نماینده ولیفقیه در استان قزوین در جلسه تفسیر قرآن کریم به بیان سختیهای روز قیامت پرداخت.
آیتالله عبدالکریم عابدینی در جلسه شصتوششم تفسیر قرآن کریم که در تاریخ 6 خرداد ماه 1403 در مسجد شیخالاسلام برگزار شد، اظهار کرد: در هفتهای که گذشت یک خدمتگزار صادق، مجاهد کوشا و فعال همراه با عزیزانی مانند خودش که پایکار مردم و انقلاب بودند، با آن همه دوندگی، خستگی و کارهای پیدرپی و طاقتفرسا، دعوت حق را لبیک گفتند و روحشان به ملکوت اعلی پیوست، این ضایعه جبرانناپذیر را تسلیت عرض میکنیم.
امیدواریم خدای متعال این خلأ را جبران کند، البته بیشک وعدههای خدا همینطور است و خدا انشاءالله این را مایه اقتدار، عزت، عظمت و همدلی مردم ما قرار خواهد داد.
خدای متعال در آیه 7 سوره مرسلات میفرماید «إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَوَاقِعٌ»، یعنی (كه آنچه به شما درباره قيامت وعده داده ميشود به وقوع ميپيوندد).
سوره هود، مرسلات و زلزال جزو سورههایی هستند که پیامبر (ص) فرمود این سورهها مرا پیر کردند، حال ببینیم سوره زلزال چقدر به اوایل سوره مرسلات شباهت دارد، در این سوره تحقق قیامت بیان میشود، خدای متعال در این سوره میفرماید زمین را چه شده است، قیامت به پا شده و زمین هر چه که در سینه دارد آشکار میکند، این روزی است که مردم اعمال خود را مشاهده میکنند.
خدای متعال در آیات 7 و 8 سوره زلزال میفرماید «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ، وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ»، یعنی (پس هر كه هموزن ذرهاى نيكى كند نتيجه آن را خواهد ديد، و هر كه هموزن ذرهاى بدى كند نتيجه آن را خواهد ديد).
خدای متعال در این آیه میفرماید هر کس به اندازه سنگینی یک ذره نیکی یا بدی کرده، نتیجه آن را خواهد دید و در پروندهاش آشکار میشود، ما یک وقت حرفی را میزنیم، با همین یک جمله از یک شهر غیبت میکنیم، ممکن است این شهر یک میلیون جمعیت داشته باشد، با یک جمله مدیون همه این جمعیت میشویم، گاهی به یک قوم، زبان یا طایفه با یک جمله تحقیر و توهین میکنیم، اینها همه به پای ما نوشته میشود.
همین خودتحقیریهایی که گاهی میبینیم از عدهای سر میزند و هر چه که لایق دشمنان است را به خودمان میگویند، این کلماتی که راحت به زبانمان جاری میشود و خسارتهای معنوی و فرهنگی جبرانناپذیر دارد، باید خیلی به این موارد دقت کنیم.
قضاوتهایی که راجع به اقشار شامل روحانیون، بازاریان، رانندگان، نانواها و دیگران میکنیم، به این قضاوتها باید دقت کرد، فردای قیامت یک نانوا یا بازاری میآید میگوید تو به همه نانواها یا بازاریان تهمت زدی و قضاوتشان کردی، در حالی که من از ماجرایی که گفتی استثناء بودم، من چه گناهی کرده بودم؟ من خیلی تلاش کردم حرام و حلال را رعایت کنم اما تو حواست نبود و همه را یک جور دیدی.
بنابراین ما همه جا به آیات 7 و 8 سوره زلزال محتاجیم برای اینکه تنظیم شویم، بنابراین هر چه به ما وعده داده شده که قیامت چنان و چنین است، اینها حقیقی و صادق است.
مرحوم علامه مجلسی در بحارالانوار آورده است که پیامبر (ص) از بندگان خدا سؤال میکند میدانید اینکه در قرآن آمده زمین خبر میدهد، این اخبار چه هستند؟ مردم پاسخ دادند شما میدانید، حضرت فرمودند زمین هر روز درباره هر آقا و خانمی شهادت میدهد و میگوید او امروز روی من این کار را کرد، نماز شب خواند، دست بیچارهای را گرفت، دلی را شکست، به دیگران توهین کرد، بنابراین زمین هر روز شهادت میدهد که این خانم یا این آقا این کارهای مثبت یا منفی را کرد.
برای مثال وقتی کسی جنایتی را مرتکب میشود، یا کار خوبی میکند، میروند از دوربینهای مدار بسته چک میکنند، خدای متعال میفرماید قیامت حالتی است که هر کسی آن چیزی که هست را شفاف و واضح مشاهده میکند، یعنی اعمالش مجسم میشوند.
از علامه مجلسی در بحارلانوار آمده است که شخصی نزد رسول خدا (ص) آمد و گفت به من قرآن یاد بدهید، حضرت شروع کردند یک جاهایی از قرآن را به او یاد دادند، در آخر هم آیات 7 و 8 سوره زلزال را گفتند، این شخص به رسول خدا (ص) عرض کرد مطلب را دریافتم، کافی است، سپس خداحافظی کرد، حضرت فرمودند این شخص وقتی آمد سؤالش را پرسید و جوابش را گرفت، دیگر یک دینشناس شد و برگشت.
این دو روایت از بحارالانوار و آیات سوره زلزال کمک به فهم آیه 7 سوره مرسلات میکنند، حال به سراغ سوره قارعه میرویم، خدای متعال در ابتدای این سوره نیز سوگندهایی را یاد میکند، در خصوص این سوره نیز در تفسیر قمی آمده است وقتی در آیه 2 سوره قارعه، آیه اول آن مجدد تکرار میشود، به این دلیل است که میخواهد اهمیت هول و هراس آدمها در آن روز را بیان کند، در این سوره آمده است که در روز قیامت کوهها مانند پشمِ زده شده میشوند، یعنی این انسجام کوهها و این سنگهای سخت مانند گرد و خاکی میشوند که عالم را پر میکنند.
در ادامه این آیات آمده هر کسی کفه اعمال خوبش سنگین باشد در شرایط رضایتمندی است، و هر کس اعمال نیکش سبک باشد جایگاهش هاویه و آتش سوزان است.
پیامبر (ص) فرمودند «اِنّی تارِکُم فیکُم الثقلین کِتابَ الله و اَهل بیتی»، هر عملی که با کتاب خدا هماهنگ باشد، برخاسته از کتاب خدا باشد و منطبق بر سیره رسول اکرم (ص) و ائمه (ع) باشد، ثقل، وزن و بها پیدا میکند، امیرالمؤمنین (ع) هم فرمود برای کارهایتان در پیشگاه خدا حجت قرآنی داشته باشید، اگر منطبق بر سیره انبیاء، رسول اکرم (ص) و ائمه (ع) بودند قیمت پیدا میکنند.
بنابراین ما باید کارهایمان را با انطباق با قرآن، رسول اکرم (ص) و ائمه (ع) سنگین کنیم، اگر کارهایمان بدون هماهنگی با آیات قرآن و بدون هماهنگی با سیره و سنت رسول اکرم (ص) باشد هبط میشود و ارزش ندارد، آن موقعی ارزش پیدا میکند که در قالب آنها قرار بگیرد.
شخصی یهودی خدمت رسول اکرم (ص) آمد و گفت تفسیر «سبحان الله والحمدلله و لااله الاالله والله اکبر» چیست؟ حضرت فرمود مردم نمیدانند باید چطور با خدا معامله کنند، یا دانسته و به دروغ با خدا رفتار میکنند، خدا خودش را ستایش کرده و به ما هم یاد داده به اخلاق الهی بگرویم، اگر خدا نعمت داد بگوییم «اَلحَمدُلله عَلی ما اَنعَم»، اگر غیر نعمت پیش آمد و خوشایند نبود هم بگوییم «اَلحَمدُلله عَلی کُلّ حال».
سپس حضرت فرمود اگر اعمال ما با وحدانیت خدا هماهنگ نباشد و برای خدا نباشد، قبول نمیشود، این کلمه تقواست، اینجا آیه 27 سوره مائده به ذهن میرسد که خدای متعال فرمود «إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِين»، یعنی (خدا فقط از تقواپيشگان مىپذيرد).
سپس حضرت فرمود وزن اعمال آدمها با این معنی سنگین میشود که با خدا منطبق شود، با کلام خدا منطبق شود، با کلام وصی و فرستاده خدا هماهنگ شود، در این صورت ارزش، وزن و بها پیدا میکند و قیمتی میشود، این کتاب در صفحه 188 کتاب امالی شیخ صدوق آمده است.
در حدیث آمده بین سلمان فارسی و شخص دیگری مجادله و بحثی پیش آمد، آن شخص به سلمان تحقیرآمیز گفت تو هیچ نیستی، سلمان نیامد بگوید تو خودت هیچ نیستی، این طور جواب داد که من و تو در اول نطفهای بودیم، در آخر هم من و تو لاشهای بدبو هستیم، روز قیامت که میشود و ترازوی خدا که برپا میشود، هر کس موازین و وزنه اعمال خداپسندانهاش بیشتر بود کریم است، اگر هم کسی اعمال خوبش سبک و اعمال بدش سنگین بود، پست و لعین میشود.
بنابراین اگر کرامت میخواهیم، معدن آن کرامت خاندان عصمت و طهارت هستند، معدن کسب کرامت قرآن است، این دو منبع کسب کرامت هستند.
خدای متعال در آیه 6 سوره قارعه میفرماید «فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ»، یعنی (اما هر كه سنجيده هايش سنگين برآيد)، حدیثی از امام صادق (ع) و امام باقر (ع) نقل شده که درباره این آیه فرمودهاند آن کسی که سنگینترین اعمال شایسته و خداپسندانه را در عالم هستی دارد، تربیت شده مکتب خاتم انبیاء (ص)، یعنی امیرالمؤمنین (ع) است، هر کس اعمالش در قیامت سبک است، آن کسی است که امیرالمؤمنین (ع) و ولایت آن حضرت را منکر میشود، یعنی اعمال بدون ولایت دارد.
در روایات آمده اسلام بر ۵ ستون شامل ولایت، نماز، روزه، حج و زکات استوار است، زراره از امام باقر (ع) سؤال کرد کدام یک از این پنج ستون مهمتر هستند؟ حضرت فرمود ولایت افضل است، ولایت در همه ستونهای دیگر نقش کلیدی دارد، آن کسی که در کسوت ولایت قرار میگیرد، امیرالمؤمنین (ع) و اولاد آن حضرتاند که دلیل و راهنما به همه امور دین هستند.
سپس امام باقر (ع) اهمیت تکتک این ستونها را بیان کردند و فرمودند اگر کسی همه شبها نماز بخواند، همه روزها روزه بگیرد، همه مالش را در راه خدا بدهد و هر ساله حج به جای بیاورد، اما نداند امام و ولیّاش کیست و خودش را با او هماهنگ نکند، ذرهای ثواب نزد خدا نخواهد داشت و از اهل ایمان هم به حساب نمیآید، این حدیث در کتاب شریف کافی آمده است.
بنابراین کسی که به ولایت علی (ع) و اولاد او، راه امیرالمؤمنین (ع) و چشمانداز آن حضرت برای زمان غیبت اعتقاد نداشته باشد، از اهل ایمان نیست و ثوابی نخواهد برد، ائمه (ع) برای زمان غیبت هم راهنمایی کردهاند، ما باید بر آن اساس عمل کنیم، ملت ما آمدند بر آن اساس به امام (ره) لبیک گفتند، مسیر امام زمان (عج) را رفتند، همه چیز تغییر کرد، صهیونیستها برای ایران نقشه کشیده بودند اما اکنون دنبال منزل و مأموایی غیر از سرزمینهای اشغالی هستند، اینها همه به برکت ولایت و امامت بود که تحقق پیدا کرد.
امام صادق (ع) و امام باقر (ع) در ادامه تفسیر آیات سوره قارعه فرمودند هاویه همان آتش جهنم است، جایگاه گناهکاران حهنم است و چارهای جز این ندارند.
در رابطه با سوره تکویر نیز در تفسیر قمی آمده است خورشید در روز قیامت تاریک و سیاه میشود، خورشیدی که نور افشان است تاریک میشود، نور ستارگان هم میرود، کوهها مثل ابرها به حرکت در میآیند، یعنی به گونهای است که پوسته روی زمین در آن فضای مذاب داخل زمین شناور میشود، کوههایی که میخهای زمین بودهاند، متلاشی میشوند و حالت ثباتشان به هم میریزد.
در ادامه نیز آمده است در قیامت شترهای شیرده معطل میشوند و دیگر کسی نیست شیر آنها را بدوشد، دیگر اوضاع جهان به گونهای نیست که کسی به اینها فکر کند، طلا، نقره، مغازهها، کارخانهها و ثروتها معطل میشوند، جوانی تعطیل میشود، دریاها به آتش تبدیل میشوند.
در ادامه نیز در آیه 8 سوره تکویر آمده سؤال میشود مَوؤده یعنی دختران زنده به گور به چه گناهی کشته شدند؟ عربها روی غیرتشان میگفتند ما دائم جنگ و درگیری داریم، ممکن است در این جنگها دختران ما را به اسارت ببرند، ما نمیتوانیم این ننگ را تحمل کنیم، به همین دلیل دختران خود را میکشتند.
اکنون متأسفانه مطابق آمارهای رسمی سالیانه حدود 350 تا 400 هزار سقط جنین در کشور ما صورت میگیرد، اینها همان مَوؤده هستند که به قتل میرسند، روز قیامت این جنینها میگویند ما به چه جرمی کشته شدیم؟ گاهی ما حرف از نیامدن باران و نزول گرفتاریها و بلاها میزنیم، فکر کنیم ببینیم آیا این گناهان نمیتواند عامل گرفتاری و نزول عذاب باشند؟
ما اینقدر صهیونیستهای جنایتکار را نفرین میکنیم و میگوییم 36 هزار آدم را در طی ماههای اخیر به قتل رساندهاند، اکثر اینها کودک بودهاند، آیه 8 سوره تکویر یقه این جهنمیها را میگیرد، در کشور خودمان هم نگاه کنیم که سقط جنین ما چقدر است؟ این آیه شامل همه میشود.
بنابراین نباید موضوع قیامت را شوخی گرفت، امیرالمؤمنین (ع) در حدیثی فرمودند اگر کسی به قیامتش فکر نکند و در صدد اصلاح وجهه معاد و قیامتش نباشد، مؤمن نیست.
رسول خدا (ص) خطاب به امیرالمؤمنین (ع) فرمودند بدترین آدمها کسی است که آخرتش را به دنیایش بفروشد، آخرت با اینهمه اهمیتی که دارد، اگر کسی بیاید آخرت را به دنیا بفروشد، مال حرام، کار بد و هر خلافی را مرتکب شود برای اینکه دنیایش را بگذراند، آبروی دیگران را ببرد، این بدترین آدمهاست، از این آدم بدتر هم کسی است که آخرتش را برای دنیای دیگران میفروشد.
چقدر آدمهایی هستند که برای اینکه دنیای یک نفر را آباد کنند آخرت خود را میفروشند، در فضاهای انتخاباتی، فضاهای حزبی، جناحی، سیاسی و شهادتهای ناحق در دادگاهها چقدر اینها اتفاق میافتد.
امیرالمؤمنین (ع) در حدیثی فرمودند با بدنت در دنیا باش، بدنت تشنه میشود، گرسنه میشود، خسته میشود، به اینها رسیدگی کن، اما هر چه فکر، هوش و حواس داری برای آخرت بگذار.
امام حسین (ع) در حدیثی فرمودند سختترین ساعات زندگی آدمها سه ساعت است، آن ساعتی که با ملکالموت ملاقات میکنی، آن ساعتی که با اعمال از قبرها برمیخیزی و محشر به پا میشود، آن ساعتی که در پیشگاه خدا حاضر میشوی و منتظری ببینی تو را به بهشت یا جهنم میبرند.