امروز :
Skip to main content

فرشتگان و شیاطین در چه دل‌هایی رفت‌وآمد می‌کنند؟

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین در جلسه تفسیر قرآن کریم گفت: دلی که فرشتگان در آن رفت‌وآمد می‌کنند، دل عالمان ربانی یا دلی است که به عالمان ربانی و علوم ربانی علاقمند است، دلی که شیاطین در آن رفت‌وآمد می‌کنند دل اهل نفاق، اهل شرک، اهل کفر و دل آن‌هایی است که در پیشگاه خدا ناسپاس هستند.

آیت‌الله عبدالکریم عابدینی در جلسه ششم تفسیر قرآن کریم ویژه ماه مبارک رمضان (28 اسفند 1402) که در مسجد امام خمینی (ره) برگزار می‌شود، اظهار کرد: در جلسات پیشین این موضوع مطرح شد که قرآن، عبادت، بندگی، ایمان، ذکر، یاد خدا و کارهای شایسته آمده‌اند تا ما به حیات انسانی زنده شویم و حیات معنوی پیدا کنیم، تفاوت بین انسان و حیوانات حیات طیبه و حیات انسانی است، باید این تفاوت با حیوانات را هر روز بیشتر از روز قبل داشته باشیم.

در شماره 147 کلمات قصار نهج‌البلاغه صحبت‌های امیرالمؤمنین (ع) با کمیل‌بن‌زیاد آمده است، در این قسمت آمده که کمیل‌بن‌زیاد می‌گوید امیرالمؤمنین (ع) دست مرا گرفت و با خودش به صحرا و سمت قبرستان وادی‌السلام برد.

قبرستان کهن و قدیمی وادی‌السلام یک دانشگاه معرفتی به حساب می‌آید، بسیاری از بزرگان و علما در فضای ملکوتی آن قبرستان افاضات معنوی و دریافت‌های نورانی و ملکوتی داشته‌اند، امروز هم هر کسی به آنجا می‌رود محو فضای معنوی آنجا می‌شود.

کمیل‌بن‌زیاد می‌گوید امیرالمؤمنین (ع) مرا به سمت قبرستان برد و وقتی در آنجا مستقر شدیم فرمود این دل‌ها ظرف‌های وجودی انسان هستند، بهترین دل‌ها آن است که نگهدارنده‌تر باشد.

دل هر کس به معنای شخصیت و ظرفیت اوست، در این روایت، کلمه نگهدارنده‌تر دو معنا دارد، یک اینکه ظرفیت و گنجایش بیشتری داشته باشد، دیگر آنکه چیزی که در آن قرار می‌گیرد را حفظ کند و نگذارد آن چیز از بین برود.

در ادامه حضرت فرمود ای کمیل، آنچه من به تو می‌گویم را خوب حفظ کن و نگه دار و به دیگران برسان، منظور حضرت این بوده همان طور که بهترین دل‌ها آن‌هایی هستند که محتویات‌شان را خوب نگه می‌دارند، تو هم این مطالب حکیمانه را خوب نگه دار.

این بیانات کار بشر نیست، کار ولیّ خداست، تجلی کلام خدا در بیان امیرالمؤمنین (ع) است، کمیل‌بن‌زیاد درخواست نگه داشتن کلام مولا را اجابت کرد و آن را به دیگران رساند، اگر چنین نبود اکنون این سفره معارف امیرالمؤمنین (ع) مقابل چشمان ما نبود.

پیامبر (ص) نیز در غدیر خم به همه مردم فرمودند آنچه من می‌گویم را بگیرید، بفهمید، بدانید، لذا گاهی از مستمعین سؤال می‌کردند آیا من آنچه را که باید به شما می‌رساندم، رساندم؟ مردم می‌گفتند بلی یا رسول الله، ما سخن شما را درک کردیم و فهمیدیم، سپس حضرت می‌فرمودند آن‌هایی که اینجا حاضرند، سخنان مرا به غایبین برسانند.

امیرالمؤمنین (ع) در ادامه به کمیل فرمود مردم سه دسته هستند، یک دسته کسانی هستند که می‌توان به آن‌ها عالم ربانی گفت، ربانی از کلمه ربّ می‌آید، اهل لغت می‌گویند ربانی یعنی کسی که بسیار با ربّ ارتباط دارد و همیشه خودش را در سایه ربوبیت حضرت حق می‌بیند.

هر کار ما اگر بخواهد استاندارد باشد، باید با ربّ ارتباط داشته باشد، اگر کسی مدام با رب زندگی کرد، ربانی می‌شود، کلمه رب و ربانی در آیه 30 سوره فصلت به خوبی مشاهده می‌شود، خدای متعال در این آیه می‌فرماید «إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»، یعنی (در حقيقت كسانى كه گفتند پروردگار ما خداست‏ سپس ايستادگى كردند فرشتگان بر آنان فرود مى‌‏آيند و مى‏‌گويند هان بيم مداريد و غمين مباشيد و به بهشتى كه وعده يافته بوديد شاد باشيد).

خدای متعال در این آیه می‌فرماید آن‌هایی که مانند حاج قاسم سلیمانی همه جا فقط رب را دیدند، بعد از آن هم پای این نگاه و اظهارشان ایستادند، این فرهنگ را پاس داشتند، فرشتگان بر قلب این‌ها نازل می‌شوند، کسی که همواره پای کار رب می‌ایستد عالم ربانی می‌شود، خیلی از ما یک مرتبه یک کار خوب می‌کنیم، بعد دیگر آن را کنار می‌گذاریم و به دنبال کارهای ناشایست می‌رویم، این مصداق آیه 30 سوره فصلت نیست، این آیه یعنی کسانی که غیر از کارهای ربانی، کار دیگری از آن‌ها سر نمی‌زند.

حیات طیبه به همین معناست، یعنی کسانی که همواره رب را اظهار می‌کنند و پای کار رب می‌ایستند، خداوند در آیه 30 سوره فصلت می‌فرماید فرشتگان در جان این‌ها رفت‌وآمد می‌کنند و به آن‌ها می‌گویند نترسید، نگران و اندوهگین نباشید، بهشتی که خدا به شما وعده داده را بشارت می‌دهیم.

اگر قلب و جان آدمی محل رفت‌وآمد فرشتگان شد، این آدم دارای حیات طیبه است، فرشتگان در قلب انسان مؤمن و عالم ربانی وارد می‌شوند، البته علم ربانی غیر از علومی است که ما به ظاهر می‌بینیم.

خدای متعال در آیه 97 سوره نحل می‌فرماید «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُون»، یعنی (هر كس از مرد يا زن كار شايسته كند و مؤمن باشد قطعاً او را با زندگى پاكيزه‏‌اى حيات حقيقى بخشيم و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام مى‏‌دادند پاداش خواهيم داد).

خدای متعال در این آیه می‌فرماید هر کس که همیشه در کارهایش خدا را در نظر می‌گیرد، خودش را در نظر رب می‌بیند و کار درست انجام می‌دهد، این آدم مهم نیست که مرد یا زن باشد اما مهم است که مؤمن باشد، یعنی عمل خوب با ایمان داشته باشد، حسن فعلی و فاعلی داشته باشد، خداوند فرموده اگر کسی اینطور بود ما او را به حیات طیبه زنده می‌کنیم، اگر کسی اینطور نبود مرده است.

اگر کسی اهل علم و ایمان بود و در این راه استقرار و استقامت ورزید به حیات طیبه زنده می‌شود.

اگر بخواهیم انسانی را به عنوان عالم ربانی نشان بدهیم، آن انسان در حد کمال و اعلاء، انبیای الهی به‌ویژه پیامبر اعظم (ص) است و پس از آن حضرت اگر بخواهیم کسی را در قله علم ربانی مشاهده کنیم امیرالمؤمنین (ع)، حضرت زهرا (س) و فرزندان آنان هستند، در رابطه با امیرالمؤمنین (ع) گفته شده اگر می‌خواهید کسی را در قله علوم ربانی مشاهده کنید، آن امیرالمؤمنین (ع) است.

خدای متعال در آیه 200 سوره بقره می‌فرماید «فَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ»، یعنی (از مردم كسى است كه مى‏‌گويد پروردگارا به ما در همين دنيا عطا كن و حال آنكه براى او در آخرت نصيبى نيست).

خدای متعال در این آیه می‌فرماید برخی آدم‌ها وقتی می‌خواهند از خدا درخواست کنند، همه درخواستشان برای دنیاست، هر وقت دهان باز می‌کنند فقط از دنیا سخن می‌گویند، البته تأمین معیشت خانواده وظیفه سرپرست خانواده است و باید نسبت به آن دغدغه داشته باشند، به دولت مردان هم توصیه می‌کنیم نسبت به معیشت و رفاه مردم اقدام کنند، هر چند که الحمدلله خودشان دلسوز و پای کار هستند.

باید بدانیم فرهنگ و ایمان مردم جدی‌تر از مسائل معیشتی است، اینکه صبح از خواب بیدار می‌شویم فقط به فکر مسائل دنیایی باشیم صحیح نیست، قرآن تحقیر می‌کند کسانی را که دائم به امور دنیا می‌اندیشند.

خدای متعال در آیه 201 سوره بقره گروه دیگری از مردم را برمی‌شمارد و می‌فرماید «وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّار»، یعنی (و برخى از آنان مى‏‌گويند پروردگارا در اين دنيا به ما نيكى و در آخرت نيز نيكى عطا كن و ما را از عذاب آتش دور نگه دار).

خدای متعال در این آیه می‌فرماید دسته دیگری از مردم هستند که می‌خواهند ربانی زندگی کنند، گروه قبلی حسنه نمی‌خواستند، فقط دنیا را می‌خواستند اما گروه دوم می‌گویند خدایا ما دنیای حسنه و حلال می‌خواهیم، دنیای پاک می‌خواهیم، دنیای بسترساز و زمینه‌ساز حیات طیبه می‌خواهیم، ما دنیای با پیوست آخرت را می‌خواهیم، از آتش جهنم واهمه داریم، ما را حفظ کن، مبادا این دنیا برای ما آتش جهنم تولید کند.

در آیه 202 سوره بقره نیز خدا فرموده «أُولَئِكَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِمَّا كَسَبُوا وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ»، یعنی (آنانند که از دستاوردشان بهره‌ای خواهند داشت و خدا زودشمار است).

خدای متعال بهره، نصیب، رشد، کمال معنوی و در یک کلام حیات طیبه را برای این دسته دوم تدارک دیده است، خدا خیلی زود مزد آدم‌ها را به حسابشان واریز می‌کند.

بنابراین پیشتر ذکر شد که امیرالمؤمنین (ع) فرمودند مردم 3 دسته هستند، دسته اول عالمان ربانی هستند، فقط سر و کارشان با رب است و همه چیزشان را با رب تنظیم کرده‌اند، دسته دوم کسانی هستند که اگر خودشان عالم ربانی نیستند اما علاقمند و دوستدار علوم ربانی هستند و عالمان ربانی را دوست دارند، بسیاری از بزرگان و علمای ما هم عالم ربانی و هم عاشق علوم ربانی هستند که از لسان ائمه (ع) روزی دل‌هایشان می‌شود.

بیشترین لذتی که آدم می‌تواند در دنیا ببرد، لذتی است که گویا قطره قطره حیات معنوی را به انسان می‌چشاند، ارتباط با قرآن و ارتباط با معارف اهل بیت (ع) است، امیرالمؤمنین (ع) در دعایی می‌فرمایند خدایا شیرینی ذکرت را به ما بچشان.

در قرآن آمده وقتی به مشرکین پیشنهاد می‌شود که بیایید پیغمبر شما را درمان کند و مشکل شما را حل کند، سرشان را برمی‌گردانند، یعنی این شیرینی را تلخ می‌بینند، این به‌خاطر همان بیماری، نفاق و مرضی است که در دل‌هایشان وجود دارد، آن‌ها نمی‌توانند شیرینی قرآن و کلام رسول خدا (ص) را بچشند.

وقتی سرشان را بر می‌گردانند، خدا هم می‌فرماید ای پیامبر، فرقی نمی‌کند تو برای منافقین استغفار کنی یا نکنی، اگر هفتاد بار هم تو برای آن‌ها استغفار کنی هرگز خدا این‌ها را نمی‌آمرزد، علتش این است که منافقین در ابتدا فاسق می‌شوند، فسق یعنی خودشان را از حیطه ایمان و پوسته ایمان بیرون می‌برند، قرآن، دین و ایمان انسان را حفظ می‌کند، وقتی این پوسته از بین رفت آدم آسیب‌پذیر می‌شود.

در مرحله دوم نیز منافقین فاسد می‌شوند، و در گام سوم مفسد می‌شوند، یعنی دیگران را هم به فساد می‌کشانند.

ما اگر بخواهیم خودمان را سالم نگه داریم و زنده بمانیم، تا حیات طیبه درون ما شروع به رشد کند و ولادت دوباره روزی ما شود، باید همواره و مستمر زیر سایه قرآن و معارف نورانی اهل بیت (ع) باشیم و ذائقه‌مان سالم باشد.

ما وقتی دروغ بگوییم و گناه کنیم، ذائقه‌مان خراب می‌شود، خدای متعال در آیه 30 سوره فصلت می‌فرماید اگر ذائقه ما سالم بود و قلبمان قلبی سلیم بود، ملائکه بر قلب ما نازل می‌شوند اما اگر ذائقه ما ناسالم بود و قلب ما مریض شد، مطابق آیات 221 و 221 سوره شعراء، شیاطین بر قلب ما نازل می‌شوند، خداوند در این آیات می‌فرماید شیاطین در دل هر دروغگوی گناهکاری نازل می‌شوند.

دلی که فرشتگان در آن رفت‌وآمد می‌کنند، دل عالمان ربانی یا دلی است که به عالمان ربانی و علوم ربانی علاقمند است، دلی که شیاطین در آن رفت‌وآمد می‌کنند دل اهل نفاق، اهل شرک، اهل کفر و دل آن‌هایی است که در پیشگاه خدا ناسپاس هستند.