامانی هستند که مردم را به جهنم فرا می‌خوانند، اگر یک کسی پیدا شد مردم را به اختلاس دعوت کرد، یا چند نفر پیدا شدند دست به دست هم دادند و اختلاس کردند، رئیس این‌ها امامی است که دیگران را به جهنم می‌کشاند، یا برای مثال اگر عده‌ای آمدند باند شدند تا اقتصاد را با ربا پیش ببرند، رئیس این جماعت، پیشوا و امامی است که مردم را به سمت جهنم می‌برد، یا اگر عده‌ای آمدند باند شدند تا در مسائل سیاسی اجتماعی راه نفاق، دو رویی و دو رنگی در پیش گرفتند، رئیس آن‌ها نیز امامی است که مردم را به جهنم دعوت می‌کند.

این گونه امامان خواسته خود یا خواسته دیگران را از خواسته خدا جلوتر می‌اندازند و حکم خود را بر حکم خدا ترجیح می‌دهند، گاهی پیش می‌آید برخی قضاو‌ت‌ها می‌شود که قاضی حکمی صادر می‌کند که کاملاً مشخص است به دنبال رسیدن به خواسته خود است یا خودش هم می‌داند این حکم خدا نیست، این‌ها امامانی هستند که خودشان به جهنم می‌روند، مردمانی هم که از این‌ها پیروی می‌کنند راهشان به جهنم ختم می‌شود.

این دسته به‌خاطر هواهای نفسانی خود راهی را می‌روند که خلاف کتاب خداست، یعنی کتاب خدا یک چیزی می‌گوید و این‌ها کار دیگری می‌کنند، پیامبر (ص) فرمودند هر کس کتاب خدا را امام خود قرار بدهد و با هدایت کتاب خدا حرکت کند، این کتاب او را تا بهشت رهبری می‌کند، هر کس این کتاب را پشت سر قرار دهد و هواهای نفسانی را امام خود قرار دهد و بر اساس هواهای نفسانی خود عمل کند، قرآن دست از سر او بر نمی‌دارد تا او را به جهنم می‌راند.

بنابراین دو جور امام داریم، امامی که مردم را به سمت جهنم هدایت می‌کند، مانند معاویه، فرعون، همه این ائمه کفر و استکبار، و همچنین امامی که مردم را به بهشت، نور و فرمان خدا هدایت می‌کند.

در کتاب بصائر الدرجات که روایات آن در فضائل اهل بیت (ع) است، محمدبن‌حسن‌صفار از امام باقر (ع) نقل کرده که حضرت می‌فرمودند ما پیشوایان هدایت هستیم، ما نور هدایت و چراغ‌های روشن هستیم، ما راه هستیم یعنی عین هدایت هستیم، ما صراط مستقیم هستیم، صراط مستقیم در سوره حمد به «أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ» معنا شده است.

«أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ» در آیه 69 سوره نساء این چنین معنا می‌شود که «وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا»، یعنی (و كسانى كه از خدا و پيامبر اطاعت كنند در زمره كسانى خواهند بود كه خدا ايشان را گرامى داشته يعنى با پيامبران و راستان و شهيدان و شايستگانند و آنان چه نيكو همدمانند).

پیغمبر (ص) همه دار و ندار خود را در غدیر خم به نام امیرالمؤمنین (ع) ثبت کرد و گفت نعمت این است، خداوند نیز مطابق آیه 3 سوره مائده فرمود «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينا»، یعنی (امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت‏ خود را بر شما تمام گردانيدم و اسلام را براى شما به عنوان آيينى برگزيدم).

در ادامه نیز امام باقر (ع) می‌فرماید ما نعمت خدا برای خلق هستیم، هر کس به ما اقتدا می‌کند ما برای او راه هستیم و نمی‌گذاریم گم شود یا انحراف پیدا کند، ما شما را تا بهشت پیش می‌بریم.

پیامبر (ص) فرمود من در میان شما دو امانت نفیس و گرانبها می‌گذارم یکی کتاب خدا قرآن و دیگری عترتم را، تا وقتی که از این دو تمسک جویید هرگز گمراه نخواهید شد و این دو یادگار من هیچ‌گاه از هم جدا نمی‌شوند تا کنار چشمه کوثر بر من وارد شوند.

بنابراین اهل بیت (ع) همان کاری را می‌کنند که قرآن می‌کند، قرآن نیز همان کاری را می‌کند که اهل بیت (ع) می‌کنند و از هم جدایی‌ناپذیرند.

امام باقر (ع) در ادامه فرمود عزت اسلام ما هستیم، این پل‌ها و روگذرهایی که مردم می‌توانند از آن عبور کنند ما هستیم، خدا به وسیله ما از عذاب شما صرف‌نظر می‌کند، هر کس ما را شناخت و ما را یاری کرد و نسبت به حق ما معرفت پیدا کرد و همان طور که ما می‌خواهیم زندگی کرد و عمل کرد، او از ماست.

پیامبر (ص) در رابطه با امام حسین (ع) فرمود «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ»، رسول خدا (ص) این را از موضعی می‌گوید که خدا به او می‌گوید ما تو را برای هدایت مبعوث به رسالت کرده‌ایم، بنابراین امام حسین (ع) نیز به‌عنوان منبع هدایت است.

همچنین حضرت فرمودند حسین (ع) دری از درهای بهشت است؛ ما در هدایت، در یک مرحله‌ای به دنبال بهشت هستیم، پیامبر (ص) در جای دیگری فرمودند حسین‌بن‌علی (ع) در آسمان‌ها عظمتش بسیار بیشتر از آن چیزی است که شما در زمین از او می‌شنوید، نام او در منطقه راست عرش مکتوب است، حسین (ع) کشتی نجات است.

این یک مصداق از ائمه (ع) است، همه ائمه (ع) این‌گونه هستند، بنابراین یکی دیگر از منابع هدایت امامان معصوم (ع) هستند، حضرت زهرا (س) امام نیستند، اما ولیّ هستند و مانند ائمه (ع) منبع هدایت محسوب می‌شوند.

در کتاب مناقب ابن‌شهرآشوب مازندرانی آمده است که پیامبر (ص) داشت برای امیرالمؤمنین (ع) و حضرت زهرا (س) دعا می‌کرد و می‌فرمود خدایا این دو را در وحدت و انسجام قرار بده، قلب‌هایشان را در نهایت انس و الفت با یکدیگر قرار بده، این‌ها و ذریه این‌ها را از ورثه بهشت نعمت‌ها قرار بده، به این‌ها ذریه پاک، ذریه مبارک و بابرکت عنایت فرما، در ذریه این‌ها هم برکت قرار بده.

از ذریه این‌ها یک نفر مانند امام خمینی (ع) می‌شود که عالم را تغییر جهت می‌دهد و زندگی و سرنوشت کشورها را تغییر می‌دهد، یک نفر هم می‌شود مانند رهبر حکیم انقلاب که روی همه اهل دنیا تأثیر می‌گذارد، این به معنای برکت است، یک حاج قاسمی از ذریه این‌ها آشکار می‌شود که همه عالم به نام او آشنا می‌شوند و به جوانمردی او افتخار می‌کنند، دشمنان از او می‌ترسند و دوستان به او دل می‌بندند، او تربیت شده آن ذریه است.

همچنین یک سید حسن نصرالله پیدا می‌شود که یک انسان با قدرت، محبوب و با عظمت می‌شود، این‌ها همان ذریه بابرکت هستند، سادات بزرگ و علمای برجسته‌ای که از این خاندان آمده‌اند چه تأثیر عظیمی در تربیت انسان‌ها، فرهنگ مردم و اعتلای ارزش‌های انسانی در دنیا داشته و دارند.

پیامبر (ص) در ادامه این چنین دعا کردند که این و ذریه این‌ها را امامانی قرار بده که به فرمان تو فرمان برانند یعنی فرمانروایان آرمان‌های تو باشند.