نماینده ولیفقیه در استان قزوین در جلسه هفتگی تفسیر قرآن کریم گفت: شکرگزاری موجب افزایش نعمتها میشود.
آیتالله عبدالکریم عابدینی در جلسه پنجاه و چهارم تفسیر قرآن کریم (17 دی ماه 1402) در تفسیر سوره انسان اظهار کرد: خداوند در آیه 3 سوره انسان میفرماید «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا»، یعنی (ما راه را به او نشان داديم خواه شاكر باشد و پذيرا گردد يا ناسپاس).
بزرگان علم اخلاق میفرمایند شکر این است که نعمتهایی که خدای متعال آفریده و برای آنها هدف قرار داده، همت بنده این باشد که آن نعمتها را در همان زمینه و راستا خرج کند؛ خداوند هر نعمتی را روی مقصدی آفریده است، چه کسی شاکر نعمتهاست؟ آن کسی که آن نعمت را در راستای هدف خلقتش به کار میگیرد.
برای مثال نعمت وجود انسان را در نظر بگیریم، میگوییم خدایا برای چه ما را آفریدی؟ خداوند در آیه 56 سوره ذاریات پاسخ ما را میدهد و میفرماید «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ»، یعنی (و جن و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند)، اگر ما زندگیمان را با عبادت تنظیم و هماهنگ کردیم شکر نعمت وجودمان را به جا آوردهایم، در همه زمینهها نیز همین طور است.
برای مثال خداوند میفرماید من آب را برای نظافت، بهداشت، کشاورزی و رفع تشنگی شما آفریدم، اگر ما آب را در همان راستا مصرف کردیم، شکر نعمت آب را به جا آوردهایم و هرگز هم آب کم نمیآوریم اما اگر در غیر مقصد تعریف شده آن را بریز و بپاش کرده و حرام کردیم، ناشکری کردهایم.
همچنین برای مثال خداوند گندم را آفریده تا تبدیل به آرد و نان شود و این نان قابل خوردن باشد، اگر یک نانوا طوری نان را پخت کند که قابل خوردن نباشد، این یعنی نعمت گندم به مقصد خود نرسیده و این به معنای ناشکری است.
خداوند به انسان نعمت عقل داده است، این عقل مقصدی دارد که همه کارهای انسان بر اساس منطق عقلانی مدیریت شود، اگر غیر از این شد معلوم میشود ما قدر نعمت عقل را ندانستهایم و شکر آن را به جا نیاوردهایم.
خداوند در آیات متعددی شاکران را تشویق میکند و کفران نعمتکنندگان را تنبیه میکند، همان طور که ایمان و کفر در مقابل هم هستند، شکر و کفران نیز در مقابل هم قرار دارند، کسی که شکر نمیکند به این معنا نیست که او کافر است، معنایش این است که کفران میکند، یعنی قدر نعمت خدا را نمیداند.
کلیدیترین نکتهای که درباره شکر به آیه 3 سوره مبارکه انسان وصل میشود و آن را تبیین میکند، این است که خداوند در آیه 78 سوره نحل میفرماید «وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُون»، یعنی (و خدا شما را از شكم مادرانتان در حالى كه چيزى نمىدانستيد بيرون آورد و براى شما گوش و چشمها و دلها قرار داد باشد كه سپاسگزارى كنيد).
خداوند در این آیه میفرماید خدا شما را از شکم مادرنتان بیرون آورد، در حالی که هیچ نمیدانستید، قرار است شما شاکر باشید.
خدای متعال در آیه 7 سوره ابراهیم میفرماید «وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيد»، یعنی (و نیز یاد کنید هنگامی را که پروردگارتان اعلام کرد که اگر سپاسگزاری کنید، قطعاً نعمت خود را بر شما میافزایم، و اگر ناسپاسی کنید، بیتردید عذابم سخت است).
خداوند در این آیه نمیفرماید اگر شکر کردید نعمتتان را زیاد میکنم، بلکه میفرماید اگر شکر کردید خودتان را زیاد میکنم، خودتان سمع، بصر و فؤاد هستید، همه سرمایه شما همین است، اگر اهل شکر بودید سمعتان کیفیت پیدا میکند، اگر شکر کردید بصر شما بصیرتافزا میشود، بنابراین این آیه یعنی اگر شکر کردید خودتان بزرگ میشوید، عظمت پیدا میکنید و معنا پیدا میکنید.
آیه دیگری که به فهم این معنا کمک میکند آیه 78 سوره مؤمنون است، خدای متعال در این آیه میفرماید «وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُون»، یعنی (او كسي است كه براي شما گوش و چشم و قلب (عقل) ايجاد كرد، اما كمتر شكر او را به جا ميآوريد).
خداوند در این آیه میفرماید خدا همان کسی است که به شما سمع، بصر و افئده داد و قرار بود شما شاکر باشید، خداوند در این آیه به ما گزارش میدهد خیلی کم هستند آنهایی که شاکر شدند.
در آیه 13 سوره سبأ نیز آمده است «وَقَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ»، یعنی (هر چند از بندگان من عده قلیلی شکرگزارند)، خیلی کم هستند بندگانی که شکورند و محکم پای شکر ایستادهاند، اگر ما در این آیات تأمل کنیم باید موضوع شکر در زندگی ما خیلی بیشتر خودش را نشان بدهد و شوق ما به شکرگزاری باید افزایش پیدا کند.
ممکن است تصور کنیم شکرگزاری یعنی همین که یک چیزی میخوریم بگویم خدایا شکرت، خیر شکرگزاری فقط این نیست، خیلی جدیتر از این حرفهاست، باید بفهمیم شکر چیست، در زندگیمان شکر دیده شود و شاگرد خوبی برای معرفت شکر باشیم.امام جمعه قزوین تصریح کرد: خداوند در آیه 13 سوره سبأ میفرماید اندکی از آدمها شاکرند، برای ما این سؤال مطرح میشود که اگر اندکی شاکرند، اکثر آدمها کجا هستند؟ متأسفانه اکثر آدمها ناسپاساند، سرنوشت این ناسپاسها در آیه 179 سوره اعراف آمده است.
خدای متعال در آیه 179 سوره اعرف میفرماید «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُون»، یعنی (و در حقيقت بسيارى از جنيان و آدميان را براى دوزخ آفريدهايم چرا كه دلهايى دارند كه با آن حقايق را دريافت نمىكنند و چشمانى دارند كه با آنها نمىبينند و گوشهايى دارند كه با آنها نمىشنوند آنان همانند چهارپايان بلكه گمراهترند آرى آنها همان غافلماندگانند).
خدای متعال پیش از این فرموده بود ما انسانها را به سمع، بصر و فؤاد مجهز کردهایم و ارکان وجودی انسانها این است، اگر کسی سمع، بصر و فؤاد نداشته باشد چه میشود؟ اگر این ها را نداشته باشیم تبدیل به «صُمٌّ بُكمٌ عُميٌ فَهُم لا یَعقِلون» میشویم و چیزی نداریم، انسان منهای سمع، بصر و فؤاد به درد خدا نمیخورد، همه انسانیت آدمها بر این سه پایه اساسی مبتنی است.
خدای متعال در آیه 179 سوره اعراف میفرماید اکثراً جهنمی هستند، چرا که اگر از قلبشان استفاده میکردند و شکرگزاری میکردند فؤادشان رشد میکرد، قلب یک عنصر مشترک بین انسان و حیوان است، خدای متعال میفرماید شما فؤاد ندارید که من روی انسانیت شما حساب باز کنم، شما قلب دارید، همه حیوانات هم این قلب را دارند، انسان فؤاد دارند که دیگر موجودات این را ندارند، اگر فؤاد از انسان گرفته شود او در ردیف حیوانات قرار میگیرد.
همچنین خداوند در این آیه می فرماید آنهایی که جهنمی میشود عین دارند، اینها بصر ندارند، اُذُن، عین و قلب سه عضو مشترک در انسان و حیوان است، خداوند میفرماید کسانی که این سه عضو را دارند مثل حیوان هستند، و سپس میفرماید اینها حتی از حیوانات گمراهتر و پستتر هستند، چرا خداوند این گونه میفرماید؟ چون اینها غافل هستند، یعنی قدر نعمت خدا را ندانسته و شکر نعمت را به جا نیاورند، خداوند طبق آیه 78 سوره نحل به حیوانات نگفت برای شما سمع، بصر و فؤاد قرار دادم تا شکرگزاری کنید، بلکه این را به انسانها گفت، بنابراین انسان نباید از مأموریتی که خدا به او داده تخطی کند.
در آیه 179 سوره اعراف تهدید هم وجود دارد، یعنی خدا میفرماید اگر شاکر نباشید خود به خود راه و مقصدتان به جهنم ختم میشود، این تهدید کاملاً در این آیه جدی است.
خداوند در آیات 28 و 28 سوره ابراهیم میفرماید «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْرًا وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ، جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا وَبِئْسَ الْقَرَارُ»، یعنی (آيا به كسانى كه شكر نعمت خدا را به كفر تبديل كردند و قوم خود را به سراى هلاكت درآوردند ننگريستى، در آن سراى هلاكت كه جهنم است و در آن وارد مىشوند و چه بد قرارگاهى است).
خدای متعال در این آیات میفرماید آنهایی که نعمت خدا را تبدیل به کفر کردند، به جای اینکه مردم را به آبادانی و نورانیت ببرند، به سمت ویرانی و خرابی بردند، به جای اینکه باعث عمران و آبادانی شوند، مثل زمین بایر شدهاند، جایگاه این طور آدمها در جهنم است، و جهنم بد جایگاهی است، آنهایی که کفران نعمت میکنند جایگاهشان چنین است.
خداوند در آیات 33 و 34 سوره روم میفرماید «وَإِذَا مَسَّ النَّاسَ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُمْ مُنِيبِينَ إِلَيْهِ ثُمَّ إِذَا أَذَاقَهُمْ مِنْهُ رَحْمَةً إِذَا فَرِيقٌ مِنْهُمْ بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ، لِيَكْفُرُوا بِمَا آتَيْنَاهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ»، یعنی (و چون مردم را زيانى رسد پروردگار خود را در حالى كه به درگاه او توبه مىكنند مىخوانند و آنگاه كه از جانب خود رحمتى به آنان چشانيد بناگاه دستهاى از ايشان به پروردگارشان شرك مىآورند، بگذار تا به آنچه بدانها عطا كردهايم كفران ورزند، بگو برخوردار شويد زودا كه خواهيد دانست).
خدای متعال در این آیات میفرماید اگر خطر و ضرری متوجه آدمها شود، پروردگارشان را با حالت انابه، التماس و گریه صدا میکنند اما وقتی از ناحیه خدا رحمتی شامل حالشان میشود، دستهای از آدمها نسبت به پروردگارشان شرک میورزند، اینهایی که شرک میورزند و دست از توحید بر میدارند، اینها به جای شکرگزاری اهل کفران میشوند، خداوند به اینها میفرماید بروید لذتهای خودتان را ببرید، یعنی شما که خدا را رها کردهاید، خدا هم کاری به کار شما ندارد، به زودی خواهید دانست که چه راه خطرناکی را رفتهاید.
کلمه «فَتَمَتَّعُوا» در این آیات ما را به یاد آیه 12 سوره محمد میاندازد که خداوند در این آیه فرموده «إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَيَأْكُلُونَ كَمَا تَأْكُلُ الْأَنْعَامُ وَالنَّارُ مَثْوًى لَهُم»، یعنی (خداوند كساني را كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند وارد باغهائي از بهشت ميكند كه نهرها از زير درختانش جاري است، در حالي كه كافران از متاع زودگذر دنيا بهره ميگيرند و همچون چهارپايان ميخورند و سرانجام آتش دوزخ جايگاه آنهاست).
خداوند در این آیه میفرماید کافران لذتجویی میکنند و دائم به دنبال لذتهای دنیوی هستند، اینها فقط به دنبال خوردن هستند، این خوردنها عوارض و عواقبی دارد، اینها مثل چهارپایان میخورند، یعنی اهل شکر و عبادت نیستند، اینها جایگاهشان جهنم است، جهنم بد جایگاهی است.
این آیات نشان میدهد اینهایی که کفران نعمت میکنند، همانهایی هستند که چشم، گوش و دلشان انسانی نیست، حیوانی است، این طور چیزها از حیوانات مشاهده میشود.
در صفحه 450 کتاب امالی شیخ طوسی آمده حضرت علی بن موسی الرضا (ع) در حدیثی به نقل از رسول اکرم (ص) میفرمایند چه گناهی را خداوند به صورت عجلهای عقوبت میکند و مهلت نمیدهد؟ خدا کفران نعمت را خیلی زود عقوبت میکند، روز قیامت که میشود بنده را میآورند در پیشگاه خدا میایستد، به او فرمان داده میشود که به جهنم برود، میگوید خدایا آیا مرا فرمان جهنم میدهی؟ من همانی هستم که قرآن میخواندم، خداوند به او میفرماید من چه نعمتهایی به تو داده بودم اما تو بیمعرفت بودی و شکر نعمت مرا به جا نیاوردی.
به محص اینکه صحبت از شکر به میان میآید، ممکن است در ذهن ما این بیاید که هر چه میخوریم شکر کنیم، این درست است اما فقط نباید به لفظ باشد، هر نعمتی یک شکر دارد، برای مثال شما باغ انگور دارید، شکر بوته انگور این است که شما از آن قلمه بگیرید و آن را بکارید و تکثیر کنید، شکر انگور این است که در راه حرام مصرف نشود، شکر انگور این است که به فقرا خیر برسانی، زکات کشمشات را بپردازی، بنابراین شکر فقط یک لفظ نیست، بعد از شکرگزاری لفظی باید به سراغ وظایف دیگر برویم که این شکر کامل شود.
امام رضا (ع) در ادامه حدیث فوق فرمود خداوند میفرماید ای بنده من، من نعمتهای فراوانی به تو دادم، تو شکر نعمتها را به جا نیاوردی، بنده میگوید خدایا تو فلان نعمت را به من دادی، من هم شکرش را این طور به جا آوردم، یعنی کارهایی که کرده را به خدا گزارش میکند و آنها را تکرار میکند.
خدا به این بنده میفرماید تو راست میگویی، من به تو نعمت دادم و تو شکرش را به جا آوردی، تو دیدی با قرآن سروکار داری و بابت آن خدا را شکر کردی اما آیا شکر رسول اکرم (ص) که قرآن بر جان مبارک آن حضرت نازل شده را کردی؟ آیا شکر شهدای طول تاریخ و ائمه (ع) را به جا آوردی که آمدند کاری کردند تا این قرآن سر پا بماند؟ آیا شکر جمهوری اسلامی را به جا آوردی که موجب شد حکومت طاغوت و اجانب از میان برود و آدمها با عزت زندگی کنند؟
خداوند در ادامه میفرماید وقتی من نعمتی را به شما دادم، شما باید شکر واسطههایی که نعمت مرا به شما رساندهاند، ادا کنید؛ بنابراین ما مدیون همه شهدا، مجاهدان راه خدا، علما، مراجع و بزرگانی هستیم که به ما آداب دین را که نعمت خداست آموختند و به ما معرفت یاد دادند.
در صفحه 94 جلد دو کتاب شریف کافی امام صادق (ع) فرمودند هر کس به تو نعمتی داد شاکر او باش، اگر کسی از تو تشکر کرد تو هم به او نعمت بده، نعمتی که پشت آن شکر باشد هرگز تمام نمیشود و از بین نمیرود، نعمتی هم که پشت آن کفران باشد باقی نمیماند.
امروز ما راجع به آب خیلی ناشکری میکنیم، این غرقابیها به معنای ناشکری است، این بریز و بپاش آب در آشپزخانهها و دوش حمام به معنای ناشکری است، آب سرمایه محدودی است که خداوند به ما عطا کرده است، متأسفانه ما قدر آن را نمیدانیم و بیملاحظه مصرف میکنیم، در حالی که جایگزینی ندارد، اینها به معنای ناشکری است و بسیار خطرناک است.
امام صادق (ع) در ادامه فرمودند شکر باعث میشود نعمت زیاد شود و انسان را از تغییر نعمت در امان نگه میدارد، یعنی وقتی شکر کنید نعمت تغییر نمیکند، همیشه باران و برف میآمد، مردم از بارش زیاد باران و برف به ستوه آمده بودند و قدر آن را نمیدانستند، حتی اگر یک سال کمتر برف میبارید میگفتند چه سال خوبی بود، عوامل طبیعی یا عوامل انسانی برای کمبارشیها زیادند اما در اصل همه اینها به این بازمیگردد که ما شکر نعمت را به جا نمیآوریم.
در صفحه 95 جلد دو اصول کافی آمده امام صادق (ع) فرمودند سه چیز است که اگر باشد با بودن این سه چیز هیچ نگران خسارت و ضرر نباشید، نخست اینکه اگر گرفتاری و بدی پیش آمد اهل دعا باش، دوم اینکه اگر گناه کردی استغفار کن تا جبران شود، سوم اینکه هر گاه نعمت داشتی شکر آن را به جا بیاور تا از دستت نرود.
همچنین در صفحه 95 جلد دو اصول کافی مجدداً از امام صادق (ع) آمده که هر کس اهل شکر باشد و اهل کفران نعمت نباشد، اهل زیاده است، یعنی نعمت در نزد او همیشه در حال رشد و زیاد شدن است، چرا که خداوند فرموده شکر نعمت را زیاد میکند.
در اصول کافی از امام صادق (ع) آمده که حضرت فرمودند اگر بابت نعمتهایی که خدا داده، انسان از صمیم دل نسبت به آن نعمتها معرفت پیدا کند، به زبان هم شکرگزاری کند، همین که کلامش تمام میشود، یعنی هم معرفت دارد و هم با زبان سپاسگزاری میکند، خدا فرمان میدهد که به نفع او نعمتش زیاد شود؛ این حدیث نشان میدهد شعور و درک نعمت هم معنای شکر دارد و قدرنشناسی نعمت هم به معنای کفران نعمت است، معرفت داشتن نسبت به نعمتهای خدا وظیفه ماست.
امام صادق (ع) در حدیث دیگری فرمودند شکر نعمت این است که محارم را کنار بگذارید، یعنی آنچه را خدا ممنوع و حرام کرده کنار بگذارید، آیا میشود بندهای شاکر باشد اما حلال و حرام برای او فرقی نکند؟ حرام در مالش وارد کند، حرام به زبانش بیاورد، برای مثال دروغ بگوید یا تهمت بزند، حرام در رفتارش بیاورد، برای مثال ظالم باشد، آیا میشود بندهای شاکر باشد و این کارها را کند؟ شکر برجسته این است که آدم بفهمد و خدا را شکر کند، البته همان طوطیوار گفتن هم فایده دارد اما آن موقعی که بفهمیم چه میگوییم ارزش خیلی بیشتری داریم.
اگر نسبت به نعمتهایی که در آنها غرق هستیم معرفت داشته باشیم، خود به خود شاکر خواهیم بود، حتی آدمهایی که تصور میکنند خیلی گرفتار و بیچاره هستند، بدانند با وجود همه بیچارگیهایی که روی سرشان ریخته باشد باز هم غرق نعمتند و باید خدا را شکر کنند.
راوی میگوید شنیدم امام کاظم (ع) فرمود کسی که برای نعمتها با معرفت الحمدلله میگوید، شکر نعمت را به جا آورده، چرا که حمد یک نعمت است، آن کسی که الحمدلله میگوید گویا خدا نعمت جدیدی به او داده است.
امام صادق (ع) فرمودند همین که فرد قلباً بفهمد شکرگزاری نعمت خداست، همین هم شکر نعمت محسوب میشود.
شخصی نزد امام صادق (ع) آمد و گفت من از خدا درخواست مال کردم، دعایم مستجاب شد و صاحب مال و ثروت شدم، از خدا اولاد خواستم، آن را هم به من داد، از خدا خواستم خانه و سرپناهی به من بدهد، آن را هم داد، وقتی همه آنها را به من داد ترسیدم این استدراج باشد.
استدراج همان است که خدای متعال در آیه 182 سوره اعراف میفرماید «وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ»، یعنی (و كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند به تدريج از جايى كه نمىدانند گريبانشان را خواهيم گرفت).
همچنین خداوند در آیه 44 سوره قلم فرموده «فَذَرْنِي وَمَنْ يُكَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ»، یعنی (پس مرا با كسى كه اين گفتار را تكذيب مىكند واگذار به تدريج آنان را به گونهاى كه در نيابند گريبان خواهيم گرفت).
استدراج به معنای درجه به درجه و پله به پله است، این فرد نگران بود که هر چه از خدا خواسته، خدا به او عنایت کرده است، خود خدا فرموده گاهی ما همه خواستههای بندهای را فراهم میکنیم تا اصلاً مهلت پیدا نکند به ما نگاه کند یا شکرگزاری کند، ما به تدریج این آدم را میگیریم و جهنمی میکنیم.
این آدم هم به امام صادق (ع) گفت من میترسم این استدراج باشد، یعنی خدا دارد مرا به دام میاندازد، امام (ع) فرمودند اگر تو اهل حمد و سپاس باشی این استدراج نیست، خدا به تو مال، اولاد و نعمتهای زیادی داده است، این استدراج نیست، آن موقعی استدراج است که هر چه خدا بیشتر به تو بدهد بیشتر طلبکار باشی.
برخی آدمها این طور هستند، هر چقدر بیشتر گیرشان بیاید، خودشان را بیشتر صاحب حق میدانند، به جای اینکه الحمدلله بگویند، دائم در حال غر زدن برای داشتن چیزهای بالاتر هستند.
در روایات آمده در مسائل دنیوی نگاه کنید ببینید چه کسی از شما عقبتر است، در مسائل معنوی، ایمانی و آخرتی نگاه کنید ببینید چه کسی از شما جلوتر است، اگر این نگاهها عوض شود کار دست آدم میدهد.
امام صادق (ع) فرمودند هر وقت اتفاقی در زندگی پیامبر (ص) میافتاد که حضرت خوشحال میشدند، حضرت به خاطر آن نعمت خدا را سپاس و الحمدلله میگفتند اما اگر اتفاقی میافتاد که حضرت غمگین میشدند میفرمودند «الحمدلله علی کل حال».
این را یاد بگیریم که هر کجا خدا به ما نعمت داد بگوییم الحمدلله، هر کجا هم چیزی خلاف میل ما اتفاق افتاد بگوییم الحمدالله علی کل حال؛ داشتن این اخلاق خیلی قیمتی است.
خدا به موسی (ع) گفت حقیقت شکر را به جا بیاور، طوری شکر نعمت را به جا بیاور که من از تو راضی شوم، موسی گفت خدایا این چه تکلیف سنگینی است که بر من میگذاری؟ من چطور میتوانم حق شکر تو را به جا بیاورم؟ چرا که من هر شکری به جا بیاورم، این توفیق را هم تو به من دادهای.
خدا به موسی (ع) گفت همین که فهمیدی اگر شکر کنی، این شکرگزاری هم نعمتی است که من به تو دادهام، این نشان میدهد تو شاکر هستی و به مقام شاکران نائل آمدهای.
انشاءالله خدای متعال همه ما را از شاکران درگاه خود قرار دهد و احتیاجات معنوی ما با این احادیث و روایات برآورده شود.