امروز :
Skip to main content

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین در جلسه سیزدهم تفسیر قرآن کریم گفت: صداقت یکی از اصول قرآنی است که انسان را به نیکومنشی هدایت و بهشت هدایت می‌کند.

آیت‌الله عبدالکریم عابدینی در جلسه سیزدهم تفسیر قرآن کریم در ماه مبارک رمضان (۲۹ فروردین ۱۴۰۲) که در مسجد شیخ‌الاسلام برگزار شد، اظهار کرد: یکی از اصول قرآنی اصل صداقت و راستی است، این یکی از اصول مهم اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و دینی است که باید ببینیم در قرآن چگونه دیده شده است.

خداوند در آیه 119 سوره مبارکه توبه می‌فرماید «یا ايُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ»، یعنی (ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از خدا پروا کنید و با صادقان باشید صادقانی که کامل‌ترینشان پیامبران و اهل بیت رسول بزرگوار اسلام هستند)، در این آیه دعوت به تقوا و صداقت شده است.

خدا در این آیه فرموده شما باید اهل صداقت باشید و با صادقان همراه باشید، خدا از ما دعوت کرده که جریان خود را مشخص کرده و در این مسیر باشیم.

خداوند در این از «یا ايُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» استفاده کرده است، پس معلوم می‌شود رسالت و مسئولیت آنقدر جدی است که کار هر کسی نیست و فقط آدم‌هایی که شایستگی داشته و اهل ایمان هستند به تقوا و صداقت دعوت می‌شوند.

در این آیه دو عنصر مهم پس از ایمان یعنی تقوا و صداقت دیده می‌شود، این دو عنصر مهم خود به خود ما را پای آیه 177 سوره مبارکه بقره می‌برد که خداوند فرمود «لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ»، یعنی (نيكوكارى آن نيست كه روى خود را به سوى مشرق و یا مغرب بگردانيد بلكه نيكى آن است كه كسى به خدا و روز بازپسين و فرشتگان و كتاب آسمانى و پيامبران ايمان آورد و مال خود را با وجود دوست داشتنش به خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و در راه‏ماندگان و گدايان و در راه آزاد كردن بندگان بدهد و نماز را برپاى دارد و زكات را بدهد و آنان كه چون عهد بندند به عهد خود وفادارانند و در سختى و زيان و به هنگام جنگ شكيبايانند آنانند كسانى كه راست گفته‏‌اند و آنان همان پرهيزگارانند).

آیه 177 سوره بقره می‌تواند ما را در فهم آیه 119 سوره توبه یاری کند، در آیه 177 سوره بقره ایمان کاملاً توضیح داده شده و منش و سبک زندگی تقوایی در آن وجود دارد، خداوند در این آیه می‌فرماید اگر دنبال اهل صداقت و تقوا هستید، آن‌ کسانی اهل صداقت و تقوا هستند که به خدا، قیامت و فرشتگان الهی، کتاب‌های آسمانی و انبیای الهی ایمان دارند، این آدم‌ها به‌خاطر دوست داشتن خدای متعال مالشان را به ذوی‌القربی، یتیمان، مساکین، در راه ماندگان و سائلان می‌بخشند، آن‌هایی که جانشان را در راه آزادی دیگران می‌گذارند، نماز را اقامه می‌کنند، زکات می‌پردازند و بر سر عهد و پیمان خود محکم هستند.

مهم‌ترین قرارها و عهد و پیمان‌ها در قرآن همان «أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى» و «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ» است، این‌ها قرارهای اساسی هستند، آن‌هایی که سر قرارهایشان هستند، در مشقت‌ها، سختی‌ها و گشایش‌ها بر سر عهد و پیمان خود با خدا می‌ایستند، این‌ها اهل صداقت و تقوا هستند.

پیامبر (ص) فرمودند شما را به صدق سفارش می‌کنم، چون صدق شما را به نیکومنشی هدایت می‌کند، نیکومنشی هم شما را به بهشت هدایت می‌کند، از نظر ادبیات قرآنی کار به تنهایی نمی‌تواند محور باشد، هر چه کار خوب انجام دهیم اگر بدون ایمان باشد ارزش ندارند، لذا ابرار و محسنین، نیکومنش هستند، چون منش این‌ها نیکی است، حرف‌های خوب می‌زنند، فکر خوب می‌کنند، فعالیت خوب می‌کنند، نیکوکار این مفهوم را به درستی پوشش نمی‌دهد و نیکومنش معنای کامل‌تری دارد.

کسانی که نیکومنش هستند کارها و حرف‌هایشان با اعتقادات راسخ و با پشت صحنه‌ها و زیرساخت‌های اعتقادی محکم اتفاق می‌افتد.

حضرت در ادامه فرمودند این گونه است که آدم‌هایی که اهل صدق هستند و صادقانه زندگی می‌کنند، این صادقانه زندگی کردن در زندگی‌شان استمرار پیدا می‌کند و مقطعی و موقتی نیست، بلکه سیره و سبک زندگی است، این‌ها در ابتدا صادق هستند اما وقتی استمرار بخشیدند و جانشان را این گونه تربیت بخشیدند صدیق می‌شوند.

پیامبر (ص) در ادامه فرمود از دروغ بر حذر باشید، دروغگویی انسان را به فسق و فجور و به جهنم می‌کشاند، اگر خود را در صدق تربیت کردید صدیق می‌شوید و اگر به وادی کذب کشیده شدید کذاب می‌شوید، پایان کار صدیقین بهشت و پایان کار کذابان جهنم است، این حدیث در صفحه ۵۷۲ کتاب نهج‌الفصاحه از مرحوم ابوالقاسم پاینده آمده است.

خداوند در آیه 15 سوره حجرات می‌فرماید در رابطه با صادقان حقیقی می‌فرماید «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ»، یعنی (در حقيقت مؤمنان كسانى‏‌اند كه به خدا و پيامبر او گرويده و ديگر شك نياورده و با مال و جانشان در راه خدا جهاد كرده‏‌اند اينانند كه راست‌كردار هستند).

خداوند در این آیه فرموده مؤمنان اگر صادق نباشند نمی‌آیند مالشان را در راه خدا خرج کنند، این صداقت در ایمان است که باعث می‌شود این‌ها جان و مالشان را در راه خدا بگذارند، این‌ها از خصوصیات حاج قاسم بود.

بنابراین خداوند در این آیه می‌فرماید کسانی که ایمان آورده‌اند، در ایمانشان شک نداشته باشند و با مال و جانشان در راه خدا جهاد کنند، این‌ها صادق هستند، یعنی اگر هر کدام از این‌ها نباشد معلوم می‌شود هنوز صداقت پا نگرفته و جدی نشده است.

خداوند در آیه 80 سوره مبارکه اسراء می‌فرماید «وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا»، یعنی (و بگو پروردگارا مرا در هر كارى به طرز درست داخل كن و به طرز درست‏ خارج ساز و از جانب خود براى من تسلطى يارى‏ بخش قرار ده).

خداوند در این آیه می‌فرماید بگو خدایا من ورود و خروجم در هر جایی با صداقت باشد، خدایا از سوی خودت برای من یاور توانمند بگمار، در این آیه خداوند راه را به ما نشان می‌دهد و می‌گوید با صداقت زندگی کنید.  

معمولاً وقتی قرار است زندگی صادقانه داشته باشیم، دلواپسی‌هایی به سراغ ما می‌آیند و با خود می‌گوییم ما اگر صادقانه زندگی کنیم چنین و چنان خواهد شد، مخالفین ما چنین و چنان خواهند کرد، آدم‌ها در مورد ما قضاوت می‌کنند، خداوند می‌فرماید تو کار خودت را درست انجام بده، برای اینکه دلواپسی‌هایت کنار بروند دعا کن و بگو خدایا تو نیرو و نفر زیاد داری، یک نفر را مأمور کن در بزنگاه به داد آبروی من برسد.

خدا از اهل ایمان حمایت می‌کند، خدا می‌گوید تو اهل ایمان باش و صادقانه کار خودت را انجام بده، بقیه کارها را به من بسپار.

خداوند موضوع صداقت را خیلی جدی گرفته است، همان قدر که خدا در این مقوله اهتمام می‌ورزد، ما هم جواب بدهیم و بگوییم خدایا ما هم شایسته‌ایم و در این مسیر حرکت می‌کنیم.

خداوند در آیات 2 و 3 سوره عنکبوت می‌فرماید «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ، وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ»، یعنی (آيا مردم پنداشتند كه تا گفتند ايمان آورديم رها مى‌‏شوند و مورد آزمايش قرار نمى‏‌گيرند، و به يقين كسانى را كه پيش از اينان بودند آزموديم تا خدا آنان را كه راست گفته‏‌اند معلوم دارد و دروغگويان را نيز معلوم دارد).

خداوند می‌فرماید ما آدم‌ها را در فتنه‌ها، آزمایش‌ها و سختی‌ها قرار می‌دهیم تا معلوم شود چه کسانی راست می‌گویند، فقط شما را امتحان نمی‌کنیم، بلکه پیشینیان را نیز امتحان می‌کردیم، این سنت الهی است تا صادقان و دروغگویان مشخص شوند.

خداوند در آیه 11 سوره عنکبوت می‌فرماید «وَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْمُنَافِقِينَ»، یعنی (و قطعاً خدا كسانى را كه ايمان آورده‏‌اند مى‌‏شناسد و يقيناً منافقان را نيز مى ‌شناسد)، خداوند در این آیه می‌فرماید این سنت امتحان را در پیش گرفته‌ایم تا مؤمن از منافق شناخته شود.

خداوند در آیه نخست سوره منافقون فرمود «إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ»، یعنی (مردم دوچهره سخت دروغگويند)، ممکن است یک نفر در حوزه‌هایی دروغ بگوید که نشود نفاقش را ثابت کرد اما منافقین دروغگو هستند، یعنی هر منافقی دروغگو هست اما هر دروغگویی ممکن است منافق نباشد.

خداوند در آیات 23 و 24 سوره احزاب می‌فرماید «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا، لِيَجْزِيَ اللَّهُ الصَّادِقِينَ بِصِدْقِهِمْ وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ إِنْ شَاءَ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا»، (از ميان مؤمنان مردانى‏‌اند كه به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا كردند برخى از آنان به شهادت رسيدند و برخى از آن‌ها در همين انتظارند و هرگز عقيده خود را تبديل نكردند، تا خدا راستگويان را به پاداش راستي‏شان پاداش دهد و منافقان را اگر بخواهد عذاب كند يا بر ايشان ببخشايد كه خدا همواره آمرزنده مهربان است).

برخی آیات مثل «صُمٌّ بُكمٌ عُميٌ فَهُم لا يَرجِعونَ» راجع به منافقین است، از این آیه می‌توان دریافت منافقین قابل بازگشت نیستند اما از آیه 24 سوره احزاب مشخص می‌شود که خدا درب را به روی منافقین هم به‌صورت کامل نبسته و یک راهی برای توبه گذاشته است، البته مجموعه آیات چنین است که این درب دائم باز نیست که هر منافقی راحت بتواند توبه کند.

علت اینکه منافق سخت می‌تواند توبه کند برای این است که ما کلمه‌ای به نام فسق داریم، خدا راجع به منافقین فرمود منافقین فاسق هستند، فاسق چه کسی است؟ فاسق کسی است که از پوشش ایمان بیرون آمده است، همین که فرد از ایمان بیرون آمد و ملتزم به ایمان نبود فاسق می‌شود.

برای مثال فَسَقَ یعنی پوستش کنده شد و پوشش آن برداشته شد، شما وقتی یک سیب‌زمینی را پوست کنید یکی دو ساعت بعد کاملاً تغییر می‌کند و به سراغ فساد می‌رود، قرآن راجع به منافقین فسق را به کار برده است، راجع به منافقین فساد را هم به کار برده است، یعنی وقتی فاسق می‌شوند فاسد هم می‌شوند، منافقین مفسد هم هستند، یعنی وقتی فساد شدند، فسادشان دیگران را به زحمت می‌اندازد و روی دیگران هم ممکن است کار کرده و مشابه‌سازی کنند.

بنابراین منافقین سه مرحله دارند، فاسق هستند، فاسد هستند، مفسد هستند، کسی که فاسق و فاسد می‌شود را نمی‌توان به حال اول برگرداند، به همین دلیل خداوند می‌فرماید منافقین به این راحتی‌ها قابل بازگشت نیستند، تجربه ابتدای انقلاب نشان داد کسی که به نفاق گرفتار می‌شود به این راحتی تغییر وضعیت نمی‌دهد

خداوند در آیه 116 سوره مائده می‌فرماید « وَإِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِنْ كُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَا أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ»، یعنی (و ياد كن هنگامى را كه خدا فرمود اى عيسى پسر مريم آيا تو به مردم گفتى من و مادرم را همچون دو خدا به جاى خداوند بپرستيد گفت منزهى تو مرا نزيبد كه درباره خويشتن چيزى را كه حق من نيست بگويم اگر آن را گفته بودم قطعاً آن را مى‏‌دانستى آنچه در نفس من است تو مى‏‌دانى و آنچه در ذات توست من نمى‏‌دانم چرا كه تو خود داناى رازهاى نهانى).

خداوند در آیه 117 سوره مائده نیز می‌فرماید «ما قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ وَكُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَا دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنْتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ»، یعنی (جز آنچه مرا بدان فرمان دادى چيزى به آنان نگفتم گفته‏‌ام كه خدا پروردگار من و پروردگار خود را عبادت كنيد و تا وقتى در ميانشان بودم بر آنان گواه بودم پس چون روح مرا گرفتى تو خود بر آنان نگهبان بودى و تو بر هر چيز گواهى).

در آیه 118 سوره مائده نیز آمده است «إِنْ تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُكَ وَإِنْ تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ»، یعنی (اگر عذابشان كنى آنان بندگان تواند و اگر بر ايشان ببخشايى تو خود توانا و حكيمى).

در آیه 119 سوره مائده نیز آمده است «قَالَ اللَّهُ هَذَا يَوْمُ يَنْفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ»، یعنی (خدا فرمود اين روزى است كه راستگويان را راستي‏شان سود بخشد براى آنان باغ‌هايى است كه از زير درختان آن نهرها روان است هميشه در آن جاودانند خدا از آنان خشنود است و آنان نيز از او خشنودند اين است رستگارى بزرگ).

خداوند در این آیه می‌فرماید کسانی که اهل صدق هستند نتیجه آن را در قیامت می‌بینند، در آیه 120 سوره مائده می‌فرماید «لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا فِيهِنَّ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»، یعنی (فرمانروايى آسمان‌ها و زمين و آنچه در آن‌هاست از آن خداست و او بر هر چيزى تواناست).

امام صادق (ع) فرموده خدا هیچ پیغمبری را مبعوث نکرد مگر اینکه حتی اگر امانتی را از آدم فاسق و فاجر قبول می‌کردند، آن را به او باز می‌گرداندند، امام صادق (ع) در حدیث دیگری هم فرمودند فریب نماز آدم‌ها را نخورید، فریب روزه‌شان را هم نخورید، آدم‌ها گاهی آن چنان حریص‌وار نماز می‌خوانند و روزه می‌گیرند که نباید فریبشان را خورد، بلکه ببینید صداقت در گفتار دارند و امانت را ادا می‌کند، اگر این چنین نبود نمازشان از روی عادت است و ترک نماز و روزه موجب وحشت آن‌ها می‌شود.

بنابراین امام صادق (ع) فرمودند اگر خواستید انسانیت کسی را بسنجید ببینید صداقت و راستی‌شان و امانت‌داری‌شان در چه شرایطی قرار دارد.

پیامبر (ص) فرمودند شما را به صدق سفارش می‌کنم، مبادا دست از صداقت بردارید، صداقت یکی از درهای بهشت است، بر حذر باشید از دروغ که دری از درهای جهنم است؛ امیدواریم خدای متعال حقیقت صداقت را تا مقام صدیقین روزی ما قرار دهد.