زمینه و بسترهای رسیدن به حیات طیبه چیست؟
نماینده ولیفقیه در استان قزوین در جلسه تفسیر قرآن کریم به بیان زمینهها و بسترهای رسیدن به حیات طیبه پرداخت.
آیتالله عبدالکریم عابدینی در جلسه بیستوپنجم (آخرین جلسه) تفسیر قرآن کریم ویژه ماه مبارک رمضان (21 فروردین 1403 - روز بیستونهم رمضان) که در مسجد امام خمینی (ره) برگزار میشود، اظهار کرد: در جلسات پیشین درباره حیات طیبه صحبتهای مفصلی شد، عوامل پیدایش حیات طیبه هم بررسی شد، موانع حیات طیبه هم تا حدودی بررسی شد، در این جلسه نیز به بسترها و زمینههای عمومی حیات طیبه خواهیم پرداخت.
یکی از چیزهایی که زمینه حیات طیبه است و اگر نباشد ما به دنبال حیات طیبه نخواهیم رفت، باور قلبی و شناخت نسبت به حیات طیبه است، کسی که چشماندازش حیات طیبه نباشد از این موضوع محروم میماند، چون هیچ وقت حرکت نمیکند برای اینکه بخواهد به حیات طیبه برسد.
خدای متعال در آیات 7 تا 10 سوره یونس میفرماید (مسلماً کسانی که دیدار قیامت ما و محاسبه شدن اعمالشان را امید ندارند و به زندگی دنیا خشنود شدهاند و به آن آرام یافتهاند و آنانکه از آیات ما بیخبرند، آنانند که به کیفر گناهانی که همواره مرتکب میشوند جایگاهشان آتش است، بیتردید کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته انجام دادهاند، پروردگارشان آنان را به سبب ایمانشان به بهشتهای پرنعمت که نهرها از زیر قصرهای آنها جاری است، راهنمایی میکند، آغاز نیایششان در آنجا این است که خدایا از هر عیب و نقصی منزهی، و در درود خدا در آنجا به آنان عطا کردن سلامتی کامل است، و پایانبخش نیایششان این است که همه ستایشها ویژه خدا مالک و مربی جهانیان است).
خدای متعال در این آیات میفرماید آنهایی که به ملاقات ما دلبستگی و علاقهای ندارند، به همین زنده بودن فیزیکی و مادی و زندگی حیوانی رضایت دادهاند، این بدترین مصیبت است، اینها برایشان هیچ اهمیتی ندارد که قرار بود آدم بشوند، اینها رجا و امید به حیات معنوی ندارند، به همین زندگی مادی، زندگی و جسمانی رضایت داده و طمأنینه و آرامش را در همین میبینند.
خدا به همه دنیا متاع میگوید، متاع به معنای ناچیز است، گاهی هم میفرماید متاع دنیا قلیل است، یعنی همه داراییهای دنیا هیچ نیست اما معنای حیات طیبه خیر کثیر است، خدای متعال در آیه 269 سوره بقره میفرماید (آنکه به او حکمت داده شود، بیتردید او را خیر کثیر دادهاند).
خدای متعال راجع به اخلاق پیامبر (ص) در آیه 4 سوره قلم میفرماید (و یقیناً تو بر بلندای سجایای اخلاقی عظیمی قرار داری)، بنابراین خدای متعال اخلاق پیغمبر را بزرگ و عظیم معرفی میکند و کل دنیا را متاع قلیل میخواند.
خدای متعال در آیات سوره یونس که پیشتر عرض شد میفرماید کسی که حیات طیبه نداشته باشند عشق و انگیزهای برای ملاقات با خدا ندارد، اینها به همین زندگی مادی دنیوی دلشان خوش است و رضایت کامل دارند، اینها از آیات غافل هستند، همه عالم هستی آیات الهی هستند اما غافلان فقط ظواهر را میبینند و آیات را نمیبینند.
در ادامه نیز خداوند میفرماید اینها دار و ندارشان را دنیا قرار دادهاند، اینها فقط میخورند و لذت میبرند، زندگیشان مانند زندگی چهارپایان است و جایگاهشان هم جهنم است، چرا که بدون حیات طیبه کسی را به بهشت راه نمیدهند.
خداوند در ادامه میفرماید آنهایی که ایمان آوردهاند و کارهای خوب انجام دادهاند، بخاطر ایمانی که دارند خدا هدایتشان میکند به بهشتی که از زیر درختهای آن نهرها روان بوده و باغهای آن پر از نعمت است، کسی که دار و ندارش در دنیا بوده و از دنیا می رود، همه دلخوشیهایش تمام میشود و در آخرت چیزی ندارد و خسارتزده است.
خداوند در مورد اینها میفرماید دار و ندارشان در دنیا گم شده و دست خالی به قیامت میروند اما اینهایی که در دنیا اهل عمل صالح هستند، در بهشت فقط سبحانالله میگویند، یعنی خدایا تو منزهی، هر شک و تردیدی که نسبت به وعدههای تو کردم اشتباه بود، تو منزهی، این سرود اهل بهشت است، هر چه در میان در بهشتیان دیده میشود سِلم، دوستی و آشتی است.
اینکه در زیارت عاشورا «اِنّی سِلم لِمَن سالَمَکُم وَ حَرب لِمَن حارَبَکُم» را میخوانیم، این شعار بهشت است که ما در دنیا آن را زیر سایه ابا عبدالله (ع) نثار یکدیگر میکنیم، آن کسی که مؤمن و مسلمان است نسبت به همه مؤمنین سِلم، آشتی و دوستی دارد، خیرخواه، کمک و یاور است.
خدای متعال در آیه 67 سوره توبه میفرماید (مردان و زنان دو چهره همانند یکدیگرند، به کار ناپسند وامیدارند و از کار پسندیده باز میدارند و دستهای خود را از انفاق فرو میبندند، خدا را فراموش کردند، پس خدا هم فراموششان کرد، در حقیقت این منافقانند که فاسقند).
خدای متعال این آیه را راجع به منافقین فرموده است، در آیه 71 همین سوره هم راجع به مؤمنین فرموده است (و مردان و زنان باایمان دوستان یکدیگرند که به کارهای پسندیده وامیدارند و از کارهای ناپسند باز میدارند و نماز را بر پا میکنند و زکات میدهند و از خدا و پیامبرش فرمان فرمان میبرند، آنانند که خدا به زودی مشمول رحمتشان قرار خواهد داد که خدا توانا و حکیم است).
خدای متعال میفرماید منافقین ربطی به هم ندارند، علاقهای نسبت به یکدیگر در دلشان نیست، هیچ کدامشان خیر یکدیگر را نمیخواهند و فقط میخواهند بقیه فدای اینها شوند، اینها دلسوز هم نیستند و خیر همدیگر را نمیخواهند، اینها امر به بدی میکنند و جلوی خوبیها را میگیرند.
همچنین خداوند در آیه 4 سوره منافقون میفرماید منافقین مثل چوب خشکی هستند که حتماً باید به جایی تکیه کنند، درخت سالم ریشه دارد و میتواند سرپا بایستد، مؤمن شجره طیبه است، اسلام شجره طیبه است، قرآن شجره طیبه است، این شجره طیبه ریشهدار است، چوب خشک نیست، آن کسی که چوب خشک است باید به دیوار تکیه کند، آن چوبخشکهایی که به دیوار تکیه شدهاند از چوب خشک بغل دستی خود خبر ندارند و حسی نسبت به او ندارند اما درختان زنده نسبت به یکدیگر حس دارند، حامی و مکمل یکدیگر هستند، انسان هم اگر حیات طیبه داشته باشد این گونه میشود.
منافقین مرده هستند، اینها نسبت به آدمهای دیگر رحم و مروت ندارند اما مؤمنین این گونه نیستند، مؤمنین اعتقاد دارند بنیآدم اعضای یکدیگرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند/ چون عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار/ تو کز محنت دیگران بی غمی/ نشاید که نامت نهند آدمی.
اگر ما در دنیا اصل حرفمان «الحمدلله رب العالمین» نباشد، در قیامت هم نمیتوانیم این جمله را بر زبان جاری کنیم، لذا روایات به ما یاد دادهاند که اگر خدا به شما نعمت داد بگویید «اَلحَمدُلله عَلی ما اَنعَم»، اگر هم مشکلی پیش آمد و خوشایندتان نبود بگویید «اَلحَمدُلله عَلی کُلّ حال»، بنابراین لازم است آنقدر زبان ما در دنیا با حمد خدا انس بگیرد که در قیامت خود به خود حمد خدا را بر زبان جاری کنیم.
بنابراین باید باور قلبی به حیات طیبه داشته باشیم و به این موضوع اهمیت بدهیم، اگر باور قلبی داشته باشیم جدیتر به سمت فهم آیات قرآن، دعا، مناجات، نماز، عمل صالح، ایمان، صداقت، درستی و اخلاق انسانی میرویم، برای اینکه میبینیم از لابهلای اینها حیات طیبه میجوشد.
دومین زمینه و بستر حیات طیبه، غذای پاک و حلال است، اگر آدم لقمه حرام بخورد دیگر اشتهای حیات طیبه ندارد، خداوند به منافقین میگوید بیایید پیغمبر برای شما استغفار کند تا حالتان خوب شود، آنها سرشان را بر میگردانند، یعنی خوششان نمیآید که پیغمبر دستشان را بگیرد و دست حضرت را پس میزنند، این حالت آدمهای نااهل است.
حال ببینیم غذای پاک چیست؟ ما برای حیات طیبه به طیبات احتیاج داریم، ما برای مقام کرامت انسانی که جلوه نورانی حیات طیبه است، به رزق کریم محتاجیم، خدای متعال در آیه 172 سوره بقره فرموده است (ای افراد باایمان، از نعمتهای پاکیزهای که به شما روزی دادهایم بخورید و شکر خدا را به جا آورید اگر او را پرستش میکنید).
خدای متعال در این آیه میفرماید هر چیزی را نخورید، طیبات را بخورید، آن چیزهایی را بخورید که طیب، طاهر، پاک و مفید هستند، اگر میخواهید خدا را بندگی کنید شکرش را خوب به جا بیاورید).
بنابراین خدا فرمان داده که هر چیزی را نخوریم، ریشه طیبه از طوبی است، طیبات جمع طیب هست، یعنی آن چیزهایی که طوبایی هستند و بوی حیات طیبه میدهند، ما باید به دنبال آنها باشیم، رزق ما باید چنین چیزی باشد تا شخصیت ما صاحب حیات طیبه بشود.
خدای متعال در آیه 32 سوره اعراف فرمود (ای پیامبر بگو زیورهایی را که خدا برای بندگانش پدید آورده و نیز روزیهای پاکیزه را چه کسی حرام گردانیده، بگو این نعمتها در زندگی دنیا برای کسانی است که ایمان آوردهاند و روز قیامت نیز خاص آنان میباشد، این گونه آیات خود را برای گروهی که میدانند به روشنی بیان میکنیم).
خدای متعال در این آیه فرموده چه کسی جلوی بندگان را گرفته که از طیبات استفاده نکنند؟ این طیبات را خدا برای بندگان خوبش قرار داده است، بخورید اما بدانید که خدا رازق است، این همه برای فرصت بندگی و عبادت است.
خدای متعال در آیه 2 سوره انفال میفرماید (مؤمنان همان کسانی هستند که چون خدا یاد شود دلهایشان بترسد و چون آیات او بر آنان خوانده شود بر ایمانشان بیفزاید و بر پروردگار خود توکل میکنند).
این آیه مرکز جوشش چشمه حیات طیبه است، این آیات جان انسان را نورانی میکنند، خدای متعال در آیه 4 سوره انفال فرموده این مؤمن حقیقی است که با عطش قرآن را میچشد و مینوشد، اینها نزد خدا درجه دارند، درجهشان این است که هر آیهای که میچشند و جزو وجودشان میشود، با آن رفیق میشوند و زندگی میکنند، این آیه یک درجه است.
در روایات آمده که در قیامت وقتی میخواهند به بندگان درجه بدهند میگویند بخوان و ترقی کن، یعنی اگر در دنیا با هر کدام از آیات قرآن انس گرفتهای به همان میزان درجه داری، اگر هم رابطهای با قرآن نداشتهای پی کارت برو.
خدای متعال میفرماید آنهایی که قرآن دائم در جانشان درخشیده است و این زلال انسانپرور و حیات طیبه را نوشیدهاند، اینها در قیامت نزد پروردگارشان درجات دارند، رزق کریمانه نصیب اینها میشود.
خدای متعال در آیه 11 سوره جمعه میفرماید (و چون داد و ستد یا سرگرمی ببینند به سوی آن رویآور میشوند و تو را در حالی که ایستادهای ترک میکنند، بگو آنچه نزد خداست از سرگرمی و از داد و ستد بهتر است و خدا بهترین روزیدهندگان است).
برخیها برای حضور در نماز جمعه همت مضاعفی به خرج میدهند، آنهایی که چنین همتی ندارند قرآن از آنها گلایه میکند و میگوید خدا میفرماید به سوی نماز جمعه بشتابید اما اینها میخواهند به دنبال مال دنیا بشتابند، ای پیغمبر تو در حالی که ایستادهای و خطبه جمعه میخوانی، اینها اعتنایی به آن ندارند اما باز هم دلسوزشان باش و بگو آن چیزی که نزد خداست خیر است.
خداوند میفرماید تو برای رزق، از نماز جمعه دست میکشی تا به معامله بپردازی، در حالی که بهترین رزقدهنده خداست، چرا این را نمیبینی؟ وقتی خدا را رازق ندیدیم، برای رزق میدویم اما دست خالی برمیگردیم، وقتی خدا را رازق دیدیم، وظیفه بندگی را انجام میدهیم تا همیشه دستمان پر باشد.
خدای متعال در آیه 58 سوره حج میفرماید (و آنان که در راه مهاجرت کردهاند و آنگاه کشته شده یا مردهاند قطعاً خداوند به آنان رزقی حَسن و نیکو میبخشد و راستی این خداست که بهترین روزیدهندگان است).
بنابراین ما رزق کریم، رزق طیب و رزق حَسن داریم، راجع به معنای رزق حَسن میگویند که آنقدر جاذبه، حُسن و زیبایی دارد که هر کس وقتی آن را میبیند نمیخواهد چشم از او بردارد، یعنی حُسن، جمال و جاذبه رزقِ حَسن هوش، گوش و حواس آدم را به خود جذب میکند.
حال ببینیم رزق کریم را کجا باید پیدا کنیم؟ رزق کریم حیات طیبه میآورد، خدای متعال آدرس این را هم داده است و در آیه 77 سوره واقعه فرموده «اِنّه لَقُرآن کَریم»، خداوند آیات قرآن را به عنوان رزق کریم برای ما آماده کرده است.
خدای متعال در آیه 78 سوره واقعه میفرماید (جز پاکشدگان بر قرآن دست ندارند)، یعنی کسانی که از نظر گناه و معصیت حالشان خراب شده، اشتهایی به رزق کریم کتاب خدا ندارند، آدم وقتی باطنش خراب باشد، نمیتواند پذیرنده رزق کریم و آیات خدای متعال باشد، بسته کرامت الهی و رزق کریمانه خدا را در آیات قرآن میتوان دید.
قرآن مصداق اَتَم رزق کریم خدایی است، خدای متعال در آیه 56 سوره ذاریات میفرماید (جن و انس را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند)، ما فقط برای عبادت خلق شدهایم، عبادت میخواهد ما را به کجا ببرد، خدای متعال در آیه 21 سوره بقره میفرماید عبادت کنید تا به تقوا برسید، در آیه 183 سوره بقره نیز فرموده روزه بگیرید تا به تقوا برسید، در آیه 179 سوره بقره نیز فرموده حج به جا بیاورید و هر چه میتوانید زاد و توشه بردارید، بهترین زاد و توشه تقواست.
همه عبادتها به ما تقوا میدهند، تقوا به ما چه میدهد؟ تقوا به ما کرامت میدهد، بنابراین رزق کریمانه خدا را باید در عبادت، بندگی، قرآن، حج، نماز و روزه جستوجو کرد.
خدای متعال در آیه 24 سوره عبس میفرماید (پس انسان باید به خوراک خود بنگرد)، آدم وقتی لقمه حرام میخورد مانند درختی است که آفت گرفته است، مگر اینکه خدا با توبه و انابه به داد آدم برسد، خدای متعال در آیه 24 سوره عبس فرموده انسان باید ببیند که چه میخورد و به طعامش با دقت نگاه کند.
بنابراین هر طعامی که میخوریم باید دقت کنیم که حلال باشد، مال دیگران نباشد، خمس و زکات آن پرداخت شده باشد، خدای متعال در این آیه دستور داده که انسان باید به غذایش نگاه کند.
شخصی از امام باقر (ع) درباره این آیه سؤال کرد و پرسید منظور از طعام چیست، امام (ع) اضافه بر اینکه تأکید بر غذای حلال کردند، معنای دیگری را هم به میدان آورده و فرمودند دانش و علمی که میگیری ببین این را از چه کسی میگیری.
برای مثال بچهای که دائم سرش در گوشی است، میدان هم برایش باز است، هر کجا هر شیطان، منافق، کافر و بیدینی که بخواهد به او خوراکهای رنگارنگ و جذاب میدهد، امروزه باید پدران، مادران و مسئولین فرهنگی حواسشان به این مسئله باشد.
رسول اکرم (ص) فرمودند اگر کسی چهل شبانهروز مراقبت کند که حرام نخورد، حلال بخورد، خدا قلبش را نورانی میکند، وقتی نورانی بشود حیات طیبه هم به دنبال آن خواهد آمد.
یکی دیگر از زمینهها و بسترهای حیات طیبه، دوستان و همراهان شایسته است، اینها خیلی میتوانند کمک کنند که آدم در مسیر حیات طیبه قدم بردارد، گفتهاند آدمهای خوب باید با هم باشند، اگر هم سراغ آدمهای بد رفتیم وظیفهمان است که برای ارشاد، هدایت و نجات آنها کاری کنیم.
خدای متعال در آیه 74 سوره انفال میفرماید (و کسانی که ایمان آوردند و هجرت کردند و در راه خدا جهاد نمودند و آنان که مهاجران را پناه دادند و یاری کردند، مؤمنان حقیقی فقط آنانند، برای آنان آمرزش و رزق نیکو و فراوانی است).
خدای متعال در این آیه میفرماید آنانی که دوستان خوب یکدیگرند و به یکدیگر در امور خیر یاری میرسانند رزق کریم متعلق به اینهاست.
خدای متعال در آیه 7 سوره کهف میفرماید (در حقیقت ما آنچه را که بر زمین است زیوری برای آن قرار دادیم تا آنان را بیازماییم که کدام یک از ایشان نیکوکارترند).
مبادا سرگرمیهای دنیا ما را از حیات طیبه باز دارد، خداوند میفرماید من هر چه روی زمین خلق کردم، زینت زمین است اما ما خیال میکنیم این زینت ماست، برای مثال یک نفر که باغ آبادی دارد تصور میکند این باغ او را زیبا میکند، خدا میگوید این تصور اشتباه است، این باغ زمین را زیبا کرده است.
حتی ممکن است تصور کنیم این لباسهای فاخر یا این چهره ما را زیبا کرده است، خدا میگوید این هم اشتباه است، این هم زمین را زیبا کرده است، خداوند میفرماید هر چه که روی زمین است به آن دل نبندید.
خداوند در آیه 7 سوره حجرات میفرماید (بدانید که پیامبر خدا در میان شماست اگر در بسیاری از کارها از رای و میل شما پیروی کند قطعاً دچار زحمت میشوید لیکن خدا ایمان را برای شما دوست داشتنی گردانید و آن را در دلهای شما بیاراست و کفر و پلیدکاری و سرکشی را در نظرتان ناخوشایند ساخت، آنان که چنینانند رهیافتگانند).
خدا در این آیه میفرماید دوست شما ایمان شماست، دوست باید وفادار باشد، کدام دوست وفادار است که در قبر، قیامت و تنهایی دست از سر آدم بر نمیدارد؟ ایمان چنین است، خداوند در این آیه میفرماید قرآن را زینتبخش و حیات معنوی شما قرار دادهایم.
امام صادق (ع) به نقل از رسول خدا (ص) فرمودند دوستان حضرت عیسی (ع) از ایشان پرسیدند ما با چه کسی نشست و برخاست کنیم؟ حضرت عیسی (ع) فرمودند کسی که دیدنش ما را به یاد خدا بیندازد، کسی که کلام و بیان روشنگر او بر فهم، علم و دانش ما بیفزاید، کارهایی که انجام میدهد و رفتاری که از او بروز و ظهور میکند ما را نسبت به آخرت راغب کند.
این سه ویژگی را ما در رهبر حکیم انقلاب به خوبی میبینیم، کلام روشنگر، علم و منطق فزاینده و زهد ایشان مصداق بارز این حدیث است، امیدواریم همه ما عاقبت بخیر باشیم و حیات طیبه روزی دلهای ما شود.