نماینده ولیفقیه در استان قزوین در جلسه هفتگی تفسیر قرآن کریم گفت: اگر کسی برای خدا کاری را انجام دهد آن کار جاودانه میشود و بقا پیدا میکند اما اگر برای هر منظور دیگری کاری را انجام بدهیم آن کار ضایع میشود.
آیتالله عبدالکریم عابدینی در جلسه پنجاه و هفتم تفسیر قرآن کریم (15 بهمن ماه 1402) در تفسیر سوره انسان اظهار کرد: خدای متعال در آیات 8 و 9 سوره انسان میفرماید «وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا، إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا»، یعنی (و به پاس دوستى خدا بينوا و يتيم و اسير را خوراك مىدادند، ما براى خشنودى خداست كه به شما مىخورانيم و پاداش و سپاسى از شما نمىخواهيم).
اینکه امیرالمؤمنین (ع)، حضرت زهرا (س) و حسنین (ع) افطاری خود را در سه روز متوالی به مسکین، یتیم و اسیر انفاق کردند، با چه انگیزهای این کار را کردند؟ آنها طعام خود را برای مقصود و منظورهای متفرقه به دیگران ندادند، بلکه فقط برای خدا این کار را کردند، گویا برای توجه به خدا و جلب توجه الهی و جلب لطف و رحمت خدا به خود این کار را کردند.
این آیات یک قانون را بیان میکند و به ما میگوید شما آدمها خیلی کارها میکنید اما این کارها را برای چه کسی میکنید؟ مگر شما چند بار عمر میکنید و چقدر فرصت دارید؟ هر کاری که در ظرفیت عمرتان انجام میدهید، جوانیتان و محصول عمرتان را پای آن میگذارید، اینها اگر برای وجه الله باشد ماندگار میشود، وجه الله باقی میماند، اگر کسی برای خدا کاری را انجام دهد آن کار جاودانه میشود و بقا پیدا میکند اما اگر برای هر منظور دیگری کاری را انجام بدهیم آن کار ضایع میشود.
خدای متعال در آیه 96 سوره نحل میفرماید «عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُون»، یعنی (آنچه پيش شماست تمام میشود و آنچه پيش خداست پايدار است و قطعاً كسانى را كه شكيبايى كردند به بهتر از آنچه عمل میکردند پاداش خواهيم داد).
اگر کاری برای رضای خدا باشد ماندگار میشود، در این صورت در قیامت دارای قلبهای شاد و چهرههای شاداب هستیم اما اگر دستمان در قیامت خالی بود قیامت ما یومالتغابن میشود و فکر میکنیم مغبون شدهایم، یعنی تصور میکنیم دنیا عمر، جوانی، سلامتی و فرصتهای ما را از ما گرفته اما ما از دنیا چیزی نگرفتهایم که با دست پر در قیامت حاضر شویم.
اگر در قیامت دستمان خالی باشد، قیامت برایمان یومالندامه یعنی روز پشیمانی میشود، پشیمان از اینکه چطور عمرمان را گذراندیم، حتی آنقدر این پشیمانی اوج میگیرد که افراد دائم تکرار میکنند و میگویند خدایا مرا به دنیا برگردان تا جبران کنم.
اگر آدم در دنیا برای وجه الله کار نکند، روز قیامتش یومالحسره میشود، یعنی دائم حسرت میخورد که من در دنیا دویدم که توجه مردم را به خودم جلب کنم، در حالی که باید وجه الله را وجهه همت خود قرار میدادم، تمام عمر دویدم که مالی را بر روی مالهایم انباشته کنم، در حالی که خدا این را از ما نخواسته بود، خدا به ما مأموریت داده که بروید کاسبی کنید، کشاورزی کنید، خیاطی کنید، رانندگی کنید، معلمی کنید اما اینها هدف نیستند، وسیله و ابزارند، ما نباید برای اینها کار کنیم، باید برای خدا کار کنیم.
هر کاری که میکنیم باید عبادت باشد، یعنی صبح که به سر کار میرویم بگوییم خدایا با توکل به تو میرویم برای اینکه کار یا محصول مفیدی برای بندگان خدا تولید کنیم و خدا را راضی کنیم، در غیر این صورت آدم در دنیا مشغول بیگاری است، چرا که هر چه را که جمع میکنیم باید در دنیا بگذاریم و برویم.
در آیه 8 سوره انسان کلمه حبّ آمده است، این حب دو معنا میتواند داشته باشد، یک معنا این است که با اینکه خودشان به آن غذا علاقه داشتند و گرسنه بودند، آن را انفاق کردند، یک معنای دیگر هم این است که آنقدر به خدا محبت داشتند، چون میدانستند خدا خوشحال میشود که اینها غذای خود را به مسکین، یتیم و اسیر بدهند، گویا دیگر گرسنگی رنگ باخت و گفتند ما باید جلب حب الهی را داشته باشیم، البته این دو معنا با هم منافاتی ندارند و صحیح هستند، یعنی حب و محبت به غذا را به پای حب و محبت خدا ریختند.
خدای متعال در آیه 92 سوره آلعمران میفرماید «لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ»، یعنی (هرگز به نيكوكارى نخواهيد رسيد تا از آنچه دوست داريد انفاق كنيد و از هر چه انفاق كنيد قطعاً خدا بدان داناست).
خدای متعال در این آیه میفرماید اگر میخواهید ابرار شوید و و بِرّ در شما جان بگیرد، دست شما به بِرّ نمیرسد، بِرّ چیز کمی نیست که هر کسی بتواند به آن دست یابد، اگر آن چیزی را که خیلی دوست داری انفاق کنی، به بِرّ میرسی.
در جبهههای جنگ که بمبهای شیمیایی میزنند و محیط آلوده میشد، آن رزمندهای که جان و سلامتی خود را فدا میکرد و ماسک خود را به صورت کس دیگری میزد، خودش را در معرض شهادت قرار میداد، اینها همان مصادیق آیات 8 و 9 سوره انسان است.
درباره وجه الهی در سوره الرحمن آمده است که بساط همه چیز جمع میشود، فقط وجه ربّ است که میماند، بنابراین هر کاری که ما آن را به وجه ربّ متصل کردیم، بقا پیدا میکند.
در آیه 52 سوره انعام آمده است «وَلَا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَيْهِمْ مِنْ شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِين»، یعنی (و آنان که بامدادان و شامگاهان پروردگارشان را میخوانند و با این خواندن خشنودی او را میخواهند، از خود مران. نه چیزی از حساب عمل آنان بر عهده توست، و نه چیزی از حساب کار تو بر عهده آنان است تا آنان را برانی و به سبب راندنشان از ستمکاران باشی).
خدای متعال در این آیه میفرماید آنهایی که همواره خدا را صدا میکنند و اصرار دارند با خدا مرتبط باشند، اینها را طرد نکن، تحویلشان بگیر و قدرشان را بدان.
برای مثال امام (ره) بر اساس همان وجه الله مردم و جامعه را به سوی خدا دعوت میکرد و بنا داشت همه خدایی شوند، به شاه میگفت ای شاه من تو را نصیحت میکنم، یعنی نوکر اجانب نشو، مسلمان باش، ایمان بیاور، بعد از اینکه نصیحت کارگر نشد، امام (ره) فرمود ای شاه، من به لطف و عنایت خدا تو را از این مملکت بیرون میکنم.
ما هر کاری که میکنیم باید یک سند وجه الهی به آن وصل کنیم، برای مثال امام (ره) در فتحالمبین فرمود من دست و بازوی رزمندگان اسلام را که دست خدا بالای آن است میبوسم و بر این بوسه افتخار میکنم.
آیتالله جوادی آملی بعد از این بیان امام (ره) سخنرانی کرده و فرمودند امام (ره) یک عارف است، عارف هیچگاه دست بنده را نمیبوسد، اینکه امام (ره) فرمود دست شما را میبوسم، یعنی دست این رزمندگان وجهه قدرت خدایی شده است، دست انسان است اما تجلی قدرت خداست، بنابراین امام (ره) در حقیقت به قدرت خدا احترام گذاشته بود.
خدای متعال در آیه 52 سوره انعام میفرماید مبادا آنهایی که صبح تا شام حرف از خدا میزنند را طرد، گوشهگیر و منزوی کنی، شاه این کار را کرد، امام (ره) را تبعید و طرد کرد، در ادامه آیه آمده چرا اینها صبح تا شب دنبال خدا هستند؟ چون وجه الله را هدف قرار دادهاند و دنبال وجه الهی هستند.
خداوند در ادامه این آیه میفرماید وقتی اینها را طرد میکنی، از ستمکاران به حساب میآیی و ظالم میشوی.
در آیه 28 سوره کهف آمده است «وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا»، یعنی (و همیشه خویش را با کمال شکیبایی به محبت آنان که صبح و شام خدای خود را میخوانند و رضای او را میطلبند وادار کن، و مبادا دیدگانت از آنان بگردد از آن رو که به زینتهای دنیا مایل باشی، و هرگز از آن که ما دل او را از یاد خود غافل کردهایم و تابع هوای نفس خود شده و به تبهکاری پرداخته متابعت مکن).
این آیه ایجابی صحبت میکند و میفرماید خودت را با شکیبایی و صبوری پای کار آدمهایی نگه دار که صبح تا شب به فکر خدا بوده و در جهت خدا حرکت میکنند، مبادا یک لحظه چشم از آنها برداری، وجه به یک معنا همان جهت است، یعنی فقط با خدا همسویی و همجهتی داشته باشیم.
خدای متعال در ادامه آیه میفرماید اگر چشم از اهل ذکر، هدایت، انبیای عظام، ائمه (ع) و قرآن برداری، برای چه این کار را میکنی؟ مگر تصمیم گرفتهای دنیایی باشی؟ دنیا از دناعت و پستی است، شما چرا به پستی نگاه میکنید، به علو اعلاء بنگرید.
هر کسی را دیدید که خدا قلبش را از یاد و ذکر غافل کرده، بدانید او در عالم غفلت است، دنیاپرستی ذکر و فکرش است، مبادا از او اطاعت کنید، آن کسی که از خدا غافل شده و از هوای نفسش تبعیت میکند، آیا درست است شما بروید تایع او شوید؟
خدای متعال در آیه 87 سوره حجر میفرماید «وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ»، یعنی (به راستى به تو سبع المثانى سوره فاتحه و قرآن بزرگ را عطا كرديم)، در صفحه 143 جلد یک کتاب شریف کافی به نقل از امام باقر (ع) آمده که حضرت فرمودند مثانی ما هستیم، یعنی ما قرآن ناطق هستیم.
حضرت در ادامه فرمود اینکه خدا فرمود ما به تو سبعی از مثانی دادیم، منظور ما هستیم، ما ائمه (ع) وجه الله هستیم، قرآن کریم هم تجلی وجه اللهی است، ما عین الله و چشم ناظر خدا در عالم هستی هستیم، ما دست گشاده خدا هستیم، کسانی ما را شناختند، برخی هم نسبت به جایگاه ما معرفت ندارند و جایگاه امام متقین را نمیدانند، آنهایی که ائمه (ع) را نمیشناسند امامشان امام نور نیست، امام نار است.
قرآن هم فرموده یک عده پیروی از امام نار و جهنم میکنند، یک عده هم پیروی از امام نور و بهشت دارند.
در روایات آمده که کسی میگوید از امام رضا (ع) سؤال کردم «خَلق الانسان» یعنی چه؟ حضرت فرمود این امیرالمؤمنین (ع) است، انسان کامل است، هر چه زیبایی، عظمت و ارزش میخواهیم در امیرالمؤمنین (ع) وجود دارد، همه، هر چند غیرمسلمانان، او را انسان کاملی میدانند.
کتاب علی صوت العداله الانسانیه را یک دانشمند بسیار متفکر مسیحی نوشته است، برای اینکه مجذوب انسان کامل بودن امیرالمؤمنین (ع) است، انسان کامل روی دیگران اثر میگذارد.
در ادامه از امام رضا (ع) معنای «عَلَّمَه البیان» را سؤال کردند، حضرت فرمود خدا هر چیزی را که آدمها به آن احتیاج داشتند، یادشان داد، هر چیزی که مورد نیاز انسان باشد در قرآن هست، انسانها باید متفکر باشند و آنچه نیازشان است را کشف کنند.
میگویند مرحوم فخریزاده یک تیمی را برای مطالعه قرآن تشکیل داده و به آنها گفته بود آنجایی که کلیدهای علم و دانش استشمام میشود، بایستید و تفکر کنید، برای مثال خدای متعال فرمود ما زمین و آسمان و کُرات آسمانی را بر ستونهایی که قابل دیدن نیستند قرار دادیم، این برای داشنمندی مانند فخریزاده کنجکاوکننده است که برود ببیند رمز و آسمانها چیست؟
در آیه 33 سوره الرحمن آمده اگر میخواهید در کرات آسمانی راه پیدا کنید، اگر میخواهید در اعماق نفوذ کنید و ببینید درون زمین چه خبر است، بفرمایید، این کار را انجام دهید، منتها بدون علم، دانش و وسیله نمیتوانید این کار را انجام دهید.
مهمترین رکن هر ابتکاری، ایده آن اختراع و ابتکار است، یعنی ابتدا یک ایده و فکری مطرح میشود، این هم یک ایده است، فلذا همه چیز در قرآن هست، هر چیزی که در زندگی ما لازم است در قرآن هست.
راوی میگوید به امام رضا (ع) عرض کردم «الشمس والقمر بِحُسبان» چه معنایی دارد؟ امام (ع) فرمود چیز مهمی پرسیدی، شمس و قمر دو آیه از آیات الهی هستند، اینها به امر خدا در جریان هستند، خدا را از صمیم دل اطاعت میکنند، اینها نور دارند، نورشان افاضه نور خداست، اینها سوزندگی دارند، سوزندگیشان از جهنم است، قیامت که میشود نورشان به عرش خدا بر میگردد و آن سوزندگیشان به جهنم باز میگردد، گویا شمس و قمر منحل میشوند.
در زیارت امام زمان (عج) نیز این گونه به حضرت سلام میدهیم «السلام علیک یا وَجه الله الذی لا یَهلک و لا یَبلی الی یوم الدین»، یعنی ای وجه اللهی که هیچ افول و تمامیتی نداری و تا روز قیامت میدرخشی.