شب هشتم سخنرانی با موضوع حیات معنوی توسط آیتالله عابدینی نماینده ولیفقیه در استان و امام جمعه قزوین شنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۲ در صحن پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) حرم مطهر رضوی برگزار شد. نماینده ولیفقیه در استان قزوین در هشتمین جلسه سخنرانی ماه مبارک رمضان در حرم امامرضا (ع) گفت: امیرالمؤمنین (ع) فرمود آدمهایی که وقتی منکر را میبینند، قلباً از آن منزجر نیستند، زبانشان هم امر به معروف نمیکند، عملاً هم کاری نمیکنند که جلوی این بدی گرفته شود، این آدمها مرده زندهنما به حساب میآیند.
آیتالله عبدالکریم عابدینی در هشتمین جلسه سخنرانی ماه مبارک رمضان که در صحن پیامبر اعظم (ص) حرم امام رضا (علیهالسلام) برگزار شد، اظهار کرد: حیات معنوی به معنای زندگی انسانی است، ما در این عالم چند نوع حیات و زندگی داریم، برای مثال گیاهان و حیوانات زنده هستند، زمین مرده و زنده میشود، خدا کل عالم را طوری معرفی میکند که زنده است.
برای مثال خداوند در آیه 44 سوره اسراء میفرماید «تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ»، یعنی (آسمانهاى هفتگانه و زمين و هر كس كه در آنهاست او را تسبيح مىگويند)، مگر میشود عالم مرده باشد و تسبیحگوی خدا باشد؟ اگر همه عالم خدا را تسبیح میکنند و او را منزه میدانند، پس معلوم میشود عالم زنده است.
خداوند در ادامه آیه 44 سوره اسراء فرمود «وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا»، یعنی (هيچ چيز نيست مگر اينكه در حال ستايش تسبيح او مىگويد ولى شما تسبيح آنها را در نمىیابيد، به راستى كه او همواره بردبار و آمرزنده است)، خداوند فرمود از ریزترین تا درشتترین چیزها، از اتم تا کهکشان، از قطره تا دریا، هر چه که هست مشغول تسبیح خدای متعال است، ولی شما متوجه تسبیح موجودات عالم نمیشوید.
بنابراین شاید موجودات عالم به نظر ما مرده باشند، اما اینها در پیشگاه خدا زنده هستند، فعالیت میکنند، فرمان خدا را میبرند، موجودی در عالم نیست که زنده نباشد، این ما هستیم که نمیتوانیم بفهمیم اینها چطور زنده هستند.
زنده بودن زمین در آیه 65 سوره نحل آمده است، خداوند در این آیه فرموده «أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ»، یعنی (خدا از آسمان آبى فرود آورد و با آن زمين را پس از پژمردنش زنده گردانيد قطعاً در اين امر براى مردمى كه شنوايى دارند نشانهاى است).
همچنین خداوند در آیه 5 سوره حج میفرماید «وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيج »، یعنی (زمين را خشكيده مىبينى ولى چون آب بر آن فرود آوريم به جنبش در مىآيد و نمو مىکند و از هر نوع رستنيهاى نيكو مىروياند)، این آیات زنده بودن زمین را نشان میدهد.
زمین، حیوانات و گیاهان مرده و زنده هستند، برای مثال درخت خشکیده مرده است، درختی که بار و شکوفه میدهد، زنده است، انسان نیز همینطور است، انسان دو نوع حیات و زندگی دارد، یک نوع زنده بودن انسان مثل زنده بودن گیاهان و حیوانات است.
ما از کجا میفهمیم یک حیوان زنده است؟ از آنجا که نفس میکشد، غذا میخورد، آب مینوشد، راه میرود و فعالیت میکند، یک وقت ممکن است زنده بودن ما انسانها نیز همین طور باشد، یعنی فقط غذا بخوریم، نفس بکشیم، حرف بزنیم و راه برویم، حیوانات هم که همین کارها را میکنند، چنین انسانی بهصورت حیوانی زنده است، خدا این را زندگی نمیداند و زندگی دیگری را برای انسان در نظر دارد.
مرحوم شیخ طوسی در حدیثی از رسول خدا (ص) نقل کرده که آن حضرت فرمودند در میان آدمیان آن کسی که میمیرد و در گور قرار میگیرد، این گونه نیست که او مرده باشد، اگر میخواهی بدانی مرده کیست، در میان زندهها بگرد و مرده را پیدا کن، مرده آن است که گوشی برای شنیدن قرآن ندارد، دستی به دعا بلند نمیکند، آن کسی که اوامر و نواهی خدا را نادیده میگیرد، آن کسی که به راحتی ظلم میکند، آن کسی که کاری به نماز و روزه ندارد، آن کسی که حلال و حرام برایش تفاوت نمیکند، آن کسی که چشم و زبانش به گناه و شکمش به لقمه حرام عادت کرده است، اینها حتی اگر سالم باشند مردهاند.
خداوند در آیه 18 سوره بقره راجع به منافقین میفرماید «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ»، یعنی (آنها کر و گنگ و کورند و از ضلالت خود بر نمیگردند)، همچنین خداوند در آیه 171 این سوره راجع به کافران میفرماید «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَعْقِلُونَ»، یعنی (كرند، لالند و كورند و درنمىيابند)، یعنی گوش انسانی کافران نمیشنود، چشم انسانی آنها کور است، زبان دلشان لال است و عقلشان فعال نیست.
به همین خاطر است که کافران هیچ وقت از حق سخن نمیگویند و از حق دفاع نمیکنند، چون اینها لال هستند، الان چقدر به مردم فلسطین ظلم میشود، همین روزها هم اتفاقات فلسطین را میبینیم، مجامع بینالمللی به گفته قرآن کر بودند و صدای آنها را نشنیدند، زبانشان بسته بود و دفاعی از حق مظلوم نکردند، چشمشان هم کور بود از اینکه حقایق تلخی که بر مردم یمن، فلسطین، لبنان و سوریه گذشت را ببینند.
به فرموده پیامبر (ص) چنین کسی که حرف حق را نمیفهمد، در مقابل حق زبان، گوش و چشم ندارد و عقل و منطقی هم ندارد که از حق دفاع کند و در مقابل ناحق ایستادگی کند، این مرده به حساب میآید.
خداوند در آیه 22 سوره فاطر میفرماید «وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشَاءُ وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ»، یعنی (زندگان و مردگان يكسان نيستند خداست كه هر كه را بخواهد شنوا مىگرداند و تو كسانى را كه در گورهايند نمىتوانى شنوا سازى).
مطابق این آیه مرده و زنده یک جور نیستند، البته در این آیه منظور آن کسی است که از نظر خدا زنده یا مرده است، منظور از زنده در این آیه کسی است که از نظر انسانی زنده به حساب میآید، مگر می شود امیرالمؤمنین (ع) با معاویه یک جور باشند؟ مگر میشود موسی (ع) و فرعون یک جور باشند؟ موسی (ع) زنده و فرعون مرده است، «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَعْقِلُونَ» شامل حال فرعون است.
مگر میشود امیرالمؤمنین (ع)، امام حسن مجتبی (ع) و امام حسین (ع) و دشمنانشان یک جور باشند؟ زندهها با مردهها یک جور نیستند، مطابق آیه 22 سوره فاطر خدا به پیغمبر (ص) میفرماید خدا هر کس را که بخواهد حقیقت را به او میفهماند و میچشاند، ای پیغمبر تو آن کسی نیستی که بتوانی به مردههای قبرستان حرف بشنوانی.
پیغمبر که نمیرفت در قبرستان با مردهها سخن بگوید، پیغمبر با مردم حرف میزد، منظور از این آیه این است که برخی از این مردم گویا در قبر هستند، آواری از دنیاپرستی بر سرشان ریخته است، زیر آوار غفلت و گناه هستند و صدای پیامبر (ص) به گوششان نمیرسد.
آدمی که ظاهراً زنده است، راه میرود، غذا میخورد، زندگی میکند، چطور میشود اسمش مرده باشد؟ برای روشن کردن این معنا باید عرض کنیم که بزرگانی مانند ملاصدرا جملهای را از حضرت مسیح (ع) نقل میکنند و میگویند وقتی کسی از مادر متولد میشود، باید یک بار دیگر هم در زمان دیگری متولد شود.
این چطور ممکن است که کسی دو بار متولد شود؟ معمولاً میبینیم گیاهان دو بار متولد میشوند، هسته خرما یا دانه گردو این گونه هستند که این گردو یک بار از درخت پایین میافتد یا هسته روی درخت کامل میشود و بر زمین میافتد، این یک تولد است که این خرما یا گردو از درخت جدا میشود و بر زمین میافتد.
این هسته خرما یا دانه گردو اگر در جای مناسبی قرار بگیرد کمکم جوانه میزند و تبدیل به یک درخت گردو یا یک نخل میشود، همه گیاهان همین گونه هستند، برای مثال دانه گندم وقتی میرسد، از خوشه که جدا میشود یک تولد است، تولد دیگرش هم این است که در خاک قرار میگیرد، رطوبت به آن میرسد، جوانه میزند و مجدداً یک بوته گندم میشود، این هم تولد دوم است.
در حیوانات نیز میتوان گفت یک تخممرغ دو بار متولد میشود، یک بار آن موقعی که از مرغ جدا میشود، این یک تولد است، ولی این هنوز کامل نشده و باید تولد دوباره پیدا کند، تولد دوباره را چه زمانی پیدا میکند؟ آن موقعی که تخم را میشکند و تبدیل به یک جوجه میشود و از زندان تخممرغ نجات پیدا میکند.
انسان هم نیازمند تولد دوباره است، ما چطور میتوانیم تولد دوباره پیدا کنیم؟ خدا راه آن را به ما نشان داده است، شبهای احیا برای تولد دوباره است، احیا به معنای زنده کردن است، ما میخواهیم دوباره زنده و متولد شویم، قرآن نیز برای تولد دوباره است، قرآن آمده که ما زندگی و حیات معنوی پیدا کنیم، رسول خدا ما را برای تولد دوباره آماده میکند، ولایت اهل بیت عصمت و طهارت برای این است که ما دوباره متولد شویم، زیارت امام رضا (ع) نیز برای تولد دوباره است.
دعا، مناجات، نماز، روزه، قرائت قرآن، صلهرحم، انفاق، کار خیر و همه اینها را انجام میدهیم تا آن تولد دوباره برای ما آدمها اتفاق بیفتد، لذا خدای متعال خودش را منشأ حیات معرفی کرد، یعنی خدا حیّ است، حیّ لایموت است، خدا که حیّ است همه عالم را حیات میبخشد، به انسان هم 2 نوع حیات میدهد، نخست همان حیات نباتی و حیوانی است، دوم همان حیات طیبه انسانی است.
خدای متعال حیات طیبه انسانی را چطور به انسان عنایت میکند؟ خداوند در آیه 97 سوره نحل میفرماید «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً»، یعنی (هر كس از مرد يا زن كار شايسته كند و مؤمن باشد قطعاً او را با زندگى پاكيزهاى حيات حقيقى بخشيم).
خداوند در این آیه میفرماید هر انسانی که کار خوب انجام میدهد، همیشه به دنبال کار خیر است، چه زن و چه مرد باشد، به شرط آنکه ایمان داشته باشند، ما او را حتماً با حیات طیبه زنده میکنیم، یعنی زندگی انسانی به او میدهیم، زندگی معنایی و ملکوتی به او عنایت میکنیم، آن وقت دیگر چشمش چشم حیوانی نیست، گوش او فقط این گوش ظاهری نیست، خدا به او سمع و بصر میدهد.
سمع و بصر چشم و گوش انسان ملکوتی است، انسانی است که حیات معنوی دارد، ما چشم ظاهری داریم، حیوانات هم چشم ظاهری دارند، ما گوش ظاهری داریم و صداها را میشنویم، حیوانات نیز همین گوش را دارند، اما حیوانات بصیرت نمیفهمند و حقایق معنوی را نمیشنوند، اما من و شما به جای گوش ظاهری یعنی اُذُن، سمع داریم، به جای چشم ظاهری یعنی عین، بصر داریم.
خداوند در آیه 78 سوره نحل میفرماید «وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ»، یعنی (خدا شما را از شكم مادرانتان در حالى كه چيزى نمىدانستيد بيرون آورد و براى شما گوش و چشمها و دلها قرار داد باشد كه سپاسگزارى كنيد).
خداوند در این آیه از گوش و چشم انسانی صحبت میکند، این تفاوت بین انسان و حیوان است، خداوند در آیه 97 سوره نحل نیز فرمود هر کس اعم از زن یا مرد کارهای خوب انجام دهد و مؤمن باشد، در این صورت ما او را به حیات طیبه زنده میکنیم، یعنی به او حیات معنوی میبخشیم.
خدای متعال که منشأ حیات معنوی است، راه زنده شدن را ایمان و عمل صالح معرفی میکند، راه دیگر زنده شدن، ولادت دوباره و حیات طیبه در آیه 24 سوره انفال آمده است، خداوند در این آیه فرموده «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ»، یعنی (ای اهل ایمان! هنگامی که خدا و پیامبرش شما را به حقایقی که به شما حیات معنوی و زندگی واقعی میبخشد، دعوت میکنند اجابت کنید، و بدانید که خدا میان آدمی و دلش حایل و مانع میشود تا حق را باطل و باطل را حق مپندارد و مسلماً همه شما به سوی او گردآوری خواهید شد).
در این آیه آمده که باید حرف خدا و رسول خدا را اجابت کنیم، این باعث میشود ما تولد دوباره پیدا کنیم و حیات معنوی و حیات طیبه روزی ما شود، برای مثال خدا در آیه 183 سوره بقره فرموده است «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»، یعنی (اى كسانى كه ايمان آوردهايد روزه بر شما مقرر شده است همان گونه كه بر كسانى كه پيش از شما بودند مقرر شده بود باشد كه پرهيزگارى كنيد).
این فرمان خداست که توسط رسول خدا (ص) و در آیات قرآن به ما رسیده است، ما وقتی به روزه عمل میکنیم، علائم، نشانهها و آثار حیات معنوی و حیات طیبه در ما ظاهر میشود، مؤمنین در ماه مبارک رمضان این حالات را متوجه میشوند، علیالخصوص در سحرها، افطارها، مناجاتها، قرائتهای قرآن و صلهرحمهای ماه مبارک رمضان این معنا را متوجه میشویم.
اگر خدا و رسول او را اجابت کنیم زنده میشویم، خدا و رسول به ما فرمان دادهاند نماز را اقامه کنیم، هر نمازی که به جا میآوریم یک قدم به سوی حیات معنوی بر میداریم، هر کار خیری که انجام میدهیم به سمت حیات معنوی پیش میرویم، دلمان زنده میشود و بصیرت پیدا میکند و گوشمان شنوا میشود.
خداوند به یک عده میگوید «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ»، یعنی اینها کر و لال و کور هستند، یک عده هم مطابق آیه 193 سوره آل عمران میگویند «رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلْإِيمَانِ»، یعنی (پروردگارا ما شنيديم كه دعوتگرى به ايمان فرا مىخواند كه به پروردگار خود ايمان آوريد)، اینها گوش شنوا پیدا کردهاند و میفهمند که همه عالم مسافران مسیر حق هستند و برای رسیدن به لطف و رحمت خدا سرعت و سبقت میگیرند.
در مسائل دنیایی نباید با هم مسابقه دهیم و بگوییم خانه یا ماشین ما باید از فلان فامیل یا همکار بالاتر باشد، اما در مسائل معنوی باید از هم سبقت بگیریم، برای مثال بگوییم فلانی چقدر نمازش را با توجه اقامه میکند، چرا ما این گونه نماز به جا نیاوریم؟ فلانی چقدر توفیق معنوی دارد، چقدر صلهرحم به جا میآورد، چقدر به پدر و مادرش احترام میگذارد، چرا ما از او بیشتر انجام ندهیم؟ بنابراین سفارش شده در امور معنوی از یکدیگر سبقت بگیریم.
خدای متعال حیات طیبه را برای شهدا به ما نشان میدهد، خدای متعال در آیه 154 سوره مبارکه بقره میفرماید «وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاءٌ وَلَكِنْ لَا تَشْعُرُونَ»، یعنی (و كسانى را كه در راه خدا كشته مىشوند مرده نخوانيد بلكه زندهاند ولى شما نمیدانید).
این زنده بودن شهدا همان حیات طیبه است، چنین حیاتی هرگز مرگ ندارد، حیات حیوانی تمام میشود و انسان میمیرد، ولی مرگ به دنبال حیات انسانی نیست و انسان همیشه زنده میماند، شهدا از آن قبیل هستند که همواره زندهاند.
خداوند در آیه 169 سوره آل عمران میفرماید «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ»، یعنی (هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شدهاند مرده مپندار بلكه زندهاند كه نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند).
خداوند در این آیه میفرماید اصلاً به خیالتان هم خطور نکند که شهدا مرده هستند، آنها زندهاند و خدا در نزد خود به آنها روزی میدهد، روزی شهدا نان و آب دنیایی نیست، شهدای گرانقدر رزق معنوی و کریم دارند و نمونهای از زندگان حقیقی هستند.
امیرالمؤمنین (ع) دو گروه را میفرماید که مرده هستند، آن حضرت فرمود آدمهایی هستند که وقتی منکر را میبینند، قلباً از آن منزجر هستند، زبانشان هم امر به معروف میکند، عملاً هم کاری میکنند که جلوی این بدی گرفته شود، این آدم وظیفهاش را درست انجام داده است، اما کسی که صحنههای منکر مانند ظلم، بیحجابی، بینمازی، روزهخواری و فساد را دید، اما قلباً بدش نیامد و ناراحت نشد، زبانش هم چیزی نگفت و عملاً هم هیچ اقدامی نکرد، وقتی این سه رکن زندگی انسان فلج شد این آدم مرده به حساب میآید.
امیرالمؤمنین (ع) راجع به چنین آدمی فرموده اینها مرده زندهنما هستند، ظاهراً حرکت میکنند و غذا میخورند، اما زنده بودن آن موقعی معلوم میشود که انسان در مقابل منکر قلبش آزرده شود، زبانش به امر به معروف باز شود و عملاً نیز اقدامی انجام دهد، مخصوصاً اگر از مسئولان است و در مسندی نشسته که حرفش نافذ است، چنین کسی وظیفه دارد برای اصلاح امور فعالیت کند.
برای مثال بیحجابی منکر است، بیحجاب به فرموده مقام معظم رهبری دو نوع است، خیلی از اینها نمیفهمند، اگر بفهمند رفتارشان را درست میکنند، ما هم دعا میکنیم اینها بفهمند، یک عده هم لجاجت میکنند، البته لجاجت کنندگان عده کمی هستند، اینها مرتکب منکر میشوند، البته منکر فقط بیحجابی نیست، اگر حق یک نفر ضایع شود منکر است، اگر به بیتالمال دستبرد زده شود منکر است، غیبت کردن، آبروی مؤمن را بردن و قلم را در راه فساد به کار بردن و در تقویت جبهه مستکبران قلم زدن هم منکر است، متأسفانه برخی به این امراض مبتلا هستند.
امیرالمؤمنین (ع) بعد از آنکه ضربت شمشیر فرقشان را شکافت و در بستر شهادت بودند، وصیت کردند ای فرزندان من، هر کجا هستید دشمن ستمگران و یاور مظلومان باشید، این یعنی زبانتان باید فعال باشد و قلبتان از ظلم منزجر باشد، از حق بگویید، حضرت فرمودند اگر کسی این کار را نکند مرده زندهنما یا مرده متحرک است.
امیرالمؤمنین (ع) فرمود برخی علما ربانی و زنده هستند، برخی علما نیز وانمود میکنند عالم هستند، اما عالم نیستند، نمیدانند حیات معنوی چیست، اینها نادانیها را از نادانان و گمراهی را از گمراهان قرض گرفتهاند، عقلشان به جای علم پر از جهالت است و عملشان به جای هدایت پر از گمراهی است، چنین آدمهایی با کلام، قلم و ادعایی که میکنند مردم را به گمراهی میکشانند.
اینها به جای هدایت مردم، آنها را گمراه میکنند، به جای حامی دین و مستضعفان بودن، حامی صهیونیستهای ستمکار و مستکبران آمریکایی هستند، اینها با قلم و بیانشان مردم را هم گمراه میکنند و نوکری اجابت را میکنند.
امام (ره) ما از علمای زنده به حیات طیبه بود، رهبر حکیم انقلاب اسلامی زنده به حیات طیبه هستند، همه این آثار حیات طیبه را در حد اعلا در منش، سخن و هدایتگری امامین انقلاب دیدهایم و میبینیم.
امیرالمؤمنین (ع) در ادامه فرمودند این عالمنماهای دروغین، چهره و صورتشان شبیه انسان است اما قلبشان و حقیقت شخصیتشان یک حیوان به تمام معناست، اینها هم مرده متحرک و مرده زندهنما هستند.
ما شبهای احیا و شب قدر داریم، انشاءالله خود را آماده میکنیم که شب قدر را درک کنیم که این شب بالاتر از هزار ماه است، یعنی بیش از هزار ماه ما انسانها را به سمت حیات طیبه و حیات معنوی پیش میبرد.