نماینده ولیفقیه در استان قزوین در جلسه تفسیر قرآن کریم به شرح نامهای یومالجمع و یومالفصل قیامت پرداخت.
آیتالله عبدالکریم عابدینی در جلسه شصتوهفتم تفسیر قرآن کریم که در تاریخ 20 خرداد 1403 در مسجد شیخالاسلام برگزار شد، اظهار کرد: خدای متعال در آیات 12، 13، 14 و 15 سوره مرسلات میفرماید «لِأَيِّ يَوْمٍ أُجِّلَتْ، لِيَوْمِ الْفَصْلِ، وَمَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الْفَصْلِ، وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ»، یعنی (براى چه روزى تعيين وقت شده است، براى روز داورى، و تو چه دانى كه روز داورى چيست، آن روز واى بر تكذيبكنندگان).
در قرآن کریم و روایات برای روز قیامت اسامی مختلفی ذکر شده است، یومالجمع و یومالفصل از اسامی قرآنی روز قیامت هستند، میخواهیم این دو نام را در کنار هم ببینیم، یومالجمع با یومالفصل ظاهراً دو معنای متفاوت دارند، وقتی میگوییم روز قیامت یومالجمع است یعنی همه جمع میشوند و حضور دارند، وقتی میگوییم روز قیامت یومالفصل است، یعنی آدمها در قیامت با هم فرق میکنند، یک عده یک طور و یک عده طور دیگری هستند.
حال ببینیم یومالجمع و یومالفصل چه جایگاهی در قرآن و چه جایگاهی در روایات دارند، توجه به این معنا که روز قیامت روز یومالجمع و یومالفصل است و توجه به روایات در این زمینه میتواند در روحیات و رفتار ما مؤثر باشد که بخواهیم خودمان را برای قیامت آماده و مهیا کنیم.
در باب یومالجمع بودن روز قیامت به سراغ آیات قرآن میرویم، خدای متعال در آیه 87 سوره نساء میفرماید «اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِيثًا»، یعنی (خدای یگانه، هیچ خدایی جز او نیست؛ محققاً همه شما را در روز قیامت که شک در آن نیست جمع آورد، و کیست که راستتر از خدا سخن گوید؟)
خدای متعال در این آیه میفرماید چه کسی از خدا راستگوتر است، همه کلام خدا صدق است، خدایی که کلام او صدق است فرموده حتماً و حتماً شما را برای روز قیامت جمع میکنیم.
خدای متعال در آیات 47 تا 50 سوره واقعه میفرماید «وَكَانُوا يَقُولُونَ أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُون، أَوَآبَاؤُنَا الْأَوَّلُونَ، قُلْ إِنَّ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ، لَمَجْمُوعُونَ إِلَى مِيقَاتِ يَوْمٍ مَعْلُومٍ»، یعنی (و ميگفتند هنگامي كه ما مرديم و خاك و استخوان شديم آيا برانگيخته خواهيم شد؟ يا نياكان نخستين ما؟ بگو اولين و آخرين، همگي در موعد روز معيني جمع ميشوند).
خدای متعال در این آیات میفرماید منکران قیامت مستمراً و دائماً این طور صحبت میکنند که وقتی ما مُردیم، خاک شدیم و استخوانهای ما پوسید، آیا در قیامت دوباره بر میخیزیم؟ اندکی استهزاء هم در کلام اینها دیده میشود.
خدای متعال به فرستاده خود فرمان میدهد که به آنها بگو اولین و آخرین، همگی در وعدهگاه روز رستاخیز جمع میشوند، یعنی قیامت یومالجمع است.
خدای متعال در آیه 103 سوره هود میفرماید «إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِمَنْ خَافَ عَذَابَ الْآخِرَةِ ذَلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَذَلِكَ يَوْمٌ مَشْهُودٌ»، یعنی (قطعاً در اين يادآوريها براى كسى كه از عذاب آخرت مىترسد عبرتى است آن روزى است كه مردم را براى آن گرد مىآورند و آن روز روزى است كه جملگى در آن حاضر مىشوند)، خدای متعال در این آیه میفرماید قیامت روزی است که آدمها همه آنجا جمع میشوند، یومالجمع است.
خدای متعال در آیه 9 سوره تغابن میفرماید «يَوْمَ يَجْمَعُكُمْ لِيَوْمِ الْجَمْعِ ذَلِكَ يَوْمُ التَّغَابُنِ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِحًا يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ وَيُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ»، یعنی (روزى كه شما را براى روز گردآورى گرد مىآورد آن روز حسرت خوردن است و هر كس به خدا ايمان آورده و كار شايستهاى كرده باشد بديهايش را از او بسترد و او را در بهشتهايى كه از زير درختان آن جويبارها روان است درآورد در آنجا بمانند اين است همان كاميابى بزرگ).
خدای متعال در این آیه میفرماید قیامت روزی است که در آن همه جمع میشوند، قیامت یومالتغابن است، یعنی آدمها همه احساس میکنند مغبون شدهاند، آنهایی که هم که خیلی موفق بودهاند باز میگویند ما میتوانستیم بهتر از این و بیشتر از این موفق باشیم، فلذا برای همه یومالتغابن است.
آیات دیگری هم هست که علیرغم اینکه کلمه جمع در آنها نیست، اما یومالجمع بودن قیامت را نشان میدهد.
حال برویم آیات مربوط به یومالفصل را بررسی کنیم، محوریترین آیه در رابطه با یومالفصل، آیه 13 سوره مرسلات است،
حال ببینیم یومالفصل چه جایگاهی در آیات قرآن دارد و ما چگونه باید این فصل را با استمداد از آیات قرآن کریم برای خودمان تبیین کنیم و با قرائت این آیات، از آنها تأثیر بگیریم.
خدای متعال در آیات 38 و 39 سوره مرسلات میفرماید «هَذَا يَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْنَاكُمْ وَالْأَوَّلِينَ، فَإِنْ كَانَ لَكُمْ كَيْدٌ فَكِيدُونِ»، یعنی (اين همان روز داورى است شما و جمله پيشينيان را گرد مىآوريم، پس اگر حيلتى داريد در برابر من بسگاليد)، این آیه از آن دسته آیاتی است که هم یومالجمع و هم یومالفصل بودن قیامت را نشان میدهد، خدای متعال در این آیه میفرماید این روز، روز فصل است و شما و همه کسانی که قبل از شما بودهاند را جمع میکنیم، اگر میتوانید حیله، کید و مکری را به کار بگیرید، اما نمیتوانید کاری کنید.
خدای متعال در آیات 17 و 18 سور نبأ میفرماید «إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ كَانَ مِيقَاتًا، يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجًا»، یعنی (قطعاً وعدگاه ما با شما روز داورى است، روزى كه در صور دميده شود و گروه گروه بياييد).
خدای متعال در این آیه میفرماید یومالفصل همان وقت و زمان وعده با خداست، روز فصلی است که شما با خدا قرار ملاقات دارید، آن موقعی که در صور دمیده میشود و مردم فوج فوج میآیند.
خدای متعال در آیه 40 سوره دخان میفرماید «إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ مِيقَاتُهُمْ أَجْمَعِينَ»، یعنی (در حقيقت روز جداسازى موعد همه آنهاست).
خدای متعال در این آیه میفرماید همه در روز فصل با خدا میقات دارند، این هم از آن دسته آیاتی است که هم یومالجمع و هم یومالفصل را نشان میدهد.
در ادامه این آیه هم آمده هیچ آدمی که با کس دیگری رفاقت و دوستی داشته و یا رابطه ولایی با هم داشتهاند، در قیامت نمیتواند برای دیگری کاری انجام دهد و نمیتواند مشکل او را حل کند، آن روز فقط خدا به هر کس رحم کند او کارش درست میشود.
خدای متعال در آیات 16 به بعد سوره صافات میفرماید کافرین میگویند آیا ما وقتی خاک شدیم و استخوانهایمان پوسید، باز مبعوث میشویم؟ آیا پیشینیان ما هم مبعوث میشوند؟ بگو بله، در حالی که شما خوار هستید، اینها وقتی در قیامت حاضر میشوند به آنان گفته میشود این همان یومالفصل است، همان که آن را تکذیب میکردید، این آیات سوره صافات برای تفسیر سوره مرسلات استفاده میشود.
خدای متعال میفرماید در قیامت کافرین به یکدیگر میگویند این روز همان است که وعدهاش را داده بودند و به ما گفتند چنین خواهد شد، این همان یومالفصل است که ما در دنیا آن را تکذیب میکردیم.
خدای متعال در آیات 33 تا 36 سوره قلم میفرماید (عذاب دنيا چنين است و عذاب آخرت اگر مىدانستند قطعاً بزرگتر خواهد بود، برای پرهیزکاران نزد پروردگارشان باغستانهای پر ناز و نعمت است، پس آیا فرمانبرداران را چون بدکاران قرار خواهیم داد، شما را چه شده و چگونه داوری میکنید).
این آیات بیان نحوه یومالفصل است، یعنی در دنیا ممکن است آدمها شناخته نشوند و خائن و خادم یک جور دیده شوند، اما وقتی قیامت میشود فصل، جدایی و مشخص مرزها اتفاق میافتد، خدای متعال در این آیات میفرماید آیا ما آدمهایی که نزد خدا تسلیم بودند و خدایی زندگی کردند را مانند مجرمین میبینیم؟ خیر، اینها فرق دارند.
اگر یومالفصل و یومالجمع را خوب ببینیم و پیشاپیش خودمان را آنجا تصور کنیم، این خیلی میتواند در تنظیمات شخصیتی، اعمال، اخلاق، رفتار و گویش ما مؤثر باشد.
خدای متعال در آیات 106 و 107 سوره آلعمران میفرماید «يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَكَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ، وَأَمَّا الَّذِينَ ابْيَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِي رَحْمَةِ اللَّهِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ»، یعنی (روزى كه چهرههايى سفيد و چهرههايى سياه شود، آنگاه به سياهرويان گويند آيا بعد از ايمانتان روى به كفر آورده بوديد؟ پس عذاب را به خاطر كفرى كه ورزيده بوديد بچشيد، و اما سپيدرويان در بهشت رحمت الهى جاويدانند).
خدای متعال در این آیات میفرماید در قیامت یک عده روسیاه و یک عده روسفید هستند، این همان معنای یومالفصل در قیامت است، در این روز به روسیاهان گفته میشود که آیا شما بعد از اینکه ایمان آوردید کافر شدید؟ همه ما پیشینه ایمانی داریم، چون همه ما با خدا عهد و پیمان بستهایم، خدا در این روز میگوید حالا بهخاطر کفری که ورزیدید عذاب بکشید.
در این دو آیه ما دو جور فصل و جدایی میبینیم، یک نوع جدایی آنهایی که روسفید و روسیاه هستند، یک نوع جدایی هم میبینیم که روسیاهان را به جهنم میکشانند و روسفیدها را به بهشت میبرند، یعنی دو شاهد برای یومالفصل در این دو آیه دیده میشود.
خدای متعال در آیه 257 سوره بقره میفرماید «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ»، یعنی (خداوند سرور كسانى است كه ايمان آوردهاند آنان را از تاريكيها به سوى روشنايى به در مىبرد ولى كسانى كه كفر ورزيدهاند سرورانشان [همان عصيانگران] طاغوتند كه آنان را از روشنايى به سوى تاريكيها به در مىبرند آنان اهل آتشند كه خود در آن جاودانند).
خدای متعال در این آیه فصل بودن و جدایی را نشان میدهد، یعنی در دنیا یک عده ایمان میآورند و از تاریکیها، ظلم، شرک و بدی در حال فرار و بیرون آمدن هستند و به سمت نور، حق و درستی حرکت میکنند، یک عده هم هستند که از نور، درستی، حق و انسانیت فراری هستند و همیشه مانند صهیونیستهای جنایتکار به ظلم، جنایت، خونریزی و حقکشی روی میآورند.
در قیامت یک مرتبه جهنم و بهشت تأسیس نمیشود، جهنم و بهشت با همین کارهایی که ما میکنیم ایجاد میشوند، خوبی آدمهای درستکار، آنها را تبدیل به بهشت میکند و آدمهای بد هم بدیهایشان آنها را به مرور زمان تبدیل به جهنم میکند، فلذا در قیامت به بهشتیان گفته میشود بهشت و به جهنمیان هم جهنم گفته میشود، خداوند میفرماید قیامت روزی است که جهنم سیار (آدم جهنمی ) را میآورند تا در جهنم ثابت بیندازند.
خدای متعال در آیه 76 سوره نساء میفرماید «الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا»، یعنی (آنان که ایمان آوردهاند، در راه خدا میجنگند؛ و کسانی که کافر شدهاند، در راه طاغوت میجنگند. پس شما با یاران شیطان بجنگید، که یقیناً نیرنگ و توطئه شیطان در برابر اراده خدا و پایداری شما سست و بیپایه است).
خدای متعال در این آیه میفرماید مؤمنین در راه خدا و کافران در راه طاغوت میجنگند، یعنی اینها با هم فرق دارند، وقتی در قیامت پردهبرداری شد، این دوگانگی آدمها هم ظهور میکند، امیرالمؤمنین (ع) فرمود بهشت دری دارد که مخصوص مجاهدین است و این برای اولیای خاص است.
پس آنهایی که در راه خدا مجاهدت میکنند در قیامت اهل بهشت خواهند شد و آنهایی که در مقابل خدا هستند، جهنمی خواهند بود.
یک فصل و جدایی هم وجود دارد که در آیه 20 سوره شوری آمده است، خدای متعال در این آیه میفرماید «مَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَمَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ»، یعنی (كسى كه كشت آخرت بخواهد براى وى در كشتهاش مىافزاييم و كسى كه كشت اين دنيا را بخواهد به او از آن مىدهيم ولى در آخرت او را نصيبى نيست).
خدای متعال در این آیه میفرماید دنیا مزرعه آخرت است، آدمها دو جور هستند، یک عده مزرعه دنیا را برای رفع و رجوع کارهای دنیویشان به کار میگیرند، یک عده هم مزرعه دنیا را برای آخرت استفاده میکنند، هر کس میخواهد از این دنیا که مزرعه آخرت است، برای کشت و زرع قیامتش استفاده کند، ما هم کمکش میکنیم و کشت و کارش را افزایش میدهیم.
هر دانهای که میکاریم هفت خوشه از او میروید و از هر خوشه صد دانه ایجاد میشود، به این ترتیب یک دانه تبدیل به هفتصد دانه میشود، خدای متعال در برخی جاها گفته وقتی کار خوبی انجام میدهید ما دو برابر به شما پاداش میدهیم، در برخی جاها هم میگوید بیحساب و کتاب پاداش میدهیم، در جایی هم میفرماید ده برابر پاداش میدهیم، علت اینها این است که آن بخشنده و انفاقکننده همه جا شرایطش یکسان نیست، یک موقع ممکن است کسی خودش گرسنه باشد اما به دیگران ببخشد، یک موقع ممکن است کسی چیزی را ببخشد که به شدت محتاج آن است و دیگری را بر خودش مقدم بدارد، یک موقع هم کسی اضافه مالش را انفاق میکند، به همین نسبت پاداشها هم متفاوت خواهد بود.
خدای متعال در آیه 20 سوره شوری میفرماید هر کس برای آخرت کشت و کار کند ما کِشتهاش را افزایش میدهیم، اما کسی که همه همّ و غمش این است که برای دنیا کار کند، در دنیا اندکی به او میدهیم اما در آخرت نصیب و بهرهای ندارد.
آن کسی که در دنیا فقط برای امور دنیوی به خودش زحمت داده، در آخرت میبیند که هیچ نصیب و بهرهای ندارد، در دنیا یک چیزی به او میدهیم اما در آخرت هیچ به او نمیدهیم.
در آیات 200 تا 202 سوره بقره نیز فصل و جدایی در دنیا و آخرت بیان شده است، خدای متعال در این آیات میفرماید در دنیا آدمهایی هستند که بهصورت مداوم دنیا را طلب میکنند، برایشان حلال و حرام فرقی ندارد و حتی با پارتیبازی حق دیگران را ضایع میکنند تا برای خودشان حق تولید کنند، برای اینها انسانیت و توحّش فرقی ندارد.
در ادامه این آیات آمده اینها بهرهای در آخرت ندارند، اما یک عده دیگر هم هستند که میگویند خدایا ما هر چیز دنیا را نمیخواهیم، ما حسنه را میخواهیم، خدایا ما نجات از آتش جهنم را هم از تو میخواهیم، اینها در آخرت بهره و نصیب دارند، خدا سریعالحساب است.
امیرالمؤمنین (ع) قسم یاد کرد و فرمود اگر تمام افلاک سبعه و آنچه در افلاک سبعه وجود دارد را به من بدهند و بگویند دانهای را از دهان مورچهای برگیر، این کار را نخواهم کرد.
خدای متعال در آیات 6، 7 و 8 سوره زلزال میفرماید «يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِيُرَوْا أَعْمَالَهُمْ، فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ، وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ»، یعنی (آن روز مردم به حال پراكنده برآيند تا نتيجه كارهايشان به آنان نشان داده شود، پس هر كه هموزن ذرهاى نيكى كند نتيجه آن را خواهد ديد، و هر كه هموزن ذرهاى بدى كند نتيجه آن را خواهد ديد).
خدای متعال در این آیات میفرماید مردم گروه گروه میآیند، همه منتظرند ببینند اعمالشان چه نتیجهای داشته است؟ در این روز هر کس ذرهای نیکی یا بدی کرده باشد نتیجه آن را خواهد دید، بین اینها مرز و فصل وجود دارد.
خدای متعال در آیات 8 و 9 سوره اعراف میفرماید «وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ، وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَظْلِمُونَ»، یعنی (و در آن روز سنجش اعمال درست است پس هر كس ميزانهاى عمل او گران باشد آنان خود رستگارانند، و هر كس ميزانهاى عمل او سبك باشد پس آنانند كه به خود زيان زدهاند چرا كه به آيات ما ستم كردهاند).
خدای متعال در این آیات میفرماید میزان در روز قیامت حق است، میزان به معنای وسیله وزنکننده است، یعنی آن چیزی که با آن اعمال ما را میسنجند، بنابراین در قیامت حق معیار سنجش است، یعنی این نمازی که خواندیم حق، درست و صحیح بود؟ لقمهای که خوردیم حق ما بود یا حقالناس بود؟ در قیامت با حق میسنجند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.
خدای متعال در ادامه میفرماید هر کس اعمالش با حق وزن شد و سنگین بود، این آدم رستگار است، هر کس اعمالش را سنجیدند و با حق جور در نمیآمد، اینها کسانی هستند که جان، شخصیت و انسانیتشان به خسران مبتلا شده است.
یک موقع خسران به معنای از دست رفتن سرمایه است، یعنی یک باغی داشتیم که آتش گرفت یا یک پولی داشتیم که دزد برد، یک موقع هم جانمان به خسران میافتد، یعنی این جانی که خدا برای بهشت و سعادت خلق کرده است، این جان دستخوش تاریکی، معصیت و ظلمت قرار میگیرد و سرمایه انسانی و حقیقت ملکوتی ما را به نابودی میکشاند.
خدای متعال در آیات 58 و 59 سوره غافر میفرماید «وَمَا يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَلَا الْمُسِيءُ قَلِيلًا مَا تَتَذَكَّرُونَ، إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ لَا رَيْبَ فِيهَا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ»، یعنی (و نابينا و بينا يكسان نيستند و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند نيز با مردم بدكار يكسان نيستند چه اندك پند مىپذيريد، در حقيقت رستاخيز قطعاً آمدنى است در آن ترديدى نيست ولى بيشتر مردم ايمان نمىآورند).
خدای متعال در این آیات میفرماید آدمهایی که چشم بصیرت دارند با آنهایی که از چنین نعمتی محروم هستند، یک جور نیستند، بین اینها فرق و فصل است، آنهایی که ایمان دارند و عمل شایسته انجام میدهند، با آنهایی که به دنبال گناه و معصیتاند یک جور نیستند، بین اینها هم فصل و فرق است.
درست است که در قیامت همه جمع میشوند، اما جمع نشدهاند که همدیگر را در آغوش بگیرند، بلکه همه از هم فرار میکنند.
کمیلبنزیاد میگوید امیرالمؤمنین (ع) دست مرا گرفت و به سمت صحرا برد، وقتی وارد صحرا شدیم دردمندانه نفس عمیق و طولانی کشید و گفت یا کمیل، این دلها ظرفها هستند، بهترین ظرفها آن ظرفی است که گنجایش آن بیشتر باشد، بهترین آدمها آنهایی هستند که شرح صدر داشته باشند.
سپس حضرت فرمود مردم سه دسته هستند، یک دسته عالم ربانیاند، یک دسته به دنبال علوم ربانی هستند و به آن علاقمندند، یک دسته نیز همج رعاع هستند، یعنی در حالت کلی یک دسته عالمان ربانی و عاشقان علوم ربانی هستند که در مقابل آنان آدمهای حزب باد قرار دارند که هیچ چیزی برای آخرت خود نیندوختهاند و هیچ شوقی به قرآن، دین، ذکر و ولایت ندارند، در دنیا و در قیامت بین اینها فصل است.
زراره میگوید خدمت امام زینالعابدین (ع) رسیدم، حضرت به من فرمود مردم در زمانه ما شش جور هستند، یک عده مثل شیر، یک عده مثل گرگ، یک عده مثل روباه، یک عده مثل سگ، یک عده مثل خوک و یک عده مثل گوسفند هستند، البته گوسفند در این روایات به معنای برکت است، یعنی کسانی که برای دیگران فایده دارند و شرّشان به کسی نمیرسد.
حضرت در ادامه فرمود آن پادشاهان و قدرتمندانی که صرفاً بهدنبال قدرت و زور هستند، اینها مثل شیر هستند، البته در اینجا شیر به معنای شجاعت نیست، شیر به معنای درّندهخویی است، آن بازاریهایی که وقت خریدن، دائم مال را مذمت میکنند اما در موقع فروش تا جایی که میتوانند از جنسشان تعریف و تمجید میکنند، اینها گرگ هستند.
حضرت در ادامه فرمود روباه آنهایی هستند که با دین شکمشان را سیر میکنند، یعنی دین را وسیله دنیا قرار میدهند و متدین بودن را وسیله کسب دنیا میدانند، اینها در دلشان یک چیز است و ظاهرشان یک چیز دیگری است، اینان مکاری دارند، منافقین این طورند، قلبشان یک جور و زبانشان یک جور دیگر است.
یک عده هم مثل سگ هار هستند، این حیوان ممکن است فرد را گاز بگیرد و زخمی کند، اما به ظاهر یک جوری رفتار میکند که مردم از شرّ زبان او به او احترام میگذارند.
یک عده هم مانند خوک هستند، اینها با هر گناه و معصیت اخلاقی که آنها را دعوت کنند، همراه میشوند، یعنی گویا دنبال فساد و فحشا میگردند.
یک عده هم هستند که در کشاکش روزگار ممکن است استخوانهایشان بشکند، برای مثال یک مؤمنی نمیگذارد بقیه حرام بخورند، این حرامخورندگان عصبانی میشوند و غیبت، تهمت، دروغ و هر بلایی بر سر این مؤمن میآورند که استخوانهای او را خرد کنند، این مؤمنینی که اهل خیر و برکت هستند در بین آن موجودات دیگر چگونه زندگی کنند؟ یعنی باید صبور و مؤمن حقیقی باشند که بتوانند ناملایمات را بگذرانند.