در دنیا و قیامت به چه کسانی غل و زنجیر بسته میشود؟
نماینده ولیفقیه در استان قزوین در جلسه هفتگی تفسیر قرآن کریم به شرح انواع غل و زنجیری که به دست، پا و فکر آدمیان بسته میشود پرداخت.
آیتالله عبدالکریم عابدینی در جلسه پنجاه و پنجم تفسیر قرآن کریم (1 بهمن ماه 1402) در تفسیر سوره انسان اظهار کرد: خدای متعال در آیات 3 سوره انسان میفرماید «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا»، یعنی (ما راه را به او نشان داديم خواه شاكر باشد و پذيرا گردد يا ناسپاس).
در صفحه 310 جلد 16 کتاب وسائل الشیعه آمده شخصی میگوید من از حضرت امام زین العابدین (ع) شنیدم که میفرمود خدا هر قلب حزینی را دوست دارد.
آن کسی که دغدغه معنوی دارد، با خدا ارتباط دارد، از دنیایی شدن و وابسته بودن به این دنیا ناراحت میشود و از خودش مراقبت میکند، دلش محزون است، خدا این دل محزون را دوست دارد، این از آن جنس حزنی است که امیرالمؤمنین (ع) در خطبه متقین فرمود اهل تقوا نیمههای شب قرآن تلاوت میکنند، جانشان را با آیات قرآن حزن ممدوح میبخشند، این حزن مورد تأیید خداست.
در مقابل این حزن، حزن مذموم قرار دارد، حزن مذموم آن است که آدم دائم برای دنیا غم و غصه بخورد، خداوند در آیه 62 سوره یونس فرمود «أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ»، یعنی (آگاه باشيد كه بر دوستان خدا نه بيمى است و نه آنان اندوهگين مىشوند).
اینکه ما راجع به قیامت و آخرتمان حزن داشته باشیم و راجع به گناهانی که کردهایم محزون باشیم، این حزن مثبت است، امام زین العابدین (ع) فرمود خدا هر قلب حزینی و هر بنده شکوری را دوست دارد.
شکور یعنی کسی که زیاد شکر میکند، در مقابل شکور، کفور قرار دارد، کفور یعنی کسی که هر چقدر هم خدا به او عنایت کند باز میگردد یک جا نقطه منفی پیدا میکند و میگوید فلان چیز را دیگران دارند اما من ندارم، این به معنای نق زدن، ایراد گرفتن و ناراضی بودن در پیشگاه خداست.
پیامبر (ص) ما راهنمایی کرده و فرمودند اگر چیزی که باب میل شماست و مورد رضای شماست گیرتان آمد بگویید الحمدلله، اگر هم اتفاقی افتاد که برایتان خوشایند نبود بگویید الحمدلله کل حال، بنابراین هرگز نباید دست از سپاسگزاری و شکر خدا برداشت.
امام سجاد (ع) در ادامه فرمود روز قیامت که میشود خدا به بندگانش میگوید آیا شما شکر را نسبت به فلان کس به جا آوردید؟ برای مثال شکر راجع به پدر و مادر، دوست و معلمت را به جا آوردی؟ بنده به خدا عرضه میدارد و میگوید من به جای اینکه به آنها بگویم از شما تشکر میکنم، شکر تو را به جا آوردم، خدای متعال میفرماید اگر تو وظیفهات را در قبال آن بنده من انجام ندادی، شکر مرا هم به جا نیاوردهای.
باید قدر صاحبان نعمت را بدانیم، برای مثال مدافعان حرم جانشان را گذاشتند، همسر و بچههایشان از نعمت وجود اینها محروم شدند، آیا ما شکر نعمت امنیت و امنیتسازان را به جا میآوریم؟
امام سجاد (ع) فرمود میخواهید بدانید چه کسی از همه بیشتر اهل شکر است؟ آن کسی که قدر بندگان خدا را میداند، پدر و مادر در درجه اول قدردانی هستند، خداوند دستور داده هم شکر او و هم شکر والدین را به جا بیاوریم، خداوند شکر والدین را در کنار شکر خودش قرار داده است.
پیامبر (ص) فرمودند آن عقوبتی که خیلی زود سراغ آدم میآید، عقوبتی است که آدم نعمت خدا را کفران کند، خدا آب و نان داده، موقعیت زندگی به انسان داده است، اینها همه شکر دارند، شکرش عبادت خداست، شکرش بریز و بپاش نکردن نعمتهاست، سریعترین عقوبت کفران نعمت است.
برای مثال اکنون میگوییم چرا باران و برف نمیآید؟ آیا رفتار ما در زمینههای مختلف اعم از عفاف و حجاب، بانک و ربا، رسیدگی به محرومان و مستضعفان و اطاعت از فرمان مولا و صاحبمان طوری بوده که خدا نعمت باران را برای ما بفرستد؟ هر چقدر کارمان را درست انجام دهیم بیشتر مشمول رحمت خدا هستیم، وقتی در نظام جمهوری اسلامی زندگی میکنیم، به همان نسبت تکلیفمان هم جدیتر میشود، چون تحت زعامت ایمانی هستیم و خدای متعال با ما با این شرایط معامله میکند.
خدا به کافران خیلی سخت نمیگیرد، حتی فرموده اگر مؤمنین شک و تردید در دلشان نمیآمد و اثر منفی روی مؤمنین نداشت، سقف خانه کافران را از نقره میکردم، بنابراین خدا اگر به کافران توجهی میکند برای این است که دنیا بهشت کافران است، دنیا متاع قلیل است، اینها در قیامت چیزی ندارند.
ابراهیم بن ابی محمود میگوید از حضرت امام رضا (ع) شنیدم فرمود هر کس نسبت به آن دسته از مردم که نعمتی به او رساندهاند شکر به جا نیاورد، گویا شکر خدا را به جا نیاورده است.
حضرت امام رضا (ع) فرمودند خدا به سه چیز دستور داده است، این سه دستور در کنار سه دستور دیگر نشستهاند، نخست امر به نماز و امر به زکات کرده است، حال اگر کسی نماز را بر پا کرد اما زکاتش را نداد، نمازش هم قبول نیست.
دوم خدا فرمان داده شکر خدا را به جا بیاورید و شکر نعمت پدر و مادر را هم به جا بیاورید، اگر کسی شکر والدینش را به جا نیاورد، شکر خدا را هم به جا نیاورده است.
سوم اینکه خدا فرمان به تقوای الهی و صله رحم داده است، اگر کسی صله رحم را کنار بگذارد تقوا ندارد.
در دعای کمیل میخوانیم «اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُغَيِّرُ النِّعَمَ»، یعنی (خدایا بیامرز برایم گناهانی که نعمتها را دگرگون میسازد)، چه گناهی است که نعمتها را تغییر میدهد یا مانع برکات و نزول نعمتها میشود؟
در حدیثی از امام سجاد (ع) آمده آن گناهانی که باعث میشود نعمتها تغییر کند، نخست ظلم به مردم است.
اگر به مردم ظلم شود، یعنی برای مثال یک نفر حقی دارد اما در دادگاه حق او پایمال شود و به او ظلم شود، یا ظلم به خانواده، ظلم به اولاد، ظلم به والدین، ظلم به همسایه و ظلم در محیط کاری به زیردستان یا بالادستی از جمله موارد ظلم است، اگر یک نانوا این امانت آرد را که به او سپرده شده، به درستی تحویل مردم ندهد، اگر به جای اینکه آرد را تبدیل به نان کرده و تحویل مردم دهد، آرد را به بازار قاچاق بسپارد، اینها ظلم است، ما هم اگر قدر زحمات نانوایان را ندانیم این هم ظلم است.
دوم اینکه اگر آدمها همیشه عادت داشته باشند که کار خیر انجام دهند اما این عادتشان را کنار بگذارند، در این صورت هم نعمتها تغییر میکنند، ما باید عادت به کار خیر داشته باشیم، نه اینکه خدای ناکرده عادت به شرّ داشته باشیم.
سوم اینکه کفران نعمت باعث تغییر آن میشود، برای مثال آب نعمت خداست، به جای اینکه از آن درست استفاده کنیم، با آن کشاورزی غرقابی میکنیم، همان موقعی که ما از آب با فشار بالا استفاده میکنیم، همان زمان بندگانی هستند که آب به آنها نمیرسد، آیا این ظلم و کفران نعمت نیست؟
چهارم اینکه ترک شکر باعث تغییر نعمت میشود، امام سجاد (ع) در نهایت فرمودند خدای متعال در آیه 11 سوره رعد میفرماید «لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَال»، یعنی (براى او فرشتگانى است كه پى در پى او را به فرمان خدا از پيشرو و از پشت سرش پاسدارى مىكنند در حقيقت خدا حال قومى را تغيير نمىدهد تا آنان حال خود را تغيير دهند و چون خدا براى قومى آسيبى بخواهد هيچ برگشتى براى آن نيست و غير از او حمايتگرى براى آنان نخواهد بود).
خداوند سرنوشت آدمها را بد رقم نمیزند، مگر اینکه خود آدمها سرنوشتشان را خراب کنند و مانع خیرات و برکات شوند.
در ماه شریف رجب قرار داریم، خداوند فرموده در پیشگاه خدا استغفار کنید، آسمان فراوان نعمتهای خودش را برای شما فرو میریزد، خدا هم وعده داده اگر گناه، معصیت و ظلمی اتفاق افتاده، میتوانید با توبه و استغفار در پیشگاه خدای متعال آن را جبران کنید.
خدای متعال در آیات 4 و 5 سوره انسان میفرماید «إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ سَلَاسِلَ وَأَغْلَالًا وَسَعِيرًا، إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا»، یعنی (ما براى كافران زنجيرها و غلها و شعله هاى سوزان آتش آماده كردهايم، به يقين ابرار و نيكان از جامى مىنوشند كه با عطر خوشى آميخته است).
خداوند در آیه 3 سوره انسان فرمود ما راه درست را نشان دادیم، برخی قدر میدانند و شکر نعمت به جا میآورند، برخی هم قدر نمیدانند و کفران نعمت میکنند، کفران به معنای این است که قدر نعمت را ندانیم، کفر یعنی نسبت به خدا کافر باشیم.
اگر کسی به خدا کافر شود، این بدترین ناشکری است، شکر خدا اقتضا میکند به او ایمان داشته باشیم نه اینکه کفر بورزیم، انبیای الهی برای نجات ما آمدهاند، ما باید شکر وجودشان و شکر نعمت هدایتشان را به جا بیاوریم.
خداوند در این آیات میفرماید کسانی که کافر میشوند خودشان را در بدترین شرایط ناشکری قرار میدهند، اینها در غل و زنجیر میشوند و در آتش جهنم قرار میگیرند.
خدای متعال در آیات 6 تا 11 سوره ملک میفرماید «وَلِلَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ، إِذَا أُلْقُوا فِيهَا سَمِعُوا لَهَا شَهِيقًا وَهِيَ تَفُورُ، تَكَادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ كُلَّمَا أُلْقِيَ فِيهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ، قَالُوا بَلَى قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ كَبِيرٍ، وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ، فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقًا لِأَصْحَابِ السَّعِيرِ».
یعنی (و كسانى كه به پروردگارشان انكار آوردند عذاب آتش جهنم خواهند داشت و چه بد سرانجامى است، چون در آنجا افكنده شوند از آن خروشى مىشنوند در حالى كه مىجوشد، نزديك است كه از خشم شكافته شود هر بار كه گروهى در آن افكنده شوند نگاهبانان آن از ايشان پرسند مگر شما را هشدار دهندهاى نيامد، گويند چرا هشدار دهندهاى به سوى ما آمد ولى تكذيب كرديم و گفتيم خدا چيزى فرو نفرستاده است شما جز در گمراهى بزرگ نيستيد، و گويند اگر شنيده و پذيرفته بوديم يا تعقل كرده بوديم در ميان دوزخيان نبوديم، پس به گناه خود اقرار مىكنند و مرگ باد بر اهل جهنم).
خداوند در این آیات میفرماید کافران وقتی در شرایط عذاب قرار میگیرند، با خودشان صحبت میکنند و میگویند اگر ما گوشمان را در اختیار قرآن، انبیاء و حق قرار میدادیم، گوشهایمان را نمیبستیم، صُم بُکم عُمی فَهم لایَعقلون نمیشدیم، اکنون دیگر اهل جهنم نبودیم و در آتش قرار نمیگرفتیم، اینها به گناهان خود اعتراف میکنند اما اعتراف آنها فایدهای ندارد، آن موقعی که در دنیا مهلت داشتند باید کارشان را انجام میدادند.
خدای متعال در آیات 69 و 70 سوره غافر میفرماید «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ أَنَّى يُصْرَفُون، الَّذِينَ كَذَّبُوا بِالْكِتَابِ وَبِمَا أَرْسَلْنَا بِهِ رُسُلَنَا فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ»، یعنی (آيا كسانى را كه در ابطال آيات خدا مجادله مىكنند نديدهاى كه تا كجا از حقيقت انحراف حاصل كردهاند، كسانى كه كتاب خدا و آنچه را كه فرستادگان خود را بدان گسيل داشتهايم تكذيب كردهاند به زودى خواهند دانست).
خداوند در این آیه میفرماید آنهایی که در مقابل آیات خدا ادب به خرج نمیدهند، مجادله میکنند، دائم میخواهند اشکال و ایراد بگیرند یا انکار کنند و در مقابل خدا عرضه اندام داشته باشند، اینها همانهایی هستند که کتاب خدا و آنچه خدا به پیغمبرانش داده را تکذیب میکنند، اینها زود میفهمند که چه غلطی کردهاند.
این را چه زمانی میفهمند؟ خدای متعال در آیات 71 و 72 سوره غافر میفرماید «إِذِ الْأَغْلَالُ فِي أَعْنَاقِهِمْ وَالسَّلَاسِلُ يُسْحَبُون، فِي الْحَمِيمِ ثُمَّ فِي النَّارِ يُسْجَرُونَ»، یعنی (هنگامى كه غلها در گردنهايشان افتاده و با زنجيرها كشانيده مىشوند، در ميان جوشاب و آنگاه در آتش برافروخته مىشوند)، اینها زمانی میفهمند که غلها به گردنشان انداخته میشود و با زنجیرهایی اینها را به جای سوزان جهنم میکشند.
خدای متعال در آیات 73 و 74 و 75 سوره غافر میفرماید «ثُمَّ قِيلَ لَهُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ تُشْرِكُونَ، مِنْ دُونِ اللَّهِ قَالُوا ضَلُّوا عَنَّا بَلْ لَمْ نَكُنْ نَدْعُو مِنْ قَبْلُ شَيْئًا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ الْكَافِرِينَ، ذَلِكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَفْرَحُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَبِمَا كُنْتُمْ تَمْرَحُونَ»، یعنی (آنگاه به آنان گفته مىشود آنچه را در برابر خدا با او شريك مىساختيد كجايند، مىگويند گمشان كرديم بلكه پيشتر هم ما چيزى را نمىخوانديم اين گونه خدا كافران را بى راه مىگذارد، اين عقوبت به سبب آن است كه در زمين به ناروا شادى و سرمستى میکرديد و بدان سبب است كه سخت به خود مىنازيديد).
خدای متعال در این آیات میفرماید در جهنم به اینها گفته میشود چرا این گونه شرک ورزیدید و خدا را رها کردید و به دنبال این و آن رفتید؟ اینها در آنجا هم دروغ میگویند، یعنی گویا عادت به انکار و دروغ دارند، میگویند ما غیر از خدا دنبال کسی نبودیم، به آنها گفته میشود شما در دنیا به دنبال خوشگذرانی و زندگی مستانهای بودید و به همان دار و ندارتان راضی بودید.
خدای متعال در آیه 76 سوره غافر میفرماید «ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِين»، یعنی (از درهاى دوزخ درآييد در آن جاودان بمانيد چه بد است جاى سركشان)، به اینها گفته میشود به دوزخ بروید، متکبران بد جایگاهی دارند.
قیامت که میشود یا نامه اعمال ما را به دست راستمان میدهند یا نامه را به دست چپمان میدهند، در دعای وضو هم هست زمانی که دست راست را برای وضو میشوییم بگوییم خدایا نامه عمل مرا به دست راستم بده، خداوند در آیات 25 و 26 و 27 سوره حاقه میفرماید «وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ، وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِيَهْ، يَا لَيْتَهَا كَانَتِ الْقَاضِيَةَ»، یعنی (و اما كسى كه كارنامهاش به دست چپش داده شود گويد اى كاش كتابم را دريافت نكرده بودم، و از حساب خود خبردار نشده بودم، اى كاش آن مرگ كار را تمام میکرد).
این کتاب و نامه چیزی جز اعمال ما نیست، غیبت، دروغ، تهمت، ظلم، لقمه حرام و همه این قبیل موارد درنامه عمل ما ثبت میشود و تومار سیاهی را ایجاد میکند.
خدای متعال در آیات 28 تا 35 سوره حاقه میفرماید «مَا أَغْنَى عَنِّي مَالِيَهْ، هَلَكَ عَنِّي سُلْطَانِيَهْ، خُذُوهُ فَغُلُّوهُ، ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوه، ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُكُوهُ، إِنَّهُ كَانَ لَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ، وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ، فَلَيْسَ لَهُ الْيَوْمَ هَاهُنَا حَمِيمٌ»، یعنی (مال من مرا سودى نبخشيد، قدرت من از كف من برفت، گويند بگيريد او را و در غل كشيد، آنگاه ميان آتشش اندازيد، پس در زنجيرى كه درازى آن هفتاد گز است وى را در بند كشيد، چرا كه او به خداى بزرگ نمىگرويد، و به اطعام مسكين تشويق نمیکرد، پس امروز او را در اينجا حمايتگرى نيست).
خدای متعال در آیه 5 سوره رعد میفرماید «وَإِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَإِذَا كُنَّا تُرَابًا أَإِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ أُولَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ وَأُولَئِكَ الْأَغْلَالُ فِي أَعْنَاقِهِمْ وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ»، یعنی (اگر بخواهی تعجب کنی، پس تعجب از گفتار منکران لجوج است که بدون توجه به قدرت خدا که آنان را از خاک پدید آورد، میگویند آیا ما هنگامی که پس از مردن خاک شدیم، به راستی در آفرینش جدیدی خواهیم بود؟ اینانند که به پروردگارشان کافر شدند، و اینانند که در گردنشان بندها و زنجیرهای گمراهی در دنیا و عذاب در آخرت است، و اینان اهل آتشاند و در آن جاودانهاند).
خداوند در این آیه میفرماید کافران وقتی در دنیا کلام پیامبر (ص) را میشنیدند که راجع به قیامت و حشر و نشر سخن میگفت، با تعجب میگفتند آیا ما دوباره آفریده میشویم، ما که میمیریم، استخوانهایمان پوسیده و خاکستر میشود، آیا ما را دوباره سرپا میکنند؟ اینها همان کسانی هستند که به آفریدگار خود کافر شدند، همینها در قیامت غل و زنجیر میشوند.
خدای متعال در آیه 33 سوره سبأ میفرماید «وَقَالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ إِذْ تَأْمُرُونَنَا أَنْ نَكْفُرَ بِاللَّهِ وَنَجْعَلَ لَهُ أَنْدَادًا وَأَسَرُّوا النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ وَجَعَلْنَا الْأَغْلَالَ فِي أَعْنَاقِ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ»، یعنی (و كسانى كه زيردست بودند به كسانى كه رياست و برترى داشتند مىگويند نه بلكه نيرنگ شب و روز شما بود آنگاه كه ما را وادار میکرديد كه به خدا كافر شويم و براى او همتايانى قرار دهيم و هنگامى كه عذاب را ببينند پشيمانى خود را آشكار كنند و در گردنهاى كسانى كه كافر شدهاند غلها مىنهيم آيا جز به سزاى آنچه انجام مىدادند مىرسند).
مستضعفان فکری، یعنی آنهایی که دنبالهرو مستکبران شدند، آنها به سخن پیامبران و آیات قرآن اهمیت ندادند اما فلان شبکه ماهوارهای برایشان یک پیام مستکبرانه یهودی-آمریکایی فرستاد، آنها همین را دنبال کردند و حرف آنها را شنیدند، یک مملکت را به خاطر حرف آنها به آتش کشیدند، اینها مستضعفان فکری هستند، یعنی لایعقلوناند.
این مستضعفان فکری در قیامت به مستکبرانی که آنها را فریب دادهاند میگویند شما شبانهروز تبلیغات کردید که ما به خدا کافر شویم، برای خدا شریک قرار دهیم، کارهای خلاف انجام دهیم، به عبارت دیگر ضالین به مغضوبین میگویند شما باعث شدید که ما این طور گرفتار شویم.
اینها وقتی عذاب را میبینند ندامت و پشیمانی خود را آشکار میکنند، در دنیا کبر، جهل و غفلت اجازه نمیداد این را آشکار کنند، در قیامت این چیزی را که در نهان خود داشتند آشکار میکنند، اینها عذاب را که میبینند اقرار میکنند، در گردن اینها غل و زنجیر است، این اغلال همان گناهان، بیمعرفتیها و ناشکریهاست که در دنیا مرتکب شدهاند.
خدای متعال در آیات 8 و 9 و 10 سوره یس میفرماید «إِنَّا جَعَلْنَا فِي أَعْنَاقِهِمْ أَغْلَالًا فَهِيَ إِلَى الْأَذْقَانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ، وَجَعَلْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ، وَسَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ»، یعنی (ما در گردنهاى آنان تا چانههايشان غلهايى نهادهايم به طورى كه سرهايشان را بالا نگاه داشته و ديده فرو هشتهاند، و ما فراروى آنها سدى و پشت سرشان سدى نهاده و پردهاى بر چشمان آنان فرو گستردهايم در نتيجه نمىتوانند ببينند، و آنان را چه بيم دهى و چه بيم ندهى به حالشان تفاوت نمىكند نخواهند گرويد).
این اغلال طوری است که به گردن آنهاست اما چانههایشان را هم پوشش میدهد، آدمهایی که گرفتار میشوند و اغلال به گردنشان میافتد، این نظیر همان غل و زنجیری است که الان صهیونیستها به گردن پیروانشان میاندازند، آنهایی که چند روز قبل با موشکهای نقطه زن سپاه پاسداران به هلاکت رسیدند، همانهایی هستند که غل و زنجیر صهیونیستها به گردنشان است، صهیونیستها مشغول جنایت هستند و پیروانشان هم به آنها خدمت میکنند، آنها با همین غل و زنجیر محشور میشوند، همین خیانتها، جنایتها، ظلمها و آدمکشیها در قیامت به صورت غل و زنجیر به گردن و دست و پای اینهاست و آنان را به نابودی میکشاند.
خدای متعال در آیه 10 سوره حشر میفرماید «وَالَّذِينَ جَاءُوا مِنْ بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَءُوفٌ رَحِيم»، یعنی (و نيز كسانى كه بعد از آنان [مهاجران و انصار] آمدهاند و مىگويند پروردگارا بر ما و بر آن برادرانمان كه در ايمان آوردن بر ما پيشى گرفتند ببخشاى و در دلهايمان نسبت به كسانى كه ايمان آوردهاند هيچ گونه كينهاى مگذار پروردگارا راستى كه تو رئوف و مهربانى).
ما همیشه باید دعا کنیم خدایا ما را بیامرز و ببخش، برادران ایمانی ما را بیامرز و ببخش، آنهایی که در ایمان از ما جلوتر بودند و باعث شدند ما هم در وادی ایمان حضور پیدا کردیم را ببخش، در دلهای ما غِل قرار نده، این غِل را همان غًل به معنای در بند بودن قلبها میدانند، گویا به گردن دلمان شیء سنگینی انداخته شده است.
خدای متعال وعده داده اگر بهشتیها در قیامت یک گناهان کوچکی هم داشتهاند، ابتدا آنها را صاف میکنند و بعد به بهشت میبرند، چون بهشت جای گناه و معصیت نیست، فلذا خدا در آیه 43 سوره اعراف فرمود «وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ لَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ وَنُودُوا أَنْ تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ».
یعنی (و آنچه از کینه و خشم در سینههای آنان است، بَر میکنیم تا در بهشت با خوشی و سلامت کامل کنار هم زندگی کنند؛ از زیر کاخها و عمارتهایشان نهرها جاری است و میگویند: و همه ستایشها ویژه خداست که ما را به این نعمتها هدایت کرد، و اگر خدا ما را هدایت نمیکرد هدایت نمییافتیم، مسلماً پیامبران پروردگارمان حق را به سوی ما آوردند، و ندایشان میدهند به پاداش اعمال شایستهای که همواره انجام میدادید، این بهشت را به ارث بردید).
خداوند میفرماید ما بدیهای اینها را میکَنیم و در میآوریم و در جاهایی از بهشت قرار میگیرند که از زیر درختهایش نهرها جاری است، اینها در بهشت به وجد میآیند و دائم میگویند الحمدلله که خدا ما را به این وادی کشاند، اگر خدا ما را هدایت نمیکرد، ما آن کسی نبودیم که به این مرتبت و منزلت نائل شویم.
اینها میگویند پیامبران خدا آمدند به ما گفتند اگر درست کنید عاقبتتان بهشت میشود و اکنون ما در بهشت هستیم.
چه کسانی موفق هستند و غل و زنجیر از دلهایشان برداشته میشود و سبکبال میشوند؟ خدای متعال در آیات 45 و 46 و 47 سوره حجر میفرماید «إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ، ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِين، وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلِينَ»، یعنی (بیگمان پرهیزکاران در باغها و چشمه سارانند، به آنان گویند با سلامت و ایمنی در آنجا داخل شوید، و آنچه كينه و شائبههاى نفسانى در سينههاى آنان است بركنيم برادرانه بر تختهايى روبروى يكديگر نشستهاند).
بهشتیها وقتی وارد میشوند خود به خود درهای بهشت برای آنها باز میشود، اگر تیرگی، تاریکی، بدی، گناه و اثر گناه و معصیت در دل آنها باشد اینها برداشته میشود، به جای کینه و شمنی، اخوت و محبت و برادری در دلهای اینها نسبت به هم پر میشود، همدیگر را دوست دارند و به هم علاقه دارند.
رهبر حکیم انقلاب در دیدار اخیر با ائمه جمعه فرمودند سلام مرا به مردم برسانید، شما باید مردم را دوست داشته باشید، نه اینکه فقط حزباللهیهای صف اول نماز جماعت را دوست داشته باشید، باید همه مردم را دوست داشته باشید، البته یک منطقه ممنوعه وجود دارد و آن هم آدمهای خلافکار، خیانتکار و دشمنان خدا هستند.
برای مثال خدا اجازه نمیدهد ما صهیونیستها را دوست داشته باشیم، هر چقدر بیشتر با آنها دشمنی کنیم خدا بیشتر میپسندد و هر چه بیشتر دشمنیمان را بر سرشان بریزیم خدا بیشتر راضی میشود، تکلیفمان نسبت به دشمنان این است اما نسبت به بندگان خوب خدا باید محبت داشته باشیم، شاید شرایط محیط و زندگی برخیها اجازه نداده حزباللهیهای درجه یک باشند، اینها بیشتر احتیاج به محبت دارند، باید اینها را جذب کرد، بنابراین در رفتار با آدمها باید سعه صدر داشته باشیم.
ما خیلی وقتها خشک برخورد میکنیم، تصور میکنیم اگر بیاییم تشر بزنیم همه چیز درست میشود، البته آن جایی که منکرات بدی اتفاق میافتد نیاز به تشر هم دارد، برای مثال رژیم صهیونیستی بدترین منکر روزگار است، اینجا جای ملاطفت نیست، باید نابودش کنیم، یزید هم منکر روزگار بود، اباعبدالله (ع) فرمودند من برای امر به معروف و نهی از منکر قیام کردم.
اما کسی که اهل نماز و حجاب نیست و این از روی ناآگاهی است، برای این قبیل افراد باید پدری کرد، خانمها باید با اینها خواهرانه و دلسوزانه برخورد کرده و راهنماییشان کنند و نباید نسبت به آنان بیتفاوت باشیم.
خدای متعال در آیه 49 سوره حجر فرمود «نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ»، یعنی (به بندگان من خبر ده كه منم آمرزنده مهربان)، خدای متعال میفرماید من آمرزنده هستم، علاقمندانه به سراغ من بیایید، هم میآمرزم، هم جبران میکنم و هم رحمت و مهربانی دارم.
خدای متعال در آیه 157 سوره اعراف میفرماید «الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ».
یعنی (همان کسانی که از این رسول و پیامبر «ناخوانده درس» که او را نزد خود با همه نشانهها و اوصافش در تورات وانجیل نگاشته مییابند، پیروی میکنند؛ پیامبری که آنان را به کارهای شایسته فرمان میدهد، و از اعمال زشت بازمیدارد، و پاکیزهها را بر آنان حلال مینماید، و ناپاکها را بر آنان حرام میکند، و بارهای تکالیف سنگین و زنجیرههای جهل، بیخبری و بدعت را که بر دوش عقل وجان آنان است برمیدارد؛ پس کسانی که به او ایمان آوردند و او را در برابر دشمنان حمایت کردند و یاریش دادند و از نوری که بر او نازل شده پیروی نمودند، فقط آنان رستگارانند).
خدای متعال در این آیه میفرماید این پیغمبری که در تورات و انجیل اسم و رسمش آمده و درباره آمدنش بشارت داده شده است، پیامبری که به کارهای نیک فرمان میدهد و از کارهای ناپسند نهی میکند، هر چیز خوبی را حلال کرد و هر چیز پلیدی را حرام و جلوگیری کرد، هر مزاحمی را از سر راه آدمها برداشت، این غل و زنجیرهایی که ما به دست و پا و گردنمان میافکنیم را از دست و پایمان باز کرد.
برخی غل و زنجیرها به فکر و عقل آدمها بسته شده است، اینکه تصور کنیم آمریکا یک قدرتی است که هیچ کس نمیتواند به او بگوید بالای چشمش ابروست، این خودش یک غل و زنجیر است که به فکر عدهای بسته شده و نمیتوانند خودشان را آزاد کنند و بگویند ما آمریکا را زیر پا میگذاریم.
آن کسی که آمریکا را زیر پا میگذارد قبلاً با خدا معامله کرده، موحد شده و ایمان آورده است، او خدا را با عظمت دیده و همه چیز در نظرش کوچک شده است، او میتواند بگوید ما آمریکا را زیر پا میگذاریم، آن زمان که امام (ره) این حرف را زدند چیزی در اختیار ما نبود، اکنون میبینیم همان سیلیها اثر گذاشته و گردن آمریکا را شکسته، ابهتش را به هم ریخته و چیزی از آنها باقی نمانده است.
پیغمبر آمد که غل و زنجیرها را از ما دور کند، آن حضرت آمد که این غلهایی که به آدمها سوار بود را از میان بردارد، آنهایی که با این پیغمبر همراه میشوند موفق و رستگارند.