امروز :
Skip to main content

امام جمعه قزوین در جلسه سوم تفسیر قرآن کریم به تشریح عوال مؤثر پذیرش استغفار در قرآن و روایات پرداخت.

آیت‌الله عبدالکریم عابدینی در جلسه سوم تفسیر قرآن کریم (۲۹ آبان ۱۴۰۱) اظهار کرد: در انتهای سوره نوح، حضرت نوح (ع) از خدا طلب مغفرت می‌کند، طلب مغفرت از خدا یک فرصت عجیب و مهم است که ما خیلی به آن محتاجیم، غفران به معنای جبران است، جبران آسیب‌ها و ظلم‌هایی که به خودمان کرده‌ایم.

گناه ظلم به خود است، البته برخی گناهان هم ظلم به خود، ظلم به دین و ظلم به انسان‌های دیگر است، در حالت کلی گناه ظلمت و تاریکی است، هر گناهی مرتکب می‌شویم ضربه و آسیبی به خودمان وارد می‌کنیم، وقتی بحث مغفرت پیش می‌آید ملتمسانه از خدا می‌خواهیم که زخم‌های وارد شده بر اثر گناه در پیکر و روح ما را ترمیم و جبران کند و ما را از نو بسازد.

در قرآن آمده اگر کسی توبه کند خدا کاری می‌کند که زشتی‌ها و پلیدی‌هایی که فرد به خودش کرده است، تبدیل به زیبایی‌ها و ارزش‌ها شود و ظلمت‌ها تبدیل به نور شود.

یکی از عوامل مؤثر در پذیرش استغفار توبه است، توبه یعنی با همه وجود و از عمق جان نسبت به کارهایی که کرده‌ایم پشیمان باشیم، این را باید به زبان بیاوریم و در عمل هم به وضعیت قبل بازنگردیم.

یکی دیگر از عوامل، تقوا است؛ اگر کسی تشنه تقوا نباشد استغفار را درک نمی‌کند، آن کسی با همه وجود «استغفرالله ربی و اتوب الیه» می‌گوید که مقصد تقوا برایش مهم باشد و بخواهد با تقوا زندگی کند، البته بیان استغفار و به زبان آوردن آن نیز حائز اهمیت است.

آیت‌الله جوادی‌آملی فرمودند همه ما جزو ملت حضرت ابراهیم (ع) هستیم، خداوند آن حضرت را پدر مؤمنین معرفی می‌کند، آن حضرت برای همه ما دعا کرده است، حضرت رسول گرامی (ص) فرمودند من و علی (ع) پدر این امت هستیم، بنابراین ائمه اطهار (ع) به‌عنوان آبا و اجداد ما برایمان دعا کرده‌اند و ما باید کاری کنیم که مشمول دعای آن‌ها شویم.

تبعیّت از رسول خدا نیز یکی دیگر از عواملی است که باعث می‌شود استغفار ما پذیرش شود، عمل صالح نیز موجب پذیرش استغفار می‌شود.

گاهی یک چیزهایی نمی‌گذارند استغفار به جایی برسد، یکی از موانع پذیرش استغفار کفر است، ممکن است بگوییم کسی که کافر است به دنبال استغفار نیست، بله درست است اما زمانی پیغمبر دلش به حال این‌ها می‌سوزد و برایشان دعای استغفار می‌کند، زمانی فرزندی کافر است و پدرش برایش دعای استغفار می‌کند و یا پدری کافر است و فرزندش برایش دعا می‌کند.

گاهی برای ببخش کسی به درگاه خدا دعا می‌کنیم، خدا می‌فرماید کفر نمی‌گذارد من این را ببخشم، این شامل کفر اعتقادی و کفر عملی است، کفر عملی یعنی اینکه یک نفر اعتقاد به خدا و پیغمبر دارد اما نماز نمی‌خواند، اعتقاد به خدا و پیغمبر دارد اما در عین استطاعت به حج نمی‌رود و زکات نمی‌دهد.

خداوند در آیه 80 سوره توبه فرمود پیغمبر اگر تو 70 بار هم برای این‌ها استغفار کنی، این استغفار تو برای آن پذیرفته نمی‌شود و تأثیری به حال آن‌ها ندارد زیرا آنها پیغمبر را باور ندارند و به خدا کفر ورزیدند.

منافقین نیز جزو کفار هستند، امام (ره) فرمود منافقین از کفار بدتر هستند، آنها کافرانی هستند که نقاب به چهره دارند. منافق کافری است که فقط وانمود می‌کند که مؤمن است، اما مؤمن نیست.

در قرآن چند جا کلمه فاسق به‌صورت مستقیم راجع به منافقین آمده است، از جمله دو بار در سوره منافقون آمده که منافقین فاسق هستند.

خداوند در ابتدای سوره منافقون به پیامبر فرمود وقتی منافقین نزد تو می‌آیند ما شهادت می‌دهیم که تو رسول خدا هستی، خدا که می‌داند تو رسول او هستی اما این‌ها دروغ می‌گویند که تو را به‌عنوان رسول خدا قبول دارند.

خداوند به پیغمبر فرمود ما هر چه از این قرآن به تو دادیم، تو وظیفه داری که آن را برای مردم تبیین کنی، چقدر روایات از پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) داریم که تفسیر و تبیین آیات قرآن است.  

منافق یعنی کسی که در ظاهر ادعای دین می‌کند اما در باطن اعتقادی به دین ندارد، مثل مجاهدین خلق که پیش از این نمونه بارز منافقین بودند اما اکنون محارب هستند.

خداوند در آیه 67 سوره توبه در رابطه با منافقین فرمود ولایت بین آن‌ها معنایی ندارند، اما در آیه 71 همین سوره در رابطه با مؤمنین فرمود آن‌ها یار و یاور یکدیگر هستند.

خداوند در آیه 4 سوره منافقون فرمود منافقین ریشه و اثر ندارند، روابط ندارند، درختانی که زنده هستند روی یکدیگر تأثیرگذار هستند اما منافقین مانند چوب خشک هستند و باید به یک جایی تکیه کنند، ولی مؤمنین شجره طیبه هستند.

مورد بعدی در رابطه با موانع پذیرش استغفار شرک است، تا وقتی شرک هست استغفار تأثیر ندارد، کافر هیچ چیزی را قبول ندارد، اما مشرک برخلاف کافر ممکن است خودش هم استغفار کند، خداوند فرمود آن کسی که به‌ خدا شرک می‌ورزد گناه بزرگی را به افترا به خدا نسبت می‌دهد.

خداوند ممنوعیتی برای ما گذاشته و فرموده شما حق ندارید برای کسی که مشرک است استغفار کنید، یعنی هم شرک مانع پذیرش استغفار است و هم اینکه اگر کسی مشرک است حتی اگر از نزدیکان آدم باشد نمی‌شود برای آن‌ها استغفار کرد، مگر اینکه دست از شرک بردارند.

خداوند در آیات 113 و 114 سوره توبه فرمود پیغمبر و کسانی که ایمان آورده‌اند حق ندارند برای مشرکین طلب مغفرت کنند، حتی اگر از خویشاوندان آن‌ها باشند، چون این‌ها اهل جهنم هستند.

یکی دیگر از موانع پذیرش استغفار نفاق است، آدم اگر نفاق داشته باشد استغفار تأثیری ندارد، خداوند در آیه 4 و 5 سوره منافقون فرمود وقتی به منافقین گفته می‌شود از این ذلت و سرافکندگی بیرون بیایید، آن‌ها صورت‌های خود را بر می‌گردانند، به حال آن‌ها فرقی نمی‌کند که شما برایشان استغفار کنید یا نکنید، هیچ گاه خدا آن‌ها را نمی‌بخشد، چون خدا قوم فاسق را هدایت نمی‌کند.

منافقین از پوشش ایمان بیرون آمده و فاسق شده‌اند، وقتی فاسق شدند فاسد و سپس مفسد می‌شوند.

یکی دیگر از موانع پذیرش استغفار، یأس است، نگاه یأس‌آمیز بدترین گناه است، امام (ره) فرمود یأس از جنود ابلیس است.

رجا یعنی هر چقدر هم گناه کردیم با استغفار درب خانه خدا را می‌زنیم و امید مغفرت داریم، خداوند در آیه 53 و 54 سوره زمر فرمود پیغمبر به بندگان گناهکارم بگو از رحمت من مأیوس نشوند، مبادا بخاطر گناهانشان سمت من نیایند، خداوند همه گناهان را با استغفار می‌آمرزد، خداوند غفور و رحیم است، در پیشگاه خدا تضرّع کنید و تسلیم درگاه خدا شوید، پیش از اینکه عذاب به سراغ شما بیاید.

رسول گرامی اسلام فرمود ماه رمضان حسنات را مضاعف می‌کند، برای مثال قرائت یک آیه قرآن در ماه رمضان ثواب ختم قرآن دارد، خواندن یک رکعت نماز قضا به اندازه هفتاد رکعت نماز ثواب دارد، ماه رمضان سیئات و بدی‌هایی را که به جان ما نفوذ کرده‌اند و ما به‌خاطر آن‌ها زجر می‌کشیم، از جان ما می‌برد.

ماه رمضان شهر آزادی و آزادگی است، یعنی آدم مرهون گناهان خود است، در مناجات شعبانیه آمده که گناهان انسان را در غل و زنجیر کرده‌اند، در ماه رمضان کاری کنید غل و زنجیر از شما گسسته شود و احساس آزادی کنید.

هر مؤمن روزه‌داری در ماه رمضان حتی اگر به اندازه ذره‌ای کار خوب انجام داده باشد، در روز عید فطر احساس سبکی، آزادی و آزادگی می‌کند.

امیرالمؤمنین (ع) فرمودند گناهان دردهای بی‌درمان هستند، فقط یک درمان دارند، آن هم استغفار است، هر گناهی که بر جان ما نشسته است، یک دردی به دردهای ما افزوده است، دردهای روحی به مراتب خطرناک‌تر از دردهای جسمی هستند، پس از اینکه قیامت می‌شود گویا ما تازه بیدار می‌شویم و می‌فهمیم که با خودمان چه کردیم، دوای این دردها استغفار است.

در ادامه این حدیث آمده که حضرت فرمودند اگر می‌خواهید ببینید شفا پیدا کرده‌اید یا خیر، ببینید باز هم دلتان می‌خواهد گناه کنید؟ اگر دلتان گناه نمی‌خواهد معلوم می‌شود شفا پیدا کرده‌اید اما اگر هنوز هم میل به انجام گناه دارید معلوم می‌شود هنوز شفا حاصل نشده است.

چگونه گناه در پرونده اعمال انسان ثبت نمی‌شود؟

امام صادق (ع) فرمودند بنده وقتی گناه می‌کند خدای متعال از صبح تا شب به او مهلت می‌دهد توبه کند، اگر توبه کرد خدا اجازه نمی‌دهد این گناه در پرونده او درج شود.

آن حضرت در حدیث دیگری فرمودند اگر بنده‌ای که گناه کرده، سه بار بگوید «استغفرالله الذی لا اله الا هو الحی القیوم» گناهش نوشته نمی‌شود.

امام صادق (ع) فرمودند اگر بنده‌ای زمان کوتاهی پس از ارتکاب گناه از آن گناه استغفار کرد پرونده‌اش صاف و سفید می‌ماند، اما اگر زمان بگذرد و استغفار نکرد، آن گناه برای او نوشته می‌شود.

ممکن است مدت زیادی از یک گناه بگذرد ناگهان یادش بیاید فلان موقع یک گناه بدی مرتکب شده است، این بی‌حکمت نیست، خدا این را به یاد مؤمن می‌اندازد که ببیند او استغفار می‌کند یا نمی‌کند، یعنی این تذکر خداست، اما آدمی که کافر است، به محض ارتکاب گناه، از همان لحظه گناهش را به فراموشی می‌سپارد.

رسول اکرم (ص) فرمودند زیاد استغفار کنید، خدا به شما استغفار را یاد داد، چون بنا داشت شما را بیامرزد، اگر بنای آمرزش نداشت آموزش نمی‌داد.

ابی‌بصیر می‌گوید از امام صادق (ع) شنیدم که می‌فرمود خدای متعال به داود نبی وحی کرد و فرمود بنده مؤمن من اگر مرتکب گناهی شود باید از گناه برگردد و توبه کند و بگوید خدایا من پشیمانم و برگشتم، وقتی بنده یاد گناهش بیفتد و حیا کند من چند کار برای او می‌کنم.

در ادامه این حدیث آمده است که نخست اینکه او را می‌آمرزم و از گذشت می‌کنم، کاری می‌کنم این گناه از حافظه آن نگهبانانی که مراقب اعمال هستند هم پاک شود و پرونده از بین برود، همچنین همان گناه را تبدیل به حسنه می‌کنم، چون شخصیت او دیگر آن شخصیت قدیمی نیست و نزد خدا آمده و پشیمان است.

خداوند در آیه 70 سوره فرقان فرمود آن کسانی که از گناه توبه کنند و عمل صالح انجام دهند، خدا گناهان آن‌ها را تبدیل به حسنات می‌کند.