شب پنجم سخنرانی آیتالله عابدینی نماینده ولیفقیه در استان و امام جمعه قزوین دوشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۲ در رواق امام خمینی (ره) آستان مقدس حضرت علیبن موسیالرضا (علیهالسلام) برگزار شد. نماینده ولیفقیه در استان قزوین در پنجمین جلسه سخنرانی ماه مبارک رمضان در حرم امامرضا (ع) گفت: جوانمرد کسی است که دینش را جدی میگیرد، حریمش را جدی میگیرد، نسبت به دین حریص است، نسبت به مسائل دینی و نسبت به عفاف و حجاب بیتفاوت نیست.
آیتالله عبدالکریم عابدینی در پنجمین جلسه سخنرانی ماه مبارک رمضان که در رواق امام خمینی (ره) حرم امام رضا (علیهالسلام) برگزار شد، اظهار کرد: حضرت علیبنموسیالرضا (ع) فرمودند نزدیکترین و بهترین دوست هر انسانی عقل اوست و نزدیکترین و بدترین دشمن آدم جهل و نادانی است.
معلوم میشود که همه مؤمنین و همه انسانها باید در اطاعت از عقل بکوشند و همه باید بکوشیم تا از جهل و نادانی دور باشیم.
میلاد امام حسن (ع) در نیمه ماه مبارک رمضان قرار دارد، میلاد حضرت صاحبالزمان (عج) نیز در نیمه ماه شعبان قرار دارد، شما وقتی میخواهید در اتاق یا سالن منزل خود یک لامپی را برای نورافشانی نصب کنید، تلاش میکنید وسط سقف اتاق یا سالن را پیدا کنید و در آنجا لامپ نصب کنید.
وجود نازنین امام زمان (عج) در ماه شعبان این وضعیت را دارد، وجود نازنین امام حسن مجتبی (ع) در ماه مبارک رمضان مثل همان نورافکن و نورافشانی است که در وسط ماه قرار گرفته و گویا در حکم قلب ماه رمضان است.
همان طور که قلب ما انسانها مرکز وجود ما حساب میشود، قلب این ماه، قلب دین و قلب اعتقادات دینی ما هم ولایت اهل بیت (ع) است.
در کتاب شریف اصول کتاب از امام باقر (ع) درباره ولایت نقل شده که اگر کسی همه شبها نماز بخواند، همه روزها را روزه بگیرد، همه ساله حج تمتع برود و همه مالش را در راه خدا بدهد اما نداند امام و ولیّ او کیست و خودش را با امامش هماهنگ و همراه نکند، در قیامت به این آدم ذرهای ثواب داده نمیشود و از اهل ایمان هم به حساب نمیآید.
انسانی که همه امور دین را انجام میدهد اما با ولایت هماهنگ نیست، مثل فردی است که چشم، گوش، زبان، دست، پا و همه اعضا و جوارحش خوب و دقیق کار میکنند، اما قلبش درست کار نمیکند، اگر هر چقدر همه اعضای بدن یک فرد خوب کار کنند فایدهای ندارد اگر قلبش خوب کار نکند.
ولایت نیز مانند قلب است، امام حسن (ع)، امیرالمؤمنین (ع) و اولاد آن حضرت قلب دینی ما به حساب میآیند.
در شجاعت، سیاست، ولایت، رهبری و هدایت مردم همه امامان ما نور واحد هستند، برخی مستشرقین که از دین سر در نمیآوردهاند گفتهاند امام حسن (ع) و امام حسین (ع) دو برادر بودند، اما یکی از آنها راه جنگ و سلحشوری را در پیش گرفت و یکی راه سازش را در پیش گرفت.
این خیلی حرف غلطی است، این طور نبوده است، همان موقعی که امام حسن مجتبی (ع) سیاست با معاویه را اعمال میفرمود و تدبیر دین و مؤمنین را میکرد، همان موقع امام حسین (ع) مشاور ارشد امام حسن (ع) بود.
اگر امام حسن (ع) در سال ۶۱ هجری در مقابل یزید بود، همان کاری را میکرد که امام حسین (ع) کرد، امام حسین (ع) نیز به همراه برادرش همان رفتار متناسب آن شرایط را در مقابل معاویه اعمال کردند، رفتار این ائمه (ع) فرقی با هم نداشت، همه امامان ما نور واحد هستند و در شجاعت نیز مانند یکدیگرند.
شما مناظرههای امام حسن مجتبی (ع) با معاویه را ملاحظه کنید، میبینید که آن حضرت چقدر با صلابت و با شجاعت بودهاند.
موقعی که وضو میگیریم باید همان حالت ذکر و عبادت را داشته باشیم، وقتی هم که نماز میخوانیم سعی کنیم بفهمیم کلماتی که میگوییم به چه معناست، ما در نماز با خدا صحبت میکنیم و میگوییم خدایا فقط تو را عبادت میکنیم و فقط از تو یاری میخواهیم، ما را به راه راست هدایت کن، باید معانی جملات نماز را بدانیم تا متوجه باشیم از خدا چه میخواهیم.
خداوند در آیه 200 سوره بقره میفرماید «فَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ»، یعنی (از مردم كسى است كه مىگويد پروردگارا به ما در همين دنيا عطا كن و حال آنكه براى او در آخرت نصيبى نيست)، در آیه 201 همین سوره نیز خدا راجع به مؤمنین و مؤمنات میفرماید «وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»، یعنی (و برخى از آنان مى گويند پروردگارا در اين دنيا به ما نيكى و در آخرت نيز نيكى عطا كن و ما را از عذاب آتش دور نگه دار).
بنابراین لازم است بدانیم جملات نماز را که ادا میکنیم، چه میخوانیم و از خدا چه درخواستی داریم، همچنین باید در جای مناسب نماز بخوانیم، در جای شلوغ ممکن است سخت باشد انسان حواسش را جمع کند.
گفته شده هر نمازی که میخوانیم فرض کنیم که شاید این آخرین نماز ما باشد، آن وقت این نماز چطور خواهد شد؟ اگر این گونه نماز بخوانیم که معلوم نیست برای نماز بعدی در این دنیا باشیم یا نه، در این شرایط حواسمان در نماز بیشتر جمع خواهد شد.
مدارا کردن با آدمها نیز مهم است، یک موقع پیش میآید حوصله یک نفر را نداریم یا اینکه از یک نفر خوشمان نمیآید یا یک جا اخلاقمان نوسان پیدا میکند، در همه این مواقع باید حواسمان باشد که چطور برخورد میکنیم و مدارا کردن را از امام حسن مجتبی (ع) بیاموزیم.
نقل شده که یک نفر از شام(حکومت معاویه) به مدینه آمده بود، در ذهن شامیها علیه امیرالمؤمنین (ع) و اولاد آن حضرت حرفهای زیادی را پر کرده بودند، این آدم وقتی به مدینه آمد جوانی را دید که سوار بر اسب است و بسیار با عظمت و باشکوه و دلرباست، این فرد شامی از مردم سؤال کرد این اسبسوار کیست؟
مردم پاسخ دادند این حسنبنعلی (ع) است، فرد شامی شروع به توهین به امام حسن (ع) کرد، حضرت این حرفها را شنید، به او گفت معلوم است تو در این شهر غریبهای، اگر جا و منزلی نداری به منزل ما بیا و در آنجا استراحت کن، اگر گرسنه هستی بیا و مهمان ما باش، اگر مسافر در راه مانده هستی ما خرج سفرت را میدهیم.
میگویند با این رفتار امام (ع)، این فرد به گونهای تحت تأثیر قرار گرفت و منقلب شد که گفت من وقتی وارد مدینه شدم دلم مالامال از کینه نسبت به علی و اولاد او بود، اما اکنون که از مدینه میروم دلم مالامال از محبت علی و اولاد اوست، یعنی این فرد با اخلاق امام حسن (ع) زیر و رو شد.
اهل بیت (ع) نیز فرمودهاند هر کجا هستید زینت ما باشید، برای اینکه میگویند اینها اهل بیتی هستند و شما را به ما نسبت میدهند، یعنی اگر کار خوبی کردیم بگوییم ما از امامان خود یاد گرفتهایم، اهل بیت (ع) فرمودهاند ما خوشحال میشویم وقتی خوبیهای شما به زبان مردم باشد.
در عالم اگر بخواهیم جوانمردانی را معرفی کنیم، رسول خدا در رأس جوانمردان عالم قرار دارد، انبیاء نیز همینطور هستند، در رابطه با حضرت ابراهیم (ع) گفته شده که وقتی آن حضرت بتها را شکسته بود و همه به دنبال ایشان میگشتند، از یکدیگر جویا میشدند و میگفتند یک جوانمردی هست که اسمش ابراهیم است، یعنی قبل از اینکه اسم او را بگویند از جوانمردی او سخن میگفتند.
جوانمردی هم از آن دسته چیزهایی است که ما باید از مکتب اهل بیت (ع) و انبیاء یاد بگیریم، امیرالمؤمنین (ع) و ائمه دیگر در رأس همه جوانمردان هستند، ما حضرت ابوالفضلالعباس (ع) را با جوانمردی میشناسیم.
امام حسن مجتبی (ع) در باب مروت، فتوّت و جوانمردی فرمودند جوانمرد کسی است که نسبت به دینش جدی باشد، جانش را برای دینش بگذارد، یعنی کسی که مثل حاج قاسم پای دین میایستد، مثل شهید حججی پای دین میایستد، مثل دو روحانی معززی که کارشان خدمت به مردم در محلات حاشیه شهر بود اما در حرم امام رضا (ع) توسط عوامل شیاطین به شهادت رسیدند، اینها جوانمرد بودند.
امام حسن مجتبی (ع) فرمود جوانمرد کسی است که دینش را جدی میگیرد، حریمش را جدی میگیرد، نسبت به دین حریص است، نسبت به مسائل دینی و نسبت به عفاف و حجاب بیتفاوت نیست.
رهبر معظم انقلاب فرمودند حجاب هم واجب شرعی و هم واجب سیاسی است، خداوند در آیه 19 سوره مبارکه نور فرموده «ان الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»، یعنی (كسانى كه دوست دارند كه زشتكارى در ميان آنان كه ايمان آوردهاند شيوع پيدا كند براى آنان در دنيا و آخرت عذابى پر درد خواهد بود و خداست كه مىداند و شما نمیدانید).
خداوند در این آیه فرموده آنهایی که دلشان میخواهد فحشا و بدی در میان مردم رواج پیدا کند، دلشان میخواهد حریمها را بشکنند، واجبات را نادیده بگیرند، جامعه را به بیعفتی و بیحیایی آلوده کنند، برای اینها عذابی دردناک است.
مقام معظم رهبری نیز فرمودند خیلی از اینهایی که بیحجاب و بدحجاب هستند این چیزها را نمیدانند، اگر بدانند ذاتشان این گونه نیست که با حکم خدا در بیفتند، اما آنهایی که ذاتاً میخواهند در مقابل خدا گستاخی کنند، خداوند فرمود عذاب دردناک در دنیا و آخرت در انتظار آنهاست.
این گونه افراد در دنیا معذب میشوند، آرامش ندارند، زندگی ندارند، اینها در خانوادههایشان هم مشکل دارند، در آخرت هم دچار عذاب خدا میشوند، بنابراین جوانمرد یعنی کسی که دینش برایش اهمیت داشته باشد.
در ادامه حدیث از امام حسن مجتبی (ع) آمده جوانمرد کسی است که مالش را خوب مدیریت میکند، نمیگذارد حرام وارد مالش شود و مالش را آلوده کند، حقوق دیگران را هم رعایت میکند، جوانمرد آن کسی است که حق پدر و مادرش را رعایت میکند، حق فرزند، همسر، عائله و همسایه را رعایت میکند، حق الله را هم رعایت میکند و عبادت و بندگی را به نحو احسن به جا میآورد.
بنابراین از دیدگاه امام حسن مجتبی (ع) جوانمرد این سه ویژگی را دارد که نسبت به دینش جدی است، مالش را مدیریت میکند که آلوده نباشد و حقوق هر کسی که به گردن او حق دارد را هم رعایت میکند.
امام حسن مجتبی (ع) در روز عید فطر از یک جایی عبور میکردند، یک عدهای کنار راه مشغول بگو بخند بودند و اصلاً حواسشان به اینکه امروز چه روز باعظمت و بزرگی است نبودند، غافل و در لهو و لعب بودند، حضرت مثل جد بزرگوارشان پیامبر (ص) طبیب دورهگرد بودند، یعنی فقط ننشسته بود که مردم به او مراجعه کنند، بلکه در میان مردم میگشت و آنها را راهنمایی و هدایت میکرد.
پیامبر (ص) از جایی میگذشتند، دیدند جمعی دور سنگی جمع شدهاند، حضرت دلیل را پرسید، گفتند این جماعتی که دور سنگ جمع شدهاند تلاش میکنند زورآزمایی کرده و این سنگ را بلند کنند، حضرت فرمودند میخواهید من بگویم زور چه کسی بیشتر است؟
جمعیت خوشحال شدند، حضرت فرمود آن کسی که بر هوای نفس خویش مسلط است، زورش از همه بیشتر است، سنگ و وزنه بلند کردن نشانه زور و قدرت نیست، ممکن است یک نفر وزنه سنگینی را بلند کند، اما نتواند عصبانیت را از خودش دور کند، وقتی عصبی میشود دیگر نمیتواند جلوی زبان یا دستش را بگیرد، چنین آدمی خیلی ضعیف است.
امام حسن مجتبی (ع) نیز در روز عید فطر مشاهده کردند که جوانانی مشغول لهو و لعب هستند و حواسشان به عظمت روز عید فطر نیست، حضرت ایستادند و فرمودند خدا ماه مبارک رمضان را میدان مسابقه برای بندگانش قرار داده است، روزهداران در حال مسابقه هستند، همه یک جور روزه نمیگیرند، یک نفر شکمش روزه است، اما زبانش روزه نیست، هر چه بخواهد میگوید، یک نفر شکمش روزه است اما چشمش روزه نیست و محرم و نامحرم برایش فرقی نمیکند، یک نفر روزه میگیرد اما با لقمه حرام افطار میکند، یک نفر روزه میگیرد اما زبانش دیگران را آزار میدهد.
امام حسن مجتبی (ع) فرمودند در این میدان مسابقه یک عدهای هستند که تمام همّ و غمّشان این است که در کار خیر از دیگران سبقت بگیرند؛ گفته شده در امور دنیایی تلاش نکنید از کسی جلو بیفتید، اما در امور معنوی سعی کنید نفر اول باشید.
گفته شده در کار خیر سرعت بگیرید، وقتی سرعت میگیرید سبقت هم بگیرید، حتی گفته شده در امور دنیایی به آن کسی که از شما کمتر دارد نگاه کنید، در امور معنوی آن کسی را ببینید که از شما جلوتر است، برای مثال بگویید فلانی چقدر قرآن میداند، چرا من از او عقب هستم؟ فلانی چقدر تاریخ اسلام و احکام شرعی را میداند، من چرا از او عقب هستم؟ فلانی چقدر مقید است که نمازهای یومیه را در مسجد به جماعت بخواند، چرا من به مسجد نروم؟ فلانی همیشه در نمازهای جمعه شرکت میکند، چرا من شرکت نکنم؟ فلانی همیشه خندهرو است، چرا من اخمو و طلبکار باشم؟
بنابراین در امور مادی باید به افرادی نگاه کنیم که از ما کمتر دارند، و خدا را شکر کنیم، در امور معنوی ببینیم چه کسانی از ما جلوتر هستند، بکوشیم تا ما هم امور معنوی خود را تقویت کنیم.
امام حسن مجتبی (ع) فرمودند برخیها هستند که در طاعت خدا سبقت میگیرند تا رضای خدا را کسب کنند، یک عدهای در روزهداری جلو افتادهاند، اینهایی که جلو افتادهاند به فوز و فلاح رسیدهاند؛ زمانی که شمشیر ابنملجم ملعون فرق امیرالمؤمنین (ع) را شکافت، حضرت فرمودند «فزت و رب الکعبه».
امام حسن مجتبی (ع) در ادامه فرمودند در مسابقه روزهداری این ماه یک عدهای هم هستند که کوتاهی کرده و متضرر شدهاند، خیلی جای تعجب است، حضرت میفرمایند اینهایی که فقط مشغول خنده و لعو لعب هستند غافل از معنویت ماه رمضان هستند، امروز روزی است که محسنین و روزهداران حقیقی در حال جایزه گرفتن هستند و آدمهای بیتوجه دارند خسارتشان را مشاهده میکنند، حضرت برای آنها تأسف خوردند.
امام حسن (ع) تربیت شده مکتب حضرت صدیقه کبری (س) بودند، حضرت زهرا (س) مشغول نماز شب بودند، در نماز شبشان همه دوستان، آشنایان و همسایگان را دعا میکردند، امام حسن (ع) این صحنه را مشاهده کردند و گفتند مادر شما همه را دعا کردید، چرا برای خودمان دعا نکردید؟ حضرت زهرا (س) فرمودند «الجار ثم الدار»، یعنی اول همسایه و بعد خودمان.
این گونه باید فرزند را تربیت کرد تا فرزندان ما نیز پیرو امام حسن (ع) و ائمه دیگر باشند، از خدای متعال میخواهیم امامان را بیشتر بشناسیم، قرآن را بهتر بفهمیم، یاد بگیریم و عمل کنیم، خواهران در روز قدس حضور جدی و جوانمردانه داشته باشند، نمازهای جمعه را در شهرها تنها نگذاریم، همیشه این فرصتها وجود ندارد که ما از این معانی ارزشمند استفاده ببریم.