امروز :
Skip to main content

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین در جلسۀ بیستم تفسیر قرآن کریم گفت: انبیاء آمدند تا گنج‌های درون انسان را آشکار کنند و او را به حیات طیبه برسانند.

آیت‌الله عبدالکریم عابدینی در جلسۀ بیستم تفسیر قرآن کریم که در تاریخ ۱۰ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۲ در مسجد شیخ‌الاسلام برگزار شد، به تفسیر سوره مزمل پرداخت و اظهار کرد: سوره مبارکه مزمل مکی است، 887 حرف، 258 کلمه و 20 آیه دارد، بیست و سومین سوره‌ای بوده که بر قلب نازنین پیامبر اسلام (ص) نازل شده اما اکنون هفتاد و سومین سوره مصحف شریف است، در قرآن کریم پس از سوره مبارکه جن و پیش از سوره مبارکه مدثر است ولی در ترتیب نزول بعد از سوره بروج و قبل از سوره قارعه است.

در باب فایده و اثر سوره مزمل طبق نقل محدث نوری از رسول خدا (ص) آمده که هر کس با سوره مزمل ارتباط داشته باشد، آن را قرائت کند و با آن انس بگیرد، هم در دنیا و هم در آخرت گره‌های او برداشته می‌شود، یعنی کارش در دنیا و آخرت آسان و راحت است و چرخه امورش راحت می‌چرخد.

در روایتی از حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا (ع) آمده که هر کس در نماز عشاء یا در آخر شب سوره مزمل را قرائت کند این سوره همان شب و روز به نفع این آدم شهادت می‌دهد و خدا این آدم را به حیات طیبه زنده می‌کند زیرا این سوره مانند دروازه ورود به قرآن است.

خداوند در آیه 97 سوره مبارکه نحل فرمود «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ»، یعنی (هر كس از مرد يا زن كار شايسته كند و مؤمن باشد قطعاً او را با زندگى پاكيزه‏‌اى حيات حقيقى بخشيم و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام مى‏‌دادند پاداش خواهيم داد).

اگر ما بخواهیم افکار و اندیشه‌هایمان ایمانی باشد، باید قرآنی باشیم، بدون قرآن ما ایمان را چطور می‌خواهیم پیدا کنیم؟ چطور می‌خواهیم بفهمیم کدام اعتقاد دینی و خداپسندانه است؟ ما با قرآن این‌ها را می‌فهمیم، اگر عمل به قرآن را عرضه نکنیم و اگر اعمالمان با قرآن‌های ناطق یعنی ائمه اطهار (ع) هماهنگ نباشد و با ولایت آن ها همراه نباشیم چه ارزشی دارد؟ 

بنابراین از سوره مزمل که مانند دروازه ورودی به اساس قرآن و وحی است، خود را با قرآن منطبق کنید، وقتی انسان با قرآن منطبق شد شایستگی این را پیدا می‌کند که حیات او حیات طیبه باشد، کسی که حیاتش طیبه باشد، مرگش هم طیبه است.

اگر بخواهیم ببینیم کدام آیات قرآن به آیات ابتدایی سوره مزمل ربط دارند، می‌توان به آیه 45 سوره مبارکه بقره اشاره کرد که خداوند در این آیه می‌فرماید «وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ»، یعنی (از شكيبايى و نماز يارى جوييد و به راستى اين كار گران است مگر بر فروتنان)، همچنین خداوند در آیه 153 این سوره نیز می‌فرماید «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ»، یعنی (ى كسانى كه ايمان آورده‏‌ايد از شكيبايى و نماز يارى جوييد زيرا خدا با شكيبايان است).

این دو آیه گویا می‌خواهند به ما بگویند هر کجا ضعیف و ناتوان شدید از نماز و صبر نیرو بگیرید، بسیاری موارد در روایات صبر را به روزه معنا کرده‌اند، چون در روزه انواع صبر اعم از صبر در مقابل گناه، گرسنگی و تشنگی وجود دارد.

ببینیم نماز و روزه چه ویژگی‌هایی دارند که خداوند فرموده از نماز و روزه نیرو بگیرید؛ خداوند راجع به روزه در آیه 183 سوره بقره فرمود «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»، یعنی (اى كسانى كه ايمان آورده‏‌ايد روزه بر شما مقرر شده است همان‌گونه كه بر كسانى كه پيش از شما بودند مقرر شده بود باشد كه پرهيزگارى كنيد).

مطابق این آیه مشخص می‌شود آنچه از روزه حاصل می‌شود، تقواست، در روزه‌داری تقوا را می‌چشیم، اگر کسی نورانیت تقوا را در ماه رمضان چشیده باشد خیلی زیبا می‌شود، خدا هم اهل تقواست، یعنی اهل پای عهد و پیمان بودن است و به ما می‌گوید شما هم هر کجا هستید باید حواستان به عهد و پیمان‌هایتان با من باشید. 

بنابراین در روزه تقوا هست، در نماز هم تقوا هست، به طور کلی خداوند در آیه 21 سوره بقره فرموده «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»، یعنی (اى مردم پروردگارتان را كه شما و كسانى را كه پيش از شما بوده‏‌اند آفريده است پرستش كنيد باشد كه به تقوا گراييد).

حج هم عبادت است، خداوند در آیه 197 سوره بقره فرمود «الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومَاتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي الْحَجِّ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ»، یعنی (حج در ماه‌هاى معينى است پس هر كس در اين ماه‌ها حج را برخود واجب گرداند بداند كه در اثناى حج همبسترى و گناه و جدال روا نيست و هر كار نيكى انجام مى‏‌دهيد خدا آن را مى‏‌داند و براى خود توشه برگيريد كه در حقيقت بهترين توشه پرهيزگارى است و اى خردمندان از من پروا كنيد)، بنابراین همه عبادات برای این هستند که ما باتقوا شویم.

خداوند در آیه 29 سوره انفال فرمود «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا»، یعنی (ای اهل ایمان، اگر خدا ترس و پرهیزکار شوید خدا به شما فرقان بخشد، یعنی دیده بصیرت دهد تا به نور باطن حق را از باطل فرق گذارید)، خداوند در این آیه فرموده هر کس تقوا داشته باشد دانا می‌شود.

بنابراین تقوا انسان را دانا می‌کند، تقوا به انسان بصیرت می‌دهد و انسان را توانمند می‌کند، انسان توانمند از نظر فکری، روحی و شخصیتی توانا می‌شود، رسول اکرم (ص) فرمودند آن کسی که با تقوا زندگی می‌کند همیشه قوی است، ترس و ضعف ندارد، خسته نمی‌شود، اشتباه نمی‌کند، هیچ‌گاه به بن‌بست نمی‌رسد، می‌داند و می‌فهمد، اراده‌اش قوی است، دانش بالایی دارد و دانای تواناست.

ما نیاز به دانایی و توانایی داریم، هر دو مورد را تقوا به ما عنایت می‌کند، مطابق آیه 45 سوره بقره خداوند در این سوره مبارکه رسول گرامی اسلام را مأمور می‌کند که نه تنها باید نماز یومیه‌های یومیه به جا آورده شود، بلکه باید در شب به پا خیزید و از نماز برای پیشرفت امور نیرو بگیرید.

آن قدرتی که امام خمینی (ره) داشت را اگر بخواهیم ریشه‌یابی کنیم، باید علت آن را در این گونه چیزها دنبال کنیم، امام (ره) با نمازهایشان قوی و نیرومند شدند، امام به دانشگاه علم و سیاست نرفته بود اما سیاست‌مداران دنیا با اعجاب و شگفتی سیاست‌مداری ایشان را می‌ستایند، اندیشمندان سیاسی صدها رساله درباره شخصیت سیاسی امام (ره) نوشته‌اند، این به معنای توانمندی برگرفته از نماز و روزه است.

همچنین از دیگر آیاتی که به آیات ابتدایی سوره مزمل ربط دارند، می‌توان به آیه 79 سوره مبارکه اسراء اشاره کرد، خداوند در این آیه فرموده «وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا»، (پاسى از شب را زنده بدار تا براى تو به منزله نافله‏‌اى باشد اميد كه پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند).

انسان باید از عبادت شبانه برای رتق و فتق امور روزانه استفاده کند

هر کس در راستای رسالتی که دارد، نیاز دارد از سرمایه عبادت شبانه برای رتق و فتق امور روزانه استفاده کند، در حدیث هم آمده که اگر کسی سوره مزمل را بخواند امورش از عسر به یسر تبدیل می‌شود، نماز شب رمز این ماجراست.

خداوند در آیات 16 و 17 سوره مبارکه سجده می‌فرماید «تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ، فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ»، یعنی (پهلوهايشان از خوابگاه‌ها جدا مى‏‌گردد و پروردگارشان را از روى بيم و طمع مى‏‌خوانند و از آنچه روزيشان داده‏‌ايم انفاق مى‌كنند، هيچ كس نمى‏‌داند چه چيز از آنچه روشنى‏‌بخش ديدگان است به پاداش آنچه انجام مى‏‌دادند براى آنان پنهان كرده‏‌ام).

خداوند در این آیات بندگان اهل تهجّد را تعریف کرده و فرموده این‌ها این گونه نیستند که خواب برایشان اصل باشد، بلکه عبادت برای آن‌ها اصل است، فلذا نیمه‌های شب خود را از رختخواب فاصله می‌دهند و وقتی به کاستی‌های خود نگاه می‌کنند شرمنده پیشگاه خدا می‌شوند و خوفاً خدا را می‌خوانند اما وقتی به رحمت خدا نگاه می‌کنند امیدوار می‌شوند، یعنی بین خوف و رجا زندگی می‌کنند.

سوره مزمل از جمله سوره‌هایی است که در آغاز آشکار شدن وحی بر پیامبر (ص) نازل شد، در آن ایام بزرگان مشرکان در دار الندوه جمع می‌شدند و با هم راجع به مسائل زندگی خود مشورت می‌کردند، پس از آمدن رسول خدا و ادعای نبوت آن حضرت، این‌ها به‌شدت دلواپس شده بودند، این مشرکین در یکی از جلسات و نشست‌های خود گفتند فردا برویم به مردم بگوییم محمد ساحر است.

عده‌ای از مشرکان با این پیشنهاد مخالفت کردند و گفتند نمی‌شود این طور بگوییم، بهتر است بگوییم او مجنون است، یک عده نیز پیشنهادهای دیگری دادند، این‌ها وقتی این گونه نقشه می‌کشیدند خدا به پیغمبر (ص) می‌گوید تو راحت باش، پیغمبر (ص) هم توسلش به خداست و در نهایت هم می‌بینیم آن کسی که کارش می‌گیرد رسول خداست و آن‌هایی که رسوای دو عالم می‌شوند آن‌هایی هستند که با دین، حق و رسول خدا در افتادند.

مفسران در باب شروع سوره مزمل مطالب فراوان و متنوعی گفته‌اند، اگر بخواهیم به یکی از تفاسیر مراجعه کنیم می‌توان به مجمع‌البیان مرحوم طبرسی اشاره کرد، در این تفسیر آمده که «یا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ» یعنی ای کسی که با پارچه خود را پیچیده‌ای، بلند شو، البته این گونه هم معنی شده که ای کسی که به لباس نبوت پیچیده شده‌ای، اکنون باید سنگینی بار نبوت را تحمل کنی، پس باید قوی باشی، برای اینکه قوی باشی «وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ»، بنابراین بیشتر از نمازهای معمول باید نماز شب اقامه کرد.

خداوند در آیات 2، 3 و 4 سوره مزمل فرموده است «قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا، نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا، أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا»، یعنی (به پا خيز شب را مگر اندكى، نیمی از شب یا اندکی از آن را بکاه، یا بر آن نصف بیفزای و قرآن را شمرده شمرده بخوان).

مرحوم طبرسی از امام صادق (ع) نقل می‌کند نصف هر شب را به پا خیز، یا از این نصف شب کمی کم کن، یا کمی اضافه کن، یعنی به انسان اختیار داده است که اگر حالش خوب بود کمی بیشتر از نصف شب را بیدار باشد و اگر حالش مساعد نبود کمی کمتر از نصف شب را بیدار باشد و به عبادت مشغول شود.

مرحوم علامه طباطبایی فرموده در قول ضعیفی هم آمده منظور از این آیه این است که شما هر شب برای نماز شب به پا خیزید، یک شب که مسافرت بودید یا خسته بودید، اشکالی ندارد، یعنی هر شب بیدار شوید و بعضی شب‌هایی که بنا به دلایلی امکان بیدار شدن نداشتید اشکالی ندارد.

البته قول قوی که مفسران گفته‌اند همان است که نیمی از هر شب را برخیزیم عبادت کنیم، از امیرالمؤمنین (ع) نقل است که رسول خدا و گروهی از مؤمنین که با آن حضرت بودند داشتند به این آیه یعنی مقداری بیش از نصف شب یا مقداری کمتر از نصف شب عبادت می‌کردند، کم‌کم این معنای نیمه شب برای یاران سنگین آمد و گاهی شک می‌کردند که آیا نصف شب را عبادت کرده‌اند یا کمتر از نیمی از شب را عبادت کرده‌اند؟ یعنی همیشه شرمنده بودند که مبادا کم عبادت کرده باشند.

این‌ها باعث می‌شد همه شب را بیدار بمانند، چون دائم نگران بودند و می‌گفتند نکند تکلیفی که خدا بر عهده ما گذاشته ما از عهده آن بر نیاییم، پس ما شب را بیدار بمانیم تا بدهکار خدا نباشیم، چون تصور می‌کردند برایشان واجب است، تا اینکه بالاخره حکم آمد که این برای رسول خدا (ص) واجب و برای دیگران مستحب است.

سعید بن حشام از قیام رسول خدا (ص) در نماز شب توضیح می‌دهد که یک سال پیغمبر و یارانشان نماز شب را این گونه اقامه می‌کردند که تمام شب را مشغول عبادت بودند، بعداً حکم استحباب نماز شب برای یاران پیامبر (ص) آمد.

پیامبر (ص) رو اندازی داشته که تار و پودش از موی بز و موی شتر بوده و خودش را به آن می‌پیچیده است، به نقل از مرحوم ملاصدرا در شرح اصول کافی آمده که از حضرت عیسی (ع) نقل کرده که هر کس دو بار متولد نشود یا دوباره متولد نشود حقیقت عالم و آدم را نمی‌فهمد، یعنی اصلاً نمی‌فهمد این آدم برای چه به این دنیا آمده است و کجا می‌خواهد برود.

خداوند در آیه 97 سوره نحل می‌فرماید «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ»، یعنی (هر كس از مرد يا زن كار شايسته كند و مؤمن باشد قطعاً او را با زندگى پاكيزه‏‌اى حيات حقيقى بخشيم و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام مى‏‌دادند پاداش خواهيم داد).

اگر ایمان و عمل صالح باشد ولادت دوباره اتفاق می‌افتد، زندگی که فقط خوردن و خوابیدن نیست، امیرالمؤمنین (ع) فرمود کسانی که این گونه باشند میت‌الاحیاء یعنی مرده‌های زنده‌نما هستند، وقتی حیات طیبه باشد آدم حقیقتاً زنده می‌شود.

گردو و گندم دو تولد دارند، گردو یک وقت از درخت می‌افتد، مثل ما که از مادر متولد شدیم، این تولد اول است، این تولد حیوانی است اما قرار است ما آدم شویم، وقتی به دنیا آمدیم خدا با وحی، قرآن و تمام برنامه‌های ایمانی و تربیتی بنا را بر این می‌گذارد که ما را آدم کند.

انبیاء آمدند تا گنج‌های درون انسان را آشکار کنند

خدا می‌گوید خدا و رسول او را دنبال کنید، آن‌ها آمده‌اند شما را زنده کنند، ما تا خودمان را با خدا و پیغمبر هماهنگ نکنیم زنده نمی‌شویم، اگر با آن‌ها هماهنگ شویم حیات انسانی و حیات طیبه پیدا می‌کنیم.

دانه گندم نیز یک بار که از خوشه جدا شود متولد می‌شود اما این هنوز به کمال نرسیده است، اگر این را در یک جای مناسب بکاریم و آفتاب، آب و اکسیژن در اختیارش قرار گرفت، جوانه می‌زند، انسان هم وقتی متولد می‌شود مثل همان گندم است، اگر شکوفا شود حیات دوباره پیدا می‌کند، انبیاء آمدند تا گنج‌های درون انسان را آشکار کنند و او را به حیات طیبه برسانند.

انسان هم نیاز به ولادت دوم دارد، انبیاء، کتاب‌های آسمانی و عبادت برای این است که ما را به ولادت دوباره برساند، فرق ما با گندم، گردو و تخم‌مرغ این است که آن‌ها اراده دارند اما خدا به ما اختیار، انگیزه، عقل و استعداد داده و تمام لوازم کار اعم از وحی و قرآن را هم در اختیار ما قرار داده تا دل‌هایمان را به نور ایمان و حیات طیبه روشن کنیم.