نماینده ولیفقیه در استان قزوین در جلسه تفسیر قرآن کریم گفت: شعلههای جهنم بازتاب تکذیب توحید، نبوت و معاد است.
آیتالله عبدالکریم عابدینی در جلسه 72 تفسیر قرآن کریم که در تاریخ 31 تیر 1403 در مسجد شیخالاسلام برگزار شد، در شرح سوره مرسلات، گفت: در تفسیر مرحوم قمی درباره آیات ۲۹ تا ۳۴ سوره مرسلات آمده است که جهنم شعب و زبانههایی دارد که مانند قصر و شتران تیرهرنگ است، حال ببینیم چرا در این آیه از کلمه قصر استفاده شده است؟ قصر همان کاخ و خانههای بلند و مجلل است، این کلمه یعنی شعلههای آتش جهنم فراگیر و بزرگ است.
در تفسیر مجمعالبیان نیز در رابطه با معنای این آیات آمده است که آتش جهنم از جهات مختلف مانند قصر زبانه میکشد، مثال آن در بزرگی و عظمت و در هراسناک و وحشتناک بودن مانند شترهای بزرگ و تیره رنگ در بیابان است، این شعلهها به سمت کافران از هر جهت زبانه میکشند، در ادامه نیز آمده است قصور جمع کلمه قصر به معنای بنای برجسته است.
چرا در این آیه از کلمه کوه برای نشان دادن عظمت زبانههای آتش جهنم استفاده نشده است؟ برخی از مفسران به این نکته توجه کرده و گفتهاند کوه محل جوشش برکات الهی است، ابرها زمانی که به کوهها میرسند، کوهها آنها را مدیریت، کنترل و توزیع میکنند، ابرها در کوه جمعآوری و سپس تقسیم میشوند، بیشترین میزان بارش برف در کوههاست، این برفها آرامآرام در دل کوهها نفوذ میکنند و در طول سال، چشمههای جاری، نهرها و رودها را تشکیل میدهند، اینها همه از برکات کوهها هستند.
کوه دارای انواع و اقسام گیاهان خوراکی و دارویی است، میوهها به برکت آبی هستند که از کوهها به ریشه درختان میرسند، کنترل بادها نیز به وسیله کوهها انجام میشود، لذا اگر بگوییم خدا بزرگی زبانههای جهنم را به کوه تشبیه کرده، صحیح نیست، اما وقتی خدا این زبانهها را به قصر تشبیه میکند، میبینیم که قصرها همیشه در اختیار فرعونها، نمرودها، مستکبران و ظالمان بوده است، از قصرها لهو و لعب، گناه، معصیت، خیانت و ظلم بیرون میآید.
اینکه خدای متعال در این آیات فرموده سه شعله و سه شعبه از آتش جهنم زبانه میکشد، این شعلهها بازتاب تکذیب سه رکن اساسی شامل توحید، نبوت و معاد است، وقتی این ارکان اساسی مورد تکذیب قرار میگیرد، خشم و انتقام خدا بهصورت شعلههای آتش زبانه میکشد.
در برداشت دیگری گفته شده این سه شعله جهنم اشاره به مبدأ و منشأ سه گانه گناه و معصیت شامل قوه غضبیه، قوه شهوانیه و قوه وهمانیه دارد، اینها منشأ همه گناهان هستند، تجسم این گناهان در قیامت همان شعلههای آتش زبانهدار هستند.
تصور نکنیم اگر به رسول اکرم(ص)، ائمه(ع) و قرآن اعتقاد داشتیم و ارادت ورزیدیم، اما کاری به انبیاء و کتب آسمانی دیگر نداشتیم، مشکلمان حل است، اینطور نیست، آیه ۳۴ سوره مرسلات به ما میفهماند که تکذیب هر پیغمبری به معنای تکذیب همه انبیاست، تکذیب هر کتاب آسمانی به معنای تکذیب همه کتب آسمانی است، اینها همه با هم باید ملاحظه شوند، خدای متعال در آیه ۳۴ سوره مرسلات میفرماید «آن روز وای بر تکذیبکنندگان».
ببینیم قرآن در این زمینه چه میفرماید؟ خدای متعال در آغاز سوره بقره خطاب به پیامبر(ص) فرموده است اگر کسی فقط به تو ایمان بیاورد، اما به پیامبران پیش از تو کاری نداشته باشد، کارش میلنگد و کافی نیست، این معنا در آیه ۴ سوره بقره آمده است که «و آنان که بدانچه به سوی تو فرود آمده و به آنچه پیش از تو نازل شده است ایمان میآورند و آنانند که به آخرت یقین دارند».
در انتهای سوره بقره یعنی در آیه ۲۸۵ نیز آمده است «پيامبر خدا بدانچه از جانب پروردگارش بر او نازل شده ايمان آورده است، و مؤمنان همگى به خدا و فرشتگان و كتابها و فرستادگانش ايمان آوردهاند و گفتند ميان هيچ يک از فرستادگانش فرق نمىگذاريم و گفتند شنيديم و گردن نهاديم، پروردگارا، آمرزش تو را خواستاريم و فرجام به سوى تو است» بنابراین هم در ابتدای سوره بقره و هم در انتهای این سوره گفته شده که شما باید به همه انبیاء و کتابهای آسمانی ایمان داشته باشید.
البته در تورات تحریف راه پیدا کرده اما در قرآن تحریفی راه پیدا نکرده است، ضمن اینکه در قرآن بسیاری از معارف تورات و انجیل وجود دارد، اگر یک یهودی و مسیحی سنخیت قرآن را با تورات و انجیل متوجه نشود، مشخص میشود همان طور که به قرآن ایمان ندارد، به تورات و انجیل هم ایمان ندارد و فقط لفظ تورات و انجیل را بر زبان دارد. بنابراین اگر کسی حقیقتاً انجیل و تورات را باور کرده باشد، نمیتواند قرآن را باور نداشته باشد.
روز قیامت مکذبین صحبت نمیکنند
خدای متعال در آیات ۳۵، ۳۶ و ۳۷ سوره مرسلات میفرماید «هَذَا يَوْمُ لَا يَنْطِقُون، وَلَا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ، وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ»، یعنی «اين روزى است كه دم نمىزنند، و رخصت نمىيابند تا پوزش خواهند، آن روز واى بر تكذيبكنندگان».
مفسرینی مانند ابنعربی گفتهاند که قیامت مواقف و ایستگاههای فراوانی دارد، در برخی مواقف اجازه صحبت کردن داده نمیشود، در برخی مواقف نیز اجازه صحبت کردن داده میشود، در آیات و روایات هم هر دو موضوع دیده میشود. در آیه ۳۵ سوره مرسلات آمده در روز قیامت مکذبین صحبت نمیکنند، اصلاً در آن روز به آنها اجازه داده نمیشود که عذر و بهانه بیاورند.
خدای متعال در آیه ۶۵ سوره یس میفرماید «الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ»، یعنی «امروز بر دهانهاى آنان مهر مىنهيم و دستهايشان با ما سخن مىگويند و پاهايشان بدانچه فراهم مىساختند گواهى مىدهند».
خدای متعال در این آیه میفرماید امروز بر دهانهای مجرمان و کافران مهر میزنیم، این دهان دیگر برای عذرخواهی باز نمیشود، به جای آن دست و پایشان صحبت کرده و به جرمهایشان اعتراف میکند، در برخی آیات هم آمده که در قیامت پوست گناهکاران علیه آنها شهادت میدهد.
بنابراین در قیامت به گناهکاران اجازه داده نمیشود که حرفی بزنند و عذر و بهانهای بتراشند، امام صادق(ع) در این رابطه فرموده خدا بزرگتر از آن است که بندهای عذر داشته باشد اما خدا دهان او را ببندد و اجازه ندهد عذر و بهانهاش را بیان کند، بنده گناهکار در بیان عذر زبانش لال و دستش و پایش فلج است و از لحاظ تکوینی آمادگی ندارد که بخواهد عذری را بیان کرده و خود را از این مهلکه برهاند.