امروز :
Skip to main content

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین در جلسه تفسیر قرآن کریم به بیان معنا و مفهوم ذکر در سوره مرسلات پرداخت.

آیت‌الله عبدالکریم عابدینی در جلسه شصت‌وچهارم تفسیر قرآن کریم که در تاریخ 9 اردیبهشت ماه 1403 در مسجد شیخ‌الاسلام برگزار شد، اظهار کرد: خدای متعال در ابتدای سوره مرسلات قسم‌هایی را یاد کرده و سپس می‌فرماید همه این قسم‌ها برای این است که همه آن وعده‌هایی که خدا فرموده، محقق خواهد شد.

خدای متعال در آیه 5 سوره مرسلات می‌فرماید «فَالْمُلْقِيَاتِ ذِكْرًا»، یعنی (و القاكننده وحى‏‌اند)، مرحوم طبرسی صاحب تفسیر مجمع‌البیان درباره این آیه فرموده منظور از این آیه ملائکه هستند، ملقیات ذکر یعنی القاء کنندگان ذکر، آن‌هایی هستند که ذکر را در دل‌ها می‌اندازند، ملائکه ذکر را از طرف خدا در دل فرستادگان خدا می‌آورند، انبیاء هم آن ذکری که فرشتگان در دل آن‌ها انداخته‌اند و دل آنان را روشن و نورانی کرده‌اند را به دل امت‌ها می‌اندازند.

برای مثال آیات به دل نازنین رسول اکرم (ص) نازل می‌شود، آن حضرت هم آیه آیه را به دل بندگان خدا و مؤمنین می‌رساند و دل آنان را روشن می‌کند.

خدای متعال می‌خواهد با این کلمات ما را به شوق بیاورد، یعنی نباید از کنار این القائات انبیاء(ع)، رسول اکرم (ص) و ائمه (ع) بی‌تفاوت بگذریم.

عالی‌ترین، نورانی‌ترین و مغذی‌ترین غذاهای نورانی را برای ما آورده‌اند، ما نباید احساس بی‌اشتهایی کنیم، این طور نباشد که صرفاً در ماه مبارک رمضان به سوی قرآن برویم، باید دائم با ذکر و قرآن انس بگیریم و سر به سجده شکر بگذاریم و از خدای متعال شکرگزاری کنیم که جان ما را به ذکر نورانی کرده، قلب ما را به ذکر آرامش بخشیده و زندگی ما را با یاد، نام، امر و نهی خود پاک کرده است.

امیرالمؤمنین (ع) فرموده یک جاهایی از قرآن به نفع جاهای دیگر شهادت می‌دهند، همچنین حضرت فرموده‌اند یک جاهایی از قرآن نطق و تفسیر یک جاهای دیگری از قرآن می‌شوند.

چرا می‌گوییم منظور از «فَالْمُلْقِيَاتِ» ملائکه هستند؟ چون آن‌ها حامل ذکر هستند و ذکر را نشر می‌دهند تا هر کسی که شایستگی دارد و مخاطب ذکر است، آن را دریابد، القاء همان طرح به معنای افکندن است، القاء ذکر یعنی ذکر را پخش می‌کنند، نشر می‌دهند و در دل‌ها جا می‌اندازند، این موضوع در صفحه 629 جلد 10 مجمع‌البیان آمده است.

مرحوم علامه مجلسی در صفحه 261 جلد 30 بحارالانوار با تعبیر تفسیر اهل بیت (ع) فرموده است منظور از «فَالْمُلْقِيَاتِ» ملائکه هستند، ملائکه ذکر را در دل پیغمبر و ائمه (ع) می‌اندازند، یعنی حقایق ایمانی و نورانیت قرآن را به آن‌ها می‌رسانند.

سپس علامه می‌گوید خدا فرموده آیا ما نبودیم که برخی از اقوام گذشته را هلاک کردیم، اقوامی را هم که بعداً می‌آیند اگر راه اینان را بروند هلاک خواهند شد.

این‌ها چه کسانی هستند؟ آن‌هایی که با رسول خدا (ص) مخالفت می‌کنند، یعنی قرار بود اینان از طریق رسول خدا (ص) با ذکر همراه شوند اما مقابل ذکر لشکرکشی کردند و اهل ذکر را به شهادت رساندند، علامه مجلسی گفته این‌ها بنی‌امیه و بنی‌فلان بودند، یعنی آدم‌نما بودند.

تفسیر اطیب‌البیان مربوط به مرحوم طیب اصفهانی است، در جلد سیزدهم این تفسیر راجع به «فَالْمُلْقِيَاتِ ذِكْرًا» آمده است که مُلْقِيَات به معنای القاءکنندگان است، القاء انداختن شیء نزد غیر است، یعنی اینکه یک چیزی را جلوی یک نفر بیندازی یا از نظر معنایی، یک معنا را در دل یک نفر بیندازی.

القاء ذکر ملائکه بر انبیاء، انبیاء بر اُمم و علما بر جُهّال است، یعنی انبیاء ذکر را بر دل امت‌ها می‌اندازند، علما هم بر آن کسانی که نمی‌دانند القاء ذکر می‌کنند، یعنی باید این سیستم و نقشه پیاده شود، همه باید برویم از علما ذکر را بگیریم، علما هم از اهل بیت (ع) حقیقت ذکر را بگیرند، ائمه (ع) هم راجع به ذکر بیانات نورانی بسیاری دارند، همه قرآن ذکر است، پس باید این ذکر را دائم بگیریم، به دلمان بنشانیم و با ذکر نورانی شویم.

مرحوم طیب اصفهانی در ادامه گفته ذکر، قرآن مجید است و بیان احکام و دستورات الهی برای ذکر بندگان است، یعنی برای این است که بندگان بیایند دستورات الهی را یاد بگیرند و به آن‌ها عمل کنند و آن‌هایی که اهل غفلتند بیدار شوند، یعنی امت آگاه، هدایت و انذار از مخالفت با خدا، حق و دین شوند.

مرحوم علامه طباطبایی درباره آیه «فَالْمُلْقِيَاتِ ذِكْرًا» فرموده منظور از ذکر قرآن است، ملقیات و در رأس آن‌ها جبرئیل امین این ذکر را برای رسول گرامی اسلام می‌آورند، برای این کلمه ملقیات جمع آمده که جبرئیل تنها نمی‌آید، قرآن فرموده فرشتگانی که همه آن‌ها اهل کرامت و نیکومنش هستند همراه جبرئیل می‌آیند و دسته جمعی با یک هیبتی ذکر را برای پیغمبر می‌آورند.

مرحوم علامه طباطبایی در ادامه فرموده منظور از ذکر، مطلق وحی است، یعنی همه آنچه از طرف خدا بر هر پیغمبری نازل شد ذکر است، یعنی ملائکه آمدند برای رسول خدا قرائت کردند ذکری را که خدا فرستاده است.

سپس علامه طباطبایی فرموده آیات 3، 4 و 5 که خدا در آن‌ها سوگند خورده نظم دارند، مترتب بر یکدیگر هستند، اگر کتاب‌های آسمانی و قرآن کریم برای همه روشن شد، هر کسی که آن‌ها را یاد می‌گیرد به وسیله قرآن حق و باطل را تشخیص می‌دهد، به قرآن فرقان می‌گویند، یعنی فرق بین درست و نادرست، خوب و بد، ظلم و عدل و فرق بین حق و باطل با آیات قرآن روشن می‌شود.

خدای متعال در آیه 3 سوره مرسلات فرموده «وَ النّاشِراتِ نَشرا»، یعنی قرآن باید نشر پیدا کند، وقتی نشر پیدا کرد، نوبت به آیه 4 یعنی «فَالفارِقاتِ فَرقا» می‌رسد، وقتی فرق‌ها مشخص شد، نوبت به آیه 5 می‌رسد.

مرحوم علامه طباطبایی می‌فرماید مراد از ذکر در آیه 5 سوره مرسلات قرآن است که به رسول خدا (ص) می‌خوانند و ممکن است منظور وحی نازل بر همه انبیاء باشد که بر آنان خوانده می‌شد و صفات سه‌گانه یعنی نشر، فرق و القاء سه صفت است که مترتب بر یکدیگرند و پی در پی هم آمده‌اند.

یعنی ابتدا باید صحف آسمانی نشر شود تا فرق میان حق و باطل روشن شود، با نشر فرق‌ها تحقق خود را آغاز می‌کنند، بعد با القاء تحقق آن کامل شده و جا می‌افتد، بنابراین فرق، مرتبه‌ای از وجود نشر است که بر نشر مترتب می‌شود و القاء مرحله‌ای دیگر است که نشر را به کمال می‌رساند.

ما نباید از کلمه ذکر در آیه 5 سوره مرسلات راحت عبور کنیم، به سراغ برخی از آیات قرآن می‌رویم که موضوع ذکر در آن‌ها آمده است، البته باید بدانیم همه قرآن ذکر است، خدای متعال در آیات 41 و 42 سوره احزاب فرموده است «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا، وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا»، یعنی (ای کسانی که ایمان آورده‌اید ذکر حق و یاد خدا به دل و زبان بسیار کنید، و دائم صبح و شام به تسبیح و تنزیه ذات پاکش بپردازید).

معنای ذکر را باید از این طور آیات آغاز کرد، یعنی خدای متعال به ما می‌فرماید شما باید حواستان به خدا باشد، با خدا زندگی کنید و هماهنگ باشید، از صبح تا شام دائم در این حال و هوا باشید.

اگر در قیامت این آیات جلوی چشم ما بیایند و بگویند چقدر به ما توجه کردید و ما را در زندگی‌تان پیاده کردید، چقدر به یاد خدا بودید؟ اگر این سؤال از ما پرسیده شود چه پاسخی داریم بدهیم؟ بنابراین از اکنون خودمان را برای رویارویی با این آیه در قیامت آماده کنیم.

خدای متعال در آیه 9 سوره جمعه می‌فرماید «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»، یعنی (اى كسانى كه ايمان آورده‏‌ايد چون براى نماز جمعه ندا درداده شد به سوى ذكر خدا بشتابيد و داد و ستد را واگذاريد اگر بدانيد اين براى شما بهتر است).

خدای متعال در این آیه به ما می‌فرماید برای ذکر باید برنامه هفتگی داشته باشید، این را فقط به مأمومین نمی‌گوید، به امامان جمعه هم می‌گوید که ذکر و آیات قرآن باید خیلی جدی به مردم برسد، یعنی باید این القاء نبوی و علوی همیشه جاری باشد.

مثل این است که می‌گوییم دائم باید به گیاهان و درختان اکسیژن و نور برسد، به‌صورت هفتگی هم باید این درختان و گل‌ها آبیاری شوند، اگر غفلت کنیم  خشک می‌شوند و فایده‌ای ندارند.

در آیه 10 سوره جمعه نیز می‌فرماید «فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»، یعنی (و چون نماز گزارده شد در روى زمين پراكنده گرديد و فضل خدا را جويا شويد و خدا را بسيار ياد كنيد باشد كه شما رستگار گرديد)، خدای متعال در این آیه می‌فرماید پس از نماز در روی زمین پراکنده شوید و به سوی فضل خدا بروید و بسیار خدا را یاد کنید تا هفته آینده که دوباره پای ذکر خدا بیایید.

خدای متعال در آیات سوره بقره می‌فرماید در حج خیلی به یاد خدا باشید، در آیه 200 سوره بقره می‌فرماید «فَإِذَا قَضَيْتُمْ مَنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا فَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ»، یعنی (و چون آداب ويژه حج‏ خود را به جاى آورديد همان گونه كه پدران خود را به ياد مى‌آوريد یا با يادكردنى بيشتر خدا را به ياد آوريد و از مردم كسى است كه مى‏‌گويد پروردگارا به ما در همين دنيا عطا كن و حال آنكه براى او در آخرت نصيبى نيست).

خدا در این آیه می‌فرماید وقتی مناسک حج را به جا آوردید، همان قدر که کسان خود را یاد می‌کنید، بیشتر و شدیدتر به یاد خدا باشید، اگر این طور بودید و یاد خدا در زندگی‌تان جریان پیدا کرد، آن وقت شما با دیگران فرق می‌کنید، فرقتان این است که خدا اینجا آدم‌ها را دو دسته می‌کند.

یک دسته کسانی هستند که همه فکر و ذکرشان دنیاست و همیشه فقط به فکر دنیا هستند، این‌ها در آخرت هیچ چیزی ندارند و بهره‌ای نصیبشان نیست اما دسته‌ای که اهل ذکرند در آیه 201 سوره بقره معرفی شده‌اند.

خدای متعال در آیه 201 سوره بقره می‌فرماید «وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»، یعنی (و برخى از آنان مى‏‌گويند پروردگارا در اين دنيا به ما نيكى و در آخرت نيز نيكى عطا كن و ما را از عذاب آتش دور نگه دار).

این دسته از آدم‌ها هر چیزی را از دنیا نمی‌خواهند، یعنی اهل مال حرام نیستند، نمی‌خواهند با ظلم به مال دنیا برسند، این‌ها فقط به دنبال حسنه در دنیا و آخرت هستند، این‌ها می‌خواهند از آتش جهنم نجات پیدا کنند، اگر کسی اهل ذکر شد این‌ها دغدغه‌اش می‌شوند.

بنابراین اگر ما بخواهیم جزو این دسته قرار بگیریم، باید اهل ذکر باشیم، تا به دستورات الهی عمل نکنیم و اهل ذکر دائمی نباشیم، نمی‌توانیم مصداق این آیه شویم.

خدا سریع‌الحساب است، ما اگر اهل ذکر شدیم، فوراً و سریع خدا در همین دنیا هم به اندازه لیاقت و اخلاصمان به ما نتیجه می‌دهد.

خدای متعال در آیه 45 سوره انفال می‌فرماید «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»، یعنی (ای اهل ایمان! هنگامی که در میدان نبرد با گروهی از مشرکان و کافران برخورد کردید، ایستادگی نمایید و خدا را بسیار یاد کنید تا رستگار شوید).

خدای متعال در این آیه می‌فرماید اگر در جنگ هم در مقابل دشمن قرار گرفتید فکر نکنید موشک و تانک کار را پیش می‌برد، اگر آن موشک با ذکر حرکت نکند و خادمان پای کار جهاد موشکی و غیر موشکی برای رضای خدا و اجرای فرمان خدا اقدام نکنند، کارشان برکت ندارد، اینکه این موشک‌ها از همه دیوارهای آمریکایی، انگلیسی، فرانسوی و نوکران منطقه‌ای عبور می‌کنند، در حالی که آن‌ها تمام عمرشان را صرف این کرده‌اند که این اتفاق نیفتد، وقتی این اتفاق می‌افتد یعنی که شما هیچ غلطی نمی‌توانید در مقابل قدرت اسلام بکنید.

رمز همه این‌ها ذکر است، رمزش این است که کاری کنید دستتان یدالله شود، وقتی هم موشکی را پرتاب می‌کنید، این خداست که موشک را پرتاب کرده است، کسی نمی‌تواند جلوی خدا بایستد، برای اینکه در آیات قرآن داریم که اگر خدا شما را یاری کند، هیچ کس نمی‌تواند بر شما غلبه کند.

بنابراین اگر ذکر در پستوخانه‌ها برود به آن ظلم شده است و عده خاصی این طور وانمود کنند که ما اهل ذکر هستیم، در حالی که ذکر با همه شئونات زندگی ما کار دارد، برای مثال یک کشاورز باید بداند که زمین، خاک، دانه، ابر، باد، خورشید و فلک مأمور خدا هستند و کشاورز هم یکی از این مأموران است، بنابراین این کشاورز باید اهل ذکر باشد تا با این مأموران خدا سنخیت پیدا کند، در این صورت همه عالم کار او را پیش می‌برد.

چه کسی انقلاب امام (ره) را پیش برد؟ پیرمردی که به نجف تبعید شده بود، یک اعلامیه می‌نوشت و همه استان‌ها با این اعلامیه قیام می‌کردند و نسبت به آن واکنش داشتند، اگر خدا و همه عوامل مرئی و نامرئی او به میدان نیامده بودند، مگر انقلاب پیروز می‌شد؟

خدای متعال در آیه 45 سوره انفال می‌فرماید ای کسانی که ایمان آورده‌اید، همین که در مقابل دشمن قرار گرفتید، ثابت قدم باشید و تزلزل در کارتان نباشد، امیرالمؤمنین (ع) به فرزندش محمد حنفیه گفت اگر جنگ طوری شد که کوه‌ها به لرزه در آمدند تو ثابت قدم باش.

اگر جنگ طوری شد که کوه‌ها به لرزه در آمدند، باید ثابت قدم بود، اگر می‌خواهید موفق و پیروز شوید و حتی کنار کاخ سفید با همراهی شما نماز جماعت به پا شود، اگر می‌خواهید مقاومت اسلامی اروپا، ژاپن، انگلیس و همه جاهای عالم را بگیرد، با ذکر می‌توانید این را محقق کنید.

بنابراین ذکر وجه مشترک همه بندگان خدا و همه موجودات عالم هستی است، همه موجودات عالم جنود خدا هستند، اگر می‌خواهید از جنود خدا عبور کنید باید اهل ذکر باشید، اگر اهل ذکر باشید جنود خدا با شما همراه می‌شوند.

خدای متعال در آیه 45 سوره انفال می‌فرماید وقتی با دشمن مواجه می‌شوید زیاد اهل ذکر باشید، خدای متعال در آیه 9 سوره حجر می‌فرماید «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ»، یعنی (بى‏‌ترديد ما اين قرآن را به تدريج نازل كرده‏‌ايم و قطعاً نگهبان آن خواهيم بود)، خداوند در این آیه می‌فرماید قرآن ذکر است.

خدای متعال در آیه 10 سوره انبیاء می‌فرماید «لَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ»، یعنی (در حقيقت ما كتابى به سوى شما نازل كرديم كه ياد شما در آن است آيا نمى‏‌انديشيد).

خدای متعال در این آیه می‌فرماید من این کتاب را برای شما مردم فرستادم، این کتاب درباره شما صحبت می‌کند، این کتاب درباره سعادت و شقاوت شماست، نمی‌خواهید عقلتان را برای استفاده بیشتر از این کتاب به کار بگیرید و تدبر کنید؟

خدای متعال در آیه 19 سوره مزمل فرموده است «إِنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا»، یعنی (قطعاً اين آيات اندرزى است تا هر كه بخواهد به سوى پروردگار خود راهى در پيش گيرد)، خدای متعال در این آیه می‌فرماید قرآن تذکره است، یعنی می‌خواهد به ما بفهماند که ای آدم‌ها، شما نیمه‌کاره هستید، نیمی از یک حقیقت هستید، نصفه دیگر شما قرآن است، شما با قرآن کامل می‌شوید.

خدای متعال در این آیه به ما می‌فهماند که ای آدم‌ها، این قرآن که پیغمبر برای شما آورده است، با شما بیگانه نیست، شما با آن آشنا هستید، یک نسخه از قرآن در فطرت شما جا گرفته است، لذا هر آیه‌ای که می‌خوانید به نظر شما آشنا می‌آید.

خدای متعال در آیه 54 سوره مدثر می‌فرماید «كَلَّا إِنَّهُ تَذْكِرَةٌ»، یعنی (چنين نيست كه آن‌ها مى‏‌گويند آن قرآن يك تذكر و يادآورى است)، خدای متعال در این آیه می‌فرماید این قرآن تذکره و یادآوری است، باید قرآن در وجود آدم باشد و پیشینه داشته باشد تا یادآوری شود.

در آیات 55 و 56 سوره مدثر نیز می‌فرماید «فَمَنْ شَاءَ ذَكَرَهُ، وَمَا يَذْكُرُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ»، یعنی (هر كس بخواهد از آن پند مى‏‌گيرد، و هيچ كس پند نمى‏‌گيرد مگر اينكه خدا بخواهد او اهل تقوا و اهل آمرزش است)، یعنی هر کس بخواهد این تذکر را می‌بیند، البته آدم باید با خدا باشد که لیاقت پیدا کند تذکره را دریافت کند.

رسول گرامی اسلام (ص) فرمودند قلب‌ها سه جور هستند، برخی قلب‌ها صرفاً مشغول به دنیایند و فکر و ذکرشان دنیاست، اینکه چطور خانه بسازیم، چطور مدل ماشین‌مان را بالا ببریم یا لباس فلان مدل را بپوشیم.

گروه دوم قلبشان به قیامت مشغول است، فقط به فکر آباد کردن قیامت هستند، به فکر اینکه مبادا به بهشت راهشان ندهند، گروه سوم قلبشان به خدا مشغول است.

امیرالمؤمنین (ع) فرمود آن‌هایی که نماز می‌خوانند سه جور هستند، یک عده نماز را از ترس جهنم می‌خوانند، این‌ها مانند بردگان عمل می‌کنند، یک عده نماز را به طمع بهشت می‌خوانند، این‌ها مثل تاجران عمل می‌کنند، یک عده هم برای رضای خدا نماز می‌خوانند، نماز این‌ها نماز بندگان است.

در حدیث فوق پیامبر (ص) فرمود آن قلبی که به دنیا مشغول است دائم در حال زجر است، خدای متعال در آیه 124 سوره طه می‌فرماید «وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى»، یعنی (و هر كس از ياد من دل بگرداند در حقيقت زندگى تنگ و سختى خواهد داشت و روز رستاخيز او را نابينا محشور مى‌‏كنيم).

پیامبر (ص) در ادامه فرمود قلبی که به آخرت مشغول است درجاتی کسب می‌کند و موقعیتی پیدا می‌کند، قلبی که به خدا مشغول است هم آرامش دنیا را دارد و هم از موهبت‌های خدایی در دنیا بهره می‌برد و هم عاقبت خوبی دارد، بنابراین هر کار خوبی که می‌کنیم برای این است که خدا به ما روی خوش نشان بدهد.