امروز :
Skip to main content

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین در جلسه تفسیر قرآن کریم به شرح حال تکذیب‌کنندگان پرداخت.

آیت‌الله عبدالکریم عابدینی در جلسه شصت و هشتم تفسیر قرآن کریم که در تاریخ 27 خرداد 1403 در مسجد شیخ‌الاسلام برگزار شد، اظهار کرد: یوم‌الفصل و یوم‌الجمع نام‌های دیگر روز قیامت است، خدای متعال در آیه 15 سوره مرسلات می‌فرماید «وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ»، یعنی (آن روز واى بر تكذيب‌‏كنندگان).

موضوع مکذبین بسیار جدی در قرآن مطرح شده است، یک پنجم آیات سوره مرسلات تکرار آیه شریفه «وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ» است، در سوره الرحمن نیز خدای متعال 31 بار «فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ» را فرموده است.

آیات بسیار دیگری هم درباره تکذیب داریم، چنانکه آیات بسیاری درباره تصدیق داریم، بنابراین ما در مواجهه با مبانی فکری، اعتقادی و ایمانی باید ببینیم موضوع تصدیقی یا موضع تکذیبی داریم، اگر ما معارف را به دو بخش تقسیم کنیم، یک بخش معارفی هستند که می‌خواهند از ما تصدیق بگیرند و اعتلاء و ارتقای ایمانی فرهنگی و فکری را در ما ایجاد کنند تا ما لیاقت این را پیدا کنیم که خدا، قیامت، نبوت، رسالت، وحی، ولایت و امامت را تصدیق کنیم، تصدیق کنیم یعنی باورمان شود که عین حقیقت هستند.

گفته می‌شود تصدیق به معنای تطبیق است، یعنی آن چیزی که ادعا می‌کنیم و می‌شنویم، آن را با حقیقت عالم هستی انطباق دهیم، تصدیق کردن یعنی آنچه را می‌شنویم با حقیقت انطباق بدهیم و ببینیم آن چیزی که می‌گوییم با حقیقت هماهنگی دارد، وقتی در پایان قرآن می‌گوییم «صدق الله العلی العظیم»، یعنی من دیدم که آنچه خدا فرموده با حقیقت انطباق دارد، حقیقتی که خداوند زمینه آن را در فطرت هر انسانی ایجاد کرده است.

بنابراین ما هم تصدیق و هم تکذیب داریم، اکنون تکذیب کنندگان را در آینه آیات قرآن ببینیم، قرآن کریم مردم را این گونه تقسیم کرده و می‌فرماید وقتی قیامت می‌شود یک عده مقربین هستند، این معنا در آیه 88 سوره واقعه آمده است، خدای متعال در این آیه می‌فرماید «فَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ»، یعنی (اما اگر او از مقربان باشد)، یعنی اوج تصدیق‌کنندگان هستند.

خدای متعال در ادامه در آیه 89 سوره واقعه می‌فرماید «فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِيمٍ»، یعنی (در روح و ريحان و بهشت پرنعمت است)، یعنی این‌ها نه تنها اهل بهشت هستند، بلکه خودشان هم بهشتند، یعنی کسانی که زندگی، کلام، رفتار و مشی آن‌ها بوی بهشت می‌دهد.

یک دسته دیگر هم مکذبین هستند، این معنا در آیات 92، 93 و 94 سوره واقعه آمده است، خدای متعال در این آیه می‌فرماید «وَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ، فَنُزُلٌ مِنْ حَمِيم، وَتَصْلِيَةُ جَحِيمٍ»، یعنی (اما اگر او از تكذيب‌كنندگان گمراه باشد، با آب جوشان دوزخ از او پذيرائي مي‏شود، سپس سرنوشت او ورود در آتش جهنم است).

بنابراین در این تقسیم‌بندی‌ها مکذبین در مقابل اصحاب یمین و مقربین قرار می‌گیرند.

خدای متعال در آیات 32 تا 34 سوره زمر می‌فرماید «فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَكَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءَهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْكَافِرِينَ، وَالَّذِي جَاءَ بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ أُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ، لَهُمْ مَا يَشَاءُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذَلِكَ جَزَاءُ الْمُحْسِنِينَ»، یعنی (ستمكارتر از كسي كه بر خدا دروغ ببندد، و سخن صدق را كه به سراغ او آمده تكذيب كند چه كسي است؟! آيا در جهنم جايگاه كافران نيست؟ اما كسي كه سخن صدق بياورد و كسي كه آن را تصديق كند آن‌ها پرهيزگارانند، آنچه بخواهند نزد پروردگارشان براي آن‌ها موجود است، و اين است جزاي نيكوكاران).

خدای متعال در آیه 32 سوره زمر می‌فرماید چه کسی ستمگرتر و ظالم‌تر است از آن کسی که به خدا نسبت دروغ می‌دهد و صدق را تکذیب می‌کند؟

ما یک دروغگویی داریم و یک نسبت دروغ دادن به خدا، رسول خدا (ص) و کتاب خدا داریم، مکذب کسی است که خدا، رسالت پیامبر (ص) و کتابی که از سوی خدا نازل شده را تکذیب می‌کند، خدای متعال می‌فرماید آن کسانی که صدق را تکذیب می‌کنند، این‌ها کافر می‌شوند، آیا جای این‌ها جهنم نیست؟ آن‌هایی که تصدیق می‌کنند جایشان بهشت است، آن‌ها هر چه از خدا بخواهند به آن‌ها عنایت می‌کند، این یک تقسیم‌بندی بین تصدیق‌کنندگان و تکذیب‌کنندگان است.

خدای متعال در آیه 46 سوره مائده می‌فرماید «وَقَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِمْ بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَيْنَاهُ الْإِنْجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ»، یعنی (و عيسى پسر مريم را به دنبال آنان [پيامبران ديگر] درآورديم در حالى كه تورات را كه پيش از او بود تصديق داشت و به او انجيل را عطا كرديم كه در آن هدايت و نورى است و تصديق‏ كننده تورات قبل از آن است و براى پرهيزگاران رهنمود و اندرزى است).

خدای متعال در این آیه راجع به حضرت عیسی‌بن‌مریم (ع) که در پی انبیای دیگر عهده‌دار رسالت الهی شده، می‌فرماید او تصدیق‌کننده تورات بوده است، یعنی حضرت موسی (ع) پیش از او بوده و حضرت عیسی (ع) کتاب قبل از خود و پیغمبران قبل از خود را تصدیق کرده است.

در آیه 6 سوره صف نیز آمده «وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ»، یعنی (و هنگامى را كه عيسى پسر مريم گفت اى فرزندان اسرائيل من فرستاده خدا به سوى شما هستم تورات را كه پيش از من بوده تصديق مى‌كنم و به فرستاده‏‌اى كه پس از من مى‌‏آيد و نام او احمد است بشارتگرم پس وقتى براى آنان دلايل روشن آورد گفتند اين سحرى آشكار است).

بنابراین حضرت عیسی (ع) تصدیق‌کننده بوده است، انجیل هم تورات را تصدیق می‌کند.

خدای متعال در آیه 3 سوره آل‌عمران می‌فرماید «نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَأَنْزَلَ التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ»، یعنی (آن خدایی که قرآن را به راستی بر تو فرستاد که تصدیق‌کننده کتب آسمانی قبل از خود است و پیش از قرآن تورات و انجیل را فرستاد).

خدای متعال در این آیه می‌فرماید این قرآن تصدیق‌کننده تورات و انجیل است، رسول اکرم (ص) هم تصدیق‌کننده انبیای پیش از خود است، همه مؤمنین همین‌طورند.

حال نگاهی به پیشینه تکذیب بیندازیم، خدای متعال در آیه 184 سوره آل‌عمران به رسول گرامی (ص) فرمود «فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ جَاءُوا بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَالْكِتَابِ الْمُنِيرِ»، یعنی (پس اگر تو را تكذيب كردند بدان كه پيامبرانى هم كه پيش از تو دلايل روشن و نوشته‌ها و كتاب روشن آورده بودند تكذيب شدند).

خدای متعال در این آیه به پیامبر (ص) می‌فرماید اگر رسالت تو را نمی‌پذیرند، این پیشینه‌ای دیرینه دارد، پیغمبران در گذشته‌ها هم با بینات، آیات روشن و کتاب‌ها آمده بودند اما تکذیب می‌شدند.

خدای متعال در آیه 25 سوره فاطر می‌فرماید «وَإِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالزُّبُرِ وَبِالْكِتَابِ الْمُنیر»، یعنی (و اگر تو را تكذيب كنند قطعاً كسانى كه پيش از آن‌ها بودند نيز به تكذيب پرداختند پيامبرانشان دلايل آشكار و نوشته‌‏ها و كتاب روشن براى آنان آوردند).

خدای متعال در این آیه می‌فرماید پیغمبران با دلایل آشکار و واضح آمده بودند اما برخی آن‌ها را تکذیب می‌کردند، چون اصلاً کاری به بینات، دلیل، برهان و منطق نداشتند.

این‌ها خیلی برای امروز ما درس است، یعنی اهل فکر، علم، منطق، استدلال و اعتماد به کلام و کتاب خدا باشیم.

خدای متعال در آیات 176 تا 179 سوره شعراء می‌فرماید «كَذَّبَ أَصْحَابُ الْأَيْكَةِ الْمُرْسَلِينَ، إِذْ قَالَ لَهُمْ شُعَيْبٌ أَلَا تَتَّقُونَ، إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ، فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ»، یعنی (اصحاب ايكه فرستادگان را تكذيب كردند، آنگاه كه شعيب به آنان گفت آيا پروا نداريد، من براى شما فرستاده‏‌اى در خور اعتمادم، از خدا پروا داريد و فرمانم ببريد).

خدای متعال در این آیات می‌فرماید اصحاب ایکه فرستادگان خدا را تکذیب می‌کردند، حضرت شعیب به آن‌ها گفت من رسول امین خدا هستم، تقوای الهی را پیشه کنید، با خدا مرتبط باشید، من فرستاده خدا هستم، از من اطاعت کنید، من برای دنیای خودم به سراغ شما نیامده‌ام، اجر و پاداشی از شما نمی‌خواهم، برای سعادت شما پیام خدا را آورده‌ام.

در آیه 185 سوره شعراء نیز آمده «قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِينَ»، یعنی (گفتند تو فقط ديوانه‏‌ای)، در این آیه آمده اصحاب ایکه به شعیب گفتند تو دیوانه‌ای، در این آیه کلمه «مکذبین» نیامده است، اما همین که می‌گوید این‌ها گفتند تو از مسحّرین هستی و آمده‌ای که ما را سحر و جادو کنی، این یعنی او را تکذیب کردند.

خدای متعال در آیات 123 تا 127 سوره صافات درباره حضرت الیاس می‌فرماید قوم او نیز پیامبرشان را تکذیب کردند، در آیه 127 این سوره آمده «فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ»، یعنی (پس او را دروغگو شمردند و قطعاً آن‌ها در آتش احضار خواهند شد).

خدای متعال در آیات 11 تا 15 سوره شمس می‌فرماید «كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا، إِذِ انْبَعَثَ أَشْقَاهَا، فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْيَاهَا، فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاهَا، وَلَا يَخَافُ عُقْبَاهَا»، یعنی (قوم ثمود به سبب طغيان خود به تكذيب پرداختند، آنگاه كه شقى‏‌ترينشان برپا خاست، پس فرستاده خدا به آنان گفت زنهار ماده‏ شتر خدا و نوبت آب‏خوردنش را حرمت نهيد، ولى دروغزنش خواندند و آن ماده‏ شتر را پى كردند و پروردگارشان به سزاى گناهشان بر سرشان عذاب آورد و آنان را با خاك يكسان كرد، و از پيامد كار خويش بيمى به خود راه نداد).

خداوند در این آیات قصه ناقه صالح را می‌گوید که آمدند ناقه صالح را پی کردند و کلام و فرمان خدا و قول پیغمبرشان را با طغیانگری تکذیب نمودند.

خدای متعال در آیات 80 و 81 سوره حجر در رابطه با اصحاب حجر سخن گفته و می‌فرماید «وَلَقَدْ كَذَّبَ أَصْحَابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ، وَآتَيْنَاهُمْ آيَاتِنَا فَكَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ» یعنی (و اهل حجر نیز پیامبران ما را تکذیب کردند، و آیات خود را به آنان دادیم ولی از آن‌ها اعراض کردند)، خدای متعال در این آیات می‌فرماید ما آیات خود را فرستادیم اما اصحاب حجر از آیات ما روی برگرداندند و آن‌ها را نپذیرفتند.

خدای متعال در آیه 87 سوره بقره می‌فرماید «وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقًا كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ»، یعنی (و همانا به موسى كتاب تورات را داديم و پس از او پيامبرانى را پشت‏ سر هم فرستاديم و عيسى پسر مريم را معجزه‌هاى آشكار بخشيديم و او را با روح‌القدس تأييد كرديم پس چرا هر گاه پيامبرى چيزى را كه خوشايند شما نبود برايتان آورد كبر ورزيديد گروهى را دروغگو خوانديد و گروهى را كشتيد).

خدای متعال در این آیه راجع به تکذیب حضرت موسی (ع) توسط بنی‌اسرائیل سخن گفته است، هر کجا نگاه می‌کنیم تکذیب انبیاء را در امت‌های پیشین می‌بینیم.

در آیه 12 به بعد سوره قاف خدای متعال چندین برهه تاریخی را بیان می‌کند و می‌فرماید این‌ها مشمول اخطارها، هشدارها و عقوبت‌هایی که خدا وعده داده هستند.

حال به سراغ این برویم که ببینیم این تکذیب‌کنندگان چه چیزهایی را تکذیب می‌کردند، یعنی انواع تکذیب‌ها را ببینیم، یکی از انواع تکذیب‌ها، تکذیب نعمت‌های خداست، گاهی ممکن است این تکذیب زبانی نباشد، یعنی ممکن است زبانی نگوییم ما نعمت خدا را تکذیب می‌کنیم، اما نعمتی که خدا به ما داده را به کس دیگری نسبت بدهیم، برای مثال می‌گوییم فلانی بود که دست ما را گرفت، فلانی بود که این موقعیت را به ما داد، فلانی بود که باعث شد حقوق و مزایای ما افزایش یابد یا من در فلان مقام قرار بگیرم.

ما اگر بنده خدا هستیم، باید بگوییم هیچ نفعی نیست، مگر اینکه از ناحیه خدای متعال باشد، یعنی همه نفع‌ها را به خدا نسبت بدهیم.

خدای متعال در سوره الرحمن 31 بار فرموده «فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ»، خدای متعال در این سوره دو تا دو تا نعمت‌های خدا را بیان می‌کند و می‌فرماید کدام یک از این نعمت‌ها را تکذیب می‌کنید؟

ما باید به این هشدارهای الهی توجه کنیم که هر نعمتی خدا به ما داد، بگوییم فلانی وسیله نعمت بود، نعمت از ناحیه خدا بوده است.

دومین مورد تکذیب رستاخیز است که مکذبین روز رستاخیز را تکذیب می‌کنند، خدای متعال در آیه 11 سوره فرقان می‌فرماید «بَلْ كَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ وَأَعْتَدْنَا لِمَنْ كَذَّبَ بِالسَّاعَةِ سَعِيرًا»، یعنی(همه این مطالب و خواسته‌های نامعقول بهانه است بلکه آنان قیامت را تکذیب کرده‌اند و به این سبب نبوّت تو را باور نمی‌کنند و ما برای آنان که قیامت را تکذیب کنند، آتشی سوزان آماده کرده‌ایم).

خدای متعال در این آیه می‌فرماید کافران قیامت، رستاخیز و ساعت وعده داده شده خدا را تکذیب می‌کنند و بعد هم تهدید می‌کند که ما برای کسانی که قیامت را تکذیب می‌کنند آتش سوزان جهنم را مهیا کرده‌ایم.

یکی دیگر از انواع تکذیب، تکذیب یوم‌الفصل است، یوم‌الفصل یکی از نام‌های روز قیامت است، خدای متعال در آیه 21 سوره صافات می‌فرماید «هَذَا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ»، یعنی (اين است همان روز داورى كه آن را تكذيب می‌کرديد).

خدای متعال در قیامت به مکذبین می‌فرماید این همان روزی است که شما آن را تکذیب می‌کردید، در این روز بین مؤمن و کافر، بین صادق و کاذب و بین منافق و مؤمن فاصله است.

تکذیب آیات الهی از جمله انواع تکذیب است، خدای متعال در آیه 10 سوره تغابن می‌فرماید «وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ خَالِدِينَ فِيهَا وَبِئْسَ الْمَصِير»، یعنی (و كسانى كه كفر ورزيده و آيات ما را تكذيب كرده‏‌اند آنان اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود و چه بد سرانجامى است).

خدای متعال در این آیه فرموده آن‌هایی که کفر می‌ورزند و آیات ما را تکذیب می‌کنند، اهل جهنم بوده و در جهنم ماندگارند.

خدای متعال در آیات 15 به بعد سوره نازعات می‌فرماید خدا به موسی (ع) فرمود به سوی فرعون برو، زیرا او طغیان کرده است، به او بگو نمی‌خواهی از نجاست شرک آزاد و پاک شوی؟ آیا نمی‌خواهی من تو را به سمت آفریدگار حقیقی خودت هدایت کنم تا خدا را با عظمت ببینی و در پیشگاه خدا خشیت پیدا کنی؟ آیه کبری را هم به او نشان داد، یعنی معجره‌اش را به فرعون نشان داد.

فرعون در مقابل آیه خدا چه کرد؟ به آیه خدا پشت کرد و عصبی شد، نیرو و نفر جمع کرد و گفت ای مردم جمع شوید که موسی آمده اعتقادات شما را از بین ببرد.

یکی دیگر از انواع تکذیب، تکذیب رسول خدا (ص) است، خدای متعال در آیه 18 سوره عنکبوت می‌فرماید «وَإِنْ تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ»، یعنی (و اگر تكذيب كنيد قطعاً امت‌هاى پيش از شما هم تكذيب كردند و بر پيامبر خدا جز ابلاغ آشكار وظيفه‏‌اى نيست).

کلمه «تُكَذِّبُوا» در این آیه فقط شامل رسول نیست، رسول، کتاب، قیامت، آیات الهی و موارد دیگر را شامل می‌شود.

یکی دیگر از موارد تکذیب، تکذیب سفیران الهی است، خدای متعال در آیات 13 و 14 و 15 سوره یس می‌فرماید «وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ، إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ، قَالُوا مَا أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَمَا أَنْزَلَ الرَّحْمَنُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ»، یعنی (داستان مردم آن شهرى را كه رسولان بدانجا آمدند براى آنان مثل زن، آنگاه كه دو تن سوى آنان فرستاديم ولى آن دو را دروغزن پنداشتند تا با فرستاده سومين آنان را تأیيد كرديم پس رسولان گفتند ما به سوى شما به پيامبرى فرستاده شده‏‌ايم، ناباوران آن ديار گفتند شما جز بشرى مانند ما نيستيد و خداى رحمان چيزى نفرستاده و شما جز دروغ نمى‌پردازيد).

خدای متعال در این آیه می‌فرماید مردم شهرها و مقیم در مجتمعات بشری، پیغمبران یکی پس از دیگری برای آنان آمدند و تکذیب کردند، پیامبران اعلام کردند ما از طرف خدا آمده‌ایم و مأموریت و رسالت داریم، اما آن‌ها گفتند شما هم مثل ما آدم هستید و هیچ فرقی با ما ندارید، به پیغمبران گفتند شما دروغ می‌گویید، یعنی با این گفته شأن نبوت و پیغمبری آن‌ها را تکذیب کردند.

یکی دیگر از انواع تکذیب‌ها، تکذیب ولایت و امامت است، روایات فراوانی در این خصوص موجود است، همچنین تکذیب حیات پس از مرگ نیز یکی دیگر از تکذیب‌هاست، منافقین به پیامبر (ص) می‌گفتند چه کسی می‌خواهد این استخوان‌های پراکنده، خاکستر شده و پوسیده را احیا کند؟ خدای متعال در آیه 79 سوره یس خطاب به پیامبر (ص) در پاسخ به این سؤال فرمود (بگو همان کسی که نخستین بار آن را پدید آورد و اوست که به هر گونه آفرینشی داناست).

این تکذیب عملی و نمایشی است، تکذیب جهنم نیز یکی دیگر از انواع تکذیب است، وقتی جهنمیان را به جهنم می‌برند، به آن‌ها می‌گویند اینجا همان جایی که آن را تکذیب می‌کردید، اینجا دیگر شما نمی‌توانید نفعی به هم برسانید، خدای متعال در آیه 67 سوره زخرف می‌فرماید (در آن روز یاران جز پرهیزکاران بعضیشان دشمن بعضی دیگرند).

خدای متعال در آیات 27 و 28 سوره فرقان می‌فرماید (و روزی است که ستمکار دست‌های خود را می‌گزد و می‌گوید ای کاش با پیامبر راهی برمی‌گرفتم، ای وای، کاش فلانی را دوست خود نگرفته بودم).

خدای متعال در آیه 29 سوره فرقان می‌فرماید (او بود که مرا به گمراهی کشانید پس از آنکه قرآن به من رسیده بود و شیطان همواره فروگذارنده انسان است).

این‌ها در دنیا خیال می‌کردند رفیق هستند اما وقتی پرده‌ها کنار رفتند معلوم می‌شود این‌ها شیطان هستند و با شیطنت امورشان را می‌گذرانده‌اند.

تکذیب بینات الهی را هم داریم، این معنا در آیه 57 سوره انعام آمده است که خداوند می‌فرماید (بگو من هر چه می‌گویم با برهانی از سوی پروردگارم است و شما تکذیب آن می‌کنید. عذابی که شما بدان تعجیل می‌کنید امر آن به دست من نیست، فرمان جز خدا را نخواهد بود، که به حق دستور می‌دهد و او بهترین حکم فرمایان است).

تکذیب جزو بدترین ظلم‌هاست، یکی از چیزهایی که در قرآن تحت عنوان بدترین ظلم نامیده شده، شرک است، تکذیب هم در قباهت و زشتی در کنار شرک می‌نشیند، خدای متعال در آیه 13 سوره لقمان می‌فرماید «إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ».

خدای متعال در آیه 68 سوره عنکبوت می‌فرماید «وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْكَافِرِينَ»، یعنی (چه كسي ستمكارتر از آن كس است كه بر خدا دروغ مي‏بندد، يا حق را پس از آنكه به سراغش آمد تكذيب مي‏كند؟ آيا جايگاه كافران در دوزخ نيست)، در این آیه تکذیب جزو بدترین ظلم‌ها معرفی می‌شود.

خدای متعال در آیه 21 سوره انعام می‌فرماید «وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ»، یعنی (و كيست ‏ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بسته يا آيات او را تكذيب نموده بى‌ترديد ستمكاران رستگار نمى‌‏شوند)، خدای متعال در این آیه فرموده آدم‌هایی که اهل ظلم هستند هیچ‌گاه روی رستگاری را نمی‌بینند.

خدای متعال در آیه 17 سوره یونس می‌فرماید «فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ»، یعنی (پس ستمکارتر از کسی که بر خدا دروغ بندد یا آیاتش را تکذیب کند، کیست؟ یقیناً گنهکاران، رستگار نخواهند شد)، خدای متعال در این آیه نشان می‌دهد بدترین ظلم تکذیب است، تکذیب به معنای نسبت دروغ به خدا دادن و آیات خدا را دروغ پنداشتن است.

یک عنوان دیگر به نام عاقبت تکذیب‌کنندگان داریم، در این مورد هم خیلی آیات داریم که نمونه‌هایی از آن‌ها بیان خواهد شد، خدای متعال در آیه 39 سوره یونس می‌فرماید «بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ كَذَلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ»، یعنی (بلكه چيزى را دروغ شمردند كه به علم آن احاطه نداشتند و هنوز تأويل آن برايشان نيامده است كسانى هم كه پيش از آنان بودند همين گونه پيامبرانشان را تكذيب كردند پس بنگر كه فرجام ستمگران چگونه بوده است).

خدای متعال در این آیه می‌فرماید چیزی را تکذیب کردند که نسبت به او علم و دانش نداشتند، اسرار پشت صحنه او را نمی‌فهمیدند، اما تکذیبش کردند، پیشینیان آن‌ها نیز همین رفتار را داشتند، این‌ها ظالم هستند، این‌ها جزو بدترین ظلم‌کنندگان هستند، ببینید عاقبت آن‌ها چگونه خواهد بود.

خدای متعال در آیه 23 سوره زخرف می‌فرماید «وَكَذَلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ»، یعنی (و بدين گونه در هيچ شهرى پيش از تو هشداردهنده‏‌اى نفرستاديم مگر آنكه خوشگذرانان آن گفتند ما پدران خود را بر آيينى و راهى يافته‏‌ايم و ما از پى ايشان راهسپريم).

خدای متعال در این آیه می‌فرماید خوشگذران‌ها، بریز و بپاش‌ها، آن‌هایی که در دنیا فقط به فکر لذت بردن و لهو و لعب هستند، این‌ها در صف مکذبین قرار گرفته‌اند و در مقابل پیامبران ایستاده‌اند، چون دیدند اگر بخواهند دنباله‌رو حرف پیغمبران باشند باید بساط خوشگذرانی و زیاده‌خواری را رها کنند.

خدای متعال در آیات 24 و 25 سوره زخرف می‌فرماید «قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكُمْ بِأَهْدَى مِمَّا وَجَدْتُمْ عَلَيْهِ آبَاءَكُمْ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ، فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ»، یعنی (گفت هر چند هدايت‌كننده‏‌تر از آنچه پدران خود را بر آن يافته‏‌ايد براى شما بياورم گفتند ما نسبت به آنچه بدان فرستاده شده‏‌ايد كافريم، پس از آنان انتقام گرفتيم پس بنگر فرجام تكذيب‌كنندگان چگونه بوده است).

در آیاتی که ذکر شد عاقبت تکذیب مطرح گشت، ناکامی‌ها و شکست‌های دنیا، کشته شدن، آسیب دیدن، این‌ها عاقبت تکذیب‌کنندگان است، حال به عقوبت تکذیب‌کنندگان بپردازیم، هم عقوبت دنیوی و هم عقوبت اخروی داریم.

خدای متعال در آیه 85 سوره اعراف می‌فرماید «وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ»، یعنی (و به سوی مردم مدین، برادرشان شعیب را فرستادیم، گفت ای قوم من! خدا را بپرستید که شما را جز او معبودی نیست، یقیناً برهانی روشن از سوی پروردگارتان برای شما آمد، پس پیمانه و ترازو را تمام و کامل بدهید، و از اجناس و اموال و حقوق مردم مکاهید، و در زمین پس از اصلاح آن به وسیله رسالت پیامبران فساد مکنید، این امور برای شما بهتر است، اگر مؤمنید).

خدای متعال در این آیه می‌فرماید به حضرت شعیب برای مدین رسالت دادیم، شعیب گفت مردم بیایید فقط خدا را عبادت کنید، به روز قیامت و رستاخیز امیدوار باشید، اما آن‌ها پیغمبرشان را تکذیب کردند و در دنیا دچار عذاب الهی شدند.

خدای متعال در آیات 25 و 26 سوره زمر می‌فرماید «كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ، فَأَذَاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْيَ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ»، یعنی (كسانى هم كه پيش از آنان بودند به تكذيب پرداختند و از آنجا كه حدس نمى‏‌زدند عذاب برايشان آمد، پس خدا در زندگى دنيا رسوايى را به آنان چشانيد و اگر مى‏‌دانستند قطعاً عذاب آخرت بزرگ‌تر است).

خدای متعال در این آیه می‌فرماید در این دنیا عذاب بدون اینکه بفهمند بر سرشان فرو ریخت، این‌ها هم در دنیا عقوبت شدند و هم در آخرت عقوبت خواهند شد.

خدای متعال در آیه 42 سوره سبأ می‌فرماید «فَالْيَوْمَ لَا يَمْلِكُ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ نَفْعًا وَلَا ضَرًّا وَنَقُولُ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذَابَ النَّارِ الَّتِي كُنْتُمْ بِهَا تُكَذِّبُونَ»، یعنی (امروز هيچ‌يك از شما نسبت به ديگري مالك سود و زياني نيست و به ظالمان مي‌گوئيم بچشيد عذاب آتشي را كه تكذيب مي‌كرديد).

یک نکته دیگر در مقابله با مکذبین این است که دستور قرآن در این مورد، ایستادگی و شکیبایی است، همه ما می‌دانیم انقلاب ما چقدر از گردنه‌های تکذیب‌کنندگان عبور کرد تا اکنون به این جایگاه مقاومت اسلامی نائل شده است، اگر صبوری، استقامت و پایداری نبود، اکنون چیزی از انقلاب نمانده بود.

خدای متعال در آیه 34 سوره انعام می‌فرماید «وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلَى مَا كُذِّبُوا وَأُوذُوا حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلِينَ»، یعنی (و پيش از تو نيز پيامبرانى تكذيب شدند ولى بر آنچه تكذيب شدند و آزار ديدند شكيبايى كردند تا يارى ما به آنان رسيد و براى كلمات خدا هيچ تغييردهنده‏‌اى نيست و مسلماً اخبار پيامبران به تو رسيده است).

خدای متعال در این آیه به رسول خدا (ص) می‌فرماید پیغمبران قبل از تو تکذیب شدند، آن‌ها ایستادگی، پایداری و مقاومت کردند، البته اذیت هم شدند، اما آن قدر مقاومت کردند تا نصرت ما آمد.

نکته دیگر در رابطه با تکذیب‌کنندگان این است که خدا از ما می‌خواهد از خودش برای مقابله با تکذیب‌کنندگان استمداد کنیم، خدای متعال در آیات 25 و 26 و 27 سوره مؤمنون می‌فرماید «إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِين، قَالَ رَبِّ انْصُرْنِي بِمَا كَذَّبُون، فَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا فَإِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ فَاسْلُكْ فِيهَا مِنْ كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُون». 

یعنی (او نيست جز مردى كه در وى حال جنون است پس تا چندى درباره‏‌اش دست نگاه داريد، نوح گفت پروردگارا از آن روى كه دروغزنم خواندند مرا يارى كن، پس به او وحى كرديم كه زير نظر ما و به وحى ما كشتى را بساز و چون فرمان ما در رسيد و تنور به فوران آمد پس در آن از هر نوع حيوانى دو تا يكى نر و ديگرى ماده با خانواده‏‌ات بجز كسى از آنان كه حكم عذاب بر او پيشى گرفته است وارد كن در باره كسانى كه ظلم كرده‏‌اند با من سخن مگوى زيرا آن‌ها غرق خواهند شد).

خدای متعال در این آیات می‌فرماید حضرت نوح (ع) در بیابان خشک در حال کشتی ساختن بود، یعنی عملاً بهانه دست تکذیب‌کنندگان می‌داد، آن‌ها به نوح (ع) می‌گفتند این جن‌زده است، آن موقعی که امام (ره) فرمودند فلسطین باید آزاد شود، مانند ساخت کشتی در بیابان خشک و بی آب و علف بود، امام (ره) هم از خداوند درخواست استمداد کرد، امام (ره) فرمود ما انقلابمان را به همه جهان صادر می‌کنیم، آن موقعی که امام (ره) این را فرمود این دریای مقاومت اسلامی وجود نداشت و مقاومت‌کنندگان این امکانات را نداشتند، امام (ره) در چنین شرایطی این‌ها را فرمود، در این مسئله هم قطعاً از خدا استمداد و یاری طلبیدند.

خداوند به حضرت نوح (ع) فرمود تو کشتی را بساز، منتظر اقدامات ما باش، و در نهایت هم می‌دانیم که چه شد.

حسرت و ندامت تکذیب‌کنندگان هم از آن جمله عناوینی است که در قرآن دیده می‌شود و آیات زیادی ذیل این عنوان قرار می‌گیرند، برای نمونه خدای متعال در آیه 31 سوره انعام می‌فرماید «قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ حَتَّى إِذَا جَاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُوا يَا حَسْرَتَنَا عَلَى مَا فَرَّطْنَا فِيهَا وَهُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَى ظُهُورِهِمْ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُونَ»، یعنی (كسانى كه لقاى الهى را دروغ انگاشتند قطعاً زيان ديدند تا آنگاه كه قيامت بناگاه بر آنان در رسد مى‏‌گويند اى دريغ بر ما بر آنچه در باره آن كوتاهى كرديم و آنان بار سنگين گناهانشان را به دوش مى‌‏كشند چه بد است بارى كه مى‌كشند).

خدای متعال در این آیه می‌فرماید آن‌هایی که ملاقات با خدا را تکذیب کردند، به خسارت مبتلا شدند و سرمایه از دست دادند، ناگهان قیامت به پا شد و گفتند ما چقدر کوتاهی کردیم در اینکه حقایق را باور و تصدیق کنیم، این وزر و وبالی که در دنیا داشتند و این تکذیب‌هایی که کردند دست از سرشان برنمی‌دارد.

خدای متعال در آیات 102 و 103 سوره مؤمنون می‌فرماید «فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ، وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فِي جَهَنَّمَ خَالِدُونَ»، یعنی (پس كسانى كه كفه ميزان اعمال آنان سنگين باشد ايشان رستگارانند، و كسانى كه كفه ميزان اعمال‌شان سبك باشد آنان به خويشتن زيان زده و هميشه در جهنم مى‏‌مانند).

خدای متعال در این آیات می‌فرماید آن‌هایی که موازینشان سنگین باشد رستگارند، در مقابل هم آن‌هایی که ترازوی عملشان سبک است، جایشان در جهنم است، تکذیب باعث می‌شود همه اعمال هبط شوند، یعنی اعمالشان دیگر هیچ وزنی ندارد، خدای متعال می‌فرماید این‌هایی که اهل تکذیب هستند، اعمالشان بی‌ارزش و بی‌وزن است، این معنا در آیه 147 سوره اعراف آمده است.

خدای متعال در آیات 104 و 105 سوره مؤمنون می‌فرماید «تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَهُمْ فِيهَا كَالِحُونَ، أَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَى عَلَيْكُمْ فَكُنْتُمْ بِهَا تُكَذِّبُونَ»، یعنی (آتش چهره آن‌ها را مى‏‌سوزاند و آنان در آنجا ترش‏رويند، آيا آيات من بر شما خوانده نمى‌شد و همواره آن را مورد تكذيب قرار نمى‏‌داديد).

خدای متعال در این آیات می‌فرماید خدای متعال کاری کرده که چهره‌های این‌ها ترش‌رو و بدهیبت شده‌اند، سپس به آن‌ها گفته می‌شود آیا غیر از این است که آیات ما به شما عرضه شد و شما تکذیب کردید؟  

در آیات 106 و 107 و 108 سوره مؤمنون نیز آمده است (می‌گویند پروردگارا شقاوت ما بر ما چیره شد و ما مردمی گمراه بودیم، پروردگارا ما را از اینجا بیرون بر، پس اگر باز هم به بدی برگشتیم در آن صورت ستمگر خواهیم بود، می‌فرماید بروید در آن گم شوید و با من سخن مگویید).

قرآن ما را منع می‌کند که با مکذبین همراه شویم، خدای متعال در آیه 8 سوره قلم می‌فرماید (حال که چنین است از تکذیب‌کنندگان اطاعت مکن)، خدای متعال در این آیه می‌فرماید مبادا پای کار مکذبین بایستید، اگر دیدیم آدم‌های نااهل حرفی خلاف عدل، خلاف صدق و راستی، خلاف خدا و پیغمبر، خلاف قرآن و دین و خلاف ولایت امیرالمؤمنین (ع) می‌زنند، اگر با این‌ها رفیق شویم داریم حق را تکذیب می‌کنیم، ما به هیچ عنوان حق همراهی با مکذبین و اطاعت از تکذیب‌کنندگان را نداریم.

قرآن نشان می‌دهد که مکذبین در قیامت روسیاه هستند، این معنا هم در آیات 53 تا 60 سوره زمر آمده است.

نه تنها نباید از مکذبین اطاعت کرد، بلکه قرآن انتظار دارد ما از آن‌ها دوری کنیم، سیره رسول اکرم (ص) و انبیای الهی برائت جستن از آن‌ها بوده است، اساس سوره توبه نیز بر همین معناست.