امروز :
Skip to main content

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین در جلسه یازدهم تفسیر قرآن کریم گفت: عبادت وجه مشترک دعوت و رسالت همه پیام‌آوران الهی است.

آیت‌الله عبدالکریم عابدینی در جلسه یازدهم تفسیر قرآن کریم در ماه مبارک رمضان (۲۷ فروردین ۱۴۰۲) که در مسجد شیخ الاسلام برگزار شد، اظهار کرد: عبادت یکی از اصول قرآنی است، این اصل پیش‌نیازهایی دارد، یعنی وقتی ما می‌خواهیم عبادت کنیم، یک مرتبه اهل عبادت نمی‌شویم بلکه باید اعتقادات، معرفت نسبت به خدا و قیامت، شناخت از شخصیت و ماهیت انسان داشته باشیم، اینکه ما که هستیم، چه هستیم، قرار است کجا برویم؟ این‌ها همه در اینکه ما بتوانیم عبد باشیم مؤثر است.

ما باید نسبت به قرآن شناخت داشته باشیم، چون آیات قرآن کریم از منابع مهم معرفی بندگی است، اعتقاد به قرآن، معرفت نسبت به معارف قرآنی، اعتقاد به رسالت نبی مکرم (ص)، اعتقاد به ولایت اهل بیت عصمت و طهارت (ع)، از جمله پیش‌نیازهای عبادت هستند.

مدام از خودمان گلایه نکنیم که نمازمان کیفیت ندارد و حضور قلب نداریم، همه این‌ها به خاطر خلأ مبانی اعتقادی است، اگر آن پیش‌نیازها برآورده شود، حال نماز هم بهتر می‌شود.

در قرآن دو بار کلمه کسالت به کار رفته است، هر دو بار هم راجع به منافقین است، منافقین عقاید سست و متزلزلی دارند، به عبارتی اصلاً عقیده ندارند، آن‌ها آنقدر که به دشمنان دین برای رتق و فتق امور دنیا عقیده دارند، اعتقادی به خدا، پیغمبر (ص)، وحی و رسالت ندارند، به همین دلیل در نمازشان حال ندارند و نماز را با کسالت و بیحالی برگزار می‌کنند و فقط برای ریا و خودنمایی عبادت می‌کنند.

رسول خدا (ص) به ابوذر فرمود اگر می‌خواهی عبادتت حقیقی باشد ابتدا احتیاج به معرفت نسبت به خدای متعال داری، دوم نیازمند ایمان به جایگاه نبوت رسول خدا (ص) هستی، سوم هم نیازمند محبت نسبت به اهل بیت (ع) هستی، تا معرفت نباشد محبت هم نیست.

بنابراین خدا، رسول اکرم (ص)، ائمه (ع) و دین به‌عنوان پشت صحنه، زیرساخت و پیش‌نیاز عبادت هستند، عبادت همان صراط مستقیم است، عبادت وجه مشترک دعوت همه پیام‌آوران الهی است، در آیات زیادی از جمله سوره‌های اعراف و هود خداوند اسم بعضی پیغمبران را می‌برد، برای مثال می‌ فرماید ما به هود مأموریت دادیم که برو به مردمت بگو «يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ»، به ابراهیم و موسی هم مأموریت داریم، مأموریت آن‌ها نیز «يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ» است، یعنی ای قوم من! خدا را عبادت کنید.

این وجه مشترک رسالت انبیاست، ما 124 هزار پیغمبر داریم، در قرآن نام کمتر از 30 تن از آنان آمده است، اما حرف بقیه هم همین است، خداوند در آیه 36 سوره نحل فرمود «وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ»، یعنی (و در حقيقت در ميان هر امتى فرستاده‏‌اى برانگيختيم تا بگويد خدا را بپرستيد و از طاغوت بپرهيزيد).

این آیه نشان می‌دهد عبادت وجه مشترک دعوت و رسالت همه پیام‌آوران الهی است، سپس در ادامه همین آیه خداوند فرمود «فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ»، یعنی (پس از ايشان كسى است كه خدا او را هدايت كرده و از ايشان كسى است كه گمراهى بر او سزاوار است، بنابراين در زمين بگرديد و ببينيد فرجام تكذيب ‌كنندگان چگونه بوده است).

این هم نشان‌دهنده وجه مشترک دعوت و رسالت پیامبران است و هم نشان از اهمیت عبادت می‌دهد، یعنی نشان می‌دهد عبادت چقدر مهم بوده و چه جایگاهی دارد که هر پیغمبری در دعوتش عبادت را مطرح کرده است.

خدا وقتی راجع به قوام دین صحبت می‌کند، در آیه 5 سوره بینه می‌فرماید «وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ»، یعنی (و فرمان نيافته بودند جز اينكه خدا را بپرستند و در حالى كه به توحيد گراييده‏‌اند دين خود را براى او خالص گردانند و نماز برپا دارند و زكات بدهند و دين ثابت و پايدار همين است).

خداوند در این آیه می‌فرماید اقامه دین، اقامه نماز و ادای زکات هر کدام شعبه‌ای از عبادت هستند، خداوند می‌فرماید شما این عبادت‌ها را انجام دهید، دین سرپا، با قوام و دین در حال قیام دینی است که با این ارکان باشد.

خداوند در آیه 77 سوره حج فرمود «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»، یعنی (اى كسانى كه ايمان آورده‏‌ايد ركوع و سجود كنيد و پروردگارتان را بپرستيد و كار خوب انجام دهيد باشد كه رستگار شويد).

هر کاری برای رضای خدا انجام شود، عبادت است، عبادت بسیار اهمیت دارد، خدا خیلی وقت‌ها مؤمنین را با نام عبد صدا می‌کند، خداوند در آیات 10 تا 18 سوره مبارکه زمر فرمود تقوای پروردگارتان را رعایت کنید، تقوا هم محصول عبادت است، ما می‌خواهیم به تقوا و کرامت برسیم، کرامت محصول تقواست.

ما در حال حاضر موضوع عفاف و حجاب را در جامعه داریم، عفت محصول کرامت است، برای مثال وقتی به یک خانم می‌گوییم حجاب داشته باش، می‌گوید من چرا باید حجاب داشته باشم؟ می‌گوییم برای اینکه خدا تو را عفیف آفریده است، عفت از ارزش‌های والای انسانی است، حجاب ظهور و بروز عفت یک انسان اعم از زن و مرد است.

در مردان عفیف بودن در خورد و خوراک هم هست، می‌گویند فلانی عفت بطن دارد، یعنی بخاطر حرص در خوردن، آبرویش را از دست نمی‌دهد، یا برای مثال می‌گویند فلانی عفت کلام دارد، یعنی هر چیزی را بر زبان نمی‌آورد، یا می‌گویند فلانی عفیف است، اگر نیازمند و گرسنه است، به این راحتی دستش را پیش کسی دراز نمی‌کند.

خداوند می‌گوید این‌ها چون عفیف هستند اصرار نمی‌کنند از مردم چیزی بگیرند، بعد به مؤمنین می‌گوید حواستان به این‌ها باشید، بنابراین عفت را باید در زوایای مختلف زندگی داشته باشیم و اختصاص به خانم‌ها ندارد.

بنابراین یکی از شاخه‌های کرامت، عفاف است، کرامت نیز محصول تقواست، پیش‌زمینه کرامت تقواست، چون خداوند فرموده «إِنَّ أَكرَمَكُم عِندَ اللَّهِ أَتقاكُم»، اگر کسی بخواهد تقوا داشته باشد، با مطالعه یا ورزش باتقوا نمی‌شود، بلکه با عبادت باتقوا می‌شود، یعنی راه رسیدن به تقوا عبادت است.

خداوند می‌فرماید عبادت کنید تا به تقوا برسید، چطور عبادت کنیم؟ یکی از عبادات روزه است، یکی حج است، خداوند در آیه 197 سوره بقره فرموده وقتی به حج رفتید هر چه می‌توانید کسب روزی کنید، زاد و توشه برگیرید، زاد و توشه تقواست، حج عبادت است، باید از این عبادت به تقوا رسید.

یکی از مسائل حج، قربانی کردن است، باید قربانی را نیت کرد تا قبول شود، یعنی عبادت است، خداوند فرمود گوشت یا خون این قربانی به درد خدا نمی‌خورد، پس چرا ما قربانی می‌کنیم؟ برای اینکه عبادت کرده باشیم، برای چه عبادت می‌کنیم؟ برای اینکه به تقوا برسیم، این عبادات تقوا را ساماندهی می‌کنند.

بنابراین هر عبادتی ما را به تقوا می‌کشاند، عبادت هم محصول عقیده است، اگر کسی عقیده نداشته باشد به چه کسی بگوید «ایاک نعبد و ایاک نستعین» یا «مالک یوم الدین»؟ نتیجه عقیده عبادت است، نتیجه عبادت نیز تقواست، نتیجه تقوا هم کرامت است، کرامت نتایجی از قبیل عفت، سخاوت، شجاعت دارد.

نتیجه عفت این است که آدم به‌خاطر شکم آبروی خود را نبرد، به‌خاطر مال و پول حیثیت خود را از بین نبرد و دست تکدی دراز نکند، در پوشش لباسی بپوشد که با عفت سازگار باشد، در کلام و گویش نیز عفت کلام را رعایت کند، این‌ها خروجی‌های عفیف بودن است.

حالا ببینید چقدر سخت است مواجه شدن با کسانی که بی‌حجاب یا بدحجاب هستند، این که راحت بیاییم در خیابان بگوییم مرگ بر بی‌حجاب، مشکلی را حل نمی‌‌کند، راه این است که نسبت به آنان که عوامل آمریکایی صهیونیستی هستند و آنان که از فتنه آمده‌اند و از ابزار بی‌حیایی و بی‌عفتی استفاده کرده‌اند، برای آن‌ها اعمال قانون شود، البته اکثریت بی‌حجاب‌ها این گونه هستند که عواقب کارشان را نمی‌دانند، این‌ها را باید توجیه کرد و به آن‌ها فهماند و از نظر فرهنگی در آن‌ها تحول ایجاد کرد.

خداوند در سوره زمر می‌فرماید ای پیغمبر (ص) به مردم بگو مأموریت من عبادت خداست، برای خدا و خالصانه عبادت کنید، خداوند می‌فرماید آن‌هایی که به ولایت طاغوت تن ندادند و به پیشگاه خدا آمده و خدا را عبادت کردند، بر این‌ها بشارت باد، آیات 10 تا 18 سوره زمر یکی از اسناد و مدارک جایگاه جدی عبادت در قرآن کریم است.

رسول خدا (ص) فرمودند برترین آدم‌ها کسانی هستند که عاشق عبادت هستند و با عبادت زندگی می‌کنند، نه این‌هایی که موقع نماز فقط گویا می‌خواهند باری را بر زمین بگذارند، اینکه عبادت نیست، مؤمن باید عاشق عبادت باشد و عبادت را در آغوش بگیرد.

پیامبر (ص) ادامه داد برترین آدم‌ها در قلبشان نسبت به عبادت عشق می‌ورزند، جسمشان را هم با عبادت درگیر می‌کنند، وضو می‌گیرند، غسل می‌کنند، رو به قبله می‌ایستند، تلاش می‌کنند عبادت‌شان را در بهترین مکان یعنی مسجد اقامه کنند، یعنی جسمشان را درگیر عبادت می‌کنند. 

پیامبر (ص) فرمود برترین آدم‌ها خودشان را برای عبادت فارغ‌البال می‌کنند، برخی خودشان را فارغ‌البال می‌کنند خواب راحتی داشته باشند یا مسافرت خوبی بروند، اما این فرمایش رسول اکرم (ص) به ما یاد می‌دهد که باید خود را برای عبادت فارغ‌البال کرد، یعنی غذا را به این نیت بخوریم که انرژی پیدا کنیم عبادت کنیم، ذکر بگوییم، قرآن بخوانیم، فکر کنیم، به آخرت بیندیشیم، همه این‌ها عبادت است.

حضرت در ادامه فرمودند کسی که این‌گونه می‌شود مسائل دنیایی برایش مهم نیست، مدام به‌دنبال ماشین، جایگاه دنیوی، خانه و این گونه مسائل نیست، بلکه فارغ‌البال است، چون می‌گوید من قرار است بنده باشم، برای امور دنیوی هم خدا رازق من است، اگر کسی اهل عبادت شد می‌گوید خدایا من به رسم بندگی عمل می‌کنم، تو هم رسم خدایی را داشته باش.

عصر روز تاسوعا حضرت زینب (س) دیده بود در لشگر دشمن جنب‌وجوشی برپاست، خدمت امام حسین (ع) آمد و گفت چه باید کرد؟ امام (ع) به حضرت ابوالفضل (ع) مأموریت دادند که برود ببیند تصمیم دشمن چیست؟ دشمن خیال می‌کرد همان عصر تاسوعا چند دقیقه با سپاه امام می‌جنگد و همه را به شهادت می‌رساند و بساط برچیده می‌شود.

حضرت ابوالفضل (ع) پس از انجام مأموریت، خدمت امام حسین (ع) بازگشت و گزارش داد که دشمن قصد حمله دارد، امام (ع) فرمود برگرد و به آن‌ها بگو امشب را به ما مهلت دهید که نماز بگذارم، قرآن قرائت کنم، استغفار کنم، سپس فرمود خدا می‌داند که من به نماز عشق می‌ورزم.

امام حسین (ع) می‌فرماید برترین آدم‌ها آن‌هایی هستند که نماز را از سر باز نمی‌کنند، به نماز عشق می‌ورزند و با نماز زندگی می‌کنند، در نهج‌البلاغه نیز امیرالمؤمنین (ع) فرمود تقوای الهی را رعایت کنید که با موعظه‌اش منافع شما را تأمین می‌کند.

برای فهم این جمله امیرالمؤمنین (ع) باید به سراغ نخستین جمله خطبه 176 نهج‌البلاغه برویم که راجع به قرآن است، امیرالمؤمنین (ع) در این خطبه می‌فرماید نفع خود را از بیان خدا یعنی از قرآن بگیرید، قرآن مرکز منافع شماست، باید در این موارد منفعت‌طلب باشیم، منفعت ما آن چیزهایی است که قرآن برای ما آورده است، باید از بیان خدا و کتاب خدا منافع خود را تحویل بگیریم.

امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید قرآن با موعظه‌هایش برای شما منفعت آورده است، منفعت در آیات قرآن کریم است، منفعت خود را از موعظه‌های آن کسی که خدا او را به‌عنوان رسول شما فرستاد، دریافت کنید، همچنین منفعت خود را از نعمت ولایت دریافت کنید، یعنی امیرالمؤمنین (ع) در این خطبه از قرآن، رسالت و ولایت سخن گفته است.

امیرالمؤمنین (ع) در ادامه فرمود خودتان را تربیت عبادی کنید، همین طوری آدم عبد نمی‌شود، اگر آدم کوشش نکند، اگر آدم در هر نماز، روزه، حج و زکاتی تمرین نکند، چطور می‌خواهد عبد شود؟ باید در کلمات نماز فکر کنیم تا عبد شویم، زمانی عبد می‌شویم که خود را در بندگی تربیت کنیم.

امیرالمؤمنین (ع) فرمود خودتان را بنده بار بیاورید، امام (ع) از مقابل خانه‌ای می‌گذشت، صدای موسیقی می‌آمد، خادم این خانه کنار درب منزل ایستاده بود، حضرت به خادم آن خانه اشرافی گفت صاحب این خانه عبد است یا آزاد؟ خادم گفت آزاد است، حضرت فرمود آزاد است که هر کاری می‌کند، اگر بنده باشد این کار را نمی‌کند.

وقتی حضرت از این خانه گذر کردند، خادم به داخل منزل رفت، صاحبش پرسید چرا دیر کردی؟ خادم گفت یک کسی رد می‌شد و چنین چیزی گفت، صاحب خانه متوجه شد که این حرف یک آدم معمولی نیست و حرف امام است، گفت من باید بروم از او عذرخواهی کنم و آدم شوم.

صاحب خانه آنقدر عجله کرد که نکند به امام نرسد که از شدت این عجله پابرهنه به دنبال امام دوید، آنجا از امام خواهش کرد کمکش کند و گفت من نمی‌خواهم آزاد باشم، می‌خواهم بنده باشم، چقدر ما به این معنا احتیاج داریم که بنده باشیم.

امیرالمؤمنین (ع) ما را راهنمایی می‌کند و می‌فرماید خود را بنده تربیت کنید، حال باید ببینیم برترین عبادت‌ها کدام است؟ چطور عبادت‌هایی اهمیت و برتری دارند؟ رسول گرامی اسلام فرمودند برترین عبادت ذکر «لااله الاالله» و «لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم» است و برترین دعا استغفار است، اگر با معرفت و با دقت این کلمات را بر زبان بیاوریم خیلی در روحیات‌مان تأثیر می‌گذارد.

این تأثیر ما را عبد پرورش می‌دهد، هر چقدر که تأثیر می‌گیریم یعنی برای بنده شدن ساخته می‌شویم.

امیرالمؤمنین (ع) فرمودند بهترین کار در روی زمین دعا کردن است و برترین عبادت عفاف است، عفیف بودن نتیجه عبادت است، حضرت می‌خواهد بگوید تو اگر بنده خوبی باشی نتیجه بندگی که عفت است را در وجود خودت شاهد خواهی بود، یعنی برای عبادت و بندگی تربیت می‌شوی.

رسول گرامی اسلام فرمودند بهترین حال زاهدانه در دنیا این است که یاد مرگ باشید، یعنی همین که بفهمید باید هر چه دارید زمین بگذارید و با عبادت و بندگی از دنیا بروید، اگر این را متوجه شویم نسبت به دنیا بی‌رغبت می‌شویم، پیامبر (ص) فرمود بهترین چیزی که انسان را نسبت به دنیا بی‌رغبت می‌کند فهم و درک مرگ است، اینکه حواسمان به مرگ باشد.

حضرت در ادامه فرمود یاد مرگ بهترین عبادت است، عبادت که فقط نماز و روزه نیست، در باب فکر کردن هم از همه برتر و مهم‌تر، فکر راجع به مردن است، اینکه فکر کنیم کجا هستیم و کجا می‌خواهیم برویم و چه شرایطی داریم.

پیامبر (ص) در ادامه فرمودند اگر کسی ذکر موت برایش سنگین است، قبرش را روضه‌ای از ریاض جنت می‌بیند، می‌گویند آدم وقتی می‌میرد قبرش باغی از باغ‌های بهشت است، یا گودالی از گودال جهنم است، بستگی به اعمالش دارد، قبر در مسیر و امتداد قیامت است، آن‌هایی که حالشان در قیامت خوب است، دامنه بهشت تا قبرشان کشیده شده است، وقتی پا به قبر می‌گذارد اولین باغ‌های بهشت نمایان می‌شود.

پیامبر (ص) در حدیث دیگری فرمودند اگر خدا به بنده‌ای توفیق دعا بدهد همین که دعا می‌کند خدا درهای رحمت را به روی او باز می‌کند، آن موقعی که با حال خوب دعا می‌کنیم، معلوم می‌شود توفیق خدا همراه آن است.

امام جواد (ع) فرمود برترین عبادت اخلاص است، رسول خدا (ص) فرمودند برترین عبادت فهم عمیق نسبت به دین است، آدم گاهی به دین سطحی نگاه می‌کند، یک عمر روزه می‌گیریم، نماز می‌خوانیم و قرآن تلاوت می‌کنیم، اما به خودمان زحمت نمی‌دهیم ببینیم آیه‌ای که تلاوت کردیم چه چیزی می‌گوید، همین طور رد می‌شویم، اما اگر فکر را به کار بگیریم و ریشه‌ای بفهمیم، این بهترین عبادت است.

در حدیث آمده قرائت قرآن با عزم فهم و درک، برترین عبادت‌هاست، امام صادق (ع) فرمودند برترین عبادت این است که انسان دائم در اسماءالله فکر کند، همیشه فکرش مشغول اسماءالله باشد و در قدرت خدا فکر کند، این خیلی مهم است، این انسان را عبد تربیت می‌کند.

امام رضا (ع) فرمودند عبادت فقط زیاد نماز خواندن و زیاد روزه گرفتن نیست، اینکه آدم در امور خدا و در مخلوقات عالم هستی فکر کند عبادت است؛ اگر اندیشمندان حوزه دفاعی ما فکرشان را در امر الهی به کار نگرفته بودند، اکنون ما امنیت نداشتیم، اگر مسئولان اقتصادی ما فکرشان را در امور اقتصادی به درستی به کار بگیرند، ما مشکلات اقتصادی، اشتغال، گرانی و گرفتاری نخواهیم داشت، یعنی دامنه این حدیث خیلی گسترده است، باید روی همه امور عالم اعم از هنجار و ناهنجار فکر کنیم تا دلایل آن را دریابیم، این عبادت است.

در حدیث دیگری آمده است که برترین عبادت، شکیبایی کردن و سکوت معنادار و متفکرانه است و انتظار فرج هم بهترین عبادت است، امیرالمؤمنین (ع) فرمودند برترین عبادت این است که آدم خودش را بیدار نگاه دارد و در نیمه‌های شب یاد خدای متعال باشد.

اگر به این برترین‌ها توجه شود، فرمایش امیرالمؤمنین (ع) را محقق می‌کند که ما را عبد پرورش می‌دهد و تربیت‌مان می‌کند که بنده باشیم، از خدای متعال می‌خواهیم به ما توفیق عبادت بامحبت، عاشقانه و با انگیزه بدهد.