امروز :
Skip to main content

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین در جلسه هشتم تفسیر قرآن کریم در ماه مبارک رمضان گفت: هدایت خداوند شامل کسانی می‌شود که تشنۀ هدایت هستند.

آیت‌الله عبدالکریم عابدینی، در جلسه هشتم تفسیر قرآن کریم در ماه مبارک رمضان (۱۰ فروردین ۱۴۰۲) که در مسجد شیخ‌الاسلام برگزار شد، اظهار کرد: در جلسات پیشین عنوان شد که قرآن کریم، پیامبر (ص) و ائمه (ع) سه منبع مهم از منابع هدایت انسان‌ها هستند، در این خصوص اسناد و مدارکی از آیات قرآن و روایات نیز بیان شد.

پرورش‌یافتگان مکتب اهل بیت عصمت و طهارت، علمای ربانی، انسان‌های تربیت شده و پرورش‌یافته این مکتب عظیم‌الشأن نیز منبعی از هدایت هستند، بزرگانی که در تبیین آیات قرآن کریم به ما کمک کرده و ما را راهنمایی کرده‌اند، معضلات الفاظ، عبارات و شأن نزول را برای ما بازخوانی و تبیین کردند، برای این جماعت علو درجات معنوی را خواستاریم که تلاش‌ها و زحمات آنان باعث شد فرهنگ ایمانی مردم و معرفت قرآنی جامعه را اعتلا و ارتقا پیدا کند.

برای مثال نقشی که تفسیر المیزان در فهم ما درباره قرآن دارد، کاری که مرحوم شیخ طوسی در تبیان انجام داد و این تفسیر جزو اولین تفاسیر جامع و مهم و مادر بسیاری از تفاسیر شد، کاری که مرحوم طبرسی در تفسیر مجمع‌البیان انجام داد، کاری که بسیاری از معاصرین انجام دادند، برای مثال تفسیر نمونه کار عظیمی است که 10 محقق و پژوهشگر هر آیه‌ای را در تفاسیر شیعه و سنی جست‌وجو کرده‌اند و محصول کارشان تفسیری است که هر کس می‌تواند آن را مطالعه کند، باید زحمات پیشینیان و معاصرین را که در فرهنگ قرآنی اثرگذار بوده‌اند، قدر بدانیم.

در تفاسیر روایی نیز تفسیر نور الثقلین بسیار می‌تواند به ما کمک کند، همچنین تفسیر برهان نیز روایات نابی را در اختیار ما قرار می‌دهد، تفسیر کنز الدقائق نیز جزو تفاسیر روایی است، تفسیر اهل‌البیت نیز روایات نور الثقلین و کنزالعمال و تفاسیر دیگر را به‌صورت یکجا جمع کرده‌اند، این هم برای کسانی که پژوهش و مطالعات قرآنی دارند مانند سرمایه اولیه‌ای است.

بنابراین تجارب و زحماتی که بعد از ائمه (ع)، بزرگان و علما کشیدند به‌عنوان یک منبعی است که در آن از سه منبع پیشین استفاده شده است، در مجموع همه این هدایت‌ها به خدا ختم می‌شوند.

خداوند در آیه 93 سوره نحل می‌فرماید «يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ»، یعنی (خدا هر كه را بخواهد بيراه و هر كه را بخواهد هدايت مى‌كند)، همچنین خداوند در آیه 26 سوره آل‌عمران می‌فرماید «تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ»، یعنی (به هر که خواهی حکومت می‌دهی و از هر که خواهی حکومت را می‌ستانی، و هر که را خواهی عزت می‌بخشی و هر که را خواهی خوار و بی‌مقدار می‌کنی).

اینکه خداوند در آیه 93 سوره نحل فرموده هر کس را بخواهم هدایت می‌کنم، در اینجا این سؤال پیش می‌آید که پس ما چکاره هستیم؟ آیا ما نقشی در هدایت خود داریم یا خیر؟ این سؤال یک جواب عمومی دارد، به این ترتیب که این معنا با معنای مختار بودن انسان نمی‌سازد، با سوره دهر هم جور نیست که خداوند در این سوره فرموده دست ما را باز گذاشته که هدایت را انتخاب کنیم یا ضلالت و گمراهی را دنبال کنیم.

همچنین این معنا با آیه «و لقد کرمنا بنی‌آدم» نیز سازگار نیست، به این ترتیب که اگر انسان هیچ تأثیری در سرنوشت خود، هدایت خود و جلوگیری از ضلالت و گمراهی خود ندارد و مثل یک رباتی است که از راه دور کنترل می‌شود، این با کرامت انسان قابل توجیه نیست، طبیعتاً ما هیچ رباتی را به خاطر کار خوبی که می‌کند نمی‌ستاییم و هیچ رباتی را به خاطر کار بدی که انجام دهد سرزنش نمی‌کنیم، برای اینکه می‌دانیم کاره‌ای نیست، عقل و اراده ندارد و از جای دیگری کنترل می‌شود.

ما می‌دانیم خدا حکیم است، خدای حکیم نمی‌آید به بنده بگوید تو هر کاری کردی یا نکردی، در آخر این من هستم که به تو می‌گویم به بهشت یا جهنم بروی، اگر این چنین باشد ما با مسئله جبر و اختیار هم به مشکل می‌خوریم، یعنی مجبوریم جبر را بپذیریم، در حالی که می‌دانیم حکمت خدا با جبر ناسازگار است.

ما وقتی به خودمان مراجعه می‌کنیم جبر نمی‌بینیم، ما همواره تصمیم می‌گیریم و نقش‌آفرینی می‌کنیم، ما می‌خواهیم به‌صورت مستند از طریق آیات و روایات این معنا را دنبال کنیم که ماجرای آیه 93 سوره نحل چیست؟

سؤال پیش می‌آید که خدا چه کسانی را هدایت و چه کسانی را هدایت نمی‌کند؟ در ابتدای قرآن کریم خدا به ما فرموده که «اهدنا الصراط المستقیم» بگویید، این یک کد و راهنمایی است، خدا می‌گوید اگر هدایت می‌خواهید بخواهید، اگر نخواهید ممکن است جا بمانید، برای اینکه هدایت بخواهید باید «اهدنا الصراط المستقیم» را بگویید، این یعنی خدا راه هدایت را به ما نشان می‌دهد و می‌گوید از اینجا شروع کرده و تقاضای خود را اظهار کنید، بنابراین خدا کسانی را هدایت می‌کند که تقاضای هدایت داشته باشند و از خداوند ملتمسانه هدایت را بخواهند.

از سوی دیگر خداوند در آیه دو سوره بقره می‌فرماید «ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِين»، یعنی (اين است كتابى كه در حقانيت آن هيچ ترديدى نيست و مايه هدايت تقواپيشگان است)، در این آیه کلمه «متقین» به این معنا نیست که فرد باید عالی‌ترین درجه تقوا را داشته باشد، بلکه متقین در این جا به معنای یک آدم سالم و غیر آلوده‌ای است که به فطریات خود احترام می‌گذارد، اهل دوز و کلک نیست، نیرنگ به کار نمی‌برد، دروغ نمی‌گوید، خیانت نمی‌کند، پایبند به اصول انسانی است، این اندازه تقوا را خدا به همه بنی‌آدم اعم از مسلمان و غیر مسلمان داده است.

خداوند در آیه می‌فرماید هر کس که این تقوا و شناخت فطری را رعایت می‌کند، قرآن او را هدایت می‌کند، سپس این را توضیح داده و در آیه 3 سوره بقره می‌فرماید «الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ»، یعنی (آنان كه به غيب ايمان مى‌آورند و نماز را بر پا مى‌دارند و از آنچه به ايشان روزى داده‏‌ايم انفاق مى‌كنند).

خداوند در این آیه می‌فرماید اینها که کف تقوا را دارند، برای اقامه نماز هم آماده هستند، همین که رسول اکرم (ص) و ائمه (ع) نماز را به آن‌ها پیشنهاد می‌کنند استقبال کرده و لبیک می‌گویند، این‌ها چون کف تقوا را دارند نمی‌توانند سیر باشند و گرسنگان را نبینند، نمی‌توانند راحت باشند و آدم‌های گرفتار و در مضیقه را نادیده بگیرند، بنابراین این کف تقوا همه جا خودش را نشان می‌دهد و این‌ها را هدایت می‌کند.

خداوند در آیه 4 سوره بقره می‌فرماید «وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ»، یعنی (و آنان كه بدانچه به سوى تو فرود آمده و به آنچه پيش از تو نازل شده است ايمان مى‌آورند و آنانند كه به آخرت يقين دارند) و در آیه 5 این سوره نیز می‌فرماید «أُولَئِكَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»، یعنی (آنان برخوردار از هدايتى از سوى پروردگار خويشند و آنان همان رستگارانند)، این دسته‌ای که در این آیه نام برده شده شایسته این هستند که هدایت شوند، این‌ها رستگاران عالمند.

خداوند در آیه 69 سوره عنکبوت می‌فرماید «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ»، یعنی (و كسانى كه در راه ما كوشيده‏‌اند به يقين راه‌هاى خود را بر آنان مى‌‏نماييم و در حقيقت ‏خدا با نيكوكاران است)، مطابق این آیه خدا کسانی را هدایت می‌کند که در راه او می‌کوشند و آدم‌های بی‌تفاوتی نیستند، برخی در سیل و زلزله که همه مردم گرفتار هستند بی‌تفاوتی نشان می‌دهند، تماشاچی هستند و در راه خدا تلاشی نمی‌کند.

یا اینکه برای مثال دشمن انواع و اقسام دروغ‌ها، تهمت‌ها و سیاه‌نمایی‌ها را علیه دین، نظام دینی و رهبر معظم انقلاب نشر می‌دهد اما برخی تماشاچی هستند و جهاد تبیین نمی‌کنند، خدا کسانی را هدایت می‌کند که غیرت دارند و برای جهاد تبیین اهمیت قائل هستند.

هدایت خداوند شامل کسانی می‌شود که تشنۀ هدایت هستند

خداوند در آیه 17 سوره مبارکه محمد می‌فرماید «وَالَّذِينَ اهْتَدَوْا زَادَهُمْ هُدًى وَآتَاهُمْ تَقْوَاهُمْ»، یعنی (ولی آنان كه به هدايت گراييدند، خدا آنان را هر چه بيشتر هدايت بخشيد و توفيق پرهيزگاري‏شان داد)، خدا در این آیه از کسانی سخن می‌گوید که برای هدایت عطش دارند، هدایت می‌خواهند و تشنه هدایت هستند، خدا می‌فرماید ما این‌ها را هدایت می‌کنیم، نه آن‌هایی که هدایت و گمراهی برایشان فرقی ندارد.

خداوند در آیه 101 سوره مبارکه آل‌عمران می‌فرماید «وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَى عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللَّهِ وَفِيكُمْ رَسُولُهُ وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ»، یعنی (چگونه كفر مى‌ورزيد با اينكه آيات خدا بر شما خوانده مى‌شود و پيامبر او ميان شماست و هر كس به خدا تمسك جويد قطعاً به راه راست هدايت ‏شده است).

خدا در این آیه می‌فرماید چگونه کفر می‌ورزید در حالی که پیامبر (ص) در میان شماست، ما اکنون نیز فیض پیامبر (ص) و انوار برخاسته از وجود نورانی آن حضرت را می‌بینیم که عالم را روشن کرده است، این گونه نیست که چون ما فاصله زمانی از حضرت داریم، آیه برای این شرایط صدق نمی‌کند، بلکه الان هم می‌توانیم از آن حضرت اثر بپذیریم.

خداوند در این آیه می‌فرماید آن کسانی که معصومیت خدایی را با اعتصام به خدا دنبال می‌کنند و به ریسمان خدا چنگ می‌زنند، هدایت می‌شوند، خداوند در آیه 103 آل‌عمران نیز این گونه فرموده است که «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا»، یعنی (همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد و پراكنده نشويد).

قرآن ریسمان خداست، امیرالمؤمنین (ع) ریسمان خداست، ائمه (ع) ریسمان‌هایی هستند که خدا برای نجات ما فرستاده است، هر کس به این ریسمان‌ها متوسل شود هدایت می‌شود، بنابراین هر کس این ویژگی‌ها را دارد هدایت می‌شود و هر کس دارای این ویژگی‌ها نیست هدایت نمی‌شود.

خداوند در آیه 175 سوره نساء می‌فرماید «فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا»، یعنی (و اما كسانى كه به خدا گرويدند و به او تمسك جستند به زودى خدا آنان را در جوار رحمت و فضلى از جانب خويش درآورد و ايشان را به سوى خود به راهى راست هدايت كند)، خداوند در این آیه می‌گوید کسانی که ایمان دارند و اعتصام به خدا می‌کنند را در رحمت خود وارد کرده و هدایت می‌کند.

امام باقر (ع) فرمودند هر کس به خدای عزوجل اعتصام کند هدایت می‌شود، یعنی فرد باید خودش را به خدا متصل کند، ما در قرآن به دنبال اتصال به خدا هستیم، به دنبال این هستیم که با خدا حرف بزنیم و راه خدا را پیدا کنیم، این حالتی که به دنبال آیات و روایات بگردیم و راه را پیدا کنیم، این‌ها اعتصام به خداست، بنابراین هر کس به خدا اعتصام کند هدایت شده است.

امام باقر (ع) در ادامه فرمودند هر کس به خدا توکل کند، خدا برای او کفایت می‌کند، هر کس به آنچه خدا روزی او کرده قانع باشد، این قناع دارد و فقیر و محتاج نیست اما اگر فرد راضی و قانع نباشد، حتی در صورتی که همه دنیا را هم به او بدهند این فرد نیازمند، فقیر و بیچاره است اما اگر راضی به رزق خدا باشد غنی است.

خداوند در آیه 13 سوره مبارکه شوری می‌فرماید «اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ»، یعنی (خدا هر كه را بخواهد به سوى خود برمى‏‌گزيند و هر كه را كه از در توبه درآيد به سوى خود راه مى‌‏نمايد)، خدا در بندگان خود گلچین می‌کند، اجتبی به معنای چیدن است، مثل این است که کسی وارد یک گلستان می‌شود و گل‌های زیباتر را می‌چیند، قرآن می‌گوید خدای متعال در میان آدم‌ها گل‌های زیبا را می‌چیند و به سوی خود هدایت می‌کند هر کسی را که توبه در زندگیش وجود دارد.

بنابراین مطابق این آیه یکی از راه‌های هدایت شدن این است که انسان بیاید منصفانه دادگاهی در وجود خود تشکیل دهد، در این دادگاه حکم عادلانه صادر کند، اگر مقصر است خودش را محکوم کند و البته ناامید هم نشود، به گناه خود اعتراف کرده و توبه کند، خدا این آدم را هدایت می‌کند.

برخی گناه می‌کنند اما گناهشان را توجیه می‌کنند، برای مثال اگر از بیت‌المال دزدی می‌کنند می‌گویند حقمان بود، ما برای این مملکت زحمت کشیده‌ایم، این‌ها پررویی است اما برخی نیز با کمال تواضع اشتباه خود را می‌پذیرند و توبه می‌کنند، خداوند فرموده من این آدم‌های مؤدب را هدایت می‌کنم.

خداوند در آیه 11 سوره تغابن می‌فرماید «وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ»، یعنی (و كسى كه به خدا بگرود، خدا دلش را به راه آورد)، در این آیه کلمه «یؤْمِنْ» اعتماد معنا می‌شود، یعنی هر کس به خدا اعتماد کند خدا قلب او را هدایت می‌کند.

خیلی وقت‌ها ما این آیات را می‌خوانیم اما جدی نمی‌گیریم، خداوند می‌فرماید کلام خدا را جدی بگیرید، خداوند در آیه 70 سوره فرقان می‌فرماید اگر توبه کنید گناهان شما را پاک کرده و به جای آن ثواب می‌گذارم، باید به خدا اعتماد کنیم، هر که به خدا اعتماد کند خدا او را هدایت می‌کند.

در ماه رمضان در دعاها می‌خوانیم خدایا تو فقط در این ماه به ما نزدیک می‌شوی؟ خداوند می‌فرماید من همیشه نزدیکم، شما از من دور هستید، در ماه رمضان شما قربه‌الی‌الله روزه می‌گیرید، نماز و قرآن می‌خوانید، این قربه‌الی‌الله شما را به من نزدیک می‌کند، به من اعتماد کنید، من وقتی می‌گویم شما دعا کنید من اجابت می‌کنم، به این شک نکنید.

در جلد 74 بحارالانوار چاپ بیروت آمده هر کس رغبتش در دنیا مصرف شود، این آدم قلبش کور و تاریک می‌شود و دیگر بصیرت ندارد، یعنی قلبش به اندازه رغبتش کور می‌شود، هر چه رغبتش به دنیا غلیظ‌تر باشد، قلبش کورتر و نابیناتر است، هر کس نسبت به دنیا رغبتش کمتر باشد، زهد بورزد و آرزوهای دنیایی خود را کوتاه کند، خدا به او علومی را عنایت می‌کند که در هیچ مدرسه‌ای نخوانده است، خدا او را از راه‌هایی هدایت می‌کند که آن راه‌ها را نرفته اما خدا هدایت را روزی او می‌کند.

بنابراین اگر علاقه و وابستگی به دنیا را کنار زدیم، عشق و محبت خود را به ارزش‌ها متمرکز کردیم، با خدا و دین هماهنگ شدیم، خداوند چنین انسانی را هدایت می‌کند و دل کوری را از او دور می‌کند و به او بصیرت می‌دهد، خیلی از آدم‌ها بر سر دو راهی‌ها راه غلط را می‌روند اما آدم بابصیرت می‌فهمد که نباید به این راه برود.

برخی در علم پیشرو هستند اما در مسائل بصیرتی کور هستند، برخی هم برای مثال ممکن است کشاورز باشند و فرصت مطالعه نداشته باشند اما باصیرت و با ایمان موضع درستی می‌گیرند، این بصیرت از آنجا می‌آید که فرد خودش را صاف و سالم نگه می‌دارد، یعنی لقمه حرام نمی‌خورد، رغبت بیهوده به دنیا ندارد و نسبت به دنیا زهد دارد.

امیرالمؤمنین (ع) فرمودند اگر کسی بدی ببیند و این بدی را در قلبش انکار کند یعنی قلباً از فساد، گناه، بی‌حیایی و سر برهنگی بدش بیاید، این خودش را سالم نگه داشته و از این بدی دور نگه داشته است، اگر یک قدم جلوتر بیاید همین بد آمدن را به زبان هم بیاورد این اجر بیشتری دارد و از نفر قبلی فضیلت بیشتری دارد، اگر کسی به میدان آمد و جهاد کرد تا اینکه حجت خدا اعتلا پیدا کند و کار ظالمان به مذلت کشیده شود، این فرد به راه هدایت می‌رسد، مسلط و سوار بر راه درست حرکت می‌کند، یقین قلبش را نورانی می‌کند و دلش باصفاست.