نماینده ولیفقیه در استان قزوین در جلسه تفسیر قرآن کریم گفت: همه عالم تجلی اسماء الهی است.
آیتالله عبدالکریم عابدینی در جلسه بیستوپنجم تفسیر قرآن کریم (۲۱ خرداد ماه ۱۴۰۲) در ادامه تفسیر سوره مزمل اظهار کرد: خداوند در آیه 8 سوره مزمل فرموده «وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا»، یعنی (و نام پروردگار خود را ياد كن و تنها به او بپرداز).
خداوند در این آیه فرموده اسم پروردگارت را یاد کن، همه عالم تجلی اسماء الهی است اما هر شیء و هر موجودی به اندازه شایستگی، لیاقت و ظرفیت وجودیاش میتواند بیانگر اسماء الهی باشد، بر این اساس انبیای عظام و ائمه اطهار (ع) بالاترین تجلیات اسماءالله در عالم هستی هستند.
وقتی ما آنها را میبینیم جلوه خدا و عظمت خدا را میبینیم، آنها به معنای حقیقی کلمه آیت حق و آیتالله هستند، در حدیث هم از امیرالمؤمنین (ع) تحت عنوان آیتالله العظمی نام برده شده است، یعنی امیرالمؤمنین (ع) پس از رسول اکرم (ص) با عظمتترین آیه خداست.
آیه 8 سوره مزمل ما را به سوره علق میبرد که خداوند گفت به نام پروردگارت بخوان؛ هر کجای عالم را که درست نگاه کنیم به یک معنا اسم خدا، آیه خدا و نشانه خدایی را تماشا میکنیم، هر چیزی در عالم نشانه گویاست و حقایق را برای ما تفسیر میکند، هر چیزی برای ما راهنما میشود که خدا یگانه است، یعنی هم نشان خدایی خداوند است و هم نشان یگانگی خداست.
در آیه 8 سوره مزمل کلمه «تَبَتَّل» آمده که ریشه آن بتل است، بتل در لغت به معنای جدا کردن چیزی از چیز دیگر، منقطع کردن و بریدن چیزی از جای دیگر است، «تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا» یعنی زمینگیر نباش، به دنیا وابسته نباش، خودت را از این عالم مادی و دنیایی جدا کن و خودت را به خدایی متصل کن که تو را آفریده و بدان که «انا لله و انا الیه راجعون».
مثل این است که بخواهند یک طفل را از شیر مادر جدا کنند و بگویند تو یک زمان و در یک مقطعی نیاز داشتی استخوانبندی با شیر مادر شکل بگیرد اما قرار نیست همینطور ادامه پیدا کند، تو باید از این شیر جدا شوی، رزق و روزی تو بعد از شیر چیزهای دیگری هستند، خدای متعال هم ما را در عالم طبیعت قرار داده و ما را وابسته به طبیعت آفریده اما نیافریده که ما هم جزو طبیعت بشویم بلکه ما را به طبیعت آورده تا فطرت ما بال و پر بگیرد، راه پرواز را پیدا کرده، رشد کند و خودش را از این طبیعت مادی جدا کند.
انسان باید به این فهم، درک و عمل برسد که بداند عظمت او وابستگی به دنیا نیست بلکه جدا شدن از دنیاست، بداند که خدای متعال دنیا را مثل شیر مادر و حتی یک مرحله قبل از شیر مادر یعنی زمانی که در رحم مادر بوده قرار داده است، مثل همان انقطاع از تغذیه در رحم مادر، ما باید به بلوغی برسیم که بتوانیم از عالم ماده و دنیا کنده شویم و به عالم دیگری وابسته شویم.
باید بدانیم ما فقط جسم نیستیم، برای مثال یک نفر ماشین دارد و تصور میکند همه هستیاش همین ماشین است، به او میگویند ماشین یک وسیلهای در اختیار شماست، همچنین ممکن است یک نفر تصور کند ما فقط شکم و جسم هستیم اما باید بدانیم ما فقط جسم نیستیم، بلکه آدم هستیم، آدمیت چشم، گوش، دست و پا نیست، اگر کسی تصور کرد همه ارزش او به آن ساختمانی است که در آن زندگی میکند، آن ماشینی است که با آن رفتوآمد میکند یا آن جسمی است که دارد سخت در اشتباه است.
بنابراین آیه 8 سوره مزمل میخواهد به ما یاد بدهد که از خانه و ماشین کنده شوید، از میز، صندلی و مقام جدا شوید، از لذایذ دنیایی، هواهای نفسانی، خیالات و اوهام جدا شوید، همه عالم را تجلی خدا ببینید، خودتان را هم محتاج خدا با این تجلیات ببینید، هر چه خلوص پیدا شود، به همان اندازه لیاقت انسان در اینکه آیه، نشانه و تجلی اسماء الهی شود جدیتر خواهد بود.
بنابراین بتل به معنای جدا کردن چیزی از چیز دیگر است، مفهوم آیه 8 سوره مزمل این است که شما مسافر آخرت هستید، خودتان را از این چیزهایی که شما را زمینگیر و خانهنشین کرده و به مادیت گره زده جدا کنید.
خداوند در آیه 157 سوره اعراف فرمود «وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»، یعنی (بارهای تکالیف سنگین و زنجیرههای جهل، بیخبری و بدعت را که بر دوش عقل و جان آنان است برمیدارد؛ پس کسانی که به او ایمان آوردند و او را در برابر دشمنان حمایت کردند و یاریاش دادند و از نوری که بر او نازل شده پیروی نمودند، فقط آنان رستگارانند).
اصل رسالت پیغمبر این بوده که آدمها را از زنجیرهای جهل آزاد کند، پیش از زمان پیامبر (ص) افراد همه آرمانهایشان به شترهایشان وصل بود و همه فخرشان به تیزی شمشیر یا به قوم و قبیلهشان بود، پیغمبر آمد گفت هیچ کدام از اینها دلیل برتری نیست، «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ».
پیامبر (ص) آمد اینها را مطرح کرد و انسان زمینگیر را ملکوتی کرد، انسان وابسته به ماده را خدایی کرد، آدمهایی بودند که از شمشیر و شتر میگفتند و میجنگیدند و خون میریختند، پیغمبر (ص) از اینها آدمهایی را درست کرد که مطابق آیه 2 سوره انفال «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ» بودند.
کتب لغوی متنوعی در باب لغات قرآن وجود دارد، از آن جمله میتوان مصباحالمنیر و مفردات راغب اصفهانی را نام برد، کتابی که بیشتر به ما نزدیک است مجمعالبحرین است که جلدهای مختلفی از آن چاپ شده است، مجمعالبحرین را مرحوم طریحی نوشته است، طریحی روایاتی هم نقل کرده و مجموعه روایاتش هم اهمیت دارد و بزرگان برای روایات او اعتبار و احترام خاصی قائلاند.
مرحوم طریحی در مجمعالبحرین لغات قرآن را معنا کرده و لغات مشکل روایات را هم معنا کرده است، در کتاب مفردات راغب آمده معنای «تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا» این است که وقتی نماز میخوانی خودت را از همه جا جدا کن و فقط خدایی باش، در عبادت و اخلاص فقط خدا را ببین، به آیه دیگری از قرآن هم استناد کرده و گفته در آیه 91 سوره انعام خداوند فرموده «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ»، یعنی (بگو خدا، سپس آنان را رها کن تا در باطلگویی و خرافاتشان بازی کنند).
همچنین راغب اصفهانی گفته اینکه کسی بخواهد خدایی شود معنایش این نیست که باید حتماً از دنیا کنده شود، ازدواج نکند، فرزند نداشته باشد، مال دنیا جمع نکند، خانه نسازد و در غار زندگی کند، ما میتوانیم ضمن اینکه زندگی میکنیم وابسته به دنیا هم نباشیم، یعنی ما سوار دنیا باشیم و دنیا سوار بر ما نشود، ما دنیا را وسیله بدانیم اما وسیله و ابزار دست دنیا نشویم، این دو نگاه خیلی متفاوت هستند.
راغب اصفهانی در ادامه گفته همان رسول گرامی که اسلام را برای ما آورده، فرموده ازدواج کنید و تکثیر شوید، فرزندآوری داشته باشید، من به شما در میان امتها مباهات میکنم که جمعیتتان زیاد باشد، بنابراین «تَبَتَّل» به معنای منزوی شدن از دنیا و گوشهگیری به معنای رهبانیت که در برخی فرقههای مسیحی باب است، در اینجا مدنظر نیست.
مرحوم شیخ طوسی صاحب تفسیر گرانقدر تبیان است، تبیان 10 جلد است، تبیان امالتفاسیر است و شیعه و سنی بسیار از آن استفاده کردهاند، در این تفسیر آمده خدا به رسولش فرمود دعاگونه با «تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا» با خدا ارتباط بگیر، یعنی مردانه از همه چیز بِبُر و به خدا وصل شو، خودت را جدا کن و به سمت بندگی خدا برو، برای اینکه خدا ما را برای غیر عبادت نیافریده است.
هر کاری هم داریم باید آن را به خدا ربط بدهیم، یعنی برای مثال اگر کشاورز هستیم باید کشاورزی خود را به خدا ربط بدهیم، موقعی که نهال میکاریم بسمالله بگوییم، موقعی که بذر میپاشیم به نام خدا انجام دهیم، شغلی را که در کارخانه به ما میسپارند به نام خدا و به یاد خدا باشد و برای رضای خدا شروع کنیم، در این صورت همه کارها زیبا میشود و دیگر آدم به سراغ تولیدی نمیرود که به درد مردم نمیخورد، به سراغ تقلب در محصولاتی نمیرود که به درد مردم نمیخورد، اخلاقش هم درست میشود، نمیرود به سراغ شغلی که ارزش خدمترسانی به بندگان خدا را ندارد و به درد دنیا و آخرت نمیخورد، بنابراین شغل باشرافت و خداپسندانهای انتخاب میکند و رشته درسی و تحصیلی او نیز علم مفید خواهد بود.
گفته شده اینکه به حضرت مریم (س)، مریم بتول گفته میشود و به حضرت زهرا (س) نیز بتول میگویند، برای این است که اینها از دنیا جدا شدهاند و متوجه شدند که متعلق به دنیا نیستند، ندیدهایم به حضرت زینب (س) بتول بگویند اما عملاً آن نگاهی که حضرت داشتند یعنی ایشان نیز در همین مقام بوده و از دنیا کنده شده و وابسته به دنیا نبودند.
امام حسن عسکری (ع) فرمودهاند برای دنیایت به گونهای کار کن و فعال باش که گویا میخواهی همیشه میخواهی زنده باشی، در عین حال برای آخرتت هم به گونهای برنامهریزی کن که گویا فردا آخرین روز زندگی توست، اگر این دو را در کنار هم داشته باشیم معنای «تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا» را میفهمیم و با این دو تنظیم میشویم.
تفسیر النکت و العیون نوشته ماوردی در 6 جلد است، در این کتاب تفسیر آمده هر کاری میکنیم حواسمان باشد که از خدا پرسش کنیم خدایا تو میخواستی من این کار را انجام دهم یا نمیخواستی؟ اگر نمیخواستی من اشتباه کردم که این کار را انجام دادم و اگر هم میخواستی من خیلی خوشحالم که این کار را انجام دادم، هر حرفی که میزنیم، هر کاری که میکنیم، هر تصمیمی که میگیریم، هر شغلی که انتخاب میکنیم، هر رشته تحصیلی که دنبال میکنیم، هر کتابی که میخواهیم مطالعه کنیم، هر دوستی که انتخاب میکنیم و هر دشمنی که اعمال میکنیم به خدا عرضه کنیم که خدایا تو همین را میخواستی؟ این زمینهساز تحقق «تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا» است.
میگویند یک معنای بسمالله الرحمن الرحیم این است که از خدا استعانت و یاری میخواهیم، یک معنایش هم این است که تبرک میجوییم به نام خدا تا کارمان با برکت باشد، یک معنا هم اینکه بسمالله الرحمن الرحیم استیذان است، استیذان یعنی از خدا اجازه میگیریم، میگویند هر کار بااهمیتی بدون بسمالله الرحمن الرحیم ابتر و بیسرانجام است، اگر هر کاری بدون ربط به خدا باشد «ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ» و فانی است و اگر کاری خدایی باشد «مَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ» و ماندگار خواهد بود.
وقتی میخواهیم کاری ماندگاری پیدا کند باید از خدا اذن بگیریم که خدایا میخواهیم فلان کار را انجام دهیم، آیا تو اجازه میدهی؟ زمانی با یک حزب، جناح، رئیس و مرئوس و خیلی چیزهای دیگر توافق و هماهنگی جور میکنیم و تنها کسی که خیلی احساس نیاز نمیکنیم با او هماهنگ باشیم، همان کسی است که خیلی به هماهنگی او احتیاج داریم.
اگر بسمالله الرحمن الرحیم را جدی بگیریم و هر کاری را که میخواهیم شروع کنیم از خدا موافقت اصولی بگیریم، این گونه صاحب عزت میشویم و کارهایمان ماندگار و جاودانه خواهند شد و برکت در آنها میآید.
همچنین ماوردی گفته هر وقت خواستید قرآن قرائت کنید، ابتدا با بسمالله الرحمن الرحیم آغاز کنید، رسول گرامی اسلام فرمودند هر کاری بدون بسمالله ابتر میشود، ماوردی گفته در قرآن هر کجا خدا وعده داد و بشارتی دیدید به بشارت خدا دل ببندید، هر کجا هم خدا وعیدی گفت و هشدار داد و انذار کرد، از آن انذار بپرهیزید.
رهبر حکیم انقلاب در سخنرانی 14 خرداد در رابطه با یکی از رموز موفقیت امام خمینی (ره) اینگونه فرمودند که امام به وعدههای خدا اعتماد داشت، یعنی برای مثال به «إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُركُم» اعتماد داشت، هر کسی در زندگی به این اعتماد نیاز دارد، امام (ره) به «إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُركُم» اعتماد کرد و نتیجه بزرگی را گرفت.
رسول خدا (ص) میفرماید من همه وجودم را تسلیم خدای متعال کردهام، پیغمبر (ص) ما تنها نبود و علی (ع)، فاطمه (س)، حسنین (ع)، ابوذر، سلمان و خیلی افراد را داشت، خیلی از رسمهای مذهبی، معنوی و دعایی که ما داریم سرمایه عظیمی هستند که ما از کنار آنها سربسته و دربسته میگذریم، برای مثال در بخشی از دعای کمیل میخوانیم «بِسُلْطَانِكَ الَّذِي عَلاَ كُلَّ شَيْ ءٍ»، یعنی خدایا سلطنت تو علو و برتری بر هر چیزی دارد، آن خدایی که علو و برتری او بر همه عالم مستولی است قرار نگذاشته که کافران بر مسلمانان مسلط باشند و خیلی بد است که مسلمانان زیر سلطه کفار بروند.
آنهایی که به نام مسلمان زیر سلطه کفار رفتهاند، اگر این معانی قرآنی را ببینند باید سرافکندگی خود را با تمام وجود احساس کنند، در ادامه در دعای کمیل آمده «بِوَجْهِكَ الْبَاقِي بَعْدَ فَنَاءِ كُلِّ شَيْ ءٍ وَ بِأَسْمَائِكَ الَّتِي مَلَأَتْ أَرْكَانَ كُلِّ شَيْ ءٍ»، هر چیزی را در عالم میبینید قوام، قیام، موجودیت، وجودش و صمدیتش از خدای متعال است، هر چیز پیدا و پنهان شیء است، هر شیء پر از وجود خداست، ما اگر عالم را این گونه ببینیم دیگر کسی نمیتواند ظلم و گناه کند، کسی غافل نمیماند، کسی توکل به دیگری نمیکند، کسی از کسی نمیترسد و کسی تکلیفی را به خاطر ترس زمین نمیگذارد.
شما این را بیاورید کنار آیه 44 سوره مبارکه اسراء قرار بدهید که خداوند فرموده «تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا»، یعنی (آسمانهاى هفتگانه و زمين و هر كس كه در آنهاست او را تسبيح مىگويند و هيچ چيز نيست مگر اينكه در حال ستايش تسبيح او مىگويد ولى شما تسبيح آنها را درنمىيابيد به راستى كه او همواره بردبار و آمرزنده است).
در این آیه آمده هر چیزی و هر که در آسمانها و زمین است تسبیح خدا میکنند، هیچ چیزی نیست مگر اینکه مشغول تسبیح خداست، هر چیزی که هست آکنده از وجهالله بوده و مشغول تسبیح خداست، نمیشود چیزی باشد که مشغول تسبیح خدا نباشد.
این بخش از دعای کمیل میتواند در فهم آیه 8 سوره مزمل نیز دست ما را بگیرد و کمکی برای ما باشد، ماوردی در تفسیر بخش دوم آیه 8 سوره مزمل گفته میتوان 4 نکته در مورد «تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا» گفت، این بخش یعنی از همه چیز کنده شو و فقط برای خدا باش، در عبادت و بندگی نیز فقط خدا را بنده باش، از همه چیز خودت را جدا کن و جدی منقطع باش، البته معنای انقطاع این نیست که از مردم جدا شویم، مردم را نبینیم و با مردم تعامل نداشته باشیم، از اینها باید نهی کرد.
در کتاب شریف کافی آمده که ابیبصیر میگوید من از امام صادق (ع) درباره دعا سؤال کردم اینکه ما هنگام دعا دستهایمان را بالا میبریم چیست؟ حضرت فرمود اینکه دست را بالا میآورید 4 نوع باید باشد، برای هر دعا باید یک طور دست را بالا آورد، اگر به خدا پناه میبرید و استعاذه میکنید و از گناهان با توبه و عنابه به خدا روی آوردید دستتان را رو به قبله کنید، اگر برای رزق و روزی دعا میکنید باطن دستتان را به سمت آسمان کنید، اگر برای «تَبَتَّل» دعا میکنید با انگشت سبابه انقطاع داشته باشید و روی خدا متمرکز شوید، در ابتهال هم دستتان را از سر بالاتر ببرید و دعا کنید، در دعای تضرع هم سبابه را به حرکت در آورید و مثل کسی که ترس و واهمه از جهنم و عذاب دارد، مضطربانه با خدا حاجت خود را در میان بگذارید.
همچنین خیلی از جملات مناجات ارزشمند شعبانیه را میتوان برای فهم آیه 8 سوره مزمل استفاده کرد، مخصوصاً اوایل این دعا میگوییم «وَ بِیَدِكَ لا بِیَدِ غَیْرِكَ زِیَادَتِی وَ نَقْصِی وَ نَفْعِی وَ ضَرِّی إِلَهِی إِنْ حَرَمْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَرْزُقُنِی وَ إِنْ خَذَلْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُنِی»، یعنی فقط و فقط به دست توست و به دست غیر تو نیست هر چیزی که قرار است به من اضافه شود، هر نفع و ضرری بخواهد به من برسد دست توست.
در اواخر این مناجات هم میبینیم که آمده «الهى هَبْ لى کَمالَ الْانْقِطاعِ إلَیْکَ وَ أَنِرْ أَبْصارَ قُلُوبِنا بِضیاءِ نَظَرِها إِلَیْکَ حَتّى تَخْرِقَ أَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إلى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصیرَ أرْواحُنا مُعَلَّقَةً بعِزِّ قُدْسِکَ»، این جملات نیز بسیار به درک آیه 8 سوره مزمل کمک میکنند.