امروز :
Skip to main content

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین در جلسه هفتگی تفسیر قرآن کریم به بیان رحمت و برکات خدا برای شکرگزاران پرداخت.

آیت‌الله عبدالکریم عابدینی در جلسه شصت‌ام تفسیر قرآن کریم (13 اسفند 1402) در تفسیر سوره انسان اظهار کرد: خدای متعال در آیه 21 سوره انسان می‌فرماید «عَالِيَهُمْ ثِيَابُ سُنْدُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا»، یعنی (بهشتيان را جامه‏‌هاى ابريشمى سبز و ديباى ستبر در بر است و پيرايه آنان دستبندهاى سيمين است و پروردگارشان باده‏‌اى پاك به آنان مى‌‏نوشاند).

در بحارالانوار به نقل از امالی شیخ صدوق این حدیث آمده که ابی‌بصیر از امام صادق (ع) و آن حضرت از امیرالمؤمنین (ع) نقل کرده که حضرت فرمودند شجره طیبه درختی در بهشت است که اصل و ریشه آن بیت رسول گرامی اسلام (ص) است، هیچ مؤمنی نیست مگر اینکه شاخه‌ای از این درخت برکت و رحمت در خانه او باشد.

سوره‌های قرآن که قرائت و معنایش در خانه شما جاری می‌شود شاخه همان شجره طیبه است، این معرفت، ولایت و اعتقاد به نبوت و رسالت که در قلب ما سایه افکنده، سایه همان شجره طیبه است.

امیرالمؤمنین (ع) در ادامه فرمود هیچ خواسته به حقی در دل مؤمن پیدا نمی‌شود که با آن شجره طوبی هماهنگ باشد، مگر اینکه خدا آن را اجابت می‌کند، اگر سواره‌ای صد سال زیر این درخت حرکت کند، از زیر سایه این درخت خارج نمی‌شود، یعنی شمول، گستردگی عرضی و فراگیری این شجره طیبه بی‌نهایت است.

حضرت در ادامه فرمود اگر کلاغی زیر این درخت نشسته باشد و بخواهد بلند شود، ارتفاع آن آنقدر زیاد است که نمی‌تواند به آخر این درخت برسد تا اینکه پیر می‌شود و به زمین می‌افتد.

امیرالمؤمنین (ع) نیز شجره طیبه است، آن حضرت فرموده‌اند من کوهی سربلند و سر به فلک کشیده هستم که از اطراف من چشمه‌های حکمت و معرفت جریان دارد، پرندگان بلند پرواز هر چقدر هم پرواز کنند به قله من نمی‌رسند، این حدیث به حدیثی که پیش‌تر ذکر شد شباهت دارد.

در حدیث دیگری در تفسیر قمی آمده که اگر بخواهیم به خانه علم و حکم پیامبر (ص) برویم، باید از امیرالمؤمنین (ع) شروع کنیم، بنابراین این شجره طیبه از اینجا آغاز می‌شود، هر شیعه‌ای از شیعیان امیرالمؤمنین (ع)، همه محبت و ولایت امیرالمؤمنین (ع) و تمام معارف امیرالمؤمنینی همان شجره طیبه هستند، خانه‌ای که این شجره را نداشته باشد محروم است، هر شیعه امیرالمؤمنین (ع) یک شاخه از این درخت را در خانه دارد که تحت پوشش این سایه زندگی می‌کند، اگر چنین سایه‌ای نباشد زندگی ما زندگی حیوانی است، چرا که زندگی انسانی بدون ولایت امیرالمؤمنین (ع) نمی‌شود.

خدای متعال در آیه 22 سوره انسان می‌فرماید «إِنَّ هَذَا كَانَ لَكُمْ جَزَاءً وَكَانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُورًا»، یعنی (اين پاداش براى شماست و كوشش شما مقبول افتاده است).

خداوند در آیات پیشین سوره انسان حدود 20 نعمت را بیان کرد، در این آیه می‌فرماید این است جزای کار خوبی که شما انجام داده‌اید، شما شکر نعمت خدا را به نحو احسن انجام دادید، خدا به شما سفره‌ای داده و شما این را نثار دیگران کردید، چیزی که اختصاص به خودتان داشت را بخشیدید، اکنون جزای شما این همه نعمت است.

نکاتی پیرامون این شکر عرض خواهم کرد، یک نکته مهم این است که در آیه 3 سوره انسان خداوند فرمود «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا»، یعنی (ما راه را به او نشان داديم خواه شاكر باشد و پذيرا گردد يا ناسپاس).

بعد از اینکه ماجرای اطعام اهل بیت (ع) به مسکین، یتیم و اسیر بیان شد که آنان از خود فداکاری نشان دادند و افطار خود را در سه روز پیاپی انفاق کردند، پس از بیان این‌ها خداوند در آیه 22 سوره انسان می‌فرماید که (اين پاداش براى شماست و كوشش شما مقبول افتاده است)، یعنی خدا سعی شما را نادیده نمی‌گیرد.

خیلی‌وقت‌ها شما در اداره‌ای کار می‌کنید، معلم هستید، کارگر هستید، به سختی کار می‌کنید و زحمت می‌کشید، می‌گویید هیچ‌کس قدر کار مرا نمی‌داند و زحمات مرا نمی‌بیند، خداوند می‌فرماید تو برای بقیه کار نمی‌کنی، تو برای من کار می‌کنی، اگر برای من کار می‌کنی بدان که کار تو مقبول شده است.

خدای متعال در آیه 94 سوره انبیاء می‌فرماید «فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا كُفْرَانَ لِسَعْيِهِ وَإِنَّا لَهُ كَاتِبُونَ»، یعنی (پس هر كه كارهاى شايسته انجام دهد و مؤمن هم باشد براى تلاش او ناسپاسى نخواهد بود و ماييم كه به سود او ثبت مى‌‏كنيم).

خدای متعال در این آیه می‌فرماید هر کس کارهای خوب انجام بدهد، در صورتی که ایمان داشته باشد، کوشش، تلاش و سعی او نزد خدا نادیده گرفته نمی‌شود، هر کاری که او می‌کند مضبوط و مکتوب می‌ماند.

بنابراین خدای متعال در آیه 3 سوره انسان می‌فرماید (ما راه را به او نشان داديم خواه شاكر باشد و پذيرا گردد يا ناسپاس)، سپس بسیاری از نعمات، برکات و جوایز را معرفی می‌کند و بعد هم در آیه 22 سوره انسان می‌فرماید (اين پاداش براى شماست و كوشش شما مقبول افتاده است)، یعنی این حق و پاداش شماست.

باید بدانیم هر توبه انسان دو توبه از خدا را پیرامون خود دارد، یک توبه یعنی خدا به سمت انسان بر می‌گردد و به انسان نگاه و توجه می‌کند، این توجه خدا به معنای توبه، بازگشت و نگاه مهربانانه خدا به انسان است، سپس خدا منتظر می‌ماند ببیند واکنش ما در قبال این نگاه رئوفانه خدا چیست؟ اگر ما واکنش درستی داشتیم توبه دوم خدا می‌آید.

واکنش ما باید توبه کردن باشد، یعنی بگوییم خدایا تو به سوی ما برگشتی و ما هم بنده تو می‌شویم و در خدمت تو هستیم و از خطاها و لغزش‌ها توبه می‌کنیم، وقتی این توبه از انسان سر می‌زند، آدم لیاقت توبه دوم خدا را پیدا می‌کند، خدا نسبت به کارهای ما تواب می‌شود، یعنی توبه دومش ریشه و بساط گناهان را در ما می‌سوزاند.

خدا به همه ما محبت داشته است، وگرنه ما در اینجا نبودیم، خدا ما را آفریده است، او مجبور به این آفرینش نبوده است، بلکه دوست داشته ما را بیافریند، حال اگر ما هم آمدیم گفتیم که خدایا ما تو را دوست داریم، فرستاده تو را دوست داریم، ائمه تو را دوست داریم، قرآن و وحی تو را دوست داریم، حقایقی را که از ما انتظار داری دوست داریم، اگر دوستی اولیه خدا را با این دوستی و محبت جواب دادیم، آن‌وقت دوستی ویژه خدا شامل حال ما می‌شود.

در زمینه‌های مختلف همین‌طور است، در شکر هم همین‌گونه است، خدا شاکر است، هر چیزی را سر جای خود قرار می‌دهد و برای هر کاری ارزش قائل می‌شود، اگر ما هم در قبال این قانون و سنت الهی شاکر شدیم، آن‌وقت شکر خاص خدا یعنی آیه 22 سوره انسان شامل حال ما می‌شود، یعنی شما اگر قدردان شدید، خدا هم از کار شما تشکر می‌کند و کارتان را به نحو احسن تحویل می‌گیرد، خوشا به حال آدم‌هایی که کارشان مورد توجه، عنایت و قبول خدای متعال باشد.

خدای متعال در آیه 147 سوره نساء فرموده است «مَا يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِكُمْ إِنْ شَكَرْتُمْ وَآمَنْتُمْ وَكَانَ اللَّهُ شَاكِرًا عَلِيمًا»، یعنی (اگر شما سپاس‌گزار نعمت‌های بی‌شمار حق باشید و ایمان آورید، خدا را با عذاب شما چه کار؟ خدا همواره پاداش‌دهنده و داناست).

خدای متعال در این آیه فرموده نگران این نباشید که خدا شما را عذاب کند، چرا خدا باید شما را عذاب کند؟ اصلاً خدا چه نیازی به عذاب کردن شما دارد؟ اگر اهل شکر و ایمان باشید چرا خدا باید شما را عذاب کند؟ اگر شما اهل شکر و ایمان باشید، آن شکر جایزه‌ای و شکر موهبتی و شکر ویژه از ناحیه خدا شامل حال شما می‌شود، این خیلی جایزه بزرگی است.

خدای متعال در آیه 7 سوره ابراهیم می‌فرماید «وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ»، یعنی (و نیز یاد کنید هنگامی را که پروردگارتان اعلام کرد که اگر سپاس‌گزاری کنید، قطعاً نعمت خود را بر شما می‌افزایم، و اگر ناسپاسی کنید، بی‌تردید عذابم سخت است).

خداوند در این آیه می‌فرماید اگر اهل شکر باشید خدا شما را افزایش می‌دهد، خداوند در این آیه نمی‌گوید نعمت‌های شما را افزایش می‌دهم، بلکه می‌گوید شما را بزرگ می‌کنم.

خدای متعال در آیه 78 سوره نحل می‌فرماید «وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ»، یعنی (و خدا شما را از شكم مادرانتان در حالى كه چيزى نمى‏‌دانستيد بيرون آورد و براى شما گوش، چشم‌ها و دل‌ها قرار داد باشد كه سپاسگزارى كنيد).

خداوند ما را آفرید و سه سرمایه اساسی که شخصیت انسان با آن‌ها شکل می‌گیرد را در اختیار انسان قرار داد، این سرمایه‌ها سمع، بصر و افئده هستند، خداوند به شما سمع، بصیرت و فؤاد داد، به حیوانات این‌ها را نداد، به حیوانات چشم، گوش و دل فیزیکی و ظاهری داد، البته به شما این‌ها را هم داد، برای شما در کنار عین،  بصر قرار داد، در کنار اُذُن، سمع قرار داد، در مخازن قلب شما نیز فؤاد قرار داد.

این سه سرمایه متعلق به انسان‌هاست و برای حیوانات نیست، خداوند در پایان آیه 78 سوره نحل پس از بیان این سرمایه‌ها می‌فرماید «لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ»، یعنی شاید شما از عهده شکر این‌ها به در آیید.

اگر شما شکر این‌ها را به جا آوردید، از ناحیه خدا بزرگ می‌شوید، اگر هم کفران ارکان شخصیت انسانی اتفاق افتاد، کار انسان به اینجا می‌کشد که خداوند در آیه 18 سوره بقره می‌‌فرماید «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ»، یعنی (آن‌ها کر، گنگ و کورند و از ضلالت خود بر نمی‌گردند)، این آیه درباره منافقین است، درباره کفار نیز خداوند فرموده است «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَعقلون».

در صفحه 96 جلد 2 کتاب شریف کافی آمده است شخصی به نقل از امام رضا (ع) می‌گوید هر کس نعمت خدا را دید باید الحمدلله بگوید، البته طوطی‌وار گفتن مدنظر نیست، آدم باید آنقدر خودش را تحت الطاف نعمت خدا ببیند که بی‌اختیار و با شوق و عقیده الحمدلله بگوید، در میان نعمت‌ها، فهمیدن «الحمدلله» و با آن زندگی کردن و لذت بردن از آن، بالاترین و با فضیلت‌ترین نعمت است.

از امام صادق (ع) حدیث داریم که حضرت فرموده‌اند اگر کسی بخواهد نعمت‌‌ها را شاکر باشد، باید از گناهان و حرام‌های خدا اجتناب کند، بهترین حالت شکر این است که بگویید الحمدلله رب العالمین.

خدای متعال در آیه 8 سوره انسان می‌فرماید «وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا»، یعنی (و به پاس دوستى خدا بينوا و يتيم و اسير را خوراك مى‏ دادند)، در شأن نزول این آیه دو نقل وجود دارد، یک نقل می‌گوید اهل بیت (ع) سه روز روزه گرفتند و یک روز مسکین، یک روز یتیم و یک روز اسیر به درب منزل آن‌ها آمد و آن‌ها هر سه روز کل افطار خود را انفاق کردند، یک نقل هم می‌گوید در یک افطار مسکین، یتیم و اسیر به ترتیب به درب منزل اهل بیت (ع) رفتند و آن‌ها ثلث غذا را به مسکین، ثلث غذا را به یتیم و ثلث دیگر را به اسیر بخشیدند.

امام صادق (ع) فرمود مقداری جو در خدمت حضرت زهرا (س) بود، حضرت آن را تبدیل به خمیر و نان کردند، همین که نان آماده شد و سر سفره قرار گرفت، مسکینی از راه رسید و گفت از آنچه خدا روزی شما کرده، به ما هم بدهید، امیرالمؤمنین (ع) به پا خواستند و یک سوم این غذا را به مسکین دادند.

مدتی نگذشت که یتیمی از راه رسید و گفت ما را سیر کنید از آنچه خدا به شما عطا کرده است، امیرالمؤمنین (ع) ثلث دوم را نیز به یتیم دادند، مدتی نگذشته بود که اسیری آمد، او هم گفت از آنچه خدا به شما عنایت کرده، به ما هم بدهید، امیرالمؤمنین (ع) یک سوم باقیمانده را هم به او بخشیدند.

امام صادق (ع) در ادامه می‌فرماید اهل بیت (ع) حتی خودشان از آن غذا نچشیدند که مزه آن را متوجه شوند، سپس سوره انسان نازل شد، تا آنجا که خداوند در آیه 22 این سوره فرمود (اين پاداش براى شماست و كوشش شما مقبول افتاده است).

امام صادق (ع) در ادامه فرمود این در جریان است برای هر مؤمنی  که در راه خدا این گونه باشد، حضرت می‌فرماید انتظار ما این است که شما از جیب‌تان، سفره‌تان و نانتان انفاق کنید، خدا نکند کار به جایی برسد که ما نه تنها به گرسنگان و فقرا رحم نکنیم، حتی به بیت‌المال هم رحم نکنیم و فقط به فکر مال‌اندوزی باشیم، این ضد مرام امیرالمؤمنین (ع) است.

خدای متعال در آیه 23 سوره انسان می‌فرماید «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ تَنْزِيلًا»، یعنی (در حقيقت ما قرآن را بر تو به تدريج فرو فرستاديم)، خدای متعال در این آیه می‌فرماید همانا ما به درستی قرآن را تَنزِيلًا بر تو فرو فرستادیم، ما دو کلمه تنزیل و انزال داریم، این کلمات هم درباره قرآن و هم درباره باران هستند، باران دو جور می‌بارد، یک موقع تدریجی می‌بارد، یک موقع هم سیل‌آسا و رگباری می‌بارد، یعنی همین که چند دقیقه باران آمد سیل جاری می‌شود.

آنجایی که باران سیل‌آسا می‌بارد، معمولاً تعبیر اعراب این است که می‌گویند انزلنا، در نقطه مقابل نیز «نَزّلنا» یعنی باران آرام‌آرام و تدریجی قرار دارد که به تدریج به عمق زمین می‌رود و زمین را بابرکت می‌کند.

قرآن نیز این گونه است، آن موقعی که قرآن یکباره بر قلب رسول اکرم (ص) نازل شد خدای متعال در آیه 1 سوره قدر فرمود «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ»، یا در آیه 3 سوره دخان فرمود «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ»، اما آنجایی که قرآن به تدریج نازل شد خداوند در آیه 106 سوره اسراء می‌فرماید «وَقُرْآنًا فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَى مُكْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنْزِيلًا»، یعنی (و قرآنى با عظمت را بخش بخش بر تو نازل كرديم تا آن را به آرامى به مردم بخوانى و آن را به تدريج نازل كرديم).

بنابراین قرآن هم به صورت یکجا در شب قدر بر قلب نازنین پیامبر (ص) نازل شده است، و هم به‌صورت تدریجی بر پیامبر (ص) نازل شده که این نزول تدریجی 23 سال طول کشیده است.

خدای متعال در آیه 44 سوره نحل می‌فرماید «بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُون»، یعنی (زيرا آنان را با دلايل آشكار و نوشته‌ها فرستاديم و اين قرآن را به سوى تو فرود آورديم تا براى مردم آنچه را به سوى ايشان نازل شده است توضيح دهى و اميد كه آنان بينديشند).

خدای متعال در این آیه می‌فرماید ما ذکر را بر تو فرو فرستادیم تا تو این ذکر را برای مردم تبیین کنی. بیاناتی که از رسول گرامی اسلام (ص) و ائمه (ع) به ما رسیده، تبیین آیات قرآن است، خطبه‌های امیرالمؤمنین (ع) و نامه‌های آن حضرت و احادیث اهل بیت (ع) تبیین حقایق قرآنی و تفسیر حقیقت قرآن است.

خدای متعال در آیه 82 سوره اسراء می‌فرماید «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا»، یعنی (و ما آنچه را براى مؤمنان مايه درمان و رحمت است از قرآن نازل مى‌‏كنيم ولى ستمگران را جز زيان نمى‏‌افزايد)، دیدن این آیات در کنار هم بسیار مهم است.

8 دسته روایات درباره شب قدر داریم، یک دسته می‌گویند در طول سال یک شب قدری وجود دارد، به خاطر این روایات، برخی علما که مقید به شب قدر بودند، تمام شب‌های سال را احیا می‌گرفتند که شب قدر از دستشان نرود.

دسته دوم روایات می‌گویند در یکی از دو ماه شعبان و رمضان لیله‌القدر است، دسته سوم می‌گویند شب قدر در محدوده ماه رمضان است، دسته چهارم می‌گویند لیله‌القدر در یکی از شب‌های فرد ماه رمضان است، دسته پنجم می‌گویند لیله‌القدر در دهه اواخر ماه رمضان است، دسته ششم می‌گویند لیله‌القدر در سه شب نوزدهم، بیست‌ویکم و بیست‌وسوم ماه رمضان است، دسته هفتم می‌گویند لیله‌القدر در شب بیست‌ویکم و شب بیست‌وسوم است، دسته هشتم می‌گویند لیله‌القدر شب بیست‌وسوم ماه رمضان است.

هر دسته پله‌ای از نردبان است که ما را به پله بالاتر راهنمایی می‌کند، در جمع‌بندی این روایات می‌شود گفت که اگر حرفی از خدا نشأت نگیرد و ریشه در کلام خدا نداشته باشد شما نمی‌تواند حتی دو قول از آن را در کنار هم ببینید اما آنچه از روایات شیعه می‌توان دید این است که از اول تا آخر می‌توان این نقل‌ها را با هم جمع کرد.

خدای متعال در این باره در آیه 82 سوره نساء می‌فرماید «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا»، یعنی (آيا در معانى قرآن نمى‏‌انديشند اگر از جانب غير خدا بود قطعاً در آن اختلاف بسيارى مى‏‌يافتند).