دین با شناخت و علم ارزش پیدا میکند
نماینده ولیفقیه در استان قزوین در جلسه تفسیر قرآن کریم گفت: با شناخت، علم و دانش دین ارزش پیدا میکند، باید با معرفت و علم قرآن خواند، هر وقت قرآن قرائت میکنیم دنبال درک و فهم باشیم.
آیتالله عبدالکریم عابدینی در جلسه دهم تفسیر قرآن کریم ویژه ماه مبارک رمضان (4 فروردین 1403 - روز دوازدهم رمضان) که در مسجد امام خمینی (ره) برگزار میشود، اظهار کرد: جلسات پیشین درباره حیات طیبه و حیات معنوی صحبت کردیم، یکی از جاهای نهجالبلاغه که حیات معنوی را به ما نشان میدهد، کلمات قصار 147 است که حضرت مردم را به 3 دسته تقسیم کردهاند.
دسته اول در قله حیات طیبه قرار دارند، حضرت اینها را عالمان ربانی میخواند، پیامبر (ص)، انبیاء و ائمه (ع) در این دسته قرار دارند، دسته دوم آنهایی هستند که کوشش میکنند خودشان را از دامنههای این کوه سر به فلک کشیده به قله نزدیک کنند، یعنی آنهایی که عطش حیات طیبه دارند و علاقه به مسائل انسانی، قرآنی و معنوی دارند، اینها متعلم راه درست هستند، عاشقان و علاقمندان اهل بیت (ع) هر کدام به اندازه همتشان تلاش میکنند خودشان را به آنهایی که در قله هستند نزدیک کنند.
دسته سوم هم اصلاً قله را نمیبینند، انگیزهای برای رفتن به بلندی ندارند و برخلاف این مسیر حرکت میکنند، آنهایی که به سمت قله میروند گویا به سمت بهشت میروند و درجات میپیمانند، آنهایی که برعکس قله حرکت میکنند به سمت درکات جهنم میروند، آنهایی که به سمت بهشت و قله حرکت میکنند اینها از دنیا فاصله میگیرند و به آخرت معنوی نزدیک میشوند، آنهایی که به سمت پایین میآیند به دناعت و پستی دنیا مبتلا شده و زمینگیر میشوند، اینها فقط چیزهایی که زمینی هستند به چشمشان میآید و مسائل معنوی را نمیفهمند و علاقهای هم به فهمیدنش ندارند.
این مسئله به سواد ظاهری و علم ظاهری ما آدمها ربطی ندارد، ممکن است کسی سواد زیادی اندوخته باشد اما بسیار بیخبر از عالم معنا باشد، ممکن است کسی سوادی نداشته باشد اما قله حیات طیبه را پیموده باشد، البته باید تلاش کنیم سوادمان را هم افزایش بدهیم و علم و دانش کسب کنیم.
خیلی از بزرگان ما هستند که شاید در قدیم زمینه برایشان فراهم نبوده که درس بخوانند اما از طریق گوششان، پای منبر، پای دعا و مناجات، آنقدر درب خانه خدا را زدهاند که درها به رویشان باز شده و از فیوضات معنوی برخوردار شدهاند.
امیرالمؤمنین (ع) در ادامه فرمودند علم و دانش از مال بهتر است، علم تو را حفظ میکند، علم نمیگذارد تو پایت را کج بگذاری، هر کجا پایمان را کج میگذاریم بهخاطر جهل است، البته آدمهایی را هم داشتهایم که علم داشتهاند اما پایشان را کج گذاشتهاند، از این کلام امیرالمؤمنین (ع) مشخص میشود آن چیزی که آنها داشتهاند علم نبوده است، از چنین علمی باید به خدا پناه برد، چون این علم بیفایده است، کسی که علم داشته باشد فتنهگر نمیشود و مردم را دعوت به فتنه نمیکند، چرا که علم نور است، نور هرگز آدم را در تاریکی قرار نمیدهد.
امیرالمؤمنین (ع) در ادامه فرمود علم تو را حفظ میکند و نگهبان تو میشود اما مال را تو باید حفظ کنی، لذا معمولاً آنهایی که مال زیادی دارند گرفتارند، چون دائم در تلاشند آن را حفظ کنند، وقتی کسی مال زیادی داشته باشد در حکم انباردار است، یک عمری باید برای نسلهای آینده انبارداری کند، حتی گاهی در این مال خمس، زکات، حقالناس و این قبیل چیزها هم هست.
بنابراین برخیها در دنیا انبارداری میکنند و در قیامت باید برای ریال به ریال این پول جواب پس بدهند.
حضرت در ادامه میفرماید وقتی مال را خرج میکنی کم میشود اما علم را وقتی خرج میکنی زیاد میشود، قانون خدا این طور است که اگر هر چیزی را که میدانیم به دیگران بیاموزیم باعث میشود علم ما فزونی یابد و چیزهای بیشتری یاد بگیریم.
حضرت در ادامه فرمود علم با خرج کردن و انفاق کردن، پاک میشود و رشد میکند، باید زکات علم را داد، یعنی باید علم را به دیگران آموخت.
حضرت در ادامه فرمود آن کسی که مال را تولید میکند، وقتی مالش میرود گویا خودش هم میرود، مال تولید شده، وقتی که تمام شد، دیگر تمام شده و چیزی از آن باقی نمیماند اما علم این طور نیست که از بین برود، تا دنیا دنیاست علما باقی میمانند، بنابراین مال این طور است که هم تولیدکنندهاش همیشگی نیست، هم آن چیزی که تولید شده همیشگی نیست اما علم و عالم همیشگی هستند.
حضرت در ادامه فرمودند باید بهصورت عالمانه دین داشت، برای مثال یک وقت ما یک دعا را میخوانیم بدون اینکه معنای آن را بدانیم، وقتی معنای این دعا را از ما میپرسند میگوییم ما هر آنچه اجدادمان گفتهاند را تکرار میکنیم، اگر این طور باشیم دین ما عالمانه نیست، البته فقط بحث معنا نیست، باید به سمت و سوی معرفت رفت.
ما در نماز باید حتماً مرحله معنایی را بگذرانیم اما نباید در معنا توقف کنیم، آیا اینکه معنای جملات نماز را نمیدانیم کار خوبی است؟ خیر اصلاً خوب نیست، اگر معنا را بدانیم و در هنگام نماز فقط به معانی توجه کنیم خوب است؟ خیر این هم خوب نیست، ما باید معنا را بفهمیم و از آن بگذریم.
در حدیثی که منسوب به امام حسین (ع) است حضرت فرموده کتاب خدای عزوجل در چهار مرحله است، اولی عبارت است، یعنی آیات قرآن کریم و کلمات نماز یک عبارت دارد، عبارت همخانواده عابر، معبر و عبور است، باید از عبارت عبور کرد، ترجمه، تفسیر، معنا، کلمات، تجوید و قرائت زیرمجموعه عبارت هستند، نباید در عبارت ایستاد، عبارت محل عبور است، مراحل بعدی شامل اشارات، لطائف و حقایق هستند.
برای مرحله لطائف، اشاره به یک مثال خالی از لطف نیست، در روایتی در تفسیر برهان آمده که گفته میشود در سوره تین منظور از «والتین و الزیتون» امام حسن (ع) و امام حسین (ع) است، منظور از «و طور سینین» امیرالمؤمنین (ع) است، منظور از «و البلد الامین» پیامبر (ص) است، مرحله چهارم یعنی مرحله حقایق نیز مربوط به انبیاست.
امیرالمؤمنین (ع) در ادامه فرمودند با شناخت، علم و دانش دین ارزش پیدا میکند، باید با معرفت و علم قرآن خواند، هر وقت قرآن قرائت میکنیم دنبال درک و فهم باشیم.
چه بسا تلاوتکننده قرآنی که در حین تلاوت قرآن، همین قرآن او را لعنت میکند، برای مثال کسی که به پدر و مادرش ظلم میکند و آیات مربوط به احسان به پدر و مادر را میخواند، کسی که حرف رهبرش را نمیشنود، مصلحت مملکتش را نمیفهمد، دلبسته صهیونیستها و آمریکاییهاست اما آیات مربوط به مشرکین و یهود را میخواند که خداوند فرموده اینها بزرگترین دشمنان شما هستند، آدمی که خمس و زکات مالش را نمیدهد اما آیات مربوط به زکات را میخواند، همان آیات این افراد را نفرین میکنند.
بنابراین آدم باید در آیات قرآن تدبر کند و حقایق و معارف قرآنی را با معرفت و علم ببیند، امیرالمؤمنین (ع) در ادامه فرمود اگر انسان با علم و معرفت دینش را بفهمد، طاعت، بندگی و مطیع بودن را در زندگی دنیا خواهد داشت، هر کس عالم شد در پیشگاه خدا خضوع، خشوع و بندگی پیدا میکند.
امیرالمؤمنین (ع) در ادامه فرمود چنین کسی بعد از اینکه از دنیا رفت خاطرات خوب از او در اذهان و افکار مردمان باقی میماند، برای مثال شهید مطهری بیش از 4 دهه است که به شهادت رسیدهاند اما ما هنوز خودمان را مدیون افکار عرفانی و معرفتی حکیمانه آن مرد بزرگ میبینیم، امام (ره) چندین سال است که به رحمت خدا رفتهاند اما ما همیشه خودمان را مدیون ایشان و رهنمودهایشان میدانیم.
امیدواریم خدای متعال دلهای همه ما را به نور ایمان روشن کرده و عاقبت امر ما را ختم به خیر بفرماید.